eitaa logo
کـودکـان آمـر 💫بچـه هـای مهـربان💫
2هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5.5هزار ویدیو
490 فایل
👼 کودکان آمر 🇮🇷 واحد کودک و نوجوان موسسه موعود مرکز تخصصی امر به معروف و نهی از منکر تحت اشراف علمی #استاد_علی_تقوی 💎 ایدی ثبت نام کودکان 👇 @vajeb_koodakan 💎 ایدی چالش و مسابقات 👇 @vajeb_mosabeghe 📌️تبلیغ و تبادل نداریم .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام پویانمایی یار دردمندان 📀 در مورد امام حسن عسکری علیه السلام ═❁๑🌼๑🍁๑🌼๑❁═ ┏━━━👼🏻🇮🇷━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🇮🇷━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
علیه السلام 👈 کاربرگ رنگ آمیزی با موضوع امام حسن عسکری (علیه السلام) ═❁๑🌼๑🍁๑🌼๑❁═ ┏━━━👼🏻🇮🇷━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🇮🇷━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی مرغ با طرح کف دست یه نقاشی بامزه با کمک انگشت‌های دست! 😍🐔 •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام 💠 پدر آفتاب 🔸 معرفی امام حسن عسکری (علیه السلام) از ولادت تا شهادت امام زمانم ولادت پدر بزرگوارتان را تبریک میگویم. •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره _اول بهروز و صادق دو دوست بودند. و همیشه با اسباب بازی های هم بازی میکردن و اصلا با هم دعوا نمی کردند. یکروز که صادق به خونه بهروز اومده بود و داشتند با هم پلیس بازی میکردن، ماشین پلیس بهروز از دست صادق افتاد و یه تیکه اش شکست. ولی صادق عمدا ماشین بهروز رو نشکسته نبود. و نمیدونست باید چکار کنه؟!!! خجالت می کشید به بهروز بگه من ماشین پلیست رو شکستم. برای همین سریع گفت: من دیگه خسته شدم و میخوام برم خونه مون! ولی بهروز که هنوز دوست داشت بازی کنه, گفت: ما که هنوز بازی نکردیم! یک کم دیگه بازی کنیم بعد برو... همون موقع بهروز یکدفعه متوجه شد که دیگه ماشین پلیسش آژیر نمی کشه و شکسته! و به صادق گفت: تو ماشین منو شکستی! صادق گفت: نه! من ؟ نه! اصلا! بهروز گفت: ماشین من دست تو بود، تو اونو شکستی! و شروع کرد به گریه کردن و داد و هوار کشیدن! مامان بهروز که صدای گریه و داد و فریاد بهروز رو شنید، اومد ببینه چی شده! مامان گفت: بچه ها! چه اتفاقی افتاده؟! بهروز گفت: من دیگه با صادق قهرم! صادق ماشین پلیس منو شکسته! صادق هم برای اینکه ثابت کنه که شکستن ماشین کار اون نبوده، قسم خورد که ماشین بهروز رو نشکسته! ولی بچه ها ، صادق میدونست که داره به دروغ قسم میخوره! و به دروغ قسم خوردن کار خیلی بدیه! مامان بهروز گفت: بچه های گلم! این که گریه و داد و هوار نداره که! اگه قول بدین بچه های خوبی باشین و گریه نکنین، دو تا ماشین خوشگل براتون میخرم. بچه ها با خوشحالی گفتند: باشه! چشم! بعد مامان گفت: بهروز ، مامان! سوره عصر رو بخون ببینم! بهروز شروع کرد به خوندن: بسم الله الرحمن الرحیم والعصر* ان الانسان لفی خسر* الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر مامان گفت:... 🍃🍃🌸🌸🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 👆👆 🟣 بازی یادگیری معروف و منکر 🔻 پیشنهاد برای ارتقاء بازی: روی بعضی لیوان‌ها کارهای خوب و بعضی دیگر کارهای بد را بنویسید. 💥 لیوان‌های خوب و بد را به صورت نامنظم قرار دهید. 🔹 دانش‌آموز باید کارهای خوب مثل نماز و احترام به والدین را فوت نکند؛ به جای آن کارهای بد را فوت کند و آن‌ها را بیندازد. 🛑 با این کار هم تمرکز بالا می‌رود و هم کارهای بد و خوب برای کودک یادآوری می‌شود.
وقتی مادرمون مارو میبرد حموم😄 نشونه تمیز شدن بعد از حموم😂😂 انگار آلو خیس میکرد😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبد سبد ستاره ازآسمون میباره فرشته ها میخونن عید اومده دوباره حسن حسن مولا۸ مدینه غرق نوره پر ازجشن سروره اومد امام حسن میگن خیلی صبوره حسن حسن مولا۸ با قدم آقای ما همه جا غرق نوره کریم و مهربونه دانا و خوش زبونه حسن حسن مولا۸ همه عالم بدونن آقا امامونه ┄┅💫🍃🌸🚩🌸🍃💫┅┅
برای آقا سینا یه اتفاق جالب افتاده، میخوام براتون تعریف کنم🤓 🍬🍬🍬🍬🍬🍬
امروز وقتی آقا معلم اومد سر کلاس، یه هدیه دستش بود. 🤔🤔🤔🤔🤔🤔 بعد اینکه به نام خدا گفت و به بچه‌ها سلام کرد، از سینا خواست که بره جلوی تخته. 🙄🙄🙄🙄🙄 سینا هم گفت: چشم و سریع بلند شد تا بره جلوی تخته. 🏃🏻‍♂️🏃🏻‍♂️🏃🏻‍♂️🏃🏻‍♂️🏃🏻‍♂️🏃🏻‍♂️ همه بچه‌ها براشون سوال شده بود که موضوع چیه؟ 🙆🏻‍♂️🙆🏻‍♂️🙆🏻‍♂️🙆🏻‍♂️🙆🏻‍♂️🙆🏻‍♂️
آقا معلم به بچه‌ها گفت: امروز من میخوام یه هدیه به سینا بدم. کی میدونه برای چی میخوام بهش هدیه بدم؟ 🤠🤠🤠🤠🤠🤠
بچه‌ها یه کم فکر کردن و بعد یکی یکی گفتن چون سینا به همه‌ی قولهاش عمل میکنه 😃😃😃😃😃
آقا معلم گفت: بله درسته😇 سینا خیلی بچه‌ی خوش قولی هست😃 اون به هر قولی که میده عمل میکنه😊 خداوند خیلی دوست داره ما خوش‌قول باشیم بخاطر همین تو قرآن آیه‌ی ۱ سوره‌ی مائده به ما یاد میده که بدقولی نکنیم و به قول‌هامون عمل کنیم😉 بعد هم آقا معلم را برای بچه‌ها خوند: / به قول‌هاتون عمل کنید. سینا خیلی خوشحال شد و همه براش دست زدن 🤩🤩🤩🤩🤩👏👏👏
وقتی سینا اومد خونه، سحر پرسید داداشی اون چیه تو دستت؟🤔 سینا گفت: تو مدرسه، معلممون بخاطر خوش‌قولی بهم هدیه داد. کلی هم بچه‌ها تشویقم کردن🤩 .................................
سحر گفت: وای چقدر خوب. داداشی مثلا چی کارها کردی که همه میگن تو خو‌ش‌قولی؟😊 آخه منم دوست دارم خوش‌قول باشم .....................................