eitaa logo
کـودکـان آمـر 💫بچـه هـای مهـربان💫
2هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5.5هزار ویدیو
490 فایل
👼 کودکان آمر 🇮🇷 واحد کودک و نوجوان موسسه موعود مرکز تخصصی امر به معروف و نهی از منکر تحت اشراف علمی #استاد_علی_تقوی 💎 ایدی ثبت نام کودکان 👇 @vajeb_koodakan 💎 ایدی چالش و مسابقات 👇 @vajeb_mosabeghe 📌️تبلیغ و تبادل نداریم .
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه ها فرشته ها هر هفته پیامها و کارهای ما را نزد امام می رسانند اگر ما کار خوب انجام داده باشیم امام زمان خوشحال می شوند ولی اگر کار بدی انجام داده باشیم امام زمان ناراحت می شوند و غصه می خورند. بچه ها اگر امام زمان بیایند ما هر چیزی که دوست داریم داشته باشیم می تونیم داشته باشیم ، حیوانات وحشی به ما کاری ندارند و … همه جا پر از خوبی میشه ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بچه ها برای اینکه امام زمان بیایند ما باید کار های خوب انجام بدهیم ، حرف های خوب بزنیم و همیشه برای آمدن امام زمان دعا کنیم برای همین همیشه بعد از تشکر از پیامبر و خانواده اش برای آمدن امام زمان دعا می کنید و می گوییم: اللَّهُمَّ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خداجون امام زمان ما رو زودتر برسون ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1_3604037265.mp3
8.51M
✨ 🌷(عج) ❤️حالِ دلم 🌈با تو خوبه 🌸مُحَوَّلَ الْٱَحْوالِ دلم 🌼صاحِبِ من 🌹دنیا تاریکه بی تو ماه غائبِ من⚘😢 🌸 سال ۱۴۰۲ سال ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) ان شاءالله 🌹سال جدید بر همه شیعیان مبارک و تهنیت باد 🌸🌸👏👏 ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارادت کودک زیبا روی و زیبا گفتار به مولانا الغریب السلام علیک یا مولای یا صاحب الزمان 🌷🌷🌷🌷🌷 خداوند فرجت را نزدیک و آسان نماید چقدر دلم برای تو در سوز و گداز است ولی جز دعا برای تو کاری از دستم بر نمی‌آید ═❁๑🌼๑🍁๑🌼๑❁═ ┏━━━👼🏻🇮🇷━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🇮🇷━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙قصه شب✨✨✨ ⭕ مرد صابونی 💠 موضوع قصه: توجه به امام زمان(علیه السلام) •••┈🏴💔🏴✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━🥀🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━🥀🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کـودکـان آمـر 💫بچـه هـای مهـربان💫
#شهادت_امام_حسن_عسکری #کاربرگ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌹❤️🌹🌹❤️🌹 بچه‌ها جون جریان این عکس رو میدونید؟ اگر دوست دارید براتون بگم؟ بله؟ باشه جریان از این قرار بود که.. 🌹❤️🌹🌹❤️🌹 داستان‌های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه ): 🌴 آغاز امامت او! ابو الادیان بصری می‌گوید: من خادم امام حسن عسکری‌ علیه السلام بودم. و نامه‌های حضرت‌ علیه السلام را به شهرهای مختلف می‌رساندم. روزی به خدمت ایشان مشرّف شدم. حضرت‌ علیه السلام در بستر بیماری بود. وقتی مرا دید، نامه‌هایی را بیرون آورده و فرمود: این‌ها را به مدائن ببر! پانزده روز در راه خواهی بود. وقتی بازگشتی، صدای ناله و ضجّه از خانه من می‌شنوی و می‌بینی که مرا غسل می‌دهند. عرض کردم: آقا جان! وقتی چنین شد جانشین شما که خواهد بود؟ – آن‌که جواب نامه‌ها را از تو بخواهد. – علامت دیگر؟ – آن‌که بر من نماز گزارد. – نشان بعدی؟ – آن‌که از محتوای کیسه خبر دهد؟ آن‌گاه هیبت امام‌ علیه السلام مانع از آن شد که بپرسم کدام کیسه؟ و در کیسه چیست؟ با نامه‌ها از نزد امام‌ علیه السلام خارج شدم و به مدائن رفته و جواب نامه‌ها را گرفتم. درست پانزده روز بعد به سامرا بازگشتم، و همان‌طور که امام‌ علیه السلام فرموده بود، صدای ضجّه و ناله از خانه امام‌ علیه السلام به گوش می‌رسید. جعفر [کذّاب برادر امام‌ علیه السلام را دیدم که جلوی در خانه ایستاده و شیعیان اطراف او را گرفته و به او تسلیت و تهنیت می‌گفتند. .. با خود گفتم: اگر او امام باشد، امامت از بین خواهد رفت. زیرا او را می‌شناختم که شراب می‌خورد و در قصر قمار بازی می‌کرد و طنبور می‌نواخت! با این حال من نیز نزدیک شده و تسلیت و تهنیت گفتم. اما او چیزی درباره نامه‌ها از من نپرسید. آن‌گاه عقید، خادم امام حسن عسکری‌ علیه السلام خارج شد و گفت: آقا جان! برادرتان را کفن کرده‌اند، برخیزید و بر او نماز بگزارید. جعفر با گروه شیعیان که پیشاپیش آن‌ها عثمان بن سعید و حسن بن علی – که به دست معتصم کشته شد و معروف به سلمه بود – وارد شدند. وقتی وارد اتاق شدیم، دیدیم امام حسن عسکری‌ علیه السلام در کفن پیچیده شده است. برادرش جعفر [کذاب برخاست تا بر او نماز بخواند. اما همین که می‌خواست تکبیر بگوید، پسر بچه گندم گونی که موهای پیچیده داشت و میان دندان‌هایش باز بود، آمد و ردای جعفر را کشید و گفت: کنار برو! ای عمو! من از تو به گزاردن نماز بر پدرم سزاوارترم. جعفر در حالی‌که رنگش پریده بود، کنار رفت، و آن طفل پیش آمد و بر امام حسن عسکری‌ علیه السلام نماز خواند، پس از نماز، امام‌ علیه السلام را کنار قبر پدرش امام هادی‌ علیه السلام دفن نمود. آن‌گاه آن آقا زاده نازنین رو به من نمود و گفت: ای بصری! جواب نامه‌هایی را که به همراه داری، بده! من همه را تحویل دادم و با خود گفتم: این دو علامت، فقط سوّمین علامت که خبر از محتوای کیسه است مانده. وقتی نزد جعفر رفتم دیدم که بر مرگ برادرش گریه می‌کند. در این حال «حاجز وشّاء» آمد و گفت: آن طفل که بود؟ باید از او حجّتی می‌خواستی. جعفر گفت: به خدا قسم! او را اصلاً ندیده و نمی‌شناختم. ما همان‌جا نشسته بودیم که گروهی از اهالی قم وارد شدند و گفتند: می‌خواهیم امام حسن عسکری‌ علیه السلام را ملاقات کنیم. ما شهادت حضرت‌ علیه السلام را به اطلاع آن‌ها رساندیم. گفتند: جانشین او کیست؟ مردم جعفر را نشان دادند. آن‌ها بر او سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند، سپس پرسیدند: ما به همراه خود نامه‌ها و اموالی داریم؛ بگو نامه‌ها از چه کسانی است؟ و مقدار وجوهات چقدر می‌باشد؟ با شنیدن این سخن، جعفر با عصبانیت برخاست و در حالی که عبایش را می‌تکاند، گفت: از ما می‌خواهند که علم غیب بدانیم. در این لحظه، خادم امام حسن عسکری‌ علیه السلام آمد و گفت: نامه‌های شما از فلان و فلانی است، و در کیسه هزار دینار وجود دارد که نقش ده دینار آن ساییده شده است. .. آن‌ها نامه‌ها و اموال را به او دادند و گفتند: کسی که تو را برای دریافت نامه‌ها و اموال فرستاده است امام است. بعد از این رویداد، جعفر نزد خلیفه رفت و قضیه را گزارش داد. خلیفه دستور دستگیری همسر امام حسن عسکری‌ علیه السلام را صادر کرد تا محلّ اختفای فرزندش را افشا کند. امّا نرجس خاتون‌علیها السلام وجود او را کلّاً انکار نموده و ادّعا نمود که هنوز باردار است. خلیفه نیز او را به «ابن ابی الشوارب» قاضی سپرد تا موضوع را تحقیق کند. ولی در همان زمان «عبیداللَّه بن یحیی بن خاقان» به طور ناگهانی مُرد، گروهی در بصره شورش نموده و بر مأمورین خلیفه تاختند – که بعدها رهبر آن‌ها به صاحب الزنج معروف شد -. خلیفه و اطرافیان او سرگرم دفع خطر آن‌ها شدند، و از مسأله امام زمان‌ علیه السلام و تحقیق درباره نرجس خاتون‌علیها السلام غافل ماندند. اگر قصه رو خوندین الان حتماً متوجه میشید که اشخاصی که توی این هستند کیا هستند؟ آفرین به شما
🔰دکتر محمود رفیعی در سال ۱۳۸۴ چله ای را به نیت دیدار مجدد دکتر محمود رفیعی در سال ۱۳۸۴ چله ای را به نیت دیدار مجدد با امام زمان آغاز کرد. در روز آخرین چله، پیرمردی را دید که او را به اسم صدا کرد و گفت: آقای رفیعی، امام زمان به شما سلام رساند و گفت: دیدار ما فعلا میسر نیست، اما به دیدار نائب ما خواهی رسید. دکتر رفیعی تعجب کرد، این شخص که بود؟! از کجا می دانست... همان روز با او تماس گرفتند وگفتند: به همراه دیگر جانبازان برای افطار به خدمت رهبر انقلاب خواهید رسید و در آنجا خاطرات را نقل خواهید کرد. چند روز بعد، دکتر رفیعی به دیدار نائب امام نائل شد. ایشان می‌گفت: دیگر یقین پیدا کردم که ، عج است. 📙برگرفته از کتاب منتظر. خاطرات جانباز . 🌷 •••┈🏴💔🏴✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ ┏━━━🥀🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━🥀🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌