🔶️حدیث قرآنی راجع به انفاق و بخشیدن .😊🌸
شما چقدر از نعمت هایی که خداوند بهتون داده به دیگران میبخشید؟🤔🌱
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
همسایه ها
📼 این قسمت : حسادت
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
موش و چشمه - @mer30tv.mp3
3.71M
#قصه_شب
موش و چشمه
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍃🌸صبحتون عالی و بینظیر
🍃🌼امــروزتـان پـر از زیـبـایی
🍃🌸زندگیتون پرازباران برکت
🍃🌼روزگـارتـون پـر از
🍃🌸مـوفـقیـت و شـادکامی
🍃🌼روزی سرشاراز مهر ودوستی
🍃🌸و حـال خـوب بـرایتـان آرزو دارم
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر دریا
🌸دریا چه خوشرنگی
🌱دریا چه زیبایی
🌸همسایهات هستند
🌱مرغان دریایی
🌸وقتی هوا صاف است
🌱صاف و درخشانی
🌸در باد و در طوفان
🌱سرد و خروشانی
🌸صد قایق و کشتی
🌱در هر طرف داری
🌸در ساحل سبزت
🌱سنگ و صدف داری
🌸از دور سوی ما
🌱با موج میآیی
🌸هم دوست با ساحل
🌱هم دوست با مایی
🌸بسیار بخشنده
🌱بسیار پرباری
🌸دنیای از ماهی
🌱در سینهات داری
🌸تصویر بیهمتا
🌱در چشم ما هستی
🌸ای هدیهی زیبا
🌱تو از خدا هستی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
🌸پرنده و کفش دوزک
یکی بود یکی نبود. در یک جنگل بزرگ و سرسبز و پردرخت همه حیوانات شاد و خندان در کنار هم زندگی می کردند. پرنده کوچولو هم جیک جیک کنان این ور و آن ور می پرید و دوست داشت تمام اطرافش را بشناسد. خلاصه پرنده کوچک قصه ما به همه قسمت های جنگل سر میزد و دنبال چیزهای جالب و جدید می گشت، چون خیلی کنجکاو بود.
یک روز پرنده کوچولو داشت در جنگل قدم می زد که ناگهان روی یک بوته برگ سبز یک عالمه دانه قرمز دید. با کنجکاوی جلو رفت تا ببیند که این دانه های ریز چیست؟ اول فکر کرد خوردنی است. سرش را جلو برد و یک نوک به آن زد، اما یک دفعه آن دانه قرمز از روی برگ سبز بلند شد و به هوا رفت.
جوجه کوچولو که خیلی ترسیده بود، دوید و پشت شاخه درخت ها پنهان شد. بعد از مدتی که گذشت این طرف و آن طرف را نگاه کرد و یواش یواش از پشت شاخه ها بیرون آمد و دوباره به همان سمت بوته ها نگاه کرد و همان دانه های قرمز را دید که روی برگ ها در حال حرکت هستند.
پرنده کوچولو خیلی تعجب کرده بود و با خودش گفت: آخه اینها چی هستند که می توانند هم راه بروند و هم به آسمان بروند. پرنده کنجکاو دوباره کم کم جلو آمد تا بهتر ببیند. اما دوباره یکی از دانه های قرمز به سمتش حمله ور شد. پرنده کوچولو هم دوباره پا گذاشت به فرار و زیر برگ های درختان خودش را پنهان کرد.
پرنده کوچک صبر کرد تا اوضاع آرام شود و یواشکی اطراف را نگاه کرد، ولی این بار خبری از دانه های قرمز نبود.
روز بعد پرنده کوچک جغد پیر را دید و با او احوالپرسی کرد. جغد پیر گفت: جوجه کوچولو، تو از من سوال داری؟
پرنده کوچولو گفت: جغد پیر از کجا فهمیدی؟ جغد گفت: از قیافه ات فهمیدم، چون خیلی نگران و متعجب هستی!
پرنده کوچک گفت: من دیروز چند تا دانه قرمز دیدم روی برگ های سبز که هم راه می رفتند و هم پرواز می کردند. من از آنها خیلی ترسیدم.
جغد پیر با تعجب گفت: چی! مطمئنی فقط قرمز بود؟
جوجه گفت: بله قرمز بود.
جغد گفت: یعنی خال های سیاه هم رویش نداشت؟
جوجه گفت: نه نه نداشت.
جغد گفت: این دفعه که دیدی بیشتر دقت کن و نشانی هایش را به من بده تا بهتر راهنمایی ات کنم.
صبح روز بعد پرنده کوچولو که از خواب بلند شد، بعد از این که خستگی اش را درکرد، ناگهان دوباره یکی دیگر از آن دانه های قرمز را دید و جلو رفت تا بیشتر نگاهش کند. اما دانه قرمز ترسید و جیغ بلندی کشید و فرار کرد و گفت: وای وای من رو نخور… من رو نخور… پرنده کوچولو که دید دانه قرمز ازش خیلی ترسیده است به دنبالش دوید.
بالاخره هر دوی آنها خسته شدند و گوشه ای نشستند. پرنده کوچولو رو کرد به دانه قرمز و گفت: من نمی خواستم بگیرمت فقط می خواستم نگاهت کنم. راستی اسمت چیه؟
دانه قرمز گفت: من یک کفشدوزک هستم و می دانم که پرنده ها دشمن ما هستند.
پرنده کوچک گفت: من که به تو کاری نداشتم، تو خودت فرار کردی. من می خواستم باهات دوست بشوم.
کفشدوزک خندید و گفت: چه چیزا تو با من دوست بشی؟ تو که می خواستی من را بخوری؟
پرنده کوچولو گفت: نه تو اشتباه می کنی ما می توانیم با هم دوستان خوبی باشیم.
کفشدوزک گفت: نه پرنده ها دشمن ما جانورها و حشرات هستند. پس من باید از تو دوری کنم.
پرنده کوچولو گفت: من به تو قول می دهم که هیچ وقت نخورمت. چون من هم دوستی ندارم می خواهم دوستان خوبی برای هم باشیم. در همین موقع بود که ناگهان یک پرنده دیگر به سمت کفشدوزک حمله ور شد و او را شکار کرد.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
🔺خواص میوه های پاییزی و زمستانی
🔸نارنگی : سرشار از کلاژن
🔸زالزالک : ضد استرس
🔸خرمالو : کاهش وزن
🔸زغال اخته : منبع ویتامین C
🔸ازگیل : ضد سرماخوردگی
🔸کیوی : بمب ویتامین C
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#بازی
🌬 قدرت فوت کردن
🔶 یک توپ پینگ پنگ، روی یک سطح صاف بلند، مثل میز میگذارند و دو بازیکن در دو طرف آن قرار میگیرند. با کشیدن یک خط، سطح صاف به دو نیمۀ مساوی تقسیم میشود. با اشارۀ داور، هر دو شروع به فوت کردن میکنند.
🔻 دو طرف باید تلاش کنند که توپ را با فوت، از زمین بازی حریف، خارج کنند. بازنده در این بازی، کسی است که توپ در منطقۀ او از زمین خارج شود.
💟 در نوع جذّابتر این بازی، در انتهای دو طرف زمین با کشیدن خط، محدودهای را به عنوان دروازه، مشخّص میکنند. در این شکل بازی، هر دو باید تلاش کنند تا توپ را وارد دروازۀ حریف کنند.
🔻 اگر توپ، بدون این که وارد دروازه شود، از زمین خارج شود، به اصطلاح، توپ به اوت رفته و باید از همان نقطه ای که خارج شده، بازی ادامه یابد. در این صورت، آغازگر بازی کسی است که توپ در محدودۀ او از زمین، خارج شده است.
🔴 این بازی را با دو توپ هم میتوان انجام داد. در این شیوه، هر کسی تلاش میکند توپ خود را وارد دروازۀ حریف کند، بدون آن که به توپ دیگری کاری داشته باشد.
✅ این بازی را به صورت گروهی هم میتوان انجام داد؛ یعنی در هر تیم، دو یا سه نفر و یا حتّی بیشتر حضور داشته باشند. تعداد افراد، به وسعت میزی که روی آن بازی میشود، بستگی دارد.
📚 بازی، بازوی تربیت ص۱۰۲ - ۱۰۱
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربيت_کودک
سالهای سال هست که روانشناسان میگویند #تنبیه اصلا اثر بخش نیست.
چه كنيم؟
جايگزين های تنبيه:
١- مقتضياتی كه منجر به رفتار نامطلوب ميشه رو تغيير دهيم.
مثلا ظرف شكستنی رو از جلوی كودک دور كنيم.
٢_همچنين می توان رفتار نامطلوب را با اجازه دادن به كودک كه تا سر حد اشباع يا دلزدگی به آن رفتار ادامه دهد، از بين برد؛ مانند اينكه به كودک اجازه داده شود تا هر چه می خواهد شيرينی بخورد يا كبريت آتش بزند.
٣-اگر رفتار نامطلوب ناشئ از مرحله رشد كودك است ،ميتوان منتظر ماند تا كودك به سن بالاتر برسد.در اين صورت مشكل خودبه خود برطرف خواهد شد.
٤-روش ديگه اينكه فرصت بدهيم تا زمان خود مشكل را حل كند.
۵-روش جانشین دیگر تقویت کردن رفتار ناهمساز با رفتار نامطلوب است .مثلا رفتار مطلوب کودک رو تشویق کنیم به جای اینکه رفتار نامطلوب رو تنبیه کنیم.
با این شرایط میدونید چرا با این شرایط باز هم آنقدر تنبیه از طرف والدین فراوانی داره؟
معمولا عمل تنبیه برای شخص تنبیه کننده تقویت کنندس و ما به طور غریزی به کسی که رفتارش ما را می آزارد حمله میکنیم.
شاید فیزیکی شاید با سرزنش و تمسخر
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻