eitaa logo
کودکانه
46هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸میگن مامان باباهای آخرالزمان خودشون دین دارن اما از احکام دین چیزی به فرزندانشون یاد نمیدن؛ مراقب باشیم جزو اون دسته نباشیم😊 سعی کنیم فرزندمونو با اصول دین آشنا کنیم.🙏🌷 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ کلیپ کودکانه آهنگ تمیز بودن 🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدن حیوونا رو با اثر دستتون درست کنید 🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هماهنگی چشم 👀 و دست ، دقت و تمرکز 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
نقاشی های ترکیبی با استفاده از خمیر ، آبرنگ ، مدادرنگی و و می تواند به پرورش : عضلات ظریف دست و انگشتان هماهنگی چشم و دست تقویت دقت دیداری خلاقیت کودکان کمک کند . 📌 مشارکت والدین در این فعالیت تقویت رابطه کودکان با والدین آن ها را نیز در بر خواهد داشت . 🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 بره ناقلا 🌀 🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
202030_1884263471.mp3
2.3M
👫💕💕 گل تنها 🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌸🌺 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ﺁﯼ ﺩﻭﻧﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺩﻭﻧﻪ❄️🌨 ﺳﻼ‌ﻡ ﺳﻼ‌ﻡ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﻧﻪ🌷🌷 ﺁﯼ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﺷﺘﻪ ﺭﺷﺘﻪ🌈 ﺳﻼ‌ﻡ ﺳﻼ‌ﻡ ﺳﻼ‌ﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺷﺘﻪ🌻❤️ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
22.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پلنگ صورتی 🔆 🎲🔆 🔆🎲🔆 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. در کنار یک کوهستان زیبا رودخانه ای وجود داشت که بسیار تنها بود.او هیچ دوستی نداشت. رودخانه یادش نمی آمد که چرا به کسی یا چیزی اجازه نمی دهد تا داخلش شنا کنند. او تنها زندگی می کرد و اجازه نمی داد ماهی ها، گیاهان و حیوانات از آبش استفاده کنند. به خاطر همین او همیشه ناراحت و تنها بود. یک روز، یک دختر کوچولو به طرف رودخانه آمد. او کاسه ی کوچکی به دست داشت که یک ماهی کوچولوی طلایی در آن شنا می کرد. دختر کوچولو می خواست با پدر و مادرش از این روستا به شهر برود و نمی توانست با خود ماهی کوچولو را ببرد. بنابراین تصمیم گرفت، ماهی کوچولو را آزاد کند. دختر کوچولو ماهی کوچکش را در آب انداخت و با او خداحافظی کرد و رفت. ماهی در رودخانه بسیار تنها بود، چون هیچ حیوانی در رودخانه زندگی نمی کرد. ماهی کوچولو سعی کرد با رودخانه صحبت کند اما رودخانه به او محل نمی گذاشت و به او می گفت:"از من دور شو." ماهی کوچولو یک موجود بسیار شاد و خوشحال بود و به این آسانی ها تسلیم نمی شد. او دوباره سعی کرد و سعی کرد، به این سمت و آن سمت شنا کرد و از آب به بیرون پرید. بالاخره رودخانه از کارهای ماهی کوچولو خنده و قلقلکش گرفت. کمی بعد، رودخانه که بسیار خوشحال شده بود، با ماهی کوچولو صحبت کرد. آن ها دوستان خوبی برای هم شدند. رودخانه تمام شب را فکر می کرد که داشتن دوست چقدر خوب است و چقدر او را از تنهایی بیرون می آورد. او از خودش پرسید که چرا او هرگز دوستی نداشته، ولی چیزی یادش نیامد. صبح روز بعد، ماهی کوجولو با آب بازی رودخانه را بیدار کرد و همان روز رودخانه یادش آمد چرا او هیچ دوستی ندارد. رودخانه به یاد آورد که او بسیار قلقلکی بوده و نمی توانست اجازه بدهد کسی به او نزدیک شود. اما حالا دوست داشت که ماهی در کنار او زندگی کند، چون ماهی کوچولو بسیار شاد بود و او را از تنهایی در می آورد. حالا دیگر رودخانه می خواست کمی قلقلکی بودنش را تحمل کند، اما شاد باشد. 🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
خلاقیت بازی با خَمیرِ بازی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
نقاشي خلاق با اثر انگشت🐞🐛🦋 🌈☃🌬⛄️💦🌤🌊⛈🌧🌈 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻