eitaa logo
کودکانه
46.2هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
324 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
23.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون ماشا و میشا با دوبله فارسی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
niniomad.tsb74744.mp3
1.16M
👼🏻🌜 نی نی اومد به دنیا 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌺 ســلام صبح زیباتون بخیر 🌷زندگی تون پـر از خـیر و بـرکت 🌺تنتون سـالم و امروزتــون عالی 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون خاله ریزه 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کاکتوس و جوجه تیغی یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. 📚 یک روز سولماز کوچولو و مادرش به بازار رفتند. سر راهشان یک گل فروشی بود. سولماز کوچولو جلوی گل فروشی ایستاد. دست مادر را کشید و گفت: «مامان ... مامان... از این گل های خاردار برایم می خری؟» مادر به گل های پشت شیشه نگاه کرد و گفت: «اینها را می گویی؟ اینها کاکتوسند.» بعد هم به داخل گل فروشی رفتند و یکی از آن گلدان های کوچولوی کاکتوس را خریدند. مادر گفت: «هفته ای یکی دو بار بیشتر به آن آب نده. خراب می شود.» آن وقت رفتند، خریدشان را کردند و به خانه برگشتند. سولماز کوچولو خوشحال بود. از گل کاکتوس خیلی خوشش آمده بود. او در خانه یک جوجه تیغی کوچولو هم داشت. جوجه تیغی سولماز را دید که گلدان کوچولوی کاکتوس را به خانه آورد و گوشه اتاقش توی یک نعلبکی گذاشت. بعد هم با یک استکان به آن آب داد. جوجه تیغی کوچولو با تعجب به گل کاکتوس نگاه می کرد. او نمی دانست که آن یک گل است. با خود گفت: «چه جوجه تیغی مسخره ای! چطوری آب می خورد!» دو روز گذشت. جوجه تیغی کوچولو گفت: «باید بروم نزدیک، شاید بتوانیم با هم دوست شویم. فکر می کنم خیلی خجالتی است!» بعد هم یواش یواش به گل کاکتوس نزدیک شد. جلوی آن ایستاد و گفت: «سلام... من تیغی هستم. تو اسمت چیست؟»ولی هیچ جوابی نشنید. جوجه تیغی کوچولو باز هم با کاکتوس حرف زد؛ ولی هر چه می گفت، بی فایده بود. جوابی در کار نبود. بالاخره جوجه تیغی عصبانی شد، جلو رفت، دستش را به کاکتوس زد و گفت: «با تو هستم... چرا جواب نمی دهی؟» ولی ناگهان فریادش بلند شد؛ چرا که تیغ های نوک تیز کاکتوس توی پنجه های کوچولویش فرو رفته بود. جوجه تیغی کوچولو آخ و واخ کنان گفت: «تو دیگر چه جور جوجه تیغی ای هستی؟ چقدر بد جنسی!» سولماز از دور دید که جوجه تیغی کوچولو دستش را به کاکتوس زد و دردش گرفت. تیغی کوچولو با کاکتوس قهر کرده بود و خودش را مثل یک توپ، گرد کرده بود. سولماز جلو رفت و گفت: «ناراحت نشو جوجه تیغی کوچولو... قهر نکن... این یک گل است. اسمش هم کاکتوس است. فقط گلی است که مثل تو تیغ دارد. تو با یک گل قهر می کنی ؟» جوجه تیغی کوچولو دوباره مثل اول شد. سولماز خندید و جوجه تیغی کوچولو با خود گفت: «هر گلی می خواهد باشد. هر جوری هم که می خواهد، آب بخورد؛ ولی من دیگر فقط از دور نگاهش می کنم.»و راهش را کشید و رفت. 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
آموزش گام به گام نقاشی حرفه ای پروانه🎉🦋🦋 🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کلاژ با برگ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
شعر کودکانه " من و خواهرم " توی خانه جنگ است جنگ من با خواهر پشت بالشتش باز او گرفته سنگر خرسی ما با اوست من تک و تنهایم می خورد گاهی تیر توی دست و پایم من تفنگم جاروست او تفنگش کفگیر گوله های جوراب می شود بمب و تیر ما به هم ساعت ها تیر می اندازیم هردو مان در این جنگ عاقبت می بازیم 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
sfrhay-markvpvlv.pdf
4.41M
📚 سفرهای مارکوپولو 📝رامین گلبانگ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کاربرگ رنگ آمیزی آموزش رنگ ها و مفاهیم پایه ریاضی. 🎨 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کوچولوها گاهی غذا و میوه نمی خورند، تزیین زیبای غذا میتونه بچه ها رو تشویق به مصرف بهتر و بیشتر مواد غذایی سالم کنه و باعث رشد بهتر بچه ها بشه 🌼 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
16.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦚اوریگامی طاووس🦚 ♧ 👶🏻 @Koodakane1 👧🏻