#تغذیه
آویشن
💠 بخور آویشن سینوزیت و چرکی را درمان می کنید
💠 مصرف آویشن همراه با انجیر سیستم ریوی را تقویت کرده و سرفه را تسکین می دهد.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
Ghadir Mix-Jafari-01.mp3
10.52M
🎙 سرود عشقم علی 😍
اثر جدید گروه سرود مِهاد
بشنوید جیگرتون حااااال بیاد 😉
به عشق مولا غدیر میترکونیم 💎
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#بازی
✅ حبابسازی
🔸در یک ظرف، مقداری مایع ظرفشویی، دستشویی، شامپو و یا پودر صابون بریزید.
آرام آرام، آب داغ را در ظرف ریخته، هم بزنید. بهتر است در این محلول، از ترکیب پودر صابون و مایع ظرفشویی استفاده کنید.
🔹برای این که بتوانید حبابهای بزرگ و مقاومی را تولید کنید، به ازای هر لیوان آب، کمتر از یک قاشق چایخوری گلیسیرین به آن اضافه کنید.
✅ موادّ حبابسازی را به صورت آزمون و خطا، کم و زیاد کنید تا به حباب مقاومتری برسید. هر اندازه محلول ساخته شده، بیشتر بماند، حبابها از مقاومت بیشتری برخوردار میشود.
✳️با یک سیم نسبتاً ضخیم، یک دایرۀ سیمی بسازید و دستهای را هم برای آن تعبیه کنید. مقداری نخ، دور قسمت دایرهای شکل این وسیله بپیچید.
🔻قسمت دایرهای شکل را وارد مایع کنید تا لایهای از محلول را به خود، جذب کند. حالا در وسط این لایه، آرام بدمید. با این کار، حبابهایی روی آسمان به پرواز در میآید. یادتان باشد هر اندازه سیم شما حالت دایرهای شکل داشته باشد، حبابهای بهتر و بادوامتری تشکیل میشود.
🔰علاوه بر این روش، میتوانید یک نی در لیوان گذاشته، در آن بدمید. وقتی حبابهایی در لیوان تشکیل شد، نی را بردارید و با دهان به سمت حبابها فوت کنید. حبابها از لیوان جدا شده، به پرواز در میآیند.
‼️وقتی این حبابها به پرواز در میآیند، کودک را تشویق کنید با دستش آنها را بترکاند.
🔅آشنایی با قوانین طبیعت، از فواید این بازی است.
📚 بازی، بازوی تربیت ص ۶۷ - ۶۶
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_کودک
اگر فرزند شما مرتباً بهانه گيری می كند، به اين دليل است كه از نوازش جسمانی و فيزیکی شما محروم است.
اگر فرزند شما دروغ می گويد، به اين دليل است كه شما عكس العمل های شدیدی در برابر رفتار و گفتارش نشان داده اید.
اگر عزت نفس كودک شما پايين است، به این دليل است كه شما بيشتر او را نصيحت كرده ايد تا تشويق و تهييج.
اگر فرزند شما در محيط اجتماعی از خود دفاع نمی كند، به اين دليل است كه در مقابل جمع او را مورد انتقاد قرار داده ايد.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی حرکتی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
محله سبزیجات
توبی و روفی
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کبوتر نادون - @mer30tv.mp3
4.23M
#قصه_شب
کبوتر نادون
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌸ســـ🌸ــلام
🍃سلامی به قشنگی بهشت
🌸به بیانتهایی هستی
🍃به زیبایی بـهار
🌸به گرمی تابستان
🍃بهجلوه برگهای پاییزی
🌸وسفیدی وپاکی برفها
🍃سلامی به محکمی پیوندقلبها
🌸که یادآورخوبیهاست
🌸صبح زیباتون زيبـا🌸
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر نانوایی
🌸محلهی ما داره
🌱یه نانوایی سنگک
🌸مشتریها توی صف
🌱نون میگیرن تک به تک
🌸نانوای خوش سلیقه
🌱آرد میکنه توی آب
🌸بعد میریزه تو دستگاه
🌱تا بخوره پیچ و تاب
🌸شاگرد خمیر میذاره
🌱چونه میگیره از اون
🌸میذاره توی وزنه
🌱کم و زیاد نشه نون
🌸بعد میچینه اونها رو
🌱ردیف ردیف رو تخته
🌸شاگرد و نانوا هر دو
🌱کاری دارد که سخته
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌸 قصههای شیرین ایرانی
🌸قصه ای از گلستان سعدی
🌼عنوان:پول به جانش چسبیده
#قسمت_اول
مردی بود که از خسیسی لنگه نداشت در بساط او پول بود؛ ولی اهل خرج کردن نبود.
به خودش و خانوادهاش سختی میداد؛ ولی حاضر نبود از پولهایش برای آنها خرج کند.
یک کاسه ماست میخرید و به زنش میگفت مواظب باش زود تمام نشود؛ این ماست برای یک ماه است، وقتی هم تمام شد توی کاسه اش آب بزن و یک تُنگ دوغ درست کن که بچه ها بخورند و هی
نگویند بابایمان خسیس است و چیزی نمیدهد بخوریم.
بعضی وقتها هم ولخرجی میکرد و مهمانی میداد؛ ولی به چه جان کندنی به زنش میگفت سال دیگر شب عید مهمان داریم، این جوجه مرغ را برای آن موقع خریده ام. حسابی بهش برس و آب و دانه بهش بده و چاق و چله اش کن گاهی هم بگذار برود قاتی مرغ و خروسهای همسایه چون مرغمان باید بتواند تخم هم بگذارد. وقتی تخم گذاشت یک روز در میان برای من تخم مرغ درست کن. بقیه ی تخمها را هم ببر بازار بفروش و با پولش نان و پنیر و نخود و لوبیا و آلو بخر؛ ولی ولخرجی نکن که منمریض نشوم؛ چون اگر مریض و ناخوش بشوم، هر چه پول داریم باید خرج حکیم و دارو بکنیم...
بله داشتم میگفتم بعد از یک سال شب عید، مرغمان را سر ببر و بپز که هم خودمان و هم مهمانمان دلی از عزا در بیاوریم البته سعی کن دست پختت زیاد خوب نشود که مهمانها زیادی نخورند و چیزی هم بماند برای روزها و وعده های بعد.
زنش نگاهی به جوجه ی لاغر و مردنی میکرد و در دل میگفت ای خدا چرا شوهری دست و دلباز به من ندادی؟
این مرد خسیس چنگیز نام داشت؛ اما مردم شهر محلّه او را چنگیز چکه صدا میکردند. علتش هم این بود که میگفتند از بس خسیس است، آب از دستش چکه نمیکند روی زمین ،چنگیز پنج پسر و دختر داشت کوچکترین آنها حمید بود که ده سال شاهد اخلاق و کارهای بابایش بود روزی حمید سخت بیمار شد؛ طوری که چند روز توی رختخواب ماند و نتوانست از زیر لحاف بیرون بیاید. او تب و لرز داشت و همه جای بدنش درد میکرد روزی مادر حمید یقه ی شوهرش را گرفت و گفت: «مرد تو نمیخواهی فکری به حال پسرمان کنی او خیلی حالش بداست.»
چنگیز گفت: «چه کار کنم؟ مگر من حکیم هستم؟ این بچه از بس پرخوری ،کرده به این روز افتاده چه قدر گفتم رعایت حال مرا بکنید؟ چه قدر گفتم در خوردن زیاده روی نباید بکنید؟ زن که از حرفهای شوهرش خنده اش گرفته بود، گفت «خجالت بکش مرد کدام پرخوری؟ کدام زیاده روی؟ آب از دست تو چکه میکند که چیزی به این زبان بسته ها برسد؟ چنگیز گفت: «من نمیدانم خودت هر کاری که میتوانی بکن.»
زن گفت: «من هر کاری از دستم برمی آمد کردم
تومرد این خانه ای؛ میدانی اگر این بچه از دستمان برود، چه قدر باید خرج...
و گریه اش گرفت و نتوانست حرفش را ادامه بدهد.
#ادامه_دارد...
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻