eitaa logo
🛣📡 شهرستان کوهپایه؛ زادگاه حافظ 🏡
2هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
130 فایل
🏞📬 کوهپایه؛ #زادگاه_حافظ📰 «ایتا، تلگرام، اینستاگرام، روبیکا، بله»👇 📡🏡➔ @kuhpayeh031 👈 👥 ویر؛ قهپایه؛ کوپا؛ #شهرستان_کوهپایه👇 🎭➔ eitaa.com/joinchat/2198863883Cfacd6d4a5c 🎭➔ rubika.ir/joing/CHIAAJID0PHEIKWQAZQOKRXLFLELNJJI 🎭Gp➔ t.me/kuhpayeh
مشاهده در ایتا
دانلود
👇 این داستان زیبا رو از دست ندید👇 🆔📡🏡➔ @kuhpayeh_031 👈 🧕 ، همسر یکی از امیران که همیشه باحجاب بود و همیشه نقاب به صورت داشت و خیلی هم بود. 🕌 او می خواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند. به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى‌دهم ولى شرطش این است که فقط کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید.👷‍♂ 🐫🐎 او به کسانى هم که به وسیله حیوانات، مصالح و بار به محل مسجد می‌آوردند علاوه بر دستور قبلى گفت: سر راه حیوانات، آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته‌ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند، بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید و من مزد شما را دو برابر مى دهم.💰 هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت... روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود که در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید.👰‍♀😍 🤦‍♂ جوان بیچاره دل از کف داد و گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد.😵‍💫 چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد. به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت.🤑 چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر می‌شد.😵‍💫 مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند و گفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. 🧕 او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد. 1⃣ یکى اینکه من توست در این مسجد تازه ساز؛ اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور🤲 2⃣ و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو، من باید از شوهرم بگیرم. ✔️ حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن. 😍جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد و به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد🥰 روز چهلم گوهرشاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد🧐 قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد. جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد: به گوهرشاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم.🤨 قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم، ولى اکنون دلم به مى تپد و جز او نمى‌خواهم. من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام می‌گیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم. آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز . گوهرشاد(همسر و عروس ) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد است. 🆔📡🏡➔ t.me/kuhpayeh_031 👈