هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
🌑اول ماه صفر؛
🏴ورود اهل بيت عليهمالسلام به شام
با رسيدن خبر نزديك شدن اسراي اهل بيت عليهم السلام به دمشق، يزيد دستوراتي صادر كرد:
۱- تاجي جواهر نشان و تختي مرصع به سنگهاي قيمتي آماده كنند.
۲- بزرگان هر صنف با كمك يكديگر شهر را در كمال زيبائي زينت نمايند.
۳- تمام اهل شهر لباسهاي زينتي بپوشند و خود را بيارايند.
۴- همگي در معابر رفت و آمد نموده، به يكديگر تبريك بگويند.
۵- پس از آمادگي كامل با طبل و شيپور به استقبال اسرا بروند.
۶- جارچيان در شهر جار بزنند: سرهاي بريده و اطفال كساني بر شهر وارد ميشوند كه به قصد براندازي حكومت عازم عراق بودهاندولي عامل خليفه يعني ابن زياد آنها را كشته است. هركس خليفه را دوست دارد امروز شادي نمايد.
شاميان پست نيز كوتاهي نكرده بر فراز بامها بيرقهاي رنگارنگ برافراشتند و در هر گذري بساط شراب پهن كردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوي دروازه كوفه در دمشق ميرفتند و عدهاي از شهر خارج شده بودند. اين در حالي بود كه اهل بيت مصيبت زده و داغدار پيامبر صلي الله عليه و آله را كه جبرئيل امين پاسبان حريم محترمشان بود همراه با نيزه داران تازيانه به دست و بي رحم وارد دروازه ساعات كردند. آن نابخردان پست همينكه جمع نوراني اسرا را ديدند زبان به جسارت گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه كردند قلم را ياراي نوشتنش نيست.[۱]
بني اميه اين روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسين عليه السلام به شام عيد قرار دادند.[۲]
[۱]- الوقايع و الحوادث: جلد ۵، صفحه ۶،۳۰. از مدينه تا مدينه: صفحه ۸۹۶، ۸۹۹. همچنين اقتباس از ناسخ التواريخ، عوالم العلوم، مهيج الاحزان، رياض المصائب، لهوف، امالي صدوق، الدمعة الساكبة (معالي السبطين: جلد ۲، ص ۱۴۰. مستدرك سفينة البحار: جلد ۶، صفحه ۲۹۴.)
[۲]- قلائد النحور: ج محرم و صفر، صفحه ۳۴۱. الوقايع و الحوادث: ج صفر، صفحه ۵. مصباح كفعمي: ج ۲، ص ۵۹۶. تقويم المحسنين: صفحه ۱۵.
🏴 آجرڪَ اللّٰھ یا صاحب الزمــٰـاݧ
🏴 فے مصیبٺِ جدڪَ الحُسیـــــݧ
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🎆 برترین #دین_نزد_خدا
برگزیده تفسیر نمونه
سایر تفاسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«19» إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ
✨همانا دين (مورد پذيرش) نزد خداوند، اسلام (وتسليم بودن در برابر فرمان خداوند) است و اهل كتاب اختلافى نكردند، مگر بعد از آنكه علم (به حقّانيت اسلام) برايشان حاصل شد، (اين اختلاف) از روى حسادت و دشمنى ميان آنان بود و هركس به آيات خداوند كفر ورزد، پس (بداند كه) همانا خداوند حسابگرى سريع است.
🔸پیام ها
1- ايمان به يگانگى، عدالت، عزّت و حكمت خداوند (كه در آيهى قبل بود،) زمينهى تسليم شدن انسان است. «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»
2- لازمهى تسليم بودن در برابر خداوند، پذيرش اسلام به عنوان آخرين دين الهى است. «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»
3- تجاوز از مرزهاى حق، سبب بروز اختلاف است. «وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ ... بَغْياً»
4- سرچشمهى بعضى از اختلافات مذهبى، حسادتها و ظلمهاست؛ نه جهل و بىخبرى. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ»
5- حسد، زمينهى كفر است. «بَغْياً ... وَ مَنْ يَكْفُرْ»
6- كتاب وعلم، به تنهايى سبب نجات نمىگردند. «أُوتُوا الْكِتابَ، جاءَهُمُ الْعِلْمُ، مَنْ يَكْفُرْ»
7- كسانى كه آگاهانه ايجاد اختلاف مىكنند، بزودى سيلى مىخورند. «سَرِيعُ الْحِسابِ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 485
📗سوره آل عمران آیه ۱۹
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🏴
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هر چقدر که میتوانی
صبور باش، آرام و صبور...
نه اینکه غصهها را رج به رج
ردیف به ردیف، بچینی توی
دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری
و آنـوقت بگویی که صبورم...
"صبور باش" یعنی:
آنقدر فیتیلهی
چراغِ توکلت را بالا بکشی
که نور آرامش حضورش
تمام دلت را روشن کند...
تمام دلت را به امید فردا که نه
به امنیت همین لحظه
به شیرینی همین الان
روشنِ روشن کند...
بگذار گریههایت که تمام شد
آفتاب مهربانیاش بتابد
به گوشه گوشهی دل و جانت...
آرام بگیر که خدا همیشه
به موقع و سر وقت از راه میرسد
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
اسرار حروف مقطعه قرآن
اگه حروف مقطع قرآن را باهم جمع کنن و حروف تکرارے را حذف کنن این جمله بدست میاد:
«صراطعلے حق نمسکه»
«راه علے علیهالسلام حق است به آن چنگ میزنیم»
📚تفسیر صافے:ج1 ص91
📚بحار الانوار:ج88 ص11
و امیرالمؤمنین علیهالسلام خودشون فرمودن:
«براے هر کتابے خلاصهاے است و خلاصه قرآن کریم حروف مقطعه آن است»
📚تفسیر مجمع البیان:ج1 ص75
الحمدالله الذے جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمومنین علے ابن ابے طالب علیه السلام
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🔴در بغل کشیدن سیّد بحرالعلوم توسّط #امام_زمان (علیه السلام):
عالم بزرگوار آخوند ملا زین العابدین سلماسی می گوید: «در مجلس پرفایده سیّد بحر العلوم حاضر بودم که شخصی از ایشان سؤال کرد از مکان دیدار روی نورانی امام عصر (علیه السلام) در غیبت کبری.
در دست علاّمه بحرالعلوم قلیان بود ومشغول کشیدن بود. از سؤال آن شخص ساکت شد وسر را به زیر انداخت وخود را مخاطب کرد وآهسته چیزی فرمود ومن می شنیدم که می گفت: «چه بگویم در جواب او در حالی که آن حضرت مرا در بغل کشید وبه سینه خود چسبانید در حالی که آورده اند که اگر کسی حضرت را مشاهده نمود ردّ نماید وکسی را مطلع نکند». واین سخن را چند مرتبه تکرار کرد.
سپس در جواب سؤال کننده فرمود: «از امامان معصوم(ع) روایت شده که کسی که ادّعای دیدن امام زمان (علیه السلام) را بکند ردّ شده است».
وبه همین دو کلمه قناعت کرده وبه آن چیزی که می فرموده اشاره ای نکرد.
همچنین مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی می گوید: «من با علاّمه بحرالعلوم به درس آقا باقر بهبهانی می رفتیم وبا او درسها را مباحثه می کردیم وغالباً من درسها را برای سیّد بحرالعلوم تقریر می نمودم، تا اینکه من به ایران آمدم.
پس از مدّتی بین علماء ودانشمندان شیعه، سیّد بحرالعلوم به عظمت وعلم معروف شد.
من تعجّب می کردم وبا خود می گفتم: «او که این استعداد را نداشت، چطور به این عظمت رسید؟!»
تا آنکه موفّق به زیارت عتبات عالیات عراق شدم. در نجف اشرف سیّد بحرالعلوم را دیدم. در آن مجلس مسأله ای عنوان شد، دیدم جدّاً او دریای موّاجی است که باید حقیقتاً او را بحرالعلوم نامید.
روزی در خلوت از او سؤال کردم: «آقا! ما که با هم بودیم، آن وقتها شما این مرتبه از استعداد وعلم را نداشتید بلکه از من در درسها استفاده می کردید، حالا بحمدالله می بینیم، در علم ودانش فوق العاده اید».
ایشان فرمود: «میرزا ابوالقاسم! جواب سؤال شما از اسرار است! ولی به تو می گویم، امّا از تو تقاضا دارم، که تا من زنده ام، به کسی نگوئید».
من قبول کردم، ابتدا اجمالاً فرمود: «چگونه این طور نباشد وحال آن که حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه خود چسبانیده.
گفتم: «چگونه خدمت آن حضرت رسیدید؟»
فرمود: «شبی به مسجد کوفه رفته بودم، دیدم آقایم حضرت ولیّ عصر (علیه السلام) مشغول عبادت است. ایستادم وسلام کردم، جوابم را مرحمت فرمود ودستور دادند، که پیش بروم! من مقداری جلو رفتم، ولی ادب کردم، زیاد جلو نرفتم. فرمودند: «جلوتر بیا». پس چند قدمی نزدیکتر رفتم، باز هم فرمودند: «جلوتر بیا».
من نزدیک شدم، تا آنکه آغوش مهر گشود ومرا در بغل گرفت وبه سینه مبارکش چسباند. در اینجا آنچه خدا خواست به این قلب وسینه سرازیر شود، سرازیر شد».
📗نجم الثّاقب – ملاقات با امام زمان (علیه السلام)
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🏴
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
18.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱خدایا!
حواست بهم هست؟
به من یه نشونی بده؛ میخوام مطمئن بشم ...
#استاد_پناهیان
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨