🔴 نور امیرالمومنین و حضرت فاطمه علیهماالسلام، روشن کننده صراط است
«...نُورُهُمْ يَسْعى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ...» تحریم/۸
🌕ابن شهر آشوب از تفسیر مقاتل از عطاء، از ابن عباس روایت کرده است که: «خداوند صراط را برای علی و فاطمه علیهما السلام هفتاد برابر بیشتر از دنیا روشن تر مینماید. پس نور آنها در پیشاپیش و در سمت راست آنان میشتابد و آنان نیز آن را دنبال میکنند...!»
نُورُهُمْ یَسْعی یُضِیءُ عَلَی الصِّرَاطِ لِعَلِیٍّ وَ فَاطِمَهًَْ مِثْلَ الدُّنْیَا سَبْعِینَ مَرَّهًًْ فَیَسْعَی نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ یَسْعَی عَنْ أَیْمَانِهِمْ وَ هُمْ یَتَّبِعُونَهَا...
📗المناقب(ابن شهرآشوب)، ج۲، ص۱۵۵
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚روایاتی زیبا در باب تقوا
1⃣#پیامبر_اکرم (ص):
تمام و كمال تقوا اين است كه آنچه را نمى دانى بياموزى و بدانچه مى دانى عمل كنى .
📚مجموعه ورام ج 2 ، ص 120
2⃣#پیامبر_اکرم صلى الله عليه و آله :
هر كس دوست دارد كه عمرش طولانى و روزى اش زياد شود، تقواى الهى پيشه كند و صله رحم نمايد.
📚بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 71 ، ص102 ح56
3⃣#پیامبر_اکرم صلى الله عليه و آله :
باتقواترين مردم، كسى است كه در آنچه به نفع يا ضرراوست،حق رابگويد.
📚من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 395
4⃣#امام_باقر عليه السلام :
خداوند به وسيله تقوا بنده را حفظ مى كند از آنچه كه عقلش به آن نمى رسد و كور دلى و نادانى او را بر طرف مى سازد.
📚کافی(ط-الاسلامیه) ج 8 ، ص 52
5⃣#پیامبر_اکرم صلى الله عليه و آله :
هر كس تقوا روزى اش شود، خير دنيا و آخرت روزى او شده است.
📚نهج الفصاحه ص 769 ، ح 3015
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
# *احادیث_قرآنی*
✅ *هرچه میخواهید اینجاست*
💐 *امام على عليه السلام :*
*اِعْلَموا اَنَّهُ لَيْسَ عَلى اَحَدٍ بَعْدَ الْقُرآنِ مِنْ فاقَةٍ، وَ لا لاَِحَدٍ قَبْلَ الْقُرآنِ مِن غِنىً، فَاسْتَشْفوهُ مِن اَدوائكُم وَ اسْتَعينُوا بِهِ عَلى لأَوائِكُم؛*
*بدانيد كه با داشتن قرآن [و آگاهى از آن و عمل به آن]، هيچ كس درمانده نخواهد شد و بدون قرآن، كسى به توانگرى نخواهد رسيد. پس درمان دردهاى خود را در آن بجوييد و در گرفتارى هايتان، از آن يارى بطلبيد.*
# *نهج_البلاغه، از خطبه 176*
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
📚نهج البلاغه ای شویم
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🔴🌖 چرا تقیه؟ چرا کتمان؟ چرا سکوت؟
اشتباهی از اصحاب که منجر به دستگیری، زندانی شدن و شهادت امام کاظم علیهالسلام شد...
رعایت اصل تقیه در میان شیعیان همیشه سبب میشد تا دشمن تصور کند شیعیان کمترین اقدام سیاسى بر ضد آنها نخواهند داشت و نهایت آنکه امامان خود را تنها به عنوان امام فکرى و معنوى میپذیرند. درباره زندانى شدن امام کاظم علیهالسلام باید گفت یکى از دلایل زندانى شدن آن حضرت اشتباه یکی از یاران و واگزاردن تقیه او بود!
فما سکت حتّى کان من امره ما کان؛ پس هشام سکوت را مراعات نکرد تا این که آنچه نباید بشود اتفاق افتاد. در نقل طولانی آمده.... که هارون از پشت پرده بحث را زیر نظر گرفته بود و حاضران تصمیم گرفته بودند که جز درباره امامت با هشام سخن نگویند. پس از آن هارون که در پس پرده سخنان هشام را میشنود بر آشفته، میگوید: «با وجود چنین شخصى، (امام کاظم علیهالسلام) حکومت من یک ساعت هم دوام نخواهد آورد. زبان این مرد نافذتر از صد هزار شمشیر است.» هشام احساس خطر کرد و متوارى شد و هارون، چون او را نیافت برادران و یاران او را توقیف کرده و به زندان انداخت،،،
در نتیجه: در کنار علل و عواملی که برای دستگیری و تبعید موسی بن جعفر علیهالسلام بیان شده، عدم رعایت تقیه توسط برخی از اصحاب ایشان نیز یکی از دلایل مهم این مطلب بوده است. این افراد در مناظرات خود فریب خوردند و به گونهای سخن گفتند که موجب سوء استفاده خلیفهی عباسی قرار گرفت....
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚#داستانآموزنده
در يكى از روزها، عدّهاى از دوستان امام رضا عليهالسلام در منزل آن حضرت گرد يكديگر جمع شده بودند و يونس بن عبدالرّحمن نيز كه از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصيّتهاى ارزنده بود، در جمع آنان حضور داشت .
هنگامى كه آنان مشغول صحبت و مذاكره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
امام به يونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هيچگونه عكسالعملى از خود نشان ندهى؛ مگر آن كه به تو اجازه داده شود.
آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر عليه يونس، به سخن چينى و ناسزاگویى آغاز كردند.
و در اين بين امام رضا عليهالسلام سر مبارک خود را پایين انداخته و هيچ سخنى نمىفرمودند؛ تا آنها بلند شدند و از نزد حضرت خداحافظی کردند و رفتند.
بعد از آن، حضرت اجازه فرمود تا يونس از اتاق بيرون آيد.
يونس با حالتى غمگين و چشمى گريان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
ياابن رسول اللّه ! من فدايت گردم، با چنين افرادى من معاشرت دارم! در حالى كه نمیدانستم درباره من چنين خواهند گفت؛ و چنين نسبتهایی را به من مىدهند.
امام رضا عليه السلام با ملاطفت، يونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
اى يونس! غمگين مباش، مردم هر چه مىخواهند بگويند، اينگونه مسائل و صحبتها اهميّتى ندارد، زمانى كه امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هيچ جاى نگرانى و ناراحتى وجود ندارد.
اى يونس! سعى كن، هميشه با مردم به مقدار كمال و معرفت آن ها سخن بگویى و معارف الهى را براى آنها بيان نمایی.
و از طرح و بيان آن مطالب و مسائلى كه نمیفهمند و درك نمىكنند، خوددارى كنی.
اى يونس! هنگامى كه تو دُرّ گرانبهایی را در دست خويش دارى و مردم بگويند كه سنگ يا كلوخى در دست تو است؛ و يا آن كه سنگى در دست تو باشد و مردم بگويند كه درّ گرانبهایی در دست دارى، چنين گفتارى چه تاثيرى در اعتقادات و افكار تو خواهد داشت ؟ ( آیا آن سنگ و دُر تغییر ماهیت میدهند؟)
و آيا از چنين افكار و گفتار مردم ، سود و يا زيانى بر تو وارد مى شود؟!
يونس با فرمايشات حضرت آرامش يافت و اظهار داشت : خير، سخنان ايشان هيچ اهميّتى برايم ندارد.
امام رضا عليه السلام مجدّداً او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى يونس، بنابراين چنانچه راه صحيح را شناخته ، همچنين حقيقت را درک كرده باشى و امامت از تو راضى باشد، نبايد افكار و گفتار مردم در روحيّه ، اعتقادات و افكار تو كمترين تاثيرى داشته باشد؛ مردم هر چه مىخواهند، بگويند.
📙(بحارالا نوار: ج۲ص۶۵ح۵، به نقل از كتاب رجال كشّى شیخ طوسی).
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨