فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می نوشتم عشق ,دستم بوی شبنم میگرفت
آهِ حوای درون ,دامان آدم میگرفت
می نوشتم شعر ,یک توده شقایق بود و آه
آشنا دستی ,ز دست باد مریم میگرفت
می نوشتم شاعری سر در گریبان غروب
یادگاری مینویسد، عشق ماتم میگرفت
می رسیدم تا لب دریا نگاهم بود و موج
انتشار آبی امواج ,را غم میگرفت
می گذشتم از گلاب کوچه ی اردیبهشت
بوی گلهای اشارت در پناهم میگرفت
با تو میگفتم فقط از ابرها، آئینه ها
یک قلم، یک دفتر بینام عالم میگرفت
می کشیدم نقش باران روی پلک داغ باغ
می سرودم یک غزل ,باران دمادم میگرفت
❤️@Loveyoub
4_5882144096272778513.mp3
6.42M
🎵مرتضی اشرفی_جان جانان
عاشقانه
من تو رو
قد تمام بی نهایتهای دنیا
دوســـــــتــتـــــــــــ دارمــــ
@Loveyoub
محو نگاهت که می شوم
ثانیه ها کم می آیند
و زمان از دستانم در می رود
آخر مگر می شود؟
آدم هم انقدر دوست داشتنی ؟😍❤️
@Loveyoub
در خیالات خودم، درزیر بارانی که نیست
میرسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
مینشینی روبه رویم خستگی در میکنی
چای میریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز میخندی و میپرسی، که حالت بهتراست؟
باز میخندم، که خیلی
گرچه میدانی که نیست...
🌺🍃჻ᭂ࿐
@Loveyoub
چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوشست
چون دوست در اوست
از دیده دوست فرق کردن نه نکوست
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست
@Loveyoub
رَوان چون چشمه بودم،
جذبهات خشکاند و چوبم کرد
بنازم آن نگاهت را که درجا میخکوبم کرد
شب و روزِ مرا در برزخ یک لحظه جا دادی
طلوعم داد لبخند تو و اخمت غروبم کرد
کنون از گَرد و خاک عشقهای پیش از این پاکم
که سیلاب تو از هر رویدادی رُفتوروبم کرد
تَنَت تلفیقِ گُنگِ عنصر باد است با آتش
نفسهایت شمالی سرد، لبهایت جنوبم کرد
دوا؟ جادو؟ نمیدانم، شفا در حرفهایت بود
نمیدانم چه در خود داشت اما خوب خوبم کرد!
@Loveyoub