eitaa logo
❤️تو رو دوست دارم❤️
34.7هزار دنبال‌کننده
91.9هزار عکس
80.5هزار ویدیو
127 فایل
کانال عاشقانه تورو دوست دارم کانالی پر از کلیپ ویدیو و پستهای خاص و زیبای عاشقانه دلنوشت و شعر جملات ناب و اهنگهای گلچین و بیو تکست عاشقانه و پروف خاص بهترین کانال عاشقانه در ایتا مالک کانال @Manavio69 لینک کانال @Loveyoub
مشاهده در ایتا
دانلود
#سلام صبح و عاقبتتون بخیر سلامت و تندرست باشید 😊🖐🌸🍃 ...♡
مبادا چند ساعت ديرتر به زندگی كردن فكر كنيد بايد تاخت بايد زد به سيم آخر بايد دل به دريا زد بايد كرد آن كاری را كه بايد بايد خواست تا بشود ... هيچ چيز در اين زندگی آنقدر سخت نيست كه هيچ وقت حل نشود ... هيچ چيز آنقدر تلخ نيست كه رَد نشود هيچ چيز آنقدر بد نيست كه خوب نشود روزتون بخیر🌸
زندگی را از طبیعت بیاموزیم🌱 چون ابر با کرامت چون بید متواضع چون سرو راست قامت چون صنوبر صبور چون بلوط مقاوم چون خورشید با سخاوت چون رود روان چون چشمه زلال @Patoghedoostanh
🔴 تفکرات یک ها با همین تفکر بقول برخی عصر حجری شون ساختن، ساختن ، ساختن ، ساختن ، ساختن ، فرستادن فضا ، زیرزمینی زدن ، زدن ، غنی کردن ، رو دست گرفتن ، ایجاد کردن... با تفکرات رو شنفکرانشون چکار کردن جز بفنا دادن و آتش زدن مملکت؟ @Patoghedoostanh
🌹ام وهب های تاریخ... 🌹مادر شهید امنیت: اگر 10 پسر دیگر هم داشتم در راه انقلاب می‌دادم/عاشق میدان سوریه بود اما در تهران شهید شد 🌹مادر شهید مدافع امنیت، مرتضی ابراهیمی می‌گوید: ملارد شلوغ شده بود. مرتضی هم سه روز شبانه‌روز برای حفظ امینت شهر آنجا حضور داشت و خانه نمی‌آمد. ♦️عازم سوریه بود که گفته بودند "جا پر شده، برگردید و بار دیگر اعزام شوید."، عاشق حضور در میدان سوریه بود، اما در تهران شهید شد فرمانده گردان بود، با سربازانش که داشتند در منطقه گشت می‌زدند، سربازان گفتند "شما جلو نروید و در منطقه بمانید"، اما او گفته "من جلوتر می‌روم تا اگر خطری باشد من با آن مواجه شوم."، جانش را در دستش گرفت و رفت تا سربازانش به خطر نیفتند، شجاع بود و راضی نبود به پای کسی سنگ بخورد. @Patoghedoostanh
Clip-Panahian-MesleMadar.mp3
2.68M
﷽ 🎙مثل مادر 💠با این نگاه با امام صحبت کن با این نگاه برو حرم💚 ... 🔴 @Patoghedoostanh
... کمکش... 1️⃣7️⃣ ناتوان بود و پیـرزن. می خواست آب از چاه🕳 بردارد و نمی توانســت.💧 💚پیامبر از راه رسید و کـمـــکــش کرد. بعــد هــــــم گـفـــت: «پـــیـــــش بـــــــرو و راه خیمه ات را نشان بده» پیرزن رفت تا در خیمه.🏕 هرچه همراهان اصرار کردند که آقا مَشـک را به ما بدهید، فـایـــــده ای نــــــداشــــــت. فرمود: ✨من به کشیدن بارِ امت و تحمل سختی هایشان سزاوارترم.✨ ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ @Patoghedoostanh