eitaa logo
❤️تو رو دوست دارم❤️
33.8هزار دنبال‌کننده
90.5هزار عکس
78.8هزار ویدیو
126 فایل
کانال عاشقانه تورو دوست دارم کانالی پر از کلیپ ویدیو و پستهای خاص و زیبای عاشقانه دلنوشت و شعر جملات ناب و اهنگهای گلچین و بیو تکست عاشقانه و پروف خاص بهترین کانال عاشقانه در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
من پريشان تر از آنم كه تو مى پندارى شده آيا ته يك شعر ترك بردارى...؟ @Loveyoub
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج @Loveyoub
تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست و گر خطاست! مرا از خطا ابایی نیست 🌱 @Loveyoub
ای عشق سر بزن به دل سنگ من که گاه روید ز سنگ فرش خیابان جوانه ای @Loveyoub
عقل بیهوده سر طرح معما دارد بازی عشق مگر شاید و اما دارد با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت سر سربسته چرا اینهمه رسوا دارد در خیال آمدی و آینه ی قلب شکست آینه تازه از امروز تماشا دارد بس که دلتنگم اگر گریه کنم می‌گویند قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت چه سخن ها که خدا با من تنها دارد @Loveyoub
هر نگاهی می‌تواند خلوتم را بشکند کوزه‌ی‌ تنهاییِ روحم سفالی تر شده است @Loveyoub
گرچه مسجد را گروهی با تجمّل ساختند اهلِ دل میخانه را هم با توکّل ساختند عشق جانکاه است یا جان‌بخش؟حالا هرچه هست عشق‌بازان بین مرگ و زندگی پل ساختند سقف آگاهی ستونی جز فراموشی نداشت این بنا را خشت بر خشت از تغافل ساختند بی سبب مهمان‌نواز مجلس ماتم نبود این گلابِ تلخ را از گریه‌ی گل ساختند روزِ خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود از همان آغاز ما را کم تحمل ساختند ┄┅┅┄┅✽♥️✼┅┄┅┅┄   @Loveyoub
پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر است آنچه آن را کوه خواندم، پرتگاهی دیگر است شاید از اول نباید عاشق هم می‌شدیم این درست؛ اما جدایی اشتباهی دیگر است در شب تلخ جدایی، عشق را نفرین مکن این قضاوت، انتقام از بی‌گناهی دیگر است روزگاری دل سپردن‌ها دلیل عشق بود اینک اما دل بریدن‌ها گواهی دیگر است دردِدل کردن برای چشم ظاهربین خطاست آنچه با آئینه خواهم گفت آهی دیگر است ـــــــــــــــــــــــــــ♥️♥️ــــــــــــــــــــــ @Loveyoub
زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی ست در به در در پی گم کردن مقصد رفتیم @Loveyoub
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد لب تو میوه ممنوع ولی لب‌هایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه خداوند نشد خواستند از تو بگویند شبی  شاعرها عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد... @Loveyoub
من آسمان پر از ابرهای دلگیرم اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم من آن طبیب زمین‌گیر زار و بیمارم که هرچه زهر به خود می‌دهم، نمی‌میرم من و تو آتش و اشکیم در دل یک شمع به سرنوشت تو وابسته است تقدیرم به دام زلف بلندت دچار و سردرگم مرا جدا مکن از حلقه‌های زنجیرم درخت سوخته‌ای در کنار رودم من اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم @Loveyoub
چو افتادم به دامت، آفرین گفتم خدایت را که زلفت با دلم می‌گفت: صید از اوست، دام از ماست @Loveyoub
⛥ ته آن نامه‌ی قبلی كه رساندم بنويس نامه هارا ورق باطله كردن جرم است ✍🏻     ────┅────      @Loveyoub .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• با اینکه خلق بر سر دل می نهند پا شرمندگی نمی کشد این فرش نخ نما بهلول وار فارغ از اندوه روزگار خندیده ایم! ما به جهان یا جهان به ما کاری به کار عقل ندارم به قول عشق کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست ای خواجه! احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟ فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست چون رود بگذر از همه سنگ ریزه ها... @Loveyoub
⛥ گر عقل پشت حرف دل اما نمی‌گذاشت تردید پا به خلوت دنیا نمی‌گذاشت از خیر هست و نیست دنیا به شوق دوست می‌شد گذشت، وسوسه اما نمی‌گذاشت این‌قدر اگر معطل پرسش نمی‌شدم شاید قطار عشق مرا جا نمی‌گذاشت دنیا مرا فروخت، ولی کاش دست کم چون بردگان مرا به تماشا نمی‌گذاشت شاید اگر تو نیز به دریا نمی‌زدی هرگز به این جزیره کسی پا نمی‌گذاشت گر عقل در جدال جنون مرد جنگ بود ما را در این مبارزه تنها نمی‌گذاشت ای دل بگو به عقل که دشمن هم این‌چنین در خون مرا به حال خودم وا نمی‌گذاشت ما داغدار بوسه‌ی وصلیم چون دو شمع ای کاش عشق سر به سر ما نمی‌گذاشت ✍🏻     ────┅────      @Loveyoub .
بعد از این بگذار قلب بی‌قراری بشکند گل نمی‌روید چه غم گر شاخساری بشکند باید این آیینه را برق نگاهی می‌شکست پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه‌ام صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند شانه‌هایم تاب زلفت را ندارد! پس مخواه تخته‌سنگی زیر پای آبشاری بشکند کاروان غنچه‌های سرخ روزی می‌رسد قیمت لب‌های سرخت روزگاری بشکند @Loveyoub
♥️🍃 ‌‌ بقول ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می‌باختی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Loveyoub
از خاک مرا برد و به افلاک رسانید این است که من معتقدم عشق زمینی‌ست @Loveyoub
نیست آسان سخن سخت شنیدن گرچه می‌پذیرم ز تو گر هرچه بگویی، هرچه! دل به جز خواسته‌ی دوست چه می‌خواهد؟ هیچ ما گذشتیم ز خیر تو، بگو دیگر چه؟ خاطرِ موج، پریشان و دلِ ساحل، تنگ فرض کن باز هم اصرار کنم، آخر چه؟ می‌توان مثل دو رود از دو طرف رفت ولی باز اگر باز رسیدیم به یکدیگر چه؟ گفتم ای دوست مرا بی‌خبر از خود مگذار گفت و بد گفت که از بی‌خبری خوش‌تر چه 👑 @Loveyoub
به نسیمی همه راه به هم می ریزد کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد  سنگ در برکه می اندازم و می پندارم با همین سنگ زدن ، ماه به هم می ریزد عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است گاه می ماند و نا گاه به هم می ریزد انچه را عقل به یک عمر به دست آورده است دل به یک لحظه کوتاه به هم می ریزد آه یک روز همین آه تو را می گیرد گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد @Loveyoub
‌عقل بیهوده سر طرح معما دارد بازی عشق مگر شاید و اما دارد ‌ با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت سِرّ سربسته چرا این‌همه رسوا دارد ؟ ‌ در خیال آمدی و آین قلب شکست آینه تازه از امروز تماشا دارد ‌ بس که دلتنگم اگر گریه کنم می‌گویند قطره‌ای قصد نشان دادن دریا دارد ‌ تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده‌ست چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد ‌ عشق رازی‌ست که تنها به خدا باید گفت چه سخن‌ها که خدا با من تنها دارد .. ؛ ‌‌ @Loveyoub
خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت مرا برای جهنّم ، تو را برای بهشت من و تو هردو به یک صورت آفریده شدیم یکی در آیینه زیبا، یکی در آیینه زشت گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت اراده ای ست به گمراهی و هدایت ما کدام معبد و مسجد؛ کدام دیر و کنشت؟! اگر بناست بمانیم زیر این آوار بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت عاقبت همگی بخیر🪷 @Loveyoub
ای بی وفای سنگدل قدرناشناس ازمن همین که دست کشیدی تورا سپاس بامن‌ که آسمان توبودم روا نبود چون ابر هردقیقه درآیی به یک لباس آیینه ای به دست تودادم که بنگری خود رادر این جهان پراز حیرت و هراس پنداشتی مجسمه سنگ و یخ یکی است؟ کو آفتاب تا بشوی فارغ از قیاس دنیا دو روز بیش نبود و عجب گذشت! روزی به امر کردن و روزی به التماس مگذار ما هم ای دل بی زار و بی قرار چون خلق بی ملاحظه باشیم و بی حواس @Loveyoub
‌بس که دلتنگم اگر گریه کنم می‌گویند قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد... @Loveyoub
ای عشق! چه در شرح تو جز «عشق» بگوییم در ساده‌ترین شکلی و پیچیده‌ترینی 🌱 @Loveyoub