شبیه مرهمی که روان است
تمام زخم های مرا بردی
[ مرا گرفتی از منِ تنها
به دستِ هیچ سپردی ]
نفس نکشیده ام پیش از تو
هوا اگر هوای تو باشد
غزل نمی شنوم بعد از تو
صدا اگر صدای تو باشد . . .
Alireza Ghorbani Shahrzad_(www.new-song.ir).mp3
3.2M
هيچكس نميدونه شاعر موقع نوشتن اين شعر چقدر اشک ريخته...
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چو این تبدیلها آمد نه هامون ماند و نه دریا
[ چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بیچون ]
چه دانمهای بسیار است لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون
تو رفتیو جمله کوتاه بود...._2022_07_28_13_06_27_227.mp3
1.43M
* و این میرساند
که اگر رسانا باشد شعر
آنکه میسراید میتواند مرده باشد؛