eitaa logo
「 مَـرْدِ مِیـْدٰانْ 」
1.7هزار دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
10.1هزار ویدیو
67 فایل
|بس‍ــم رب الشـهدا و الص‍ـدیقیـن| #گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است🍂¡ ٫وگرنه همه اجر‌ها در گمنامیست .. ! ادمین کانال: @Mohammadhossein_arab_f
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیزےمیگُفت: هروقٺ‌احساس‌ڪردیداز دور‌شدیدودلتون واسه‌آقاتنگ‌نیسٺ:) این‌دعاےکوچک‌روبخونید! . بخصوص‌توےقنوٺ‌هاتون: <لـَیِّـنْ قَـلبےلِـوَلِـیِّ أَمـرِڪ...♥️> . یعنی‌خداجون! دلــمُ‌واســہ‌امامم‌نرم‌ڪن..:) 🌻♥️ ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: مؤمن هر زمان که قرآن بخواند، خداوند با رحمت به او نگاه می کند و به او به ازای هر آیه هزار حوریه می بخشد
? میشود 😂 دو ـ سه نفر بیدارم کردن و شروع کردن به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی. مثلا می‌گفتن: «آبی چه رنگیه؟» عصبی شده بودم گفتن: «بابا بی خیال، تو که بیدار شدی، حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم» دیدم بدم نميگن! خلاصه همینطوری سی نفر و بیدار کردیم! حالا نصفه شبی جماعتی بیدار شدیم و هممون دنبال شلوغ کاری هستیم. قرار شد یک نفر خودش رو به مردن بزنه و بقیه در محوطه قرارگاه تشییعش کنند! فوري پارچه سفیدی انداختیم روی محمدرضا و قول گرفتیم که تحت هر شرایطی خودش رو نگه داره گذاشتیمش روی دوش بچه‌ها و راه افتادیم. گریه و زاری یکی می‌گفت: «ممد رضا! نامرد! چرا تنها رفتی؟» یکی می‌گفت: «تو قرار نبود شهید بشی» دیگری داد می‌زد: «شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟» یکی عربده می‌کشید یکی غش می‌کرد! در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه می‌شدن و چون از قضیه با خبر نبودن واقعا گریه و شیون راه می‌انداختن! گفتیم بریم سمت اتاق طلبه ها!! جنازه رو بردیم داخل اتاق این بندگان خدا كه فكر مي‌كردن قضيه جديه، رفتن وضو گرفتن و نشستن به قرآن خواندن بالای سر میت!!! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: «برو خودت و روی محمدرضا بنداز و یه نیشگون محکم بگیر.»😂 رفت گریه کنان پرید روی محمدرضا و گفت: «محمدرضا! این قرارمون نبود! منم می‌خوام باهات بیام!» بعد نیشگون گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از این طلبه‌ها از حال رفتن! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم😂 خلاصه اون شب با اینکه تنبیه سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم😂 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
داغ تو هنوز می‌شود باور ؟ نه ! این غائله ختم می‌شود ؟ دیگر نه هر لحظه به فکر انتقامت هستیم از دست اگر چه رفته‌ای؛ از سر نه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای بسیجی..! تا وقتی که پرچم‌ اسلام‌ را در افق نصب‌ نکردید حق‌ ندارید استراحت‌ کنید.. ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
[خاطرات‌🌻🌿] رفتہ‌بودیم‌مشهد... میخواست‌رضایت‌مادرش‌رو‌براے‌سوریہ‌ بگیره... یڪ‌بار‌ڪہ‌از‌حرم‌برگشت، همان‌طور‌ڪہ‌علے‌در‌بغلش‌بود، موبایل‌رو‌برداشتم‌و‌شروع‌ڪردم‌بہ‌فیلم‌ گرفتن...:)🌱 از‌او‌پرسیدم: _ چہ‌آرزویے‌دارے‌؟ +یہ‌آرزوۍخیلے‌خیلے‌خوب‌بر‌اۍخودم‌ ڪردم؛ان‌شا‌اللھ ڪہ‌برآورده‌بشہ...🤲🏻 _چہ‌آرزویے؟ +حالا‌دیگہ... -حالا‌بگو +حالا‌دیگہ...نمیشہ! _یہ‌ڪمشو‌بگو با‌ ادا و‌اصول‌گفت: +شِ‌داره،شِ...😁 _ بعدش‌چے؟ +شِ‌داره...هِ‌ داره...الف‌داره...تِ‌داره... _ شهادت؟♥️ . ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
شرمنده‌ام‌آقـــا: بـراےزمانـیڪه من‌بالبـےخنـدان‌گـناھ‌میڪنم... وشمابـاچشمـےگـریان‌نـظارھ...🚶‍♂ 🌼 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
⚠️ فکرکن‌بری،گلزارِشھدا . . .🌿🙂 روی‌قبرا‌رو‌بخونےو‌برسی بهـ‌یهـ‌شھید‌ِهم‌سنت…😢 اونوقتھ‌کھ‌میخوای‌ سربھ‌تنت‌نباشھ :))🖐🏽💔🙂 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿    🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
「 مَـرْدِ مِیـْدٰانْ 」
♥️ #پیامبر_اكرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: 🍃 هر کس در نوشته ای، #صلوات را بنویسد، تا زمانی که آن
‌‹💚🌿› -آیت‌اللہ‌بهجت: خدامیداند‌یک‌صلواتی‌را‌که‌انسان‌بفرستد و‌برای‌میتی‌‌هدیه‌کند چه‌معنویتی‌،چه‌صورتی،چه‌واقعیتی برای‌همین‌یک‌صلوات‌است... اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلے‌ٰ‌مُحَمَّد‌وَآلِ‌مُحَمَّد‌وَعَجِّل‌فَرَجَهُم🍃✨ ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
وقت رمان🌺🌸🌺🌸🌺🌸
❤️یا علی گفتیم و عشق آغاز شد❤️ 🌸رمان عشق با طعم سادگی🌸 5 چشمهام بازم قرمز بود و پر از گریه برای همین خلوت کردم با خودم دور از بقیه درست تو حیاط خلوت پشت آشپزخونه , درست جلوی دیگ مسی پر از یخ و نوشابه های شیشه ای که مال شام و نذری امشب بود برای مهمونهایی که پای دیگ نذری شله زردصبح عاشورا تا خود صبح اینجا بودن و دست کمک ! با دستم یخ ها رو زیر و رو کردم ... بازم خاطره ها زنده شدن توی ذهنم! مثل همین امشب بود نمیدونم چند سال پیش فقط میدونم هنوز به سن تکلیف نرسیده بودیم من و امیر علی که شیش سال اختالف سنی داشتیم. درست همین شب آخر روضه بود که من و عطیه با دو دختر عمویی که تقریبا سه یا چهار سال از ما بزرگتر بودن و تک دختر عمه دیگه ام توی همین حیاط خلوت جمع شده بودیم و مسابقه میدادیم. مسابقه ای بچگانه مثل سن خودمون ! قرار بود هرکی بتونه تیکه یخ بزرگ رو تا آخرین لحظه که یک قطره آب میشه بین دستهاش نگه داره برنده باشه... با کنار کشیدن همه بازهم من با تمام بی حس شدن لحظه به لحظه دستم پافشاری می کردم برای آب شدن تیکه یخ سمج! هیچ وقت نفهمیم چطوری شد امیر علی سر از بین ما درآورد فقط همین تو خاطرم مونده با همون سن کمش مردونگی داشت و رفتارهاش بزرگانه بود... با اخم پر از نگرانی انگشتهای سرخم رو باز کرد و تیکه یخی رو که حاال کوچیک شده بود رو برداشت و انداخت توی دیگ, روی نوشابه ها! من هم بی خبر از این حس االنم بغض کرده نگاهش کردم وگرفته گفتم: داشتم برنده میشدم! گره اضافه شد بین گره ی ابروهاش و دستم بین دستهای پسرونه اش باال اومد _ببین دستت رو قرمز شده و دون دون...داره بی حس میشه دیگه اینکارو نکن! با اینکه اونشب قهر کردم با امیر علی و تو عالم بچگی حس کردم جلوی بقیه کوچیکم کرده و غرورم رو شکسته ولی وقتی بزرگ شدم و نفهمیدم چرا این خاطره با من رشد کرد و پر کرد همه ذهنم رو که حتی وقتی از جایخی یخ بردارم لبخند بزنم و یاد امیر علی بیفتم و تمام وجودم پربشه از حس قشنگی که حاصل دلنگرانی اون شبش بود ! قلبم فشرده شد بازم با مرور خاطره هام... با حرص دستم رو بردم زیر تیکه یخ های بزرگ...سردیش لرزه انداخت به همه وجودم ولی دست نکشیدم ...لجبازی کردم با خودم و با
خاطره هام ...چشمهام رو فشردم تا اشکی نباشه ...یک فکر مثل برق از سرم گذشت اگه االن هم امیر علی من رو میدید بازهم نگران میشد برای من و دستی که هر لحظه بی حس و بی حس تر میشد؟! _ببخشید محیا خانوم با صدای دختر عموی بابا دست کشیدم از دیگ مسی و لبخند نشوندم به چهره یخ زده ام _بله نگاهش رفته بود روی دستم...دست بی حس و قرمزم!...شاید به نظرش دیوونه می اومدم چون واقعا کارم دیونگی بود و حاال اثر اون سرما رسیده بود به استخونم و عجیب از درد تیر میکشید...نزاشتم سوالی بپرسه که براش جوابی نداشتم و پیشدستی کردم _چیزی الزم داشتین زری خانوم ؟ نگاه متعجبش چرخید روی صورتم _زن عمو)مامان بزرگ رو میگفت( باهاتون کار داشتن ...من دیدم اومدین اینجا گفتم صداتون بزنم چادرم رو از روی جعبه های خالی نوشابه برداشتم و روی سرم انداختم ... هنوز نگاه زری خانوم به من بود پراز سوال و تعجب! _ممنون ببخشید کجا برم؟ گیج سر تکون داد تا از جوابهایی که خودش به سواالش داده بیرون بیاد! _تو اتاقشون لبخندی به صورت زری خانوم پاشیدم و با گفتن با اجازه از کنارش رد شدم. عطیه تنه محکمی به من زد_معلوم هست کجایی عروس؟ اخم مصنوعی کردم_صد دفعه گفتم من اسم دارم بهم نگو عروس دست مشت شده اش رو گرفت جلوی دهنش_پررو , رو ببینا من خواهر شوهرتم هرچی دوست دارم صدات می کنم عرررروس کلمه عروس رو اینبار کشیده و مثال بدجنسانه گفت خندیدم ولی با احتیاط_خب خواهر شوهر حساب بردم!!!
شبتون شهدایی🌹 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
🕊🌹🕊 🌷سپیده،نور توست و آفتاب،تشعشعے ڪوچڪ از نگاهت و آسمان جلوه ے صبرت و باران،زلال ڪرامتت و بهار،نسیمے از ڪویت... و من هر صبح ڪہ سلامت مےڪنم عطر تمامے خوبے ها، تمامے روشنے ها و تمامے امیدها در وجودم مےپیچد... ✋سلام بر قطب عالم امڪان☀️ ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
چوٖن پیله ای که پر زده پروانه اش ببین ؛ رفتید و سهمم از شما دلی پاره پاره است . . . 📎 آخر مجلــس . . . آی 🌷 شهدا 🌷 آخر مجلس کجاست !! تا من هم بنشینم ...! شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات ✋🏻 💐 🌷😇 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
مداحی_آنلاین_اثبات_ولایت_و_امامت_حضرت_علی_حجت_الاسلام_مومنی.mp3
5.19M
♨️اثبات ولایت و امامت حضرت علی(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
4_5866346180060907491.mp3
13.8M
با چشمای خیسم نامه مینویسم سلام عشقم 🍃 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج اسماعیل دولابی میگفت : وقتی به خدا بگویی ✨ خدایا من غیر از تو کسی را ندارم ؛💔 خدا غیور است و خواسته ات را اجابت می‌کند... ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
🎙 ♦️ 🙃 !!!!!!! -حاج‌علیرضا‌پناهیان‌ : بچہ‌ها سابقہ نشون دادھ براے تمناے شهادت بہ سابقہ خودت نگاھ کنے! راحت باش ... مواظب باش شیطون نگہ بهت تولیاقت ندارے...! ♥️ 🕊 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
باهم‌خیلےرفیق‌بودیم. توعملیات‌والفجر۸ شھیدشد. یہ‌شب‌بهـ‌خوابم‌اومدو دوتاتوصیہ‌کرد: {گناه ‌نکنید... اگرگناه‌کردیدسریع توبه کنید..} 🌱 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
🎙 🎤 -برو‌گریه‌کُن،التماسِ‌خدا‌کُن💫 بگو‌نمیتونم‌از‌موقعیتِ‌گناه‌فرار‌کُنم🙇‍♀️ 💛اونقد‌این‌خُدا‌کریمه،که‌موقعیتِ‌گناهو‌فراری‌میده تو‌فَقط‌میونِ‌گریه‌هات‌بگو🌱 -دیگه‌نا‌ندارم‌پاشم🌟 بگو‌میخوام‌گناه‌نکنمآاا، زورم‌نمیرسه..!🤕 معجزه‌میکنہ‌براٺ"!❤ ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
''💙🦋'' نشون‌دادنِ‌تصـویرامام‌خامنہ‌ای توی‌شبڪہ‌های‌ماهواره‌ای بینُ‌المللی‌ممنوع‌اسـت‌چرا...؟! چون‌یڪ‌دخترآلمانی‌فقط‌بادیدنِ چھره‌آقـامسلمان‌شد! 🌸💛 اللّهُمَ‌احفِظ‌قائَدنا‌اَلاِمام‌خامِنِه‌اۍ🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🦋 ‏خدابااون‌عظمتش‌میگھ‌: ✨"أنَاجَلیٖسُ،مَنْ‌جٰالَسَنِیٖ"✨ من‌همنشین‌اون‌کسۍهستم‌ کہ‌بامن‌بشینہ!🙃✨ انگاࢪخداداࢪھ‌.. دنبال‌یہ‌ࢪفیقِ‌ناب‌میگࢪدھ‌!!💕 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
سه چیز را الله جلّ جلاله در دنیا زیاد دوست دارد 1⃣ جوان توبه کار 2⃣ چشم گریان برای رضای الله 3⃣قلب خاشع ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
ازمنطقه‌عملیاتےکه‌برمےگشتیم، یك‌نفر‌نظرمان‌راجلب‌کرد..❗️ . اوفشنگ‌هایۍراکه‌روۍ‌زمین‌ریخته‌شده‌بود، جمع‌مےکردودرداخل‌سطلےکه ‌دردست‌داشت‌مےریخت.🗑 . تعجب‌کردیم! ‌چون‌در‌اوضاعےکه‌بچه‌هاحتے‌یک‌تانک‌ِعراقے رانادیده‌مےگرفتندواسلحه‌هاۍزیادۍراکه ‌دراطراف‌ریخته‌شده‌بودرها‌مےکردند، این‌فردچرافشنگ‌هاراجمع‌مےکند؟🚶🏻‍♂ . جلوتررفتیم،شهیدحسن‌باقرۍبود. وقتےمتوجه‌نگاه‌هاۍمتعجب‌ماشد روبه‌ماکرده‌وگفت: «حیف‌است‌این‌هاروۍزمین‌بماند، بایدعلیه‌صاحبانش‌بکار‌گرفته‌شود!»😉💣 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
『🖇🌱』 •❲به گفته مقام معظم رهبری جوان انقلابی باید آتش به اختیار باشد؛ در وضعیت کنونی جوانان برای مشکلات مردم هرچه می‌توانید تلاش کنید و آتش غم و غصه‌مردم را به دل خود بریزید...!❳‌‌.°• 🌿 ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿 🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد
🦋 باهمین‌چادروچفیہ‌شده‌ام‌همسفرت اۍبہ‌قربانِ‌تویارم،شهادت‌باهم(:♥️ ــــــــــــــــــــــ🌱🇮🇷 ـــــــــــــــــــــــ 📿    🌿| @jahhad_edame_darad ڪانال؛ جهاد ادامه دارد