🟢اربعین و حرکت تمدنساز «ملت امام حسین»
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیازی به توضیح ندارد که پیادهروی #اربعین، علیرغم اراده و میل جبهه استکبار و غرب و علیرغم سکوت مرگبار روشنفکران غربزده وطنی و استادنمایان علوم اجتماعی، به سرعت در حال جهانی شدن و ابطال همه تئوریهای اجتماعی و فرهنگی غربیان است.
اما عجیب است که مدعیان #علوم_اجتماعی در مجامع علمی ما، که درباره کوچکترین مسائل اجتماعی میزگردهای ملی و بینالمللی میگیرند و فضای مجازی را پر از لاطائلات خود میکنند، درباره این حرکت عظیم و بینظیر جهانی سکوتی مرگبار پیشه کردهاند! در عین حال، انتظار دارند که مردم آنان را به عنوان متخصصان مسائل اجتماعی و فرهنگی کشور و جهان اسلام به رسمیت بشناسند! و دولتمردان جامعه اسلامی نیز به نسخههای اجتماعی آنان عمل کنند!
آیا جای این سؤال نیست که عشق و محبت #امام_حسین چگونه توانسته است حتی دلهای مسیحیان و زرتشتیان و هندوان و بودائیان را نیز مجذوب خود کند؟ آیا پدیده موکبهای ارامنه و عاشوریان و زرتشتیان و هندوان و اهل سنت، در مسیر زائران اربعین حسینی، پدیدهای قابل مطالعه نیست؟
آیا گسترش مواکب اربعینی حسین از محدوده نجف و کربلا به سرحدات ایران و پاکستان و ترکیه و هند و چین و آمریکا و اروپا و آفریقا جای مطالعه ندارد؟ آیا پیادهروی اربعین در سوئد و فرانسه و آلمان و ایتالیا و آمریکا و آفریقا جای مطالعه و بررسی ندارد؟
آیا این فتح سنگر به سنگر همه مرزها توسط پرچم اربعین حسینی جای تأمل و تحلیل جامعهشناختی و فرهنگی ندارد؟
ما هرگز از غربزدههای مدعی #روشنفکری که ذهن و زبان و ضمیرشان آلوده فرهنگ لیبرالی و اومانیستی غرب شده است انتظار نداریم که «ابعاد معنوی و ملکوتی» این جریان جهانی را فهم کنند؛ اما این انتظار هست که بر اساس همان دانش سکولار خود و همان روشهای متعارف علوم اجتماعی از کنار این پدیده جهانی و شگفتانگیز به سادگی عبور نکنند و عالمانه و محققانه به تحلیل آن بپردازند.
این انتظار از یک عالم و روشنفکر و اندیشمند اجتماعی، انتظار نابجایی نیست که به این سؤال پاسخ دهد که واقعاً:
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟
واین چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست؟
#علوم_انسانی
....
....
🟢نقدهای بیپاسخ علامه مصباح بر دموکراسی غربی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علامه مصباح یزدی را میتوان از مهمترین و قویترین منتقدان نظام سیاسی دموکراسی در دوران معاصر دانست. هر چند هم حجاب معاصرت و هم کجروایتهای شیطانی غربزدگان درباره این استاد بلامنازع اندیشه اسلامی و انقلابی، توانسته است که تاکنون مانع شنیدن و خواندن سخنان و اندیشههای ایشان از سوی قشر وسیعی از تحصیلکردگان ما شود.
ایشان افزون بر نقد مستند دستاوردها و عملکرد مدعیان دموکراسی در دنیا، به نقد روششناختی، نقد مبانی و نقد پیشفرضهای نظریه دموکراسی میپردازد. و البته در کنار اینها به تبیین فیلسوفانه و محققانه نظریه بدیل یعنی «مردمسالاری دینی» هم میپردازد.
برخی از پرسشهای فیلسوفانه و البته بیپاسخ علامه مصباح درباره دموکراسی و کسانی که رأی اکثریت مردم را معیار حقانیت میدانند این است که:
1️⃣منظور از «مردم» که شما رأی آنها را معیار حق اعمال حاکمیت میدانید چه كسانى است؟ زیرا «مردم»، واژهای عام است که از طفل شیرخوار تا پیران کهنسالی را که روى تخت بیمارستان افتاده و مشاعرشان را از دست دادهاند دربرمیگیرد. آیا رأی همه آنها معیار حقانیت است؟ اگر پاسخ منفی باشد، پرسش دوم مطرح میشود که
2️⃣واجدان شرایط رأی را چه کسی و بر اساس چه معیاری تعیین میکند؟ چرا و به چه دلیلی حداقل سن برای رأیدهی را 15، 16، 17 یا 18 سال قرار دهیم؟ آیا شرط سواد نیز براى رأیدهندگان لازم است؟ آیا آشنایى با موضوعى كه میخواهند درباره آن رأى بدهند، لازم است یا خیر؟ شرط «جنسیت» چطور؟ آیا هم مردان و هم زنان حقّ رأى دارند یا فقط مختص مردان است؟
3️⃣اگر گفته شود این شرایط را در یك رفراندوم و همهپرسی جدا و قبل از رأیگیری درباره اركان حكومت، تعیین میکنیم، سؤال میشود که بحث بر سر همان نخستین انتخاباتى است كه میخواهد برگزار شود؛ در این انتخابات چه كسانى حق رأى دارند؟ شرایط همان رأیدهندگان نخستین انتخابات كه به طور طبیعى در سرنوشت انتخاباتهای دیگر نیز تأثیرگذار خواهد بود، بر چه اساسى تعیین میشود؟
🔻از مدعیان #روشنفکری و از مدافعان وطنی #دموکراسی غربی میخواهیم، به جای هوچیگری علیه آيتالله مصباح و تداوم ترور شخصیت این فیلسوف کمنظیر و محروم کردن جوانان این مرز و بوم از بهرهمندی از روشنایی اندیشه آن حکیم روشنیبخش و مصباح فرزنده فکر و اندیشه، دستکم به این اشکالات ابتدایی ایشان که ۲۳ سال است همچنان منتظر جواباند، پاسخ دهند!
#علامه_مصباح
#فلسفه_سیاسی
#علوم_انسانی
.....
.....
🟥چرا #سعید_جلیلی؟ بخش هفتم
📝#محمدصادق_شهبازی
6️⃣2️⃣کشور رئیسجمهوری میخواهد که همه همتش صرف متن مسائل کشور باشد و هیچ حاشیهای نداشته باشد. جلیلی نه تنها #بیحاشیه که اساساً حاشیهگریز است. او درگیر هیچ مسئله بیاولویتی نمیشود که از هر کار یا شخص حاشیه ایجاد کن فاصله میگیرد. اینگونه او همیشه درگیر متن و مسائل اصلی است.
7️⃣2️⃣کشور رئیسجمهور #جامع و چندبعدی میخواهد تا هم هیچ شأنی از مسائل کشور مورد بیتوجهی قرار نگیرد؛ هم #سیاستگذاری_تکچشمی که فقط یک بخش مسائل را میبیند جای خود را به همهجانبهنگری بدهد. تا کشور در حصار یک نگاه، یا سطحینگری و تمرکز بر مسائل خاص و بخشی نماند. سعید جلیلی بعد از رهبر انقلاب، بیشترین سیاستمداری است که #چندبعدی بوده. چه در زندگی شخصیاش چه در کنشگریها و موضوعاتی که به آن میپردازد. هم پرداختن به آرمانهای مختلف از استقلال، آزادی، عدالت، پیشرفت و معنویت هم پرداختن به اقتصاد، فرهنگ، هنر، ورزش، آسیبهای اجتماعیو.. هم مسائل حاکمیتی هم مسائل عمومی و مردمی. این #جامعیت و #جامعنگری باعث شده او در موضوعات مختلف افرادی که جهتگیریهای متفاوتی دارند جمعکند، اما هم متوجه باشد هم به دیگران توجه دهد که فلان آدم صرفاً برای فلان موضوع یا رویکرد استفاده شود و گرفتار کارهای شاذ و حرفهای شاذ آدمها نشود و بتواند با تیپهای مختلف تعامل کند. عجیبتر اینکه او با وجود جانبازی، اهل #ورزش و کارهای بدنی هم هست. گذشته از بازدیدهای مختلف میدانی یا سفر هر ساله پیاده به اربعین، برنامه دائم ورزشی نظیر کوه و تا قبل از کرونا شنا داشته. همین باعث شده حتی استعدادیابی ورزشی جزو برنامههای او باشد.
8️⃣2️⃣کشور رئیسجمهوری میخواهد که #عمق و #روزآمدی داشته باشد؛ مصرف فرهنگی و مشخصاً کتاب که جز رهبر انقلاب در میان سیاستمداران کمیاب است؛ یکی از مهمترین شاخصها است. سعید جلیلی بخش مهمی از وقت فراغت خود را به مطالعه میگذارند. از آخرین کتابهای اقتصادی تا مبنایی، اجتماعی، خاطرات رمان، بینالملل، علموفناوری تاریخ،حتی فلسفه فیلم و طنز و... اینگونه در موضوعات مختلف حرفهای عمقی و همینطور جدید و دقیق میزند. نهتنها #کتاب که او در حوزههای دیگر فرهنگی نیز چنین است؛ مثلاً مشتری دائم سینما هم هست؛ از آخرین فیلمهای اسکاری تا آثار کلاسیک! علاوه بر مطالعه، او #علوم_انسانی خوانده. اضافه بر نگاه و فهم اجرایی، متوجه پیچیدگی مسائل هم هست و تکخطی نگاه نمیکند. اما برخلاف خیلی علوم انسانیها در مفاهیم و کلیات نمانده و تلاش کرده علوم انسانی را وارد حل مسئله کند. مثلاً در دفتر رهبری برای اصلاح گزارشها و کارتابل مقامات عالی، کارگروهی با چهرههای مدیریتی شکل داد یا برای اصلاح نظام اداری، علاوه بر مدیران، اساتید مدیریت دولتی را در دولت سایه درگیر میکند. او برخلاف مخالفان اصل علوم انسانی، به دنبال توزیع مسائل مختلف کشور در میان دانشکدههای مختلف علوم انسانی کشور است به گونهای که هر یک متولی #حل_مسئله خاص باشند.
.....
.....