فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احیای روضه های خانگی
پسران گلمون🍃 سجاد و حسین یاوری 🍃
#ارسالی_از_مخاطبین
#مسابقه
⚫️ حسنا خانم واحدی و این همه فعالیت در ماه محرم به عشق امام حسین علیه السلام خداوند در زیر پرچم اهل بیت علیهم السلام حفظشون کنه.
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚 کتاب #نامیرا (قسمت هفتم) نعمان امیر کوفه در تالار بزرگ قصر، قدم میزد و از بیعت گروه زیادی از مرد
📚 کتاب #نامیرا (قسمت هشتم)
جماعت در حیاط خانه ی مختار جمع بودند. #عمروبنحجاج نیز کنار مسلم ایستاده بود. مسلم نامه ی امام را باز کرد و گفت این پاسخی است که مولایم حسین بن علی به نامه های شما داده است.»
به نام خداوند بخشنده ی مهربان. از حسین بن علی به جمع مؤمنان و مسلمانان. اما بعد؛ هانی و سعید نامههای شما را نزد من آوردند. آنچه را نوشته بودید، دانستم و درخواست شما را دریافتم. سخن بیشترتان این است که امام نداریم؛ و از من می خواهید به سوی شما بیایم
گروهی به گریه افتادند و گروهی دیگر که با تأیید سر تکان دادند.
مسلم ادامهی نامه را خواند
شاید به سبب ما، خداوند شما را به راه حق هدایت کند. اینک برادر و پسر عمو و معتمد اهل خاندانم را به سوی شما فرستادم تا از اوضاع شما به من بنویسد. اگر برای من بنویسد که رأی جماعت اهل فضل و خرد، چنان است که فرستادگان به من گفته اند و در نامه هایتان خوانده ام، به زودی نزد شما خواهم آمد. انشاء الله
گریه جماعت بیشتر شد و گروهی یک صدا فریاد زدند: انشاء الله
مسلم خواندن نامه را ادامه داد:
به جان خودم سوگند که امامت و رهبری مردم را کسی نمی تواند عهده دار شود، مگر آن که به کتاب خدا حکم کند، عدل و داد به پا دارد، تنها حقیقت را اجرا کند و همه ی وجود خویش را در گرو رضا و خشنودی خداوند بداند. والسلام! حسین بن علی بن ابیطالب
مسلم نامه را بست. گریهی جماعت اوج گرفت. مسلم بن عقیل به داخل خانه رفت.
ابوثمامه افسار اسبش را به یکی از غلامان داد و وارد خانه شد. مسلم بن عقیل، هانی، عمرو، شبث و مختار در حال گفتگو بودند. ابوثمامه گفت:
سلام به مسلم بن عقیل و مردان بزرگ کوفه.
سپس در مقابل مسلم به زانو نشست و چند کیسه پول از لیفه بیرون کشید و جلو مسلم گذاشت و گفت:
کاری که جز برای رضای مولایم حسین و جدش رسول خدا انجام دهم، همه بر باد است. اینها هدایایی است که شیعیان مولایم داده اند تا مسلم هر جا که صلاح می داند، خرج کند.»
مسلم گفت: «آنها را نزد خود نگه دار! که کوفیان برای یاری حسین بن علی، بیش از هر چیز به اسب و شمشیر و زره نیاز دارند.
ربیع گفت: «در بنی کلب نیز بشیر آهنگر شمشیرهای آبدیده می سازد.»
مسلم دست بر شانه ربيع گذاشت و گفت:
او جوان مشتاقی است از قبیله بنی کلب که شامیان پدرش را به جرم دوستی علی بن ابی طالب کشته اند. او به زودی داماد عمرو بن حجاج می شود.»
ابو ثمامه گفت: «خدا به او و عمروبن حجاج خير دهد!
مسلم گفت: «با او به بنی کلب برو و اگر بشير آهنگر را مطمئن یافتی، سفارش شمشیر و زره بده و شیخ بنی کلب را نیز از نامه حسین بن علی آگاه کن!»
عمرو گفت: من پیشتر او و #عبدالله_بن_عمیر را به یاری مسلم بن عقیل فرا خوانده ام.»
مسلم گفت: «عبدالله بن عمير ؟!»
«او از حسین بن علی چه می گوید؟
عمرو گفت: «عبدالله، حسین و پدرش را گرامی میدارد ولی خروج بر خلیفه را برنمیتابد. می گوید این ها کینه های کهنه ای است که جز پراکنده کردن مسلمانان و حریص کردن مشرکان برای جنگ با مسلمانان، نتیجه ی دیگری ندارد.»
مسلم رو به ابو ثمامه کرد. گفت:
با عبدالله بن عمیر نیز صحبت کن و از قصد حسین بن علی بگو که چرا با یزید بیعت نکرد و چرا قصد کوفه دارد! آن گونه که می گویید، او روی مرز باطل ایستاده؛ و من آرزو می کنم خداوند او را به راه حقیقت هدایت کند!»
ابوثمامه پیام مسلم را به عبدالله بن عمیر رساند ولی عبدالله قبول دعوت نکرد و گفت: سلام مرا به مسلم برسان و بگو عبدالله گفت که از خدا بترس و بیشتر از این مخواه که مسلمانان پراکنده شوند. کوفیان عادت کرده اند که هر روز خلیفه ی خود را مانند پیراهن تن شان عوض کنند. آنها دین خدا را هم برای دنیای خویش می خواهند؛ و اکنون نیز میخواهند، حسین بن علی را که در تقوی و دانش همتا ندارد، به کارهای پست و حقیر دنیا بکشانند. در حالی که جدش میان دنیا و آخرت، آخرت را برگزیده
اما من هرگز بیعت نخواهم شکست و به خدا پناه می برم که بخواهم با شمشیر اسلام، راه شرک را باز کنم
قوم بنی کلب که فضای کوفه را به شدت به نفع مسلم میدیدند و از اینکه مسلم پیکی به سوی حسینبنعلی فرستاده و از او خواسته که هر چه زودتر به سمت کوفه حرکت کنند، پیروزی حسین را قطعی میدانستند با مسلم بیعت کردند(بدون عبدالله بن عمیر)
ادامه دارد...
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔 @MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚🕊🍃💚🕊🍃🕊💚🕊🍃
امام حسین،خريدار اشکهاتون💚
ابوالفضل، گرهگشای کارهاتون🕊
غریب مدينه، شفاعت خواهتون🍃
خورشیدطوس،ضامن دعاهاتون🕊
ومهدی فاطمه، سايبان دلهاتون💚
عزداریهاتون قبول التماس دعا🙏🖤
#شبتون_زینبی
#محرم
🖤🖤🖤🖤💚
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
✅با حسین بن علی در کربلا (۸)
🌹ناترسی و شجاعت حسین بن علی علیه السلام در روز عاشورا
[سوره يونس (10): آيه 71]
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ (71)
سرگذشت نوح را بر آنان تلاوت کن، هنگامی که به قومش گفت:ای قوم اگر توقفم در بین شما و یادآوری آیات الهی برای شما سخت است [و غیرقابل تحمل، هرکاری از دستتان ساخته است انجام دهید و کوتاهی نکنید؛ چرا که] من بر خدا تکیه نموده و توکل کردهام [ و از غیراو هراسی ندارم]. سپس مىگوید: اگر مىتوانید برخیزید، و به زندگى من پایان دهید و لحظهاى مرا مهلت ندهید.»(یونس/ 71)
🌳پيام ها:
1- ايمان به هدف، بزرگترين اهرم مقاومت انبيا و مبارزه طلبى آنان است. «إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقامِي» ... «فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ»
2- انبيا مخالفان خود را به مبارزه مىطلبيدند. «فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ»
3- انبيا با توكّل به خدا، قدرتهاى مخالف را تحقير مىكردند و به مؤمنان شجاعت مى دادند و همه ى قدرتها را پوچ مى دانستند«فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ» ... «ثُمَّ اقْضُوا»
4- ارزيابى درست، جمع آورى قوا و تصميم قاطع، از اصول مبارزه است. «أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً»
5- مومنان حقیقی از از کشته شدن در را حق نمى ترسند. «ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لا تُنْظِرُونِ»
❎❎درسها:
قرآن مىخواهد به مومنان و رهبر الهی این دستور را بدهد که نباید به قدرت دشمن اهمیت دهد، بلکه با قاطعیت و شهامت بیشتر حرکت خود را ادامه داده، پیش برود؛ چرا که تکیه گاهشان خدا است و هیچ نیرویى تاب مقاومت در برابر قدرت او را ندارد.
باید مومنین شجاعت ایستادگی در مسیر حق را داشته باشند
✍ : #رجبعلی_بازیاد
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
🌼 رسول خدا صلي الله عليه و آله:
اِنَّما مَثَلُ اَهْلِ بَيْتى فيكُمْ كَمَثَل سَفينَةِ نوحٍ عليه السلاممَنْ دَخَلَها نَجا وَ مَنْتَخَلَّفَ عَنْها غَرِقَ؛ 🌼
☘ مَثَلِ اهل بيت من، همانند كشتى نوح است كه هر كس سوار آن شد، نجات يافت و هركس رهايش كرد، غرق گرديد. ☘
🌸 .امالى طوسى، ص ۳۴۹، ح ۷۲۱. 🌸
#حدیث_روز 📚
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
#رهبر_معظم_انقلاب
🔹حوادث گوناگون بعد از عاشورا در واقع قیام زینبی است. حرکت عظیم زینب کبریٰ در درجهی اوّل، و امام سجّاد(علیهالسّلام) و بقیّهی زنان باعظمت آلالله در این دورانِ یکی دو ماههی بعد از آن، یک قیام به معنای حقیقی کلمه است. کارهای بزرگی را انجام دادند، کربلا را و این شهادت بزرگ را ماندگار کردند، تثبیت کردند.
۱۳۹۹/۶/۱۱
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
🔴سونامی ناباروری ثانویه در ایران
⁉️آیا میدانید، حدود ۶۰ درصد زوجهای نابارور کنونی، نابارور ثانویه هستند؟
♦️نابارور ثانویه یعنی زوج هایی که بارور بوده اند اما به دلایلی هم چون سبک زندگی، تاخیر فرزندآوری، تغذیه و .... قدرت باروری خود را از دست داده اند.
♦️این آمار یعنی، برخلاف باور عمومی زوج های جوان، فرصت فرزندآوری همیشگی نیست و ریسک جدی ناباروری در کمین زوج هایی است که فرزندآوری را به تاخیر می اندازند!
👤صالح قاسمی پژوهشگر جمعیت و نویسنده
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
ASHENA-219-WEB.pdf
28.96M
🎉🎉همراهان گرامی لطفا برای شرکت در مسابقه مجله آشنا ۲۱۹ بر روی لینک زیر کلیک کنید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
http://ashena.shamiim.ir/
مجله آشنا شماره 219
ویژه ماه محرم
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند خباثت بی بی سی برای توجیه و عادی سازی خیانت های انگلیس و پهلوی علیه ایران؛ بحرین باید از ایران جدا می شد!!
🔺بی بی سی: بحرین جنبه سمبلیک برای ایران پیدا کرده بود؛ بحرین سمبل تمام مصیبت های ایرانیان شده بود!
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
✅طلاق و جدایی زن و شوهر
⁉️: اگر #شبکه های اجتماعی موجب #طلاق و جدایی زن و شوهر شوند، استفاده از آنها برای آنان چه #حکمی دارد؟
👈مقام معظم رهبری: جایز نیست.
👈آیت الله سیستانی: اگر با ترس افتادن به گناه (هرچند به صورت تدریجی) همراه باشد، جایز نیست.
👈آیت الله نوری: اگر مفسده داشته باشد، اشکال دارد.
#محرم
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ارسالی_از_مخاطبین
#فعالیت_شهرکها
⚫️ فعالیت شهرک نور در ماه محرم ۱۴۰۰
⬛️با سپاس از بانیان محترم مراسمات شهرک نور به ویژه خانم اسعدی عزیز رابط محترم این شهرک
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
#ترفند_آشپزی
#ترفند_خوشمزگی
#ادویه_ها
#ادویه_قورمه_سبزی
✅ پودر غوره یا پودر لیمو، زردچوبه، فلفل سیاه، شنبلیله خشک و پودر رازیانه مهم ترین ترکیبات ادویه برای پخت قرمه سبزی هستند که طعم قورمه سبزی را دوچندان می کنند.
#ادویه_خورشت_قیمه
✅ زعفران، فلفل سیاه، دارچین، زردچوبه، هل، پودر جوزهندی، پودر گل محمدی
#ادویه_مرغ
✅ پودر تخم گشنیز، پودر پیاز، پودر پیاز، پودر هل، پودر سیر، پودر زیره سبز، پودر دارچین، پودر فلفل قرمز و سیاه، پودر زنجبیل، پودر نمک دریا و زردچوبه
#ادویه_آبگوشت
✅پودر فلفل سیاه، زیره سیاه، پودر تخم گشنیز، پودر لیمو عمانی، مرزه، پودر دارچین، زردچوبه و جوز هندی
#ادویه_ماهی
✅ برای گرفتن بوی ماهی از پودر خردل، نمک، فلفل سیاه، پودر برگ بو، پودر میخک، زنجبیل هل و دارچین استفاده کنید. به کار بردن این ادویه ها علاوه بر خوشمزه شدن طعم ماهی موجب گرم شدن طبع آن نیز می شود.
#ادویه_ماکارونی
تخم گشنیز، دارچین، هل، میخک، زنجبیل، آویشن، فلفل سیاه، جوز هندی، ادویه کاری، پاپریکا
#ادویه_لازانیا
✅ پیاز، سیر، ریحان خشک، رازیانه، نمک، فلفل سیاه
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
ارتباط موفق_39.mp3
11.7M
#ارتباط_موفق ۳۹
🦠 بدبینی و سوءظن، بیماری وحشتناکی است که؛
بدونِ علائم ظاهری، هم توسط نفوس دیگران، قابل تشخیص است.
🔥عادت به عیبیابی، هیولایی را در درون انسان بیدار میکند؛
که وجودت را بقدری ناامن نموده،
که قطر دایرهی جذب تو را، به صفر میرساند.
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
🌷
👈 آیین مادرشوهر داری
خانما هر کسی یه رگ خوابی داره، هوشمندی یه زن به پیدا کردن این رگخواب در همسرش و خانواده ی همسرشه . . . .
💙 بهترین راه ورود به قلب آقا پسرهایی که توی فرهنگ ما بزرگ شدن. ارتباطی صمیمانه با خونوادشون هست...
🤦🏻♀ خانما شما با شکایت های وقت و بی وقت از مادر شوهرتون پیش همسرتون از مهر مادری کم نمی کنید اصلاااااا
🙅🏻 مگه اگه همسرتون از مادر خودتون بیاد شکایت کنه از مهر مادرتون کم میشه براتون ؟؟؟
🤷🏻♀ با اینکار اون چیزی که از دست می دید ارج و منزلت خودتون در نگاه همسرتون هست ... فقط همین
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
🌷
اگر میخاین همسرتون زیاد باهاتون حرف بزنه👈👈👈👈 وقتی همسرتون یه چیزی رو براتون تعریف میکنه
👈🏻 خییییلی با اشتیاق و علاقه بهش گوش بدید و طوری نشون بدید که حرفاش خیییلی براتون جذاب و هیجان انگیزه...
👈🏻 سعی کنید حتما حتما تو چشماش نگاه کنید وقتی داره صحبت میکنه و اینجوری نباشه که اون برای خودش صحبت کنه و شما یه طرف دیگه را نگاه کنید و یا حواستون به یه جای دیگه باشه و یا مشغول کار خودتون باشید...
👈🏻 از یه سری کلمات و آواها استفاده کنید موقعی که دارید به حرفاش گوش میدید
✔ مثلا:
⇦ آها...
⇦ عه چه جالب...
⇦ جدی؟؟؟
⇦ وای چه باحال...
⇦ بعدش چی شد؟
⇦ عجب...
⇦ که اینطور...
🍃🌸🍃
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔@MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
📚 کتاب #نامیرا (قسمت هشتم) جماعت در حیاط خانه ی مختار جمع بودند. #عمروبنحجاج نیز کنار مسلم ایستاده
📚 کتاب #نامیرا (قسمت نهم)
مراسم عروسی ربیع و سلیمه بود. گروهی از مردان در میانه ی مجلس مردان، رقص شمشیر می کردند. #عمروبنحجاج در بالای مجلس نشسته بود، یک سمت او ربیع و در سمت دیگرش عبدالاعلی و هانی بن عروه نشسته بودند. #شبثبنربعی نیز کنار ربیع بود. عمرو برخاست ابتدا از هانی بن عروه اجازه گرفت و رو به مهمانان ایستاد و گفت:
امروز ما دو بهانه برای جشن و شادمانی داریم؛ یکی عروسی دخترم سلیمه با بهترین جوان بنی کلب که در پاکی و صداقت چون پدرش شناخته شده، و دیگر بیعت قبیلهی بنی کلب با مسلم بن عقیل بعد دست بر شانه ی عبدالاعلی رئیس قبیله بنی کلب گذاشت و گفت:
این شجاعت و دلیری عبدالاعلی را فرزندان بنی کلب هرگز فراموش نخواهند کرد! پس بخورید و بیاشامید که خداوند بهترین نعمت های خود را برای مؤمنان آفریده است! دوباره رقص شمشیر و پایکوبی آغاز شد.
در قسمت زنانه ام ربيع روعه همسرهانی و ام سلیمه و زنان دیگر، گرد سلیمه جمع شده بودند. یکی گردنبند او را به گردنش می بست. دیگری لباس و روسری اش را مرتب می کرد و دیگری بر دستانش حنا میزد. سليمه آرام سر برگرداند و ربیع را دید که با پدرش شادمانه گفتگو می کردند. ربيع نیز یک لحظه سر بلند کرد و نگاهش با نگاه سليمه گره خورد ام سلیمه از درگاهی قسمت زنانه، دیسی را که در آن تکهای جواهر بود، به مهمانان نشان داد. گفت: این هدیهی روعه، همسر هانی به عروس قبیله است. زنان کل کشیدند. عمرو با اشاره ی سر از روعه تشکر کرد.
هانی سنگین و پر ابهت سر تکان داد و گفت: شادمانی من بیشتر از این است که عمرو، دخترش را به جوانی داد که از دوستداران خاندان على است؛ و اگر جز این بود، یقین دارم که سليمه به مرگ راضی تر بود تا ازدواج!
هانی برخاست و شمشیرش را از کمر باز کرد. ربیع و عمرو و دیگران نیز برخاستند. هانی شمشیر را به سوی ربیع گرفت. گفت:
این تیغ، جز خون دشمنان خدا و رسولش را بر زمین ریخته؛ یقین دارم داماد عمرو هم جز در راه حق از آن بهره نخواهد برد.»
مردی هیجان زده وارد شد، آرام در گوش یکی از مهمانان چیزی گفت. او نیز در گوش دیگری گفت. مرد به همراه یکی از مهمانان بیرون رفتند. یکی دو نفر دیگر نیز بیرون رفتند. هانی نیز متوجه آنها شد. شبت بیرون رفت و سریع وارد کوچه شد و دید که مردم همه به یک سو میرفتند. به تندی جلو رفت و خود را به گروهی از مردم رساند. پرسید کجا می روید؟ مردی هیجان زده گفت: حسین بن علی...
او به کوفه آمده، به سوی دارالاماره می رود.
شبث ناباور و حیرت زده به دنبال جماعت رفت. نزدیک مسجد کوفه، گروهی از مردم را دید که گرد چند سوار حلقه زده بودند و با پایکوبی و شادمانی، آنها را همراهی می کردند. پیشاپیش سوارانه مردی سبزپوش، با عمامه ای سیاه در حرکت بود.
روعه از هانی پرسید:
راست می گویند؟
هانی گفت: «چه می گویند؟ام سليمه گفت: «این که حسین بن علی به کوفه آمده است؟
هانی گفت: حسین بن علی ؟!
چگونه امام به کوفه رسیده، در حالی که پیک مسلم تازه سه روز است که راهی مکه شده
سواران با نیزه های خود، مردم را از سوار سبز پوش دور کردند. نگهبانان قصر نیز سریع در مقابل در، راه را سد کردند. جمعیت هر لحظه بیشتر می شد. سوار سبز پوش یکباره پوشينه از چهره کنار زد. او عبیداللہبنزیاد بود که اکنون از جماعت به هراس افتاده بود و با خشم رو به نگهبانان قصر فریاد زد:
خدا شما را لعنت کند. در به روی امیر خویش بسته اید؟! شبث او را شناخت. گفت:
عبيد الله بن زیاد؟!
جماعت شگفت زده ماندند. نگهبانان در قصر را باز کردند. جماعت کم کم خشمگین شدند و شروع به ناسزاگویی کردند و گروهی نیز با سنگ به سوی عبیدالله حمله بردند. عبيدالله و همراهانش به شتاب وارد قصر شدند و در قصر را بستند.
اما در خانه ی عمرو رقص و پایکوبی همچنان ادامه داشت. یکباره سکوت حاکم شد. ربیع گفت:
حسین بن علی اکنون در کوفه است؟» هانی گفت: «او اکنون در مکه است، نه در کوفه!» پیرمرد گفت: «پس این مردم به استقبال که می روند؟»
هم زمان شبث وارد شد. گفت:
به استقبال پسر زیاد که امیر کوفه شده و از ترس جان خود، در هیبت حسین بن علی به قصر وارد شد.
جماعت با ترس از عبيدالله یاد کردند: پسر زیاد!؟ »
عمرو گفت: «بخورید و بیاشامید و شاد باشید که پسر زیاد حقیرتر از آن است که بتواند در عروسی دختر، عمرو بن حجاج خلل وارد کند
دوباره ساز و دف و پایکوبی شروع شد.
ادامه دارد...
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
🆔 @MF_khanevadeh
🏴࿐🖤࿐🏴࿐🖤࿐🏴࿐
╲\ ╭``┓
╭``◼️``╯
┗``╯ \╲