eitaa logo
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
1.4هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
113 فایل
همراهیتان موجب افتخار ماست خانوادگی عضو کانال مرکز فرهنگی شوید #قرآن_احکام #کلام_بزرگان_مسائل_روز #همسرداری #تربیت_فرزند #سبک_زندگی #با_شهدا #ترفند_خانه_داری #پویش_ها ادمین 👇 @Gorbanzadeh_m لینک کانال @MF_khanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴 🌹 🌴 🌹 ⛰⭐نترسید و نترسانید [سوره آلعمران (3): آيه 175] إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (175) اين شيطان است كه دوستان خويش را (از قدرت كفّار) مىترساند، پس اگر ايمان داريد از آنان نترسيد و فقط از (مخالفت) من بترسيد. 🌳پیامها: 1⃣- هر گونه شايعه اى كه مايه ى ترس و يأس مومنان انقلابی گردد، شيطانى است. «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ» 2⃣- شيوهى ارعاب و تهديد، سياست دائمى قدرتهاى شيطا نى است و شیطان فقط دوستان خودش را می ترساند. «يُخَوِّفُ» 3⃣ افراد غیر انقلابی و ترسودر ميدانهاى نبرد، يار شيطان و تحت نفوذ شيطانند. «يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ» 4⃣- مؤمن شجاع وناترس، از ولايت شيطان دورند. «الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ» 5⃣- مؤمن شجاع و ناترس است و فقط از خدا می ترسد شجاعت ونا ترسی را از خدا می گیرد «وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» 6⃣- مومنین در مقابل رجز خوانی دشمنان چه شیطان بزرگ ؛آمریکا باشد؛ چه اذناب آنان؛ هیچ خوف و اندوهی به خود را نمیدهد «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يحَْزَنُونَ(62/یونس) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🍃 🌺 📚 شیوه وضو گرفتن با وجود زخم در اعضای وضو 💠 سؤال: اگر در اعضاى وضو زخم يا شکستگی است و روی آن باز است، چگونه باید وضو گرفت؟ ✅ جواب: در صورتی که زخم، نجس باشد بايد آن را قبل از وضو آب بکشد و اگر آب براى آن ضرر نداشته باشد هنگام وضو به طور معمول بشويد اما اگر شستن براى آن مضر است، هنگام وضو بايد اطراف آن را بشويد و احتياط آن است که اگر کشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، دست تر روى آن بکشد و چنانچه روی آن نجس است پارچه پاکی روی آن بگذارد و روی پارچه دست تر بکشد. البته اگر محل مسح زخم است و نمی‌تواند روی آن دست تر بکشد، باید به جای وضو، تیمم کند؛ ولی اگر بتواند پارچه ای روی زخم قرار دهد و روی آن دست بکشد، احتیاط آن است که علاوه بر تیمم، وضو نیز با چنین مسحی بگیرد. 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
­ همسران با احترام متقابل به یکدیگر می‌توانند اعتمادبه‌نفس را در هم افزایش دهند اگر می‌خواهید همیشه شریک زندگیتان شاد باشد در حضور دیگران از توانایی‌های او تعریف کنید. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 😍😇😍😇😍 💑همسران موفق💑 رابطه هایتان را ضد زلزله بسازید حواستان به سفت کاری ها و ظریف کاری ها باشد ♥️ مثلا: موقع رد شدن از خیابان دستش را بگیرید ♥️ از لطفِ حضورش بگویید، از اینکه اگر نبود و نباشد چقدر زندگی نمیکنید اولین نفری باشید که تولدش را تبریک میگوید ♥️ تغییراتش را مو به مو ببینید و بازگو کنید ♥️ هر چقدر هم که دلخور بودید بدونِ شب بخیر گفتن نخوابید و بدونِ صبح بخیر روزتان را شروع نکنید ♥️ هیچ وقت از نبودنش، از اینکه میتواند نباشد حرفی نزنید♥️ در تصمیم گیری ها تنها رهایش نکنید و البته تنها تصمیم نگیرید ♥️ گاهی بی هوا حتی ببوسیدش، وسط خیابان، حتی مقابل چشمان بزرگترها... حواستان باشد، که هیچ جدالی ارتباطتان را ویران نکند ♥️ حتما که حالِ بعد از ویرانی، خرابیِ مطلق است، وقتی آوار برداری کنید، وقتی خاطراتِ خوب یا حتی بدتان را از زیر آوارِ رابطه بیرون بکشید وقتی به تکه های قلبتان نگاه کنید وقتی دیگر لبخندش را نبینید حالتان هیچ وقت خوب نخواهد شد حتی اگر ♥️ ویرانی ها را آباد کنید و ارتباط تازه ای بنا کنید. ❣💍❣ 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
🍃🌸🍃🌸🍃 #کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت9} #مباحث_کودک_متعادل 😊 🔰تفکر مالکیت نا امنی می آورد، این تجربه را
🍃🌺🍃🌺🍃 {قسمت10} 😍 💠یک نکته اشاره می کنم که با شنیدن این حرف ها فوری به فکر تغییر سبک زندگی و عمل کردن نیفتید چون عمل بسیار سخت است و هنجارهایی که ما به آن ها عادت کرده ایم ریشه ی هزاران ساله دارند پس این حرف ها رو فعلاً فقط بشنوید و آرام آرام شروع به تغییر و عمل کنید. 💠معنی امانت یعنی برقراری تعادل بین مادیت و معنویت. ما روی سکوی مادیت ایستاده ایم برای رفتن به سمت معنویت. ما روی این سکو ایستادیم و یک طنابی از زیر بغل ما را می خواهد بکشد به سمت بالا، خوب حالا اگر پایمان را به سنگ بچسبانیم چه اتفاقی می افتد؟ کشیدن طناب و سائق رشد همیشه ادامه دارد ولی ما پایمان را چسبانده ایم و ول نمی کنیم در نتیجه چه اتفاقی می افتد؟ کش می آییم و دائم ناله می کنیم منتهی نمی دانیم که برای رهایی از کش آمدن و ناله نکردن باید پایمان را آزاد کنیم. این سکو برای پرش است مثل هواپیما که برای پرواز نیاز به باند دارد ولی اگر خیلی سنگین باشد چه می شود؟ نمی تواند بلند شود و تصادف می کند.  💠هواپیما هم برای پرواز نیاز به موتور و بال و بدنه و بنزین و غیره و در کل نیاز به مادیت دارد ولی این مادیت بر این اساس طراحی شده تا بتواند پرواز کند نه این که در اتوبان حرکت کند. حالا خلبان هواپیما بیاید و به جای دوهزار لیتر بنزین، دویست هزار لیتر ذخیره کند و به جای دو یا چهار موتور هشت تا موتور بگذارد خوب این هواپیما نمی تواند پرواز کند و هواپیمایی هم که نتواند پرواز کند تصادف می کند و آتش می گیرد و از بین می رود؛ منتهی هواپیما یک جا می سوزد و از بین می رود اما ما ذره ذره داریم میسوزیم. 💠پایمان را چسبانده ایم به سکوی پرواز و از یک طرف هم داریم به طرف بالا کشیده می شویم. این کشش به سمت بالا را نمی توانیم قطع کنیم چون نظام آفرینش و رمز و راز خلقت است، ما به دنیا آمده ایم که رشد کنیم؛ پس بهترین کار این است که پایمان را آزاد کنیم. 💠یاد دارید که در مورد شناخت صحبت کردیم و گفتیم که بدون شناخت، رشدی در کار نیست. شناخت برای این است که ببینیم و موقعیت خودمان را تشخیص بدهیم. تا وقتی پایمان به این سکو چسبیده، عذاب می کشیم. چون وزنه به پایمان چسبیده و این وزنه مادیات است که به پایمان آویزان است. مادیات و این وزنه باید هماهنگ با پرواز ما باشد؛ اگر کمتر باشد پرواز انجام نمی شود، بیشتر هم باشد باز پرواز انجام نمی شود ما نیاز به تعادل داریم. ...☺️ 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🍃امام علی (ع): عفت برترین عبادت است. 🍃 💎 💎 ✨با محوریت حجاب و عفاف✨ 🔸 عکس، شعر ، دلنوشته ، عکاسی و محتوای چند رسانه ای و ... ✳️بخش ویژه جشنواره 🔸معرفی مجاهدین، نخبگان خلاق علمی و پژوهشی 🔹 علاقمندان جهت شرکت در بخشهای مختلف جشنواره و کسب اطلاعات بیشتر به آدرس زیر مراجعه فرمایید . @gohare_fatemi1401 🔹آیدی ارسال آثار @gohar_fatemi مرکز فرهنگی خانواده آذربایجان شرقی 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند ایده دستمال سفره👌😍✅✅ خانم🙋‍♀_خون🏠ت_ باش😉🌈 -----🍃🌼🌸🌹🌸🌼🍃----- بانو جان تو باید بهترین باشی -----🍃🌼🌸🌹🌸🌼🍃----- 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💚💚💚💚 بسیـٍـــــج، صدای صلابت است و سمبل صبوری، اسوه صالحان است و آموزگار صابران. 🎁🎊🎁🎊🎁🎊🎁🎊🎁🎊🎁🎊 اسامی برندگان🎁🎊🎁 ✨مهنا مشــــیری..... ✨نازنین زهــــرا بابایی..... ✨علی خمـــــسه...... ✨درســــا جعفری فام.... ✨زینب اســـدالــه..... ✨حسن دهـــقانی.... ✨حدیث نـــژادی..... منتخبین با ارسال مشخصات زیر به ادمین 2کانال هدیه خود را دریافت نمایند ❌شماره همراه ❌شماره کارت ارتباط با ادمین کانال 👇👇 @admin2_Markaz 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شام جدید و فوری ❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦❦ مواد لازم: پیاز🧅 فلفل دلمه ای 🫑 قارچ🍄 فیله ی مرغ🍗 رب گوجه فرنگی 🥫 نمک،فلفل،پاپریکا،آویشن🌶🧂 نان لواش🫓 پنیر پیتزا🧀 . . .🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
❄️ مرکز فرهنگی ❄️خانواده ❄️آذربایجانشرقی ❄️
#لیلی_سر_به_هوا ☕🍁 #قسمت_43 - تو ماشین ولی خودمونیم؛ خوب تلافی کردم ها نه؟ - آره دعا کن زودتر از ت
☕🍁 - بفرمایید! مبینا نگاهی به سینی شیرکاکائو انداخت و یکی از آنها را برداشت. بدون توجه به علاقه ی شدیدم به ،آن :گفتم ممنون، میل ندارم. - میشه خواهش کنم یکی بردارین؟ نذره میخوام همه بخورن .لطفا تلخندی به چهرهی ملتمسش انداخته و یکی از لیوان ها را برداشتم. تشکری زیر لب گفتم اما نمی دانستم شنیده است یا خیر؟! میلی به خوردن آن نداشتم و به مبینا :گفتم این رو هم می خوری ---- - نه! بگیر، ناز نکن! اگه نخوری می ریزمش زمین؛ حروم میشه بگیر! ادایم را در آورد و لیوان را از دستم گرفت از جایم برخاستم که مبینا با تعجب نگاهم کرد و گفت کجا میری؟ بی حوصله پاسخش را دادم - می رم بیرون مسجد قدم بزنم تموم شد کنار ماشین میبینمت. - می خوای باهات بیام؟ میشه تنها باشم؟ سری تکان داد از پشت همه حرکت میکردم تا کسی مرا نبیند. دهان این مردم که برای چیزهای لهو باز میشد و یک کلاغ چهل کلاغ می کرد را نمی شود بست. عمویم را دیدم که کنار جاده ایستاده بود و ماشینها را هدایت می کرد. چادرم را جلوی صورتم گرفتم و از همان راهی که آمده بودم، به مسجد .بازگشتم کمی آرامش مهمان دلم کردم و برای لحظهای تمام چیزهایی که در ذهنم بود را به دست فراموشی سپردم. *** انرژی زیادی به وجودم تزریق شده بود و لبخندی که روی لبم نقش بسته بود، قصد پاک شدن نداشت سوار ماشین پرایدمان به طرف مسجد دوستکوه میرفتیم. ملاقات با هم سرویسی ام زینب باعث شده بود تا ذوقی در من به وجود بیاید. دخترکی بامزه و شیرین که پنج سالی از من کوچک تر بود اما هر چه که از فهم و شعور او بگویم، گویا هیچ نگفته ام. کوچک تر بود اما هر چه که از فهم و شعور او بگویم، کویا هیچ نگفته پدرمم قبلا سرویس مدارس بود و من سه هم سرویسی داشتم و از میان همه شان، زینب با شیرین زبانی هایش دلم را برده بود. از آیینه نگاهی به پدرم انداختم و گفتم - جلوی خونه ی زینب اینها پارک ،کن، می خوام ببینمش. پدرم با یادآوری خاطرات شیرین چهار سال پیش، لبخندی زد و گفت: باشه. یادگاری که از زینب گرفته بودم را هنوز هم در صندوقچه ی اسرارم قایم کرده بودم؛ نامهای که با خط زیبا برایم نوشته بود از ماشین پیاده شدیم و کنار در منتظر ماندیم مطمئن بودم او امسال هم مانند هرسال با شنیدن اینکه روستای ما قرار است به محله ی آن ها دسته بیاورد، به دیدنم خواهد آمد. کمی منتظر ماندم وقتی که خبری از او نشد دریافتم که شاید در مسجد برای پذیرایی مشغول باشد آن زینب کوچک من حالا بزرگ شده بود و خانمی برای خود بود. سر درد و سرگیجه ی شدید امانم را بریده بود انتهای صف ایستاده بودیم و به بنر شهیدی از حادثه ی منا نگاه میکردیم سری از روی تاسف تکان دادم و به مبینا :گفتم پدر استاد خطاطیم بود با تعجب صورتش را به سمتم چرخاند و :گفت نه بابا؟! جدی میگی؟ "اوهومی" زیر لب گفتم و ادامه دادم. - تو حادثه ی منا شهید شده. چشمانش از فرط تعجب گشاد شده بودند و هم چنان با بهت مرا می نگریست. - چیه؟ تعجب داره؟ - آخه روی بنر چیزی ننوشته. لبخندی به او زدم و گفتم بیا بریم جلو تر چهل چراغ رو ببینیم با ذوق :گفت وای مراسمهای مذهبی گیلان چه قدر خوبه، ما توی مازندران فقط می رفتیم مسجد و عزاداری می کردیم 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
25.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | مهمان یک مهمانی خاص 🔸همه‌ی ما به مهمانی دعوت می‌شویم و از قبل می‌دانیم که صاحب آن مهمانی کیست، این‌بار اما شما روایت یک مهمان را می‌بینید که نمی‌داند به کجا دعوت شده است! اما به محض رو در رویی با میزبان... 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃 🌼🍃💞@MF_khanevadeh 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃