#اسارت #ورود_اهلبیت_به_کوفه #در_راه_شام #وقایع_بعداز_شهادت
🔍 مروری بر جنایات ابن زیاد (زنازاده لعنه الله) در کوفه، نسبت به اهل بیت امام حسین علیه السلام
🔻شیخ صدوق رحمه الله بسندش روایت می کند :
✍🏻 حاجبِ ابن زياد لعنه الله گوید: چون سر حسين (عليه السّلام) را براى ابن زياد آوردند، دستور داد آن را در طشتى طلا برابرش نهادند و با چوب دستى به دندانهايش ميزد!!! و ميگفت: زود پير شدى اى اباعبداللّه❗️مردى از حاضران گفت: من رسول خدا را ديدم كه جاى چوب دستى تو را ميبوسيد! جواب گفت: امروز به تلافی روز بدر است؛ سپس دستور داد على بن الحسین (عليهم السلام) را به زنجير كشيدند و با زنها و اسيران به زندان بردند و من همراهشان بودم. به هر كوچه رسيديم، از زن و مرد پر بود و همه سيلى به رخ ميزدند و ميگريستند؛ آنها را به زندان افكندند و درب به روى آنها بستند.
✍🏻 سپس ابن زياد لعنه الله، على بن الحسين و زنان (علیهم السلام) را با رأس مطهر حسين (عليه السلام) احضار كرد و زينب دختر على (عليهم السلام) با آنها بود؛ ابن زياد گفت حمد خدایی را كه شما را رسوا كرد و احاديث شما را دروغ از آب درآورد!!! زينب عليها السلام فرمود: حمد خدایی را كه ما را به محمد صلی الله علیه و آله گرامى داشت و بخوبى پاكيزه كرد، همانا فاسق رسوا شود و فاجر دروغ گويد. ابن زیاد گفت: خدا با شما خاندان چه كرد⁉️ زینب عليها السلام فرمود: سرنوشت آنها شهادت بود و به آرامگاه خود برآمدند و محققا خداوند متعال تو را با آنها روبرو كند و نزد او محاكمه شويد. ابن زياد خشم كرد و قصد كُشتن زينب عليها السلام را نمود و عمرو بن حريث او را آرام ساخت. زينب عليها السلام فرمود: آنچه از ما كُشتى تو را بس است، مردان ما را كُشتى و ريشه ما را كَندى و حريم ما را مباح شمردى و زنان ما را اسير كردى با كودكان ما، اگر مقصودت خنک شدن دلت بود تو را كافى است! ابن زياد دستور داد آنها را باز به زندان بردند و مژده كشتن حسين (علیه السلام) را به اطراف نوشت و دستور داد اسيران را با رأس حسين (عليه السلام) به شام برند. جمعى كه با آنان رفته بودند، گفتند: شبها نوحه جن را تا صبح برای آنان ميشنيدند...
📓 أمالی، صدوق رحمه الله، مجلس سی و یکم، حدیث ۳
کانال فرهنگی خانواده در ایتا🆔
@markazfarhangekhanevade