eitaa logo
๑۩๑ مصطفے غفارے ๑۩๑
96 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
434 ویدیو
20 فایل
﷽ کانال دکتر مصطفی غفاری پژوهش‌گر | تحلیل‌گر | مدیرمسئول برنامه «بعدش چی می‌شه» ارتباط: @Mostafa_Ghafari ✓تلگرام: https://t.me/MGhafari_ir ✓ویراستی: https://virasty.com/Mghafari_ir ✓اینستاگرام: https://www.instagram.com/MGhafari_ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 ظهر از خواب بیدار شدم! تازه ۷ صبح خوابیده بودم! عفت از لتیان زنگ زد که فاطی در کانادا نگران فائزه در دز است! ناراحت بود! مادر است! یاد حدیث "بهشت زیر پای مادران است" افتادم و بغض کردم! لاری (جانی) آمد و ۲۰ دقیقه‌ای یک چیز را گفت و برید و دوخت و رفت! کمی خواندم و متمرکز بر تفسیر یوسف شدم! با زلیخا مرزبندی دارم! با حفظ شروطی، تأیید کردم که احسن‌القصص است! ظریف (MJ) آمد و مدعی شد که صدام اگر کمی بیشتر از سلاح‌های شیمیایی استفاده کند، ایران حتما نابود خواهد شد! بز (دل) است! روبرتو (باجو) آمد و ادعا کرد که قبلا با ادواردو (آنیلی) هم‌مدرسه‌ای بوده! این را هم گفت که دوست‌دختر فرانکو (باره‌سی) از شاگردان فارلین (مک) بوده و گویا خیلی علاقه به میک‌زدن بستنی (کیمی) دارد! یک چیزهایی هم از ارتباط خواهرزاده‌ی روحانی (حسن) با جیسون (رضائیان) به‌واسطه‌ی یک دختر مش (کوک) گفت! کره (بز) اشراف خوبی بر مسائل ایران داشت! به اخوی (محمد) زنگ زدم که مواظب سریال‌های تلویزیون باشد، مبادا حسن (روحانی) مکدر شود! شجریان (هاهاهاهاها) آمد و از نظام بابت اهمیت‌دادن به موسیقی اصیل و سنتی و عدم ترویج ترانه‌های شخمی، تشکر کرد! می‌خواستم به او (شجریان) تذکر بدهم که پس همیشه قدردان اسلام و انقلاب باشد که پاسدارها گفتند؛ نجفی (محمدعلی) آمده اما غرضی (محمد) و قمشه‌ای (الهی) و ماها (تیر) و بینظیر (بوتو) و حکمتیار (گلبدین) و قرائتی (پنج‌شنبه‌ها) و شفیع (یکشنبه‌ها) هم آمده‌اند و ما نمی‌دانیم کدام‌شان را اول بفرستیم! عصبانی شدم و هیچ کدام را راه ندادم! انبار (لویی) زنگ زد و از طرف عسکر (اولادی) از سخنرانی‌ام برای شهدای مؤتلفه تشکر کرد! پاسدارها عصرانه آوردند که نخوردم! مهدی و یاسر از لتیان زنگ زدند که توسط منافقین فعال در سد دز، شناسایی شده‌اند! تذکراتی دادم! رفتم بهارلو! حال آیت‌الله (خامنه‌ای) خیلی بهتر شده! بغض کردم! آنجا خامنه‌ای‌ها (محمد و هادی و حسن) را دیدم! خامنه‌ای (محمد) از من (اکبر) خواست که برای همایش صدرا (ملا) سخنرانی کنم که پذیرفتم! محسن (رضایی) از جبهه تماس گرفت که رزمندگان از دیدن پیام خامنه‌ای (آیت‌الله) روحیه گرفته‌اند! از بهارلو رفتم مهرآباد! در آخرین دقایق روز یک‌شنبه همراه با هیأت همراه وارد دوشنبه شدم! امام (علی رحمانف) استقبال گرمی به عمل آورد! دختربچه‌های تاجیک، با زبان فارسی خیر مقدم گفتند و غزلی از خواندند! شب در هتل، خواب اندرزگو (شهید) را دیدم! گو (اندرز) این اندرز را به من داد که تغییر چهره به از تعویض وجهه! پند نگرفتم! ✒ ح‌سین ق‌دیانی •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• @Mostafa_Ghafari •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم آتش زدم چو گل به تن لخت‌لخت خویش دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود گل‌گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش ای ار مراد میسر شدی مدام جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش