متهم می شد میانِ خلق ، اما باز هم
آبرو می داد و جایش ، بارِ تهمت می خرید .
نامِ شاعر را نگویم تا نباشد غیبتش
بینوا در شهر می گشت و محبت می خرید (:
- آشفتگیهبایدببخشید -
*
حالا ما باید برای چشـمهایت
[ وَ إن یَکاد ] بخوانیم (:
- آشفتگیهبایدببخشید -
*
واسه سلامتی آقای سید هاشم هم دعا کنیم (:
اگر کسی دلبستهیِ توست
از او رویگردان مباش .
[ امیرالمؤمنین ، تحتالعقول ]