🕊
وسطِ عملیات
زیرِ آتش
فرقی براش نداشت
اذان که میشد
میگفت: من میرم موقعیتِ الله..:)
•| شهید حسینخرازی |•
#اذان
#نماز
#تلنگر
@amin_madares
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
"سخن بد" می رنجاند 😔
اگر چه پوشش شوخی
را بر قامتش بپوشانی...
و "سخن نیک" غم را می زداید
و شادی آفرین است
اگر چه از روی تعارف باشد...
سعی کن
برای "زبانت" نگهبانی بگذاری
تا واژه هایت را انتخاب کند..
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#تلنگر
@amin_madares
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
#تلنگر
🔔🔔🔔
دربزرگراه زندگی"راهت"🛣
"راحت" نخواهدبود!
هر"چاله ای" "چاره ای" به تو خواهد آموخت
"دوباره" فکر کن، فرصتها دوباره تکرار نمیشوند...
برای جلوگیری از پَسرفت،
"پس" باید رفت!!🌟
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#تلنگر
📌اگر میخواهے از اسارت دیگران رها شوی
منتظر نباش خوبیهایت را پاسخ دهند..!
🌺استاد پناهیان
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
از کسی پرسیدند
کدامین "خصلت"
از "خدای" خود را "دوست" داری؟!
گفت:
همین" بس" که میدانم
او می تواند "مچم" را بگیرد
ولی "دستم" را می گیرد.
#تلنگر
#انگیزشی
@amin_madares
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🔥هیزم های بزرگ را با هیزم های
کوچک و ریز روشن میکنند.
گناهان بزرگ هم با گناهان کوچک شروع میشوند.
به همین خاطر است که قرآن کریم
روی #گناهان ریز و کوچک حساسیت
نشان داده است و میگوید:
اگر به سراغ شر و شرارت بروید هر چندکم و ناچیز باشد،نتیجه آن را خواهید دید.
{ وَ مَن یَعمَل مِثقَالَ ذَرَّهِِ شَرَّا یَرَهُ}
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
#تلنگر
#متوسطه_اول
#متوسطه_دوم
@amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔅 #پندانه
✍ مثل نیلوفر باش
🔹میدونید چرا نیلوفر توی مرداب گل میده؟
🔸برای اینکه به همه ثابت کنه در بدترین شرایط هم میتوان
شاد بود...
قوی بود...
و امید داشت...
#انگیزشی
#تلنگر
@amin_madares
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🔰داستان بسیار خواندنی از:درسی که مرحوم حاج آقای کافی به زن بی حجاب دادند...
مرحوم حضرت حجت الاسلام و المسلمین شهید حاج شیخ احمد کافی_رضوان الله تعالی علیه_ نقل می کردند:
داشتم می رفتم قم،ماشین نبود،ماشین های شیراز رو سوار شدیم.یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود.
هی دقیقه ای یک بار موهاشو تکون می داد(لازم به ذکر است قضیه برای قبل از انقلاب اسلامی می باشد و لذا زنان بدون روسری و پوشش فراوان بودند)
و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من! هی بلند می شد می نشست، هی سر و صدا می کرد.می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه.
برگشت،یه مرتبه نگاه کرد به منو و خانمم که کنار دست من نشسته(خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش)
گفت:آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟!
بردار یکی بشینه!!
نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه! گفتم:این خانم ماست.
گفت:پس چرا این طوری پیچیدیش؟!
همه خندیدند.
گفتم:خدایا کمکمون کن نذار مضحکه اینا بشیم.
یهو یه چیزی به ذهنم رسید.بلند گفتم:آقای راننده!
زد رو ترمز.گفتم:این چیه بغل ماشینت؟گفت:آقا جون ماشینه!ماشین هم ندیدی تو آخوند؟!
گفتم:چرا دیدم ولی این چیه روش کشیدن؟گفت:چادره روش کشیدن دیگه
گفتم:خب چرا چادر روش کشیده؟! گفت:من باید تا شیراز گاز و ترمز کنم،چه می دونم چادر کشیدن کسی سیخونکش نکنن،انگولکش نکنن،خط نندازن روشو..
گفتم:خب چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟گفت:حاجی جون بشین تو رو قرآن! این ماشین عمومیه کسی چادر روش نمی کشه..اون خصوصیه روش چادر کشیدن..
من هم زدم رو شونه شوهر این زنه و گفتم:این خصوصیه،ما روش چادر کشیدیم....
.📚منبع:هفته نامه پرتو سخن ص 5 شماره 736
#داستانک
#متوسطه_دوم
#تلنگر
#حجاب
@Amin_madares
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⚠️ #تلنگر
❗️هر وقت تو نماز خوندنت عجله داشتی و خواستی زود تمومش کنی و بری🚶
🔔به خودت یادآوری کن👇
✅همهی اون چیزی که میخوای بعد از نماز بهش برسی😍
✅و همهی اون چیزی که میترسی از دستش بدی😒
👈به دست همون کسی است که در مقابلش ایستادهای💯
❌پس برای تموم کردنِ نماز عجله نکن❌
#متوسطه_اول
#متوسطه_دوم
#ایده
#پانل
@Amin_madares
🌸🍃🌸🍃🌸
هیچوقت عوض نشو!❤️
رفتم توی مغازه کامپیوتری گفتم:
ببخشید این تبلت من یهویی خاموش شد
مغازهدار گفت:
باشه یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه LCD سوخته باشه، اگه سوخته بود عوضش کنم؟
گفتم
بله لطفاً، خیلی احتیاج دارم
گفت
فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین
با خودم گفتم
خوب یه ۷۰۰ ۸۰۰ تومنی افتادم تو خرج
و روز بعدش رفتم و خلاصه تبلت رو سالم بهم تحویل داد.
گفتم:
هزینهش چقدر میشه
گفت:
هیچی، چیز مهمی نبود فقط کابل فِلَتش شل شده بود، سفت کردم همین
تشکر کردم و اومدم بیرون... نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد، میتونست هر هزینهای رو به من اعلام کنه و منم خودم رو آماده کرده بودم...
کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود، یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش، گذاشتم رو پیشخوان و بهش گفتم:
دنیا به آدمهایی مثل شما نیاز داره... لطفاً هیچوقت عوض نشو
از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد.
گفت؛ حرف پدرم رو بهم زدی که چند وقت پیش فوت شد اونم میگفت
همیشه خوب باش و عوض نشو حتی اگه همه بهت بدی کنن
در راه برگشت به این فکر میکردم که تغییر در آدمها به تدریج اتفاق میافته، تنها چیزی که میتونه ما رو در مسیر درستکاری و امانتداری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمونه...
آدمِ خوب! هیچ وقت عوض نشو...
"از هزاران، یکنفر اهل دل اند
مابقی تندیسی از آب و گِل اَند"
#تلنگر
#داستانک
@Amin_madares
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
همش دارم میدووووام دنبال کارهای عقب افتاده ی امسال و بدو بدو مثل چرخ عصاری تند تند میگردم دور تا دور خونه تا سال که تحویل شد؛ من باشم با یه خونه ی شسته و رفته؛ همش درگیرم که برا فلان مهمون چی و چطور بپزم که تا سال بعدی مزه ش زیر دندونش جا خوش کنه؛ به اون بچه فامیل چی عیدی بدهم که ذوق از توی چشماش بپاشه بیرون....
هرسال حتی اگر حضرت عزرائیل هم پشت در خونه باشه؛ ازش وقت میگیرمو بااااید و حتما خونه تکونیمو تموم میکنم وگرنه یه چیزی رو اعصابمه؛ یه چیزی از بقیه که تر و تمیز و تو چشم اند؛ کم دارم...
اگه چشم و هم چشمی هم نباشه اصلا انگاری وجدانم منو میکشونه سمت کارهای عقب افتاده و به زور هم که شده از جسمم خونه تکونی را میکنه
ولی...
صد افسوس
که این وجدانه که به خوش خود که نه؛ حتی به زور هم نمیتونه منو به سمت خونه تکونی دل و ایمان امسالم که بماند؛ به اندازه ی تموم سالهای تکلیفم بکشونه؛
هیچوقت ذوق مرگ این نبودم که برا حضرت زهرا چی ببرم که دلشون را شاد کنم
هیچوقت به اندازه ی فقط یکشبانه روز هم که شده؛ مدام به این فکر نکردم که چه طوری واقعیتِ فتبارک احسن الخالقین معبودمو پیش چشم فرشتگانش به نمایش بگذارم...
واقعا نمیدونم کی و کجا میتونم خونه تکونیشون کنم.
همش فکر میکنم برا کارهایی که قراره اخرت منو بسازه یه دنیاااااا وقت دارم؛ ولی برا خونه تکونی عید؛ فقط و فقط همین الان وقت دارم
شاید خودمو قانع میکنم به چندتا جواب الکی که مثلا حالا کی میفهمه من چندین ساله خونه تکونی اخرتمو نکردم
کی میبینه اونجا چقدر شلوغ پلوغ و درهم برهمه
اصلا خدا با این ستارالعیوب بودنش؛ که نامرتب بودن و چیزهای به درد نخور منو که نمیبینه؛
گاهی بعد از عهد بوقی هم که وجدانم میاد چشماشو روی خلقیات و معنویات درب و داغونم زوم کنه؛ زودی یه گارد با چاشنی خودمو به اون راه زدن؛ میگیرمو میگم حالا بذار برا کارهایی که وقت ندارم و زودی دیر میشه؛ وقت بگذارم؛ وجدان جان باشه امر شما هم به روی چشم
ولی اگه اصل و راستشو پیگیر بشم میرسم به اینکه؛ نمیخوام بدونم درواقع برا آخرتم هست که وقتی ندارم و اولویت خونه تکونی سال به سال که نه؛ لحظه به لحظه ام باید خودم باشم نه خونه ام
#به_قلم_مبلغ
#دل_نوشته
#عید
#تلنگر
@Amin_madares
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷