eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
716 ویدیو
38 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل ازدواج...💍 هر خواستگاری کہ میومد،🚶💐 به دلم نمے‌نشست...😕 اعتقاد و همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...👌 دلم میخواست ایمانش واقعی باشہ😇 نه بہ ظاهر و حرف..😏 میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...🙃😌 شنیده بودم چله خیلی حاجت میده... این چله رو توصیه کرده بودن...✍ با چهل لعـن و چهل سلام...✋ کار سختی بود😁 اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود... ارزششو داشت، واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم. ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان... ۴،۳روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمہ... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...💚 دیدم مَردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان📿 ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز📿 رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدے..." به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم...🙂 از اولین سفر که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: زهرا، این یه تسبیح مخصوصه💕 به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...❤️😌 این تسبیحو به هیچکس نده! تسبیحو بوسیدم و گفتم: خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره... بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یہ شهید بهم داده بود... 🕊|🌹 @masjed_gram
🔰در خانطومان، شانزده اردیبهشت🗓 به شهادت رسید. به بسیار پایبند بودند، همیشه در قبال غیبت کردن🚫 حتی در موارد بسیار کوچک و ناچیز مقابله می کردند. اهل نبود و ازین کار بیزار بودند. 🔰به انس بسیار داشتند💞و اینکارشان ترک نمی شد❌ اعتقاد ویژه ای به ⇜امربه معروف و نهی از منکر داشتند و با جدیت بسیار اینکار را دنبال می کردند و می کردند. 🔰ایشان از روحیه جهادی بسیار بالایی برخوردار بودند و علاقه❤️ به خدمت به مردم در مناطق دورافتاده داشتند که دفعات زیادی در گرمای طاقت فرسای♨️ سیستان و بلوچستان در تابستان و ماه مبارک به آن مناطق سفر کرده و به مردمان آن دیار خدمات ارزنده ای ارایه داشتند👌 🕊|🌹 @masjed_gram
🌷يادم هست چند نفر از كوچكترهای هيئت می‌پرسيدند: چرا وقتی آقا هادی در جلسات هيئت شركت می‌كند حال و هوای مجلس ما تغيير می‌كند؟ ما هم می‌گفتيم به خاطر اينكه او تازه از و نجف برگشته؛ اما واقعيت چيز ديگری بود 🌷محبت آقا اباعبدالله (ع) با گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود او تا حدودی امام حسين (ع) را شناخته بود برای همين وقتی نام مبارك آقا را در مقابل او می‌بردند، اختيار از كف می‌داد. 🌷خوب به ياد دارم صبح‌ها برای نماز به مسجد می‌آمد بعد از نمازصبح در گوشه ‌ای از مسجد به می‌رفت و در سجده كل را قرائت می‌كرد. 🌷هادی هرجا می‌رفت برای امام حسين (ع) هزينه می‌كرد، در مورد هيئت رهروان شهدا كه نوجوانان مسجد بودند نيز هميشه جزو بانيان هزینه‌های هیئت بود. 🌷 🕊|🌹 @masjed_gram