#خاطرات_شهدا
نماز عصر در بهشت
در سنگر بودیم و می خواستیم
ناهار بخوریم، بیسیم زدند که آقای
دین شعاری جلو بیا، در سینه کش
کوه می خوان جاده بزنند؛
تعدادی میدان مین هست که باید
جمع بشه ، کسی نیست، بیایید مین
ها رو خنثی کنید.
پنج شش نفری به ستاد لشگر
رفتیم.
فرمانده گردان ها اونجا بودند.
حاجی نماز ظهرش رو خواند
و گفت: من میرم نماز عصرم رو
اون دنیا میخونم!
بهش گفتم نه، حاجی تو رو به خدا
نمازت رو بخون. گفت: نه!!
_ هم به او اصرار کرد که حاجی
نماز عصرت رو هم بخوان، بعد
برو.
گفت: آقا، یکیش رو خوندم، در
بهشت رو باز کردن، میرم اونجا
نماز عصرم رو با حوری ها
میخونم.
جانمازش رو جمع کرد و توی
جیبش گذاشت. اونو با ماشین بالا
بردم و پیاده کردن. بعد اومدم که
وسایل رو ببرم که بی سیم من رو
خواست.
بچه ها گفتند: نجف، بیا آقای دین
شعاری زخمی شده
زود برگشتم و از بچه ها
پرسیدم کجاست؟ خودم رو نزدیک
تر رسوندم دیدم وسط میدان مین
افتاده ...
دویدم بالای سرش،
نماز عصرش رو در بهشت قامت
بسته بود. 🕊
#شهید_حاج_محسن_دین_شعاری
#راوی_همرزمان_شهید
#شادی_روح_پاک_ومطهرش_صلوات 🌺🍃
🕊|🌹 @masjed_gram