eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
750 ویدیو
39 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
با اینکه جیب پر پولی اما همیشه حواسش بود به ما بود اگه پولی به می رسید حتما بخشی از اون رو به من می داد : میثم من راضی ام زهر بخورم اما تو پول به من ندی ، برای خودت مامان جان .... اما توجهی به حرفم نمی کرد هرچی بهش می گفتم این قدر پولهاتو خرج ما نکن .تو ، پول نیاز داری جوابش همیشه این بود : ( به خداست وقتی به شما خدمت می کنم به مالم برکت می ده اگه در خدمت شما نباشم برکت از دارایی و مالم می شه شما کاری نداشته باش ، فقط پول هایی که من می دم رو بگیر نگران جیب من نباش ، فوقش کم اوردم قرض می کنم. ) 🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔸پنجشنبه 5 آذر بود که با میثم حرف زدم. قرار بود جمعه جشن🎉 بگیریم و همه را دعوت کنیم💌 تا بیایند وسایل را ببینند. اما از آنجا که میثم در فضای مجازی پیچیده بود و همه ی فامیل می دانستند، دعوت ما را قبول نمی کردند❌ و بهانه می آوردند‼️ ⚡️ولی ما بی خبر بودیم 🔹خانه🏡 را مرتب کرده بودم و میوه آوردم و با آقا میثم ذوق لباس های بچه را می کردیم😍 زمان زیادی نگذشته بود که برادرم آمد دنبالمان و گفت: باید برویم خانه مهمان داریم 🔸وقتی رسیدیم شهرمان و همراه با یک نفر دیگر👥 داخل خانه نشسته بودند کسایی که می رفتن حاج آقا به خانواده هاشون سر می زد. با خودم گفتم: دوماه رفته سوریه و حالا که داره بر می گرده اومدن سر بزنن😕 🔹رفتم و نشستم. حاج آقا احوال پرسی کردند و در مورد زمان و از این دست سوال ها پرسیدند. بعد هم گفتند: شما از سوریه رفتن ایشون راضی بودین⁉️ گفتم: 🔸آرام آرام سوال می پرسیدند و بعد از اینکه احساس کردند من پیدا کردم، گفتند: آقا میثم شدن💔 آب دهانم را فرو بردم و با تعجب و حیرت به ایشان نگاه می کردم😥 نمی دانم چرا نتوانستم حرفی بزنم🚫 و همینطور ساکت بودم 🔹وقتی که دیدند هیچ نشون ندادم بلافاصله گفتند: خدا داده و و من تازه فهمیدم که علت این سوال و جواب ها اینه که 😭 🕊|🌹 @masjed_gram