#خاطرات_شهدا 🍃
هر شـب وسـطِ های های گریه هایش میزد روی شانه ام: "رفیق! دعا کن منم این طور شهید بشم"
وقتی از اِرباً اِربا شدن علی اکبر (ع) می خواند
وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر (ع) می گفت،
وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس (ع) می گفت ؛ وقتی از بی سر شدن امام حسین (ع) ضجه می زد و حتی از اسارت حضرت زینب (س)💔
.
یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: .
"مسخره کردی ما رو؟؟😕
هر شب هر شب دوست داری یه شکلی #شهید بشی!
لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا کن فقط! .🙂
.
📚کتاب سربلند ، روایت زندگی شهید محسن حججی .
🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
با همرزمانش نشسته بود و صحبت می کرد.
وقت نماز شد.
محمد به پا خواست و به طرف منبع آب💧 رفت و #وضو گرفت.
دوستانش گفتند:
-بیا، یک چایی☕️ بخوریم،
بعد همگی می رویم و نماز می خوانیم.😁
محمد لبخند زنان گفت:☺️
-امام حسین ع ظهر عاشورا اول نماز خواند، بعد چایی را با فرشتگان در بهشت خورد.😊
او به سنگر رفت و به نماز ایستاد.
خمپاره ای 💣فرود آمد و محمد را #آسمانی کرد.🕊
راوی: #همرزم_پدرشهیدش
#شهید_محمد_گلچین🌷
#دفاع_مقدس
#الگوی_زندگی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
حسین جان، ای معنی انسانیت در زمین و زمان، ای که به ما درس دادی؛ درس خوب زیستن و خوب مردن، ای نور، ای روشنی، ای چراغ فروزان بر مناره تاریخ همه عصرها و همه نسلها، امت تو و شاگردان مکتب تو از نزدیک به تو لبیک میگویند. مگر نه این است که تو بودی که با راه حرکت کمالی خود درس انسان بودن و انسان زیستن و انسان مردن آموختی؛ آری، ما آموختیم درس تو را و به سویت حرکت کردیم تا به وصالت برسیم.
#شهید_محمد_دوستمحمدی🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
.
برای اینکه حضرت آقا خطبه عقدمان را بخوانند، خیلی پیگیر بود.
از هر طریق که می توانست اقدام و پیگیری می کرد.
برایم انقدر بزرگ و باورنکردنی بود که واقعا فکر نمی کردم چنین توفیقی نصیبمان شود. ☺️
یکبار بین صحبتامون بهش گفتم: یعنی واقعا جور میشه?🤔
با تعجب و خیلی جدی گفت😳: " این جمله ت یعنی هنوز باور نکردی. وقتی باور نباشه، توسل واقعی برای رسیدن نیست و رسیدنی هم نیست"
مدتی بعد از این صحبتمون، الحمدلله پیگیری ها نتیجه داد و بعد از سه ماه انتظار لطف خدا شامل حالمون شد و حضرت آقا خطبه عقدمون رو تلفنی📞 خوندند.
پ.ن: بعد از شهادت، الحمدلله خیلی ها به شهید توسل کردند و حاجت گرفتند و بعضی هم نه و خیلی وقتها پیامی یا حضوری ناراحتی خودشون رو از اینکه جواب نمیگیرن ابراز می کنند ✔️ این خاطره را از این جهت گفتم که احساس کردم این صحبت آقانوید جواب خیلی از ارادتمندان می تونه باشه😊
.
پ.ن۲: یاس و ناامیدی های گاه و بیگاه که نتیجه ی ضعف باور و ایمان و اعتماد به خدا هست، از بزرگترین آفات نرسیدن ها و جواب نگرفتن هاست. .
💭 باور کنیم که خداوند از همه به ما دلسوزتر هست و اگر همین خیرخواهی و حکیم بودن خدا را باور کنیم، ناامید نمی شویم و توسلاتمان حقیقی تر می شود و رنگ و بوی دیگری می گیرد. 🌸
عکس📷 شهید در جوار مزار #شهید_مصطفی_ابراهیمی_مجد در قطعه ۲۴ بهشت زهرا ، سال ۹۵
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_صلوات
#سبک_زندگی_شهدا
#شهید_نوید_صفری✨
#نقل_از_همسر_شهید
@masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#خاطرات_شهدا
همیشه میگفت:
نماز رو ول کن خدا رو بچسب..!
وقتی از او پرسیدم که چرا این را میگوید
خندید و دستی به شانهام زد و گفت😄:
داداش..!
یعنی اینکه توی نمازت باید به دنبال خدا باشی
و فقط خدا رو ببینی..💚🕊|°•
#شهید_مصطفیصدرزاده ✨
🕊🌷 @masjed_gram
#سردار_مـَن✨🕊
#خاطرات_شهدا 💌
توی مسجد روستا مراسم ختم گرفتند
مردم میامدند برای عرض تسلیت .
یکهو حاجی از مسجد زد بیرون !😳
فهمیدیم اتفاقی افتاده.
پشت سرش راه🚶🏻♂ افتادم .
کمی ان طرف تر از ورودی مسجد ،
گیت بازرسی گذاشته بودند و مردم را میگشتند !
خیلی بدش آمد.
اخم پیشانیش را چین انداخت .
رفت و با ناراحتی گفت:😔
« ما سی سال کسب آبرو کردیم ،
جمع کنید این ها رو !
مردم باید راحت رفت و آمد کنند،
ما داریم برای آسایش همین مردم کار میکنیم،
نه اینکه اون ها رو بذاریم تو تنگنا»🍃
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷
@masjed_gram
#خاطرات_شهـدا📜
من با احمد ، هـم دوره و هـم پـرواز بودم.
از سال ۱۳۵۳ در مرڪز پياده شيراز .
دوره هاى مقدماتى و عالى را طى مےڪرديم و در همان روز ها ڪه در خدمت ايشان بودم ، مسائل عقيدتى را رعايت مےڪرد.🎈♥️
از نماز و روزه و فلسفہ دين ، خيلى حرف مےزديم.
در همان مرڪز ، گروهان ديگرى متشڪل از خانم ها، آموزش نظامى مےديدند.🧕
احمد توصيه مےڪرد بہ آنها نزديڪ نشويم . آن موقع،حجاب خانم ها رعايت نمےشد و يگان ها هم در ڪنار هم خدمت مےڪردند و آموزش مى ديدند .‼️
احمد به ما مى گفت : «ممڪن است در اين دنيا ، جواب ڪار ثوابى را ڪه مےڪنيد ، عايدتان نشود ولى بالاخره روزى بايد جواب ڪارش را پس بدهيد و يا پاداش ڪار خيرتان را بگيريد .🙃🌸🍃
آن روز ، جواب دادن خيلى سخت است.»🖐🏻📌
#شهید_احمد_کشوی
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🌷
چرا ناراحتی؟
خیلی جامعه خراب شده، آدم به گناه می افته!! 💔
خب توبه رو گذاشتن واسه اینجور موقع ها...
وقتی یه قطره جوهر می افته روی آینه، شاید دستمال برداری و قطره رو پاک کنی ولی آینه کدر میشه! 🍃
اینجا بود که فهمیدم این بشر چقدر جلوتر از ما پی می برد....!!
#شهید_محمدحسین_خانی 🌷
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا 💌
.
در #نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا #اباعبدالله_الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه.
.
روز سوم وقتی خواست از خانه 🏡بیرون بیاد که چشماش👀 سیاهی رفت.
.
می گفت : مثل #ارباب همه جا را مثل #دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم.
.
🌺از آن روز بیشتر از قبل مفهوم #کربلا و #تشنگی و #امام_حسین علیه السلام را فهمید.
.خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک #صلوات🌷
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری ✨
@masjed_gram
#خاطرات_شهدا ✨
تانک عراقی آتش🔥 گرفت و یک سرباز خودش را از تانک به بیرون پرت کرد، گیج بود و به اطرافش نگاه میکرد،
ناگهان سرجایش ایستاد و قمقمه اش را برداشت و شروع به آب💧 خوردن کرد، تا شروع کرد به آب خوردن یکی از بچه ها او را نشانه گرفت،
علی اکبر زد زیر اسلحه اش🔫 و گفت:
چیکار میکنی؟ مگه نمیبینی داره آب میخوره؟!
نگذاشت بزندش و گفت:
شما باید مثل امام حسین (ع) باشید
نه مثل دشمنان امام حسین(ع) !
#شهید_علی_اکبر_محمد_حسینی ✨
🌱 @masjed_gram
#خاطرات_شهدا 💌
محمـدرضــا
هم مداح بود هم فرمانده
سفـارش ڪرده بود
روی سنگ مزارش
بنویسند یا زهرا (س)
انقــدر رابطـه اش
با حضرت زهرا قوی بود
که مثل بیبی شهیــد شد
وقتی خمپـاره💣 خورد به سنگرش
ترڪش خــورده بـود ...
به پهلوی چپ و بازوی راستش ...💔🕊
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
💠🍃 @masjed_gram
#خاطرات_شهدا 🍃
کار کـردن ...
تو مملکت امام زمان (عج) رو عشقه !
هر جا لازم باشه حاضرم کار ڪنم ،
چہ فرمانـدهی در جنگ ،
چہ کارگری در کارخانه ...🍃
#سردار_شهید_رضا_شکری_پور✨
📚 ققنوس و آتش ص ۷۵
@masjed_gram