eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
750 ویدیو
39 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ اطلاع‌نگاشت| اَشِدّاءُ عَلَی الیَمَن! 🔻 رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده‌های شهدا (۲۱آذر۹۷) با اشاره به جنایات رژیم سعودی در #یمن: 🔍 چطور میشود یک دولتی که بر یک کشور اسلامی حکومت میکند، بشود عامل دست دشمنان اسلام، عامل دست آمریکا؟ خادم حرمین شریفین باید «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» باشد؛ اینها «اشدّاء علی المؤمنین» هستند، «اشدّاء علی الیمن» هستند. این خشم الهی را برمی‌انگیزد. 🔺️ از این رو، KHAMENEI.IR بر اساس گزارش‌های معتبر نهادهای بین‌المللی حامی ملت یمن، گوشه‌هایی از آمار دردناک تلفات و خرابی‌های چهارسال تجاوز سعودی علیه مردم یمن را در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌کند. 🇾🇪 🇾🇪 🇾🇪 @masjed_gram
💠مذی، وذی، ودی... ✍🏻نظر همه مراجع ✨ ✨✨ @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ در مدت زندگی مشترک خصلت‌های بسیار خوبی از او مشاهده کردم. اخلاق و کردار نیکوی او، محبت‌های بی‌منتش، ساده زیستی‌اش و...که موجب شد تا به امروز بخاطر همه ‌ی این خصایص خوبش جای خالی او را هر ثانیه احساس کنم و در دلتنگی‌اش غوطه‌ور باشم. 🌺 من از عبدالرحیم تماماً خوبی دیدم و دلسوزانه بفکر من و بچه‌ها بود. همین دسته از آدم‌ها هستند که خدا انتخابشان می‌کند تا در کنار خودش منزل بگیرند. عبدالرحیم نقش پررنگ و فعالی در بسیج داشت. همیشه سعی می‌کرد در همه‌ ی مراسمات مذهبی و فرهنگی شرکت کند. 👥 جوانان محل را با ترفندهای مختلف به مسجد و بسیج می‌کشاند و به آنها آموزش نظامی می‌داد. دغدغه کار فرهنگی داشت و بدنبال جذب حداکثری نوجوانان و جوانان به مسجد بود. بیست آبان ماه ۹۴ عازم سوریه شد. من مخالفتی با رفتنش نداشتم، چون اعتقاد و باور هر دویمان برای این مسیر یکی بود و اینکه به رفتن و آمدن‌های او عادت داشتم، ولی دفعه آخر به او گفتم که نمی گویم نرو، برو، ولی این دفعه کمی رفتنت را به تاخیر بینداز تا دلتنگی من و بچه‌ها برطرف شود ... 🤔 یادم هست که رفته بود سوریه، یک هفته از او خبر نداشتم و هیچ تماسی با من در آن مدت نداشت. منزل پدرم بودم که تماس گرفت. از شدت دلتنگی نتوانستم خودم را کنترل کنم و گریه ام گرفت. 💫 آن لحظه دلم می‌خواست عبدالرحیم کنارم می‌بود تا یک دل سیر چهره به چهره با او حرف بزنم . 🕊|🌹 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔹پوسترهای جدید پرسش و پاسخ ↩️پوستر شماره 4 👤 #استاد_احسان_عبادی #پرسش_و_پاسخ_مهدوی تصویر باز ش
🔹پوسترهای جدید پرسش و پاسخ ↩️پوستر شماره 5 👤 #استاد_احسان_عبادی #پرسش_و_پاسخ_مهدوی تصویر باز شود .🌸☝️ @masjed_gram ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
. #ریحانه 🤔آیا #عفت امری صرفا #باطنی و درونی است و ارتباطی با #ظاهر افراد ندارد⁉️ ✍ عفاف در آمو
. حیا با عفاف چه تفاوتی دارد⁉️ ✍ به معنی پرهیز از پاسخ دادن به خواسته‌های نفس است • ولی گستره وسیع‌تری دارد و علاوه بر عفت شامل موارد دیگر هم می‌شود مثلا فرد حیا می‌کند در برابر سگ گرسنه‌ای غذا بخورد. 🌷حیا در جایی است که حضور شخص محترمی احساس شود ولی شخص عفیف مثلا به خاطر فواید عفت‌ورزی یا مضرات بی‌عفتی بدون حضور شخص محترمی به عفاف ورزی روی آورده. و ... قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐 سبک زندگی قرآنی 💐 🍂 بخشنده باش 🍂 🌐💠⚜⚜💠🌐 🌸⇦نعنا را هر چه بچینی جایش سبز می شود، کم که نمی شود هیچ زیاد هم می شود. 🌺⇦بخشش و کرم هم مثل نعناچینی است؛ نترس جایش جایگزین میشود، پر میشود. ☺️🔰و این وعده خداست با هم ببینیم : 🌺🌸🌺🌸🌺🌸 💠 سوره سبا آیه 39 💠 🕋 قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ  📣 بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت می‌بخشد، و برای هر کس بخواهد تنگ میسازد؛ ☺️و هر چیزی را در راه او انفاق کنید، عوض آن را می‌دهد؛ 😇و او بهترین روزی‌دهندگان است! ➖➖➖➖➖➖➖➖ ☺️☺️ پس هر چه بچینی او جایگزینش می کند قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلــــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_بیست‌ویکم •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 💠 نمی تونستم
🌸🍃 🍃 ❤️ •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 💠 با رفتنش چیزی تو وجودم شکست.😔 دیگه دوریش رو نمی تونستم تحمل کنم!مهربونی رو برام تمام و کمال کرده بود، هیچ مردی تا به حال چنین رفتاری با زنش نداشت👌 هر جا می نشستم، تعریف از خوبی هاش بود.روز به روز احساس و علاقم نسبت بهش بیشتر می شد❤️🌹 انگار اونم همین طوری شده بود😁 چون سر یه هفته دوباره پیداش می شد💞 می گفت: قدم! تو با من چه کرده ای! پنج شنبه صبح که میشه دیگه دل تو دلم نیست، فکر می کنم اگه تو رو نبینم، می میرم🤕 ✨ همون روز با برادرم رفت و اسباب و اثاثیه ام رو از خونه مادرش آورد و خالی کرد توی یکی از اتاقای پدرم. اون شب اولین شبی بود که صمد تو خونه پدرم خوابید🌹☺️ توی روستا ما رسم نبود داماد خونه پدر زنش بخوابه، صبح که بیدار شدیم صمد از خجالت از اتاق بیرون نیومد😢 ❇️صبحانه و ناهارش رو بردم تو اتاق، شب که شد لباس پوشید و گفت: من میرم، تو هم اسباب و اثاثیه امون رو جمع کن و برو خونه "عموم"! 🔆 من اینجا نمیتونم زندگی کنم، از پدرت خجالت می کشم! همون روز تازه فهمیدم حامله ام.😍 چیزی به صمد نگفتم. فردای اون روز رفتم سراغ عمو صمد.بنده خدا تنها زندگی می کرد، زنش چن سال پیش فوت کرده! گفتم عمو جان بیا در حق من و صمد پدری کن. میخوایم چن روزی مزاحمتون بشیم، بعدم ماجرا رو براش تعریف کردم. 🔶عمو از خدا خواسته شد. با روی باز قبول کرد.☺️😌 به پدر و مادرم هم قضیه رو گفتم و با کمک هم وسایل رو جمع کردیم و آوردیم.بنده خدا عمو همون شب خونه رو سپرد به من.کلیدش رو داد به من و رفت خونه مادر شوهرم و تا وقتی ما ازون خونه نرفتیم بر نگشت🙃😇 ✳️چن روز بعد قضیه حاملگیم رو به زن داداشم گفتم. خدیجه خبر رو به مادرم داد.دیگه یه لحظه تنهام نمیذاشتن😊🌷 🌍یه ماه طول کشید تا صمد اومد. وقتی گفتم حامله ام، سر از پا نمی شناخت. چن روزی که پیشم بود، نمیذاشت از جام تکون بخورم، همون وقت بود که یه تیکه زمین از خواهرم خرید؛ چهارصد و پنجاه تومان. هر دوی ما خیلی خوشحال بودیم😍🤗 صمد می گفت:تا چن وقت دیگه کار ساختمون تهران تموم میشه، دیگه کار نمی گیرم، میام باهم خونه خودمون رو می سازیم. 🔆اول تابستون صمد اومد.باهم آستین هارو بالا زدیم و شروع به ساختن خونه کردیم. او شد اوستای بنا و من هم کارگرش. کمی بعد برادرش تیمور هم اومد کمکمون. 🌀تابستون گرمی بود. اتفاقا ماه رمضون هم بود، با این حال هم تو ساختن خونه به صمد کمک می کردم هم روزه می گرفتم. یه روز با خدیجه رفتیم حموم. از حموم که برگشتیم حالم بد شد، گرما زده شده بودم🤒🤕 از تشنگی داشتم هلاک می شدم، هر چقد خدیجه آب خنک روی سر و صورتم ریخت فایده نداشت. بی حال گوشه ای افتاده بودم. خدیجه افتاد به جونم که باید روزت رو بخوری😧 حالم بد بود ولی زیر بار نمی رفتم🙄 گفت: الان میرم به صمد میگم بیاد ببرتت دکتر😤 صمد داشت روی ساختمون کار می کرد. گفتم: نه... اونم طفلک روزه هست، الان حالم خوب میشه. کمی که گذشت حالم خوب نشد هیچ بد تر هم شد.😷🤒🤕 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• هر شب در ڪانال☺️👇🏻 📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
🌹امام صادق عليه السلام: سه چيز، نشانگر درستىِ انديشه است: خوشْ برخوردى، خوبْ گوش دادن [به سخن]، و خوبْ پاسخ دادن ثَلاثَةٌ يُستَدَلُّ بِها عَلى إصابَةِ الرَّأيِ: حُسنُ اللِّقاءِ، وحُسنُ الاِستِماعِ، وحُسنُ الجَوابِ 📚تحف العقول صفحه 323 🌺 🍃🌺 @masjed_gram
1_39709688.mp3
زمان: حجم: 4.47M
◾️وفات حضرت سلام الله علیها 🎵تو رفتی و شد دلم کم طاقت😭 🎤میثم ◾️ ▪️◾️ @masjed_gram