ربیع گفت که چون به نزد خلیفه برگشت خلوت شد گفتم : ایّهاالأمیر! دیشب از شما حالتهای غریب مشاهده کردم ، در اول حال با آن شدت غضب جعفر بن محمّد را طلبیدی و به مرتبه ای تو را در غضب دیدم که هرگز چنین غضبی در تو مشاهده نکرده بودم تا آنکه شمشیر را به قدر یک شبر از غلاف کشیدی و باز به قدر یک ذراع کشیدی و بعد از آن شمشیر را برهنه کردی و بعد از آن برگشتی و او را اکرام عظیم نمودی و از حقّه غالیه مخصوص خود که فرزندان خود را به آن خوشبو نمی کنی او را خوشبو کردی و اکرامهای دیگر نمودی و مرا به مشایعت او ماءمور ساختی سبب اینها چه بود؟ گفت : ای ربیع ! من رازی را از تو پنهان نمی کنم و لیکن باید که این سرّ را پنهان داری که به فرزندان فاطمه و شیعیان ایشان نرسد که موجب مزید مفاخرت ایشان گردد، بس است ما را آنچه از مفاخر ایشان در میان مردم مشهور است و در السنه خلق مذکور است ...
... سپس گفت : هرکه در خانه است بیرون کن ، چون خانه را خلوت کردم به نزد او برگشتم گفت : به غیر از من و تو و خدا کسی در این خانه نیست ، اگر یک کلمه از آنچه با تو می گویم از کسی بشنوم تو را و فرزندان تو را به قتل می آورم و اموال تو را می گیرم ، سپس گفت : ای ربیع ! در وقتی که او را طلبیدم مصرّ بودم بر قتل او و بر آنکه از او عذری قبول نکنم و بودن او بر من هر چند خروج به شمشیر نکند گرانتر است از عبداللّه بن الحسن و آنها که خروج می کنند؛ زیرا که می دانم او و پدران او را مردم امام می دانند و ایشان را واجب الا طاعه می شمارند و از همه خلق ، عالمتر و زاهدتر و خوش اخلاق ترند و در زمان بنی امیه من بر احوال ایشان مطلع بودم ، چون در مرتبه اول قصد قتل او کردم و شمشیر را یک شبر از غلاف کشیدم دیدم که حضرت رسالت صلی اللّه علیه و آله و سلم برای من متمثّل شد و میان من و او حایل شد و دستها گشوده بود و آستینهای خود را برزده بود و رو ترش کرده بود و از روی خشم به سوی من نظر می کرد من به آن سبب شمشیر را در غلاف کشیدم دیدم که باز حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم نزد من متمثّل شد نزدیکتر از اول و خشمش زیاده بود و چنان بر من حمله کرد که اگر من قصد قتل جعفر می کردم او قصد قتل من می کرد و به این سبب شمشیر را به غلاف بردم ، در مرتبه سوم جرأت کردم و گفتم اینها از افعال جن می باید باشد و پروا نمی باید کرد و شمشیر🗡️ را تمام از غلاف کشیدم در این مرتبه دیدم که آن حضرت نزد من متمثل شد دامن برزده و آستینها را بالا بسته و برافراخته گردیده و چنان نزدیک من آمد که نزدیک شد دست او به من برسد و به این جهت از آن اراده برگشتم و او را اکرام کردم و ایشان فرزندان فاطمه اند و جاهل نمی باشد به حق ایشان مگر کسی که بهره از شریعت نداشته باشد، زینهار! مبادا کسی این سخنان را از تو بشنود.
محمّد بن ربیع گفت: که پدرم این قصه را به من نقل نکرد مگر بعد از مردن منصور و من نقل نکردم مگر بعد از مردن مهدی و موسی و هارون و کشته شدن محمّد امین .
ادامه ...
#نهج_البلاغه | #حکمت ۴۳۵
🏷️ نتیجۀ شکر و دعا و توبه
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام مَا كَانَ اَللَّهُ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ اَلشُّكْرِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ اَلزِّيَادَةِ وَ لاَ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ اَلدُّعَاءِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ اَلْإِجَابَةِ وَ لاَ لِيَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ اَلتَّوْبَةِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ اَلْمَغْفِرَةِ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: خدا در شكرگزارى را بر بندهاى نمىگشايد كه در فزونى نعمتها را بر او ببندد
و در دعا را بر روى او باز نمىكند كه در اجابت كردن را نگشايد، و در توبه كردن را باز نگذاشته كه در آمرزش را بسته نگهدارد.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ شكرگزارى و دعاء و توبه) فرموده است:
(۱) نمىشود كه خدا بر بنده درِ سپاسگزارى را بگشايد (امر بشكر فرمايد) و درِ افزونى را به رويش ببندد (بر نعمت نيافزايد)
(۲) و درِ دعاء و درخواست را بگشايد (دستور دهد كه از او بخواهند) و در روا شدن را به رويش ببندد (درخواست او را نپذيرد)
(۳) و در #توبه را بگشايد و در آمرزش را به رويش ببندد (گناهش را نيامرزد).
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه كه برگرفته از آيات قرآن مجيد است سه بشارت به سه گروه مىدهد.
نخست مىفرمايد: «چنين نيست كه خداوند درِ شكر را بهروى بندهاى بگشايد و درِ فزونى را بهرويش ببندد»؛ (مَا كَانَ اللّٰهُ لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الشُّكْرِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّيَادَةِ). اين سخن برگرفته از آيۀ شريفۀ هفتم از سورۀ ابراهيم است: « وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ». آرى اين وعدۀ الهى است كه خداوند شاكران را فزونى نعمت مىبخشد.
دليل آن هم روشن است: شخصى كه از #نعمت الهى در مسير اطاعت او استفاده مىكند و حق نعمت را ادا مىنمايد، با زبان حال مىگويد: من لايق اين نعمتم، و خداوند نيز نعمت را بر او مىافزايد. درست مثل اينكه باغبانى هنگامى كه باغ را آبيارى مىكند درختان را بارور و پرثمر مىبيند و اين امر سبب مىشود كه باغبان بيشتر از آن باغ مراقبت كند؛ زيرا درختانش به زبان حال، لياقت خود را بيان كردهاند.
در دومين بشارت مىفرمايد: «چنين نيست كه خداوند باب دعا را بهروى كسى بگشايد و باب اجابت را بهرويش ببندد»؛ (وَ لَا لِيَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الدُّعَاءِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْإِجَابَةِ). اين، اشاره به آيۀ شريفۀ 60 سورۀ غافر است: « وَ قَالَ رَبُّكُمْ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ » و آيۀ شريفۀ 186 سورۀ بقره: « وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِى »؛ هر گاه بندگان من دربارۀ من از تو سؤال كنند (بگو:) من به آنها نزديكم و دعاى دعا كننده را هنگامى كه مرا (از صميم دل) بخواند اجابت مىكنم».
دليل آن هم روشن است؛ زيرا نه خداوند بخيل است و نه اجابت دعا چيزى از او مىكاهد بلكه رحمانيت و رحيميت او ايجاب مىكند كه تمام تقاضاهاى بندگان را اجابت فرمايد و اگر گاهى اجابت دعا تأخير مىافتد و يا بعضى از دعاها به اجابت نمىرسد حتماً به دليل مصالحى است يا بهواسطۀ وجود موانع.
بسيار مىشود كه انسان از خدا چيزى مىخواهد كه دشمنِ جان اوست؛ اما توجه ندارد. خداوند چنين دعايى را مستجابنمىكند و گاه چيزهايى مىخواهد؛ اما موانعى مانند گناهان بزرگ جلوى اجابت آن را مىگيرد.
در سومين بشارت مىفرمايد: «چنين نيست كه خداوند درِ توبه را بهروى كسى باز كند و درِ آمرزش را بهرويش ببندد»؛ (وَ لَا لِيَفْتَحَ لِعَبْدٍ بَابَ التَّوْبَةِ وَ يُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الْمَغْفِرَةِ). اين سخن برگرفته از آيۀ شريفۀ 25 سورۀ شورى است: « وَ هُوَ الَّذِى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئَاتِ وَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ »؛ او كسى است كه #توبه را از بندگانش مىپذيرد و بدىها را مىبخشد، و آنچه را انجام مىدهيد مىداند». اصولاً امكان ندارد خداوند دستور به چيزى بدهد و نتيجۀ آن را پذيرا نشود؛ از يكسو به بندگانش بگويد توبه كنيد يا بفرمايد درى بهسوى رحمتم براى شما گشودهام و آن، باب توبه است از اين در وارد شويد ولى خودش حاضر نباشد توبۀ توبهكاران را بپذيرد.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#زیارت
#امام_رضا علیه السلام
🔻 این مسئلهی تشرّف برای زیارت اهلبیت (علیهمالسلام)، تهیّأ میخواهد، شرایط میخواهد، اذن و #ادب میخواهد.
🔸 به بعضی رفقا عرضکردم که سابق از اصفهان برای زیارت امام رضا (علیهالسلام) میخواستند راه بیفتند، بعضی پیرمردها میگفتند: «اول ماه حرکت میکردیم، اول ماه آینده به مشهد میرسیدیم».
🔹 نگاه کنید یک نفر برای زیارت آقا علیبنموسیالرضا (علیهالسلام)، این مقدار همّت کرده است و به خودش زحمت داده است، یک ماه از صبح تا شب، به عشق حضرت، پیاده راه میرفته است.
🔸 خودِ این قضیه، اذنآور است. محبوب و معشوق را دائم مدنظر داشتن و به سمت او حرکت کردن، بهرهها را بالا میبرد.
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
📿 ارکان و آثار #ذکر_یونسیه
🔻 بزرگان مکتب نجف با دارو قراردادن ذکر یونسیه برای مبتدی، کار بزرگی کردند و واقعاً داروی عجیبی است و انسان را از وابستگی ها خارج می کند؛ گرچه آن هم شرایط خاص خودش را دارد.
🔸 خدا رحمت کند مرحوم #آیت_الله_کشمیری را، گاهی در این رابطه صحبت می کردند؛ به نظرم یک جزوه کامل از صحبت های ایشان درباره این آیه و این ذکر میتوان تهیه کرد.
🔹 ایشان قسم می خورد کسی که مشغول این آیه شریفه باشد دریچه حقیقت عالم برایش باز می شود، چشمش باز و روشن می شود و ارتباطش برقرار می شود؛
🔸 این ذکر، ذکر عجیبی است چون ترکیبی از چند ذکر است. یکی از اجزای ذکر یونسیه، تهلیل است: «لا اله الا انت» دیگری تسبیح است: «سبحانک» و دیگری «انی کنت من الظالمین» که حالتی استغفارگونه دارد.
🔹 این سه رکن، برای کسی که می خواهد در این زمینه حرکت کند، شروع و ختمی عجیب دارد.
🔸 اول: اقرار به توحید؛ بعد از آن، به حسب کاری که می خواهد شروع کند، باید خدای متعال را ستایش کرده باشد و مناسب ترین ستایش ها تسبیح است «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ» ارکان این ذکر، تهلیل، تسبیح و #استغفار است. استغفار، افتادگی و به خاک افتادن است.
🔹 وقتی این ذکر مرکب، با سجده همراه شد، راه را هموار می کند. این ذکر به عنوان مقدمه، بهترین ورود را نصیب افراد می کند.
@nasery_ir
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه
#سحر | #توجه
🎥 یک نسخه تضمینی!
👤 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
دام عزّه
⏱ یک دقیقه
@nasery_ir
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
#امام_رضا علیه السلام
🎥 فرمایشات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ جعفر #ناصری دام عزّه به مناسبت ولادت امام رضا علیه السلام در تاریخ ۱۳۹۵/۵/۲۴
@nasery_ir
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
4_5778404379623162204.mp3
11.68M
#سخنرانی_صوتی
#حیات_طیبه
#امام_رضا علیه السلام
🎧 موضوع: راهکارهای عملی توسل به امام رضا علیه السلام و رسیدن به حیات دل
🎤 حجت الاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ جلسه؛ شب ولادت امام رضا علیه السلام، سال ۹۶
⏱ زمان: ۴۸ دقیقه
📥 حجم: ۱۱ مگابایت
@Nasery_ir
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
﷽ | به اطلاع همه علاقمندان و همراهان محترم میرساند، همزمان با خجسته سالروز ولادت باسعادت #امام_رضا علیهالسلام، نرم افزار الهادی (نسخه ویندوز - دسکتاپ) با طراحی جذاب و امکانات مناسب منتشر گردید.
💽 قابلیتها و محتواهای این نرم افزار:
💭 زندگینامه
🗞️ بیش از ۵۰ مقاله اخلاقی و تربیتی
🔍 هزاران متن کوتاه موضوع بندی شده با قابلیت جستجو سریع و دقیق در عناوین و متن
🎬 بیش از ۳۰۰ کلیپ تصویری و ۱۵۰ #کلیپ صوتی دسته بندی شده بدون نیاز به اینترنت
🖼️ بیش از ۴۰۰ عکس نوشته همراه با آلبوم تصاویر و هجده مورد از اشعار منتخب
📥 دریافت نرم افزار
با مبلغ قابل پرداخت 48,000 تومان
(شامل 20% تخفیف به مدت محدود)
@nasery_ir
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
💐 ولادت پربرکت امام رأفت و مهربانی #حضرت_رضا (علیه آلاف التهیة و الثناء) بر #امام_زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف و علیه السلام) و همه محبین مبارک باد.
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 #بشنوید | قطعه گمشده
🔸️گروه سرود ساقی کوثر
🔸️با صدای: علیرضا میدانی
@saghikousar1
💚با دل جان گوش کنید
#امام_رضا علیه السلام
#دهه_کرامت
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ | “بابا رضا” علیه السلام
🎈 اجرا شده در جشن بزرگ شهر یزد
🗣 با صدای روح الله رحیمیان
📝 شاعر:سید صادق رمضانیان
#حجاب | #روز_دختر
#کرامت
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
مباحث
... سپس گفت : هرکه در خانه است بیرون کن ، چون خانه را خلوت کردم به نزد او برگشتم گفت : به غیر از من
📖 ایضا روایت کرده است به سند معتبر از صفوان جمال که مردی از اهل مدینه بعد از کشته شدن محمّد و ابراهیم پسرهای عبداللّه بن الحسن به نزد منصور دوانیقی رفت و گفت که جعفر بن محمّد مولای خود معلی بن خنیس را فرستاده است که از شیعیان اموال و اسلحه بگیرد، اراده خروج دارد و محمّد پسر عبداللّه نیز به اعانت او این کارها کرد.
منصور بسیار در خشم شد و فرمانی بداد و به عم خود که والی مدینه بود نوشت که به سرعت تمام امام علیه السلام را به نزد او فرستد و او نامه منصور را به خدمت حضرت فرستاد و گفت : باید که فردا روانه شویم به جانب عراق و برخاست و متوجه مسجد حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم شد و چند رکعت نماز کرد و دست به دعا بلند نمود و دعایی خواند و روز دیگر شتران برای آن حضرت حاضر کردم و متوجه عراق شد.
چون به شهر منصور رسید به در خانه او رفت و رخصت طلبید و داخل شد و منصور اول آن حضرت را اکرام نمود و بعد از آن شروع به عتاب کرد و گفت : شنیده ام که معلی برای تو اموال و اسلحه جمع می کند. حضرت فرمود: مَعاذاللّه ! این بر من افترا است ، منصور گفت : سوگند یاد کن ! حضرت به خدا سوگند یاد کرد. منصور گفت : به طلاق و عتاق قسم بخور! حضرت فرمود که سوگند به خدا یاد کردم از من قبول نمی کنی و مرا امر می کنی که سوگندهای بدعت یاد کنم، منصور گفت : نزد من اظهار دانایی می کنی؟ حضرت فرمود که چون نکنم و حال آنکه ماییم معدن علم حکمت . منصور گفت : الحال جمع می کنم میان تو و آنکه اینها را برای تو گفته است تا در برابر تو بگوید و فرستاد آن بدبخت را طلبید و در حضور حضرت از او پرسید، گفت : بلی چنین است و آنچه در حق او گفته ام صحیح است ، حضرت به او گفت : سوگند یاد می کنی ؟ گفت : بلی و شروع کرد به قسم و گفت : ( وَاللّهِ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الطّالِبُ الْغالِبُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، ) حضرت فرمود که در سوگند تعجیل مکن و به هر نحو که من می گویم سوگند یاد کن ، منصور گفت : این سوگند که او یاد کرد چه علت داشت ؟ حضرت فرمود که حق تعالی صاحب حیا و کریم است و کسی که او را مدح کند به صفات کمالیه و به رحمت و کرم، او را معالجه به عقوبت نمی کند، پس فرمود که بگو: بیزار شوم از حول و قوت خدا و داخل شوم در حول و قوت خود اگر چنین نباشد. چون این سوگند یاد کرد در ساعت افتاد و مُرد و به عذاب الهی واصل شد، منصور از مشاهده این حال خائف گردید و گفت : دیگر سخن کسی را در حق تو قبول نخواهم کرد.
📖 و ایضا روایت کرده است از محمّد بن عبداللّه اسکندری که گفت : من از جمله ندیمان ابوجعفر دوانیقی و محرم اسرار او بودم.
روزی به نزد او رفتم او را بسیار مغموم یافتم و آه می کشید و اندوهناک بود.
گفتم : ایّهاالامیر! سبب تفکر و اندوه تو چیست ؟ گفت : صد نفر از اولاد فاطمه را هلاک کردم و سید و بزرگ ایشان مانده است و در باب او چاره نمی توانم کرد، گفتم : کیست ؟ گفت : جعفر بن محمّد صادق علیه السلام.
گفتم : ایّهاالامیر! او مردی است که بسیاریِ عبادت او را کاهیده و اشتغال او به قرب و محبت خدا او را از طلب ملک و خلافت غافل گردانیده ، گفت : می دانم که تو اعتقاد به امامت او داری و بزرگی او را می دانم و لیکن مُلک عقیم است و من سوگند یاد کرده ام که پیش از آنکه شام این روز درآید خود را از اندوه فارغ گردانم.
راوی گفت که چون این سخن از او شنیدم زمین بر من تنگ شد و بسیار غمگین شدم پس جلادی را طلبید و گفت : چون من ابوعبداللّه صادق را طلب نمایم و مشغول سخن گردانم و کلاه 🎩خود را از سر بردارم و بر زمین گذارم او را گردن بزن و این علامتی است میان من و تو.
و در همان ساعت کَس فرستاد و حضرت را طلبید. چون حضرت داخل قصر شد دیدم که قصر به حرکت درآمد مانند کشتی که در میان دریای موّاج 🌊مضطرب باشد و دیدم که منصور برجست و با سر و پای برهنه به استقبال آن حضرت دوید و بندهای بدنش می لرزید و دندانهایش بر هم می خورد و ساعتی سرخ و ساعتی زرد می شد و آن حضرت را به اعزاز و اکرام بسیار آورد و بر تخت خود نشانیده و به دو زانو در خدمت او نشست مانند بنده که در خدمت آقای خود بنشیند و گفت : یابن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم ! به چه سبب در این وقت تشریف آوردی ؟ حضرت فرمود که برای اطاعت خدا و رسول و فرمانبرداری تو آمدم ، گفت : من شما را نطلبیدم، رسول (فرستاده ) اشتباهی کرده است و اکنون که تشریف آورده ای هر حاجت که داری بطلب ...
📖 حضرت فرمود: حاجت من آن است که مرا بی ضرورتی طلب ننمایی . گفت : چنین باشد. و حضرت برخاست و بیرون آمد و من خدا را حمد بسیار کردم که آسیبی از منصور به آن حضرت نرسید.
و بعد از آنکه آن حضرت بیرون رفت منصور لحاف طلبید و خوابید و بیدار نشد تا نصف شب و چون بیدار شد دید من بر بالین او نشسته ام گفت : بیرون مرو تا من نمازهای خود را قضا کنم و قصه ای برای تو نقل نمایم ، چون از نماز فارغ شد گفت : چون #حضرت_صادق را به عزم کشتن طلبیدم و داخل قصر من شد دیدم که اژدهای 🐉 عظیمی پیدا شد و دهان خود را گشود و کام بالای خود را بر بالای قصر من گذاشت و کام پایین خود را در زیر قصر من گذاشت و دُم خود را بر دور قصر و خانه من گردانید و به زبان عربی فصیح به من گفت که اگر بدی اراده می کنی نسبت به آن حضرت ، تو را و خانه و قصر تو را فرو می برم و به این سبب عقل من پریشان شد و بدن من به لرزه آمد به حدی که دندانهای من بر هم می خورد.
راوی گفت من گفتم : اینها از او عجب نیست؛ زیرا که نزد او اسمها و دعایی است که اگر بر شب بخواند آنها را روز می شود و اگر بر روز بخواند شب می شود و اگر بر موج دریاها بخواند ساکن می گردد؛ پس از چند روز رخصت طلبیدم از او که به زیارت آن حضرت بروم مرا دستوری داد و ابا نکرد و چون به خدمت آن حضرت رفتم از حضرتش التماس کردم آن دعا که خواند در وقت دخول مجلس منصور تعلیم من نماید، و اجابت التماس من نمود.
_____________
فصل ششم ←
#نهج_البلاغه | #حکمت ۴۳۶
🏷️ راه شناخت بزرگواران
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ اَلْكِرَامُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: شايستهترين مردم به بزرگوارى آن كه بزرگواران را با او بسنجند.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليهالسّلام (دربارۀ جوانمردى) فرموده است: شايستهترين مردم به جوانمردى كسى است كه جوانمردان در او ريشه كرده باشند (پدرانش از نيكان و جوانمردان بودهاند. اين فرمايش در نسخ نهج البلاغه نيست ما آنرا از نسخۀ ابن ابى الحديد نقل كرديم).
🇯 🇴 🇮 🇳
📖 اين گفتار حكيمانه در منابع مختلف نهج البلاغه به دو صورت نقل شده است: اول به همان صورتى كه در عبارت بالا آمده و «عُرِفَتْ» از مادۀ «معرفت» ذكر شده و مفهوم كلام امام عليه السلام اين است: «شايستهترين مردم به كَرَم كسى است كه معرف كريمان باشد»؛ (أَوْلَى الَّناسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ).
«كَرَم» در اصل به معناى شرافت است و به شخصى كه داراى صفات برجسته باشد كريم گفته مىشود و به گفتۀ راغب در مفردات، هرگاه كَرَم به عنوان صفت خداوند بهكار رود و گفته شود: خداوند كريم است، يعنى داراى انواع بخششها دربرابر بندگان خويش است و هنگامى كه آن را به عنوان وصفى براى انسان ذكر كنند به معناى دارا بودن صفات برجستۀ انسانى و شرافت و شخصيت است و در گفتار حكيمانۀ مورد بحث به همين معنا آمده و اشاره به افراد صاحب فضيلت و باشخصيت است.
🏺به اشياء نفيس نيز كريم گفته مىشود و سنگهاى قيمتى را «حجر كريم» مىگويند.
اشاره به اينكه وقتى كسى اشخاص كريم و باشخصيت و بزرگوار را معرفى مىكند مفهومش اين است كه او اين اشخاص را دوست مىدارد و كَرَم و كرامت را ارزش مىشمرد اگر چنين است خودش از همه بيشتر بايد به اين موضوع اهميت بدهد. كسى كه حاتم طايى را مدح و ستايش مىكند بايد خودش سهمى از سخاوت و كرم داشته باشد.
از آن فراتر كسى كه امام بزرگوارى را به صفات برجستهاى مىستايد؛ اميرمؤمنان عليه السلام را به جود و سخاوت و شجاعت و علم و درايت و امام حسين عليه السلام را به ايثار و شهادت در راه خدا مىستايد و همچنين هر يك از ائمه عليهم السلام را به صفات برجستهاى توصيف مىكند چگونه مىتواند خودش از تمام اين اوصاف بيگانه و تهى باشد.
آرى آنكَس كه كرامت كريمان را مىستايد از همه شايستهتر است كه راه آنها را بپويد.
و در نقطۀ مقابل، بيچارهترين مردم كسانى هستند كه خوبىهاى خوبان را توصيف مىكنند؛ اما خودشان هرگز در عمل در مسير آنها نيستند.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
🏳 السلام عليك یا أباالحسن یا علی بن موسی الرضا المرتضی (علیه آلاف التهیة و الثناء)
✨ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
💐 ولادت با سعادت عالم آل محمد، حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام مبارک باد.
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────