eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
239 💫 سوره مبارکه یوسف [علی نبینا و آله و علیه السلام] ✨ آیات مبارکه 31 - 37 🎧 تلاوت 🎞 تصویری 🎙 تفسیر 📖 ترجمه ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ✨ ثوابِ تلاوت این صفحه هدیه به علیه‌السلام ✨ جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه و علیه‌السلام) و سلامتی و عزت و اقتدار نائب الامام امام خامنه‌ای مدّظله العالی ═════❖•°🌸 °•❖════ ✨ @Nafaahat ╰๛--- ‑ ‑ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═⊹❁❈【 ۲۳۹ 】 ❈❁⊹═┄ ╔═════════ فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَ آتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّينًا وَ قَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ ۖ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَ قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا هَٰذَا بَشَرًا إِنْ هَٰذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ ﴿ ۳۱ ﴾ همین‌که زلیخا زخم‌زبانشان را شنید، به مراسمی دعوتشان کرد. برای پذیرایی از آن‌ها میوه‌ای🍊 آماده کرد و به دست هریک از آن‌ها کاردی 🔪 داد. بعد، به یوسف دستور داد: «وارد مجلس شو.» همین‌که چشم مهمانان به یوسف افتاد، همه محو جمال😍 دل‌آرای او شدند و بی‌اختیار به‌جای میوه دست‌هایشان را بریدند و گفتند: «جل‌الخالق! این که بشر نیست! فرشته‌ای باوقار است!» قَالَتْ فَذَٰلِكُنَّ الَّذِي لُمْتُنَّنِي فِيهِ ۖ وَ لَقَدْ رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ ۖ وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ لَيَكُونًا مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿ ۳۲ ﴾ زلیخا گفت: «این است همان کسی که به‌خاطرش سرزنشم می‌کردید! اعتراف می‌کنم که دنبال رابطۀ نامشروع با او بودم؛ ولی او خودداری کرد. بله، اگر از این دستورم سرپیچی کند، حتماً زندانی و تحقیر می‌شود!» قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ ۖ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿ ۳۳ ﴾ یوسف با خودش گفت: «خدایا، زندان را ترجیح می‌دهم به کار زشتی که این زن‌ها به آن دعوتم می‌کنند. اگر شرّ نقشه‌هایشان را از سرم کم نکنی، به آن‌ها رغبت پیدا می‌کنم و به ندانم‌کاری دچار می‌شوم.» فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿ ۳۴ ﴾ خدا هم دعایش را اجابت کرد و شرّشان را از سرش کوتاه کرد؛ زیرا فقط اوست شنوای دعاها و دانای نیازها. ثُمَّ بَدَا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآيَاتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿ ۳۵ ﴾ سرانجام، صدراعظم و اطرافیانش با وجود مشاهدۀ این‌همه شواهد بر پاک‌دامنی یوسف، به‌نظرشان رسید که برای مدتی زندانی‌اش کنند! وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانِ ۖ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا ۖ وَ قَالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ ۖ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ ۖ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿ ۳۶ ﴾ هم‌زمان با یوسف، دو نفر از برده‌های پادشاه مصر هم به زندان افتادند. روزی یکی‌شان گفت: «من خواب😴 دیدم که دارم شراب🍷 می‌اندازم!» آن یکی گفت: «من هم خواب دیدم روی سرم نانی حمل می‌کنم که پرنده‌ها به آن نوک می‌زنند و از آن می‌خورند!» گفتند: «تعبیر خوابمان را به ما بگو که به‌‌نظر می‌آید آدم‌حسابی باشی.» قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُمَا ۚ ذَٰلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي ۚ إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿ ۳۷ ﴾ گفت: «هر غذایی که روزی‌تان باشد، قبل از آنکه پیش شما برسد، خبرتان می‌کنم که آن غذا چه تأثیری در زندگی‌تان می‌گذارد. این بعضی از آن چیزهایی است که خدا یادم داده است؛ چون من همیشه از آیین جماعتی که خدا را باور ندارند و منکر آخرت‌اند، دور بوده‌ام. ══════❖•° 𑁍 °•❖══════ | | 🔗 مبـاحـث | فـقه و احـکام | تـلاوت | 🖱️ فـهرسـت سـور قـرآن کـریـم 📃 دعای ختم قرآن 🏷 علامات الوقف ╭══════════ ✨ @Nafaahat ╰๛--- ‑ ‑ - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مباحث
#لغات_قرآن_کریم ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 148 بابِل: مملکتی بود در محل کنونی مملکت عراق، مرکز آن نیز نامش باب
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 152 بِئْسَ: فعل ذَمّ است و در تمام ذمّ ها به کار می رود، چنان که نِعْمَ در تمام مدح ها (مفردات). اصل آن از بُؤْس به معنی ناپسند است (اقرب). ←«فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ المِهاد» (206 / بقره) جهنّم برای او کافی است و بد جایگاهی است. 🔁 (تکرار: 40). ┅───────────────┅ 153 بَتَْر: بریدن (قطع). (تکرار: 1). اَبْتَر: حیوانی که دُمش بریده شده و کسی که فرزند ندارد (قاموس). راغب گوید: بَتَر در بریدن دم به کار رفته، فرزند نداشتن و ذکر خیر نداشتن معنای ثانوی آن است گویند: فلانی اَبْتَر است یعنی فرزند ندارد و یا ذِکر خیر ندارد. «اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَر» (3/کوثر)، مسلماً دشمن تو ابتر و بلا عقب است. یعنی: دشمن تو همو بی دنباله است. گویند: چون عبداللّه فرزند حضرت رسول صلی الله علیه و آله که از علیهاالسلام بود از دنیا رفت، کفّار گفتند او اَبْتَر است و گویند: کُفّار گفتند چون محمّد از دنیا رود دین و آئین اش نیز از بین می رود و اثری از آن نمی ماند، لذا آیه فوق نازل شد. این سوره جواب هر دو قول است و خبر می دهد که نام مبارک و ذکر خیر و فرزندان و پیروان دین آن حضرت روزافزون و همیشگی خواهند بود. بقیّه کلام در «کوثر» دیده شود. 🔁 (تکرار: 1). ┅───────────────┅ 154 بَتْک: قطع، شکافتن. ← «فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الاَْنْعامِ» (119 / نساء)، یعنی: پس گوش چهارپایان را بشکافند. بیضاوی بَتْک را در آیه، شکافتن گفته است و گوید: مراد شکافتن گوش بعضی از چهارپایان است که اعراب گوش آنها را شکافته و ذبح و سوار شدن و بار کردن آنها را تحریم می نمودند. 🔁 (تکرار: 1). ┅───────────────┅ 155 بَتْل: بریدن، اخلاص. ←«وَ اذْکُرِ اسْمَّ رَبِّکَ وَ تَبَّتَلْ اِلَیْهِ تَبْتیلا» (8 / مزمّل)، یعنی: نام پروردگارت را یاد کن و به سوی او اخلاص کن اخلاصی کامل، منظور بریدن از هوای نفس و خود را به خدا مخصوص کردن است. در نهایه و مفردات هست که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «لا رَهْبانِیَّةَ وَ لا تَبَتُّلَ فِی الاِْسْلامِ» ، یعنی: در اسلام رهبانیت و بریدن از نکاح نیست. در قاموس گوید: بتول صفت فاطمه علیهاالسلام سیّده زنان جهان است؛ زیرا از زنان زمان خود و زنان امّت، در فضل و دین و حسب، بریده و ممتاز بود. 🔁 (تکرار: 1). ┅───────────────┅ 156 بَثّ: پراکندن. منتشر کردن. ← «فَاَحْیا بِهِ الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّةٍ» (164/بقره)، یعنی: به وسیله باران زمین را پس از مرده شدن زنده کرد و در آن تمام جنبندگان را پراکند. 🔁 (تکرار: 1) ┅───────────────┅ 157 بَجْس: شکافته شدن، شکافتن. ← «فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتی عَشْرَةَ عَیْنا» (160/اعراف)، یعنی: از آن سنگ، دوازده چشمه بشکافت. راغب گوید: بَجْس اکثرا در چیزی که از محلّی تنگ بیرون آید، به کار می رود. 🔁 (تکرار: 1). ┅───────────────┅ 158 بَحْث: کاویدن، جستجو کردن. ← «فَبَعَثَ اللّه غُرابا یَبْحَثُ فِی الاَْرْضِ» (31/مائده)، سپس خداوند زاغی را فرستاد که در زمین جستجو (و کند و کاو) می کرد. 🔁 (تکرار: 1). ┅───────────────┅ 159 بَحْر: دریا. آب وسیع. ← «وَ جاوَزْنا بِبَنی اِسْرائیلَ الْبَحْرِ» (138 / اعراف)، یعنی: بنی اسرائیل را از دریا عبور دادیم. در قاموس گوید: «اَلْبَحْر: اَلْماءُ الْکَثیرُ». راغب گوید: آن در اصل هر محلّ وسیعی است که شامل آب زیاد باشد و به اعتبار سِعه در معانی دیگر نیز به کار رفته است. مثلاً به اسب تندرو به اعتبار سِعه سیرش گویند: فَرَسٌ بَحْرٌ. نقل است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله به اسبی سوار شد و فرمود: «وَجَدْتُهُ بحَرْا». و به آن که معلوماتش وسیع است گویند: بَحْرُ الْعُلوم و مُتَبَحِّر. و به شتری که گوش آن را می شکافند به جهت سِعه شکاف می گفتند: بَحیرَة. 🔁 (تکرار: 41). ┅───────────────┅ 160 بَخْس: ناقص کردن، کم کردن. ← «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ» (20 / یوسف)، او را به قیمت کم و ناقص فروختند. 🔁 (تکرار: 7) ━━━━━━••••••••••••••••‌• ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از مباحث
╭──────๛- - - - - ┅╮ │🏴 @Mabaheeth 🥀 ╰─────────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ماجرای (علیه‌السلام) در لحظه مرگ 🎙 با روایتگری 🖌 به همراه زیرنویس عربی 🤲 اَللّهُمَ ارْزُقنـٰا فِي اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن وَ فِي اَلْاٰخِرَۃ شفٰاعَة اَلْحُسَیْن ← خدایا روزی ما را در دنیا زیارت کربلا و در آخرت شفاعت امام حسین(علیه‌السلام) قرار بده. @karballa.ir ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
4_5947224975499856510.mp3
7.2M
🎧 روضه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام * تو بخوای بخری، هرکسی که دیر بیاد هم میخری. * او با یک نیم نگاه میخره و میبره. * خودمان را به امام حسین علیه‌السلام نشان دهیم. * با اشک هایمان کربلا را برای قدوم اباعبدالله علیه‌السلام آب و جارو کنیم. * دست روی بچه هایش بلند نکن، او تو را می‌خرد. * یا اباعبدالله علیه‌السلام، میترسم روزی شمر را هم شفاعت کنی... * ما هیچکدام آن سنگ انداز ماهر لعین نیستیم. * تا زمان مرگ و حسرت های پس از آن فرا نرسیده بر حسین‌ علیه‌السلام گریه کن. علیه‌السلام ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
، یک نامه از ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
مباحث
#نهج_البلاغه | #نامه_ها ✉️ نامه ۵۴ - نامه به طلحه و زبیر در پاسخ به ادعاهاى سران ناکثین
| ✉️ نامه ۵۵ - نامه به معاویه در اندرز و هشدار به او ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🗞️ و من كتاب له عليه‌السلام إلى معاوية 📜 أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ اَلدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا وَ اِبْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا لِيَعْلَمَ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَسْنَا لِلدُّنْيَا خُلِقْنَا وَ لاَ بِالسَّعْيِ فِيهَا أُمِرْنَا وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِيهَا لِنُبْتَلَي بِهَا پس از ياد خدا و درود! همانا خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است. ما را براى دنيا نيافريده‌اند، و تنها براى دنيا به تلاش فرمان داده نشديم، به دنيا آمديم تا در آن آزمايش گرديم. وَ قَدِ اِبْتَلاَنِي اَللَّهُ بِكَ وَ اِبْتَلاَكَ بِي فَجَعَلَ أَحَدَنَا حُجَّةً عَلَى اَلْآخَرِ و همانا خداوند مرا به تو، و تو را با من آزمود، و يكى از ما را بر ديگرى حجّت قرار داد. فَعَدَوْتَ عَلَى اَلدُّنْيَا بِتَأْوِيلِ اَلْقُرْآنِ فَطَلَبْتَنِي بِمَا لَمْ تَجْنِ يَدِي وَ لاَ لِسَانِي وَ عَصَيْتَهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ اَلشَّامِ بِي وَ أَلَّبَ عَالِمُكُمْ جَاهِلَكُمْ وَ قَائِمُكُمْ قَاعِدَكُمْ تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روى آوردى، و چيزى از من درخواست مى‌كنى كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان). تو و مردم شام، آن را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را، و ايستادگان شما زمينگير شدگان را بر ضدّ من تحريك كنند. فَاتَّقِ اَللَّهَ فِي نَفْسِكَ وَ نَازِعِ اَلشَّيْطَانَ قِيَادَكَ وَ اِصْرِفْ إِلَى اَلْآخِرَةِ وَجْهَكَ فَهِيَ طَرِيقُنَا وَ طَرِيقُكَ معاويه! از خدا بترس، و با شيطانى كه مهار تو را مى‌كشد، مبارزه كن، و به سوى آخرت كه راه من و تو است باز گرد. وَ اِحْذَرْ أَنْ يُصِيبَكَ اَللَّهُ مِنْهُ بِعَاجِلِ قَارِعَةٍ تَمَسُّ اَلْأَصْلَ وَ تَقْطَعُ اَلدَّابِرَ فَإِنِّي أُولِي لَكَ بِاللَّهِ أَلِيَّةً غَيْرَ فَاجِرَةٍ لَئِنْ جَمَعَتْنِي وَ إِيَّاكَ جَوَامِعُ اَلْأَقْدَارِ لاَ أَزَالُ بِبَاحَتِكَ حَتّٰى يَحْكُمَ اَللّٰهُ بَيْنَنٰا وَ هُوَ خَيْرُ اَلْحٰاكِمِينَ و بترس از خدا كه به زودى با بلايى كوبنده ريشه‌ات را بر كند، و نسل تو را بر اندازد. همانا براى تو به خدا سوگند مى‌خورم، سوگندى كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يك جا گرد آورد، هم‌چنان بر سر راه تو خواهم ماند: «تا خدا ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است ═══════❖•° 𑁍 °•❖═══════ ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
🗞️ ترجمه و شرح فیض الاسلام: ۵۵ از نامه‌هاى آن حضرت عليه السّلام است به معاويه (در اندرز باو): (۱) پس از حمد خدا و درود بر پيغمبر اكرم (صلی‌الله علیه وآله)، خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و (با اينكه به آشكار و نهانها دانا است) اهل دنيا را در آن بيازمود تا بداند (به ديگران هويدا سازد) كه كردار كدامين ايشان نيكوتر است، و ما براى دنيا آفريده نشده و به كوشش در (كار) آن مأمور نگشته‌ايم (اگر چه هر كَس براى طلب روزى ناچار مى‌كوشد، ولى اصل كوشش در كار آخرتست ) و ما را بدنيا آورده‌اند كه با آن آزمايش شويم (تا نيكوكار و بدكار آشكار شوند) (۲) و خداوند مرا بتو و ترا بمن مبتلى ساخته و آزمايش نموده و يكى از ما را حجّت ديگرى قرار داده است (مرا بر تو حجّت گردانيده، يا آنكه هر يك را بر ديگرى حجّت قرار داده و معاويه نيز بر آن حضرت حجّت بوده كه اگر در صدد دفع فساد او بر نمى‌آمد بازخواست مى‌شد) پس براى دنيا طلبى بتأويل قرآن شتافتى (از معنى حقيقى آن چشم پوشيده به انديشۀ نادرست خود بمردم فهماندى، چنانكه باهل شام مى‌گفت: من متصدّى امر عثمان هستم و خداوند در قرآن كريم س ۱۷ ى ۳۳ فرموده: «وَ مَنْ‌ قُتِلَ‌ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنٰا لِوَلِيِّهِ‌ سُلْطٰاناً» يعنى كسيكه به ستم و ناحقّ‌ كشته شود ما ولىّ‌ و وارث او را مسلّط‍‌ گردانيديم «تا كشنده را بقصاص رسانده از او انتقام كشد») و از من چيزى (خون عثمان را) خواستى كه دست و زبانم جنايت و گناهى مرتكب نشده (نه او را كشتم و نه به كشتنش دستور دادم) و تو با اهل شام مرا به خون عثمان گرفتيد، و بر انگيخت فهميدۀ شما نادانتان و ايستادۀ شما نشسته‌تان را (با چنين سخنان نادرست يكديگر را بر من شورانديد) (۳) پس دربارۀ خود از خدا بترس، و با شيطان ايستادگى كرده مهارت را از چنگش بيرون كن، و رو بآخرت آور كه راه ما و تو است (همه به آن راه خواهيم رفت) (۴) و بترس از اينكه خداوند از جانب خود ترا به بلاى شتابنده گرفتار نمايد كه به اصل و بنيانت رسيده و عقبت را ببرد (چنان بلائى كه از تو و نسلت اثرى باقى نگذارد، در قرآن كريم س ۶ ى ۴۵ مى‌فرمايد: «فَقُطِعَ‌ دٰابِرُ اَلْقَوْمِ‌ اَلَّذِينَ‌ ظَلَمُوا» يعنى دنبالۀ گروه ستمكار بريده شد. اشاره باينكه نسل ايشان باقى نماند) من براى تو بخدا سوگند ياد ميكنم سوگندى كه دروغ در آن راه ندارد كه اگر مقدّرات گرد آورنده من و تو را بهم رساند همواره با تو مى‌مانم ( «حَتّٰى يَحْكُمَ‌ اَللّٰهُ‌ بَيْنَنٰا وَ هُوَ خَيْرُ اَلْحٰاكِمِينَ‌» س ۷ ى ۸۷ يعنى) تا خدا بين ما حكم كند (ترا بكيفر ظلم و ستم كه كرده‌اى برساند) كه او بهترين داد رسان است. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
📖 ‮امام عليه السلام در قسمت اوّل اين نامه به هدف آفرينش دنيا و آفرينش انسان‌ها در آن اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) خداوند سبحان دنيا را براى جهان بعد از آن (سراى آخرت) قرار داده و اهل آن را در آن مورد آزمايش قرار مى‌دهد تا معلوم شود چه كسى بهتر عمل مى‌كند»؛ (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ‌ اللّٰهَ‌ سُبْحَانَهُ‌ قَدْ جَعَلَ‌ الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا، وَ ابْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا، لِيَعْلَمَ‌ أَيُّهُمْ‌ أَحْسَنُ‌ عَمَلاً) اين تعبير اشاره به حقيقتى است كه بارها در نهج‌البلاغه ذكر شده است كه دنيا هدف نهايى نيست؛ بلكه مقدمه‌اى براى آمادگى جهت سراى ديگر است؛ بنابراين به دنيا به عنوان وسيله بايد نگريست نه هدف و مقصد نهايى و به يقين اين تفاوت نگرش در تمام اعمال انسان تأثير مى‌گذارد. جملۀ «لِيَعْلَمَ‌ أَيُّهُمْ‌ أَحْسَنُ‌ عَمَلاً» بر گرفته از آيۀ 7 سورۀ كهف است: ««إِنّٰا جَعَلْنٰا مٰا عَلَى اَلْأَرْضِ‌ زِينَةً‌ لَهٰا لِنَبْلُوَهُمْ‌ أَيُّهُمْ‌ أَحْسَنُ‌ عَمَلاً» ؛ ما آنچه را روى زمين است زينت آن قرار داديم تا آنها را بيازماييم كه كدام يك داراى بهترين عمل هستند»؛ (البته قريب به همين معنا در آيۀ 7 سورۀ هود و آيۀ 2 سورۀ ملك آمده است). ناگفته پيداست كه آزمايش‌هاى الهى براى كشف مجهولى نيست؛ زيرا همه چيز مربوط به حال و گذشته و آينده و ظاهر و باطن اشيا و اشخاص در برابر علم بى‌پايان پروردگار آشكار است؛ بلكه منظور ظاهر شدن باطن افراد و انجام اعمالى است كه معيار ثواب و عقاب است و به تعبير ديگر صفات درونى، پيش از ظهور و بروز در عمل نمى‌تواند معيار ثواب و عقاب باشد؛ خداوند افراد را امتحان مى‌كند تا آن صفات به مرحلۀ بروز برسد، همان‌گونه كه خود امام در عبارت ديگرى از نهج‌البلاغه در تفسير آيۀ «وَ اِعْلَمُوا أَنَّمٰا أَمْوٰالُكُمْ‌ وَ أَوْلاٰدُكُمْ‌ فِتْنَةٌ‌» فرموده است: «وَ مَعْنَى ذَلِكَ‌ أَنَّهُ‌ يَخْتَبِرُهُمْ‌ بِالْأَمْوَالِ‌ وَ الْأَوْلَادِ لِيَتَبَيَّنَ‌ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ‌ وَ الرَّاضِيَ‌ بِقِسْمِهِ‌ وَ إِنْ‌ كَانَ‌ سُبْحَانَهُ‌ أَعْلَمَ‌ بِهِمْ‌ مِنْ‌ أَنْفُسِهِمْ‌ وَ لَكِنْ‌ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ‌ الَّتِي بِهَا يُسْتَحَقُّ‌ الثَّوَابُ‌ وَ الْعِقَابُ‌؛ ←مفهوم اين آيۀ شريفه آن است كه خداوند مردم را به‌وسيلۀ اموال و فرزندانشان آزمايش مى‌كند تا آشكار شود چه كسى از روزى‌اش خشمگين و چه كسى به قسمت الهى راضى است؛ هرچند خداوند سبحان از مردم به خودشان آگاه‌تر است؛ اما اين براى آن است كه افعالى كه به‌وسيلۀ آن استحقاق ثواب و عقاب را پيدا مى‌كنند ظاهر و آشكار شود»
‮آن‌گاه امام عليه السلام مى‌افزايد: «خداوند مرا به‌وسيلۀ تو و تو را به‌وسيلۀ من در معرض امتحان در آورده و يكى از ما را حجّت بر ديگرى قرار داده است (من حجت الهى در برابر تو هستم)»؛ (وَ قَدِ ابْتَلَانِي اللّٰهُ‌ بِكَ‌ وَ ابْتَلَاكَ‌ بِي، فَجَعَلَ‌ أَحَدَنَا حُجَّةً‌ عَلَى الْآخَرِ) بديهى است خداوند در اين دار امتحان، افراد را به‌وسيلۀ يكديگر آزمايش مى‌كند؛ امام عليه السلام را به‌وسيلۀ معاويه تا صبر و تحمل و ايستادگى بر اصول اسلام آزمايش كند مبادا به درخواست معاويه؛ يعنى حكومت شام براى جلب رضايت او تن در دهد و معاويه نيز به‌وسيلۀ امام آزموده مى‌شود كه آيا حاضر است چشم از حكومت غاصبانه‌اى بپوشد و دست از تهمت و قتل عثمان به‌وسيلۀ امام بردارد و دست بيعت در دست آن حضرت بگذارد و تسليم شود؟ ابن ابى‌الحديد سنّى معتزلى امتحان شدن امام به‌وسيلۀ معاويه و بالعكس را به امتحان آدم به‌وسيلۀ ابليس و امتحان ابليس به‌وسيلۀ آدم تشبيه مى‌كند. جملۀ «فَجَعَلَ‌ أَحَدَنَا حُجَّةً‌ عَلَى الْآخَرِ» اشاره به حجت بودن امام در برابر معاويه است نه اينكه هر كدام حجت بر ديگرى باشند؛ زيرا اگر منظور اين بود بايد مى‌فرمود: «فَجَعَلَ‌ كُلَّ‌ وٰاحدٍ مِنّا حُجَّةً‌ عَلَى الْآخَرِ» و لذا علّامۀ مجلسى نيز در بحارالانوار مى‌گويد: منظور از «فَجَعَلَ‌ أَحَدَنَا» خود امام است؛ بنابراين بعضى از شارحان و مترجمان كه اين جمله را چنين معنا كرده‌اند كه «هر كدام از ما حجت بر ديگرى هستيم» معناى صحيحى به نظر نمى‌رسد.
‮آن‌گاه امام به نكتۀ مهمى اشاره كرده و دنياپرستى معاويه را با دليل روشنى آشكار ساخته مى‌فرمايد: «ولى تو با تفسير قرآن بر خلاف حق، به دنيا روى آوردى و از من چيزى مطالبه مى‌كنى كه هرگز دست و زبانم به آن آلوده نشده است (اشاره به قتل عثمان است) و تو و اهل شام آن را دستاويز كرده (و به من نسبت داده‌ايد) تا آنجا كه عالمان شما جاهلانتان را به آن تشويق كردند و آنها كه داراى منصبى بودند از كار افتادگان شما را»؛ (فَعَدَوْتَ‌ عَلَى الدُّنْيَا بِتَأْوِيلِ‌ الْقُرْآنِ‌ فَطَلَبْتَنِي بِمَا لَمْ‌ تَجْنِ‌ يَدِي وَ لَا لِسَانِي، وَ عَصَيْتَهُ‌ أَنْتَ‌ وَ أَهْلُ‌ الشَّامِ‌ بِي، وَ أَلَّبَ‌ عَالِمُكُمْ‌ جَاهِلَكُمْ‌، وَ قَائِمُكُمْ‌ قَاعِدَكُمْ‌) امام عليه السلام در اين قسمت به بهانۀ اصلى معاويه در ترك بيعت و باقى ماندن بر حكومت شام اشاره كرده است و آن قيام براى مطالبه خون عثمان بود كه براى رسيدن به مقصود خود دست به تأويل آيات قرآن زدند و گفتند: قرآن مى‌فرمايد: «وَ لَكُمْ‌ فِي اَلْقِصٰاصِ‌ حَيٰاةٌ‌ يٰا أُولِي اَلْأَلْبٰابِ‌ لَعَلَّكُمْ‌ تَتَّقُونَ‌» و در جاى ديگر مى‌فرمايد: «وَ مَنْ‌ قُتِلَ‌ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنٰا لِوَلِيِّهِ‌ سُلْطٰاناً فَلاٰ يُسْرِفْ‌ فِي اَلْقَتْلِ‌» از يك سو خطاب آيۀ اوّل را عام مى‌گرفتند و از سوى ديگر خطاب آيۀ دوم را كه خاص بود به خودشان تأويل مى‌كردند و خود را ولى خون عثمان مى‌شمردند در حالى كه هيچ ارتباطى با آنها نداشت. بر فرض، آنها حق مطالبۀ خون عثمان را داشتند بايد به سراغ قاتلان بروند. اين امر چه ربطى به امام عليه السلام داشت كه نه تنها هرگز دستش به خون عثمان آلوده نبود بلكه براى جلوگيرى از قتل وى اقدامات شايسته‌اى كرد؛ بنابراين هم صغرا و هم كبراى استدلال آنها شيطنت‌آميز بود. » اما صغرا به جهت اينكه نظرشان بر خلاف تمام شاهدان عينى قتل عثمان بود اذعان داشتند كه امام كوچك‌ترين دخالتى در آن نداشت. » و اما كبرا از طريق تأويل شيطنت‌آميزى بود كه قرآن در بعضى از آياتش به آن اشاره كرده مى‌فرمايد: «فَأَمَّا اَلَّذِينَ‌ فِي قُلُوبِهِمْ‌ زَيْغٌ‌ فَيَتَّبِعُونَ‌ مٰا تَشٰابَهَ‌ مِنْهُ‌ اِبْتِغٰاءَ‌ اَلْفِتْنَةِ‌ وَ اِبْتِغٰاءَ‌ تَأْوِيلِهِ‌»
‮سپس امام عليه السلام در ادامۀ اين سخن معاويه (علیه اللعنة و العذاب) را به تقواى الهى و پرهيز از پيروى شيطان و فراموش نكردن آخرت توصيه كرده مى‌فرمايد: «در درون وجود خود از خدا بترس و تقواى الهى پيشه كن و با كه مى‌كوشد زمام تو را در دست گيرد بستيز (و زمام خود را از چنگ او بيرون آور) توجّه خود را به سوى آخرت معطوف بنما كه راه (اصلى) ما و تو همان است»؛ (فَاتَّقِ‌ اللّٰهَ‌ فِي نَفْسِكَ‌، وَ نَازِعِ‌ الشَّيْطَانَ‌ قِيَادَكَ‌ ، وَ اصْرِفْ‌ إِلَى الآْخِرَةِ‌ وَجْهَكَ‌، فَهِيَ‌ طَرِيقُنَا وَ طَرِيقُكَ‌). امام عليه السلام در واقع با اين عبارت از يك سو معاويه را به تقواى الهى توصيه مى‌كند و از سوى ديگر از سلطۀ شيطان، برحذر مى‌دارد و از سوى سوم او را متوجۀ سرنوشت نهايى و پيمودن راه آخرت مى‌سازد.
‮آن‌گاه امام عليه السلام در تأكيد اين معنا، وى را از عذاب الهى در دنيا مى‌ترساند و مى‌فرمايد: «و از اين بترس كه خداوند تو را به زودى به بلايى كوبنده كه ريشه‌ات را بزند و دنباله‌ات را قطع كند گرفتار سازد!»؛ (وَ احْذَرْ أَنْ‌ يُصِيبَكَ‌ اللّٰهُ‌ مِنْهُ‌ بِعَاجِلِ‌ قَارِعَةٍ‌ تَمَسُّ‌ الْأَصْلَ‌، وَ تَقْطَعُ‌ الدَّابِرَ ) اين كلام امام اشاره به اين است كه پيش از آنكه عذاب الهى در قيامت دامن تو را بگيرد در اين دنيا دامن تو را خواهد گرفت؛ و مجازاتى سخت كه هم ريشۀ خودت را قطع مى‌كند و هم نسل‌هاى آينده‌ات را بر باد خواهد داد. همان‌گونه كه تاريخ گواهى مى‌دهد كه بعد از دوران كوتاهى، حكومت بنى‌اميّه كه غالباً گرفتار مشكلات بود ريشه‌كن شد و نسل و دودمان آنها بر باد رفت و جهان اسلام از شر آنها راحت شد و امروز چيزى به عنوان دودمان بنى‌اميّه باقى نمانده، جز قبر متروك مفلوكى از معاويه (علیه الهاویة) كه در گوشه‌اى از شام باقى مانده و كسى به سراغ آن نمى‌رود و عبرتى است براى همۀ انسان‌ها. آنچه امام عليه السلام در اينجا فرموده شبيه چيزى است كه در قرآن مجيد دربارۀ اقوام ستمگر پيشين آمده كه مى‌فرمايد: ««فَقُطِعَ‌ دٰابِرُ اَلْقَوْمِ‌ اَلَّذِينَ‌ ظَلَمُوا وَ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ‌ رَبِّ‌ اَلْعٰالَمِينَ‌» ؛ و (به اين ترتيب)، ريشۀ گروهى كه ستم كرده بودند قطع شد و ستايش مخصوص خداوند پروردگار جهانيان است». و از آنجا كه امام براى باز داشتن معاويه از تمام وسيله‌ها استفاده مى‌كند، در پايان او را به جنگ كوبنده‌اى تهديد كرده مى‌فرمايد: «من براى تو به خدا سوگند ياد مى‌كنم؛ سوگندى كه تخلّف ندارد كه اگر مقدرات فراگير، (الهى) من و تو را به سوى پيكار با يكديگر كشاند، آن‌قدر در برابر تو ايستادگى خواهم كرد تا خداوند ميان ما حكم فرمايد و او بهترين حاكمان است (و بدان آيندۀ شومى در انتظار توست)»؛ (فَإِنِّي أُولِي لَكَ‌ بِاللّٰهِ‌ أَلِيَّةً‌ غَيْرَ فَاجِرَةٍ‌، لَئِنْ‌ جَمَعَتْنِي وَ إِيَّاكَ‌ جَوَامِعُ‌ الْأَقْدَارِ لَا أَزَالُ‌ بِبَاحَتِكَ‌ حَتّٰى يَحْكُمَ‌ اللّٰهُ‌ بَيْنَنٰا وَ هُوَ خَيْرُ الْحٰاكِمِينَ‌) ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه نوری، چه نوری، چه نوری.mp3
10.34M
چه نوری، چه نوری، چه نوری چه شوری، چه جانی، چه روحی چه رویی، چه مویی، چه بویی چه پیامبر با شکوهی 🎤 💐 عید همگی مبارک ╭────๛- - - - - ┅╮ │🌸 @Mabaheeth ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا