eitaa logo
مهدی عبداللهی
649 دنبال‌کننده
500 عکس
236 ویدیو
33 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
درنگی در سخنان یکی از اساتید فقه و اصول درباره معاد جسمانی صدرایی (2) ✍️ مهدی عبداللهی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در ادامه این بحث، نظر خوانندگان گرامی که به سخن دو تن از اندیشمندان بزرگ معاصر اشاره می‌کنیم که افزون بر فلسفه، در تفسیر و فقه و اصول نیز از قله‌های دانش به شمار می‌روند. علامه طباطبایی قدّس سرّه الشریف در تفسیر آیه 81 سوره یس این گونه فرموده است: أن الإنسان مركب من نفس و بدن، و البدن في هذه النشأة في معرض التحلل و التبدل دائما فهو لا يزال يتغير أجزاؤه و المركب ينتفي بانتفاء أحد أجزائه فهو في كل آن غيره في الآن السابق بشخصه و شخصية الإنسان محفوظة بنفسه- روحه- المجردة المنزهة عن المادة و التغيرات الطارئة من قبلها المأمونة من الموت و الفساد. و المتحصل من كلامه تعالى أن النفس لاتموت بموت البدن و أنها محفوظة حتى ترجع‏ إلى الله سبحانه... فالبدن اللاحق من الإنسان إذا اعتبر بالقياس إلى البدن السابق منه كان مثله لا عينه لكن الإنسان ذا البدن اللاحق إذا قيس إلى الإنسان ذي البدن السابق كان عينه لا مثله لأن الشخصية بالنفس و هي واحدة بعينها. (الميزان في تفسير القرآن، ج‏17، ص113-114) حضرت امام خمینی رحمة الله علیه نیز در خصوص معاد جسمانی این گونه فرموده است: «معاد آن نيست كه در همين نشئۀ طبيعت باشد؛ زيرا اين انكار معاد و انكار رجوع الى اللّٰه و تثبيت عالم طبيعت و تخليد آن است و مثل فساد و خاك شدن شجره و دوباره به صورت شجره درآمدن همان اجزاء به مرور دهور و تحولات و انقلابات طبيعت است. و البته اين برگشتن به نشئۀ ديگرى نمى‌باشد، در صورتى كه ضرورت تمام شرايع اين است كه معاد، نشئۀ ديگر و فوق طبيعت است و در معاد، عودت الى اللّٰه است به جهت قربى كه آن نشئه به عالم الوهيت دارد، و رجعتى كه در اكثر آيات هست، به همين مناسبت است: «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ». و الحاصل: تسميۀ معاد به جهت همان معنى است كه فرمود: «كَمٰا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ». و بالجمله: از حيث تمسك به ظهور لفظ معاد و تطبيق آن بر معاد طبيعت، دغدغه‌اى نيست، بلكه به معاونت معنايى كه در آيات رجعت است، معاد را به آن اعتبار معنى مى‌كنيم. و اما آياتى مثل قضيه عُزَير كه مى‌فرمايد: «أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلىٰ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خٰاوِيَةٌ عَلىٰ عُرُوشِهٰا قٰالَ أَنّٰى يُحْيِي هٰذِهِ اللّٰهُ بَعْدَ مَوْتِهٰا فَأَمٰاتَهُ اللّٰهُ مِائَةَ عٰامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قٰالَ كَمْ لَبِثْتَ قٰالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قٰالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عٰامٍ فَانْظُرْ إِلىٰ طَعٰامِكَ وَ شَرٰابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلىٰ حِمٰارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنّٰاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظٰامِ كَيْفَ نُنْشِزُهٰا ثُمَّ نَكْسُوهٰا لَحْماً فَلَمّٰا تَبَيَّنَ لَهُ قٰالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّٰهَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». و مثل قضيۀ حضرت ابراهيم عليه السلام كه مى‌فرمايد: «وَ إِذْ قٰالَ إِبْرٰاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتىٰ قٰالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قٰالَ بَلىٰ وَ لٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قٰالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اِجْعَلْ عَلىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللّٰهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» بعد از آنكه با برهان امتن، به آن طورى كه گفتيم و طبق ظهور آيات و احاديث و نصوص متواتره و طوايف مختلفه از آيات و اخبارى كه در وصف جنات و نار و موجودات و كيفيات آنها مى‌باشد، معاد و ضرورت نشئۀ اخرى ثابت شد و استحالۀ انحاء ادعائيۀ ديگر از معاد اثبات گرديد، اگر در مقابل اين همه ادلۀ عقليه و شرعيه در اثبات يك معنى و استحالۀ غير آن، ادعا شود كه ظهور چند آيه برخلاف آن دلالت مى‌كند، بايد بعد از ذكر اقسام احتمالات متصورۀ احياء، متعمّقين را به قضاوت عقولشان واگذار نماييم. (امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج3، ص589-590) ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 🆔 @MAbdullahi