استاد مطهری شهید مبارزه با التقاط
انقلاب اسلامی که در بن و بنیادش تحولی فکری فرهنگی در جامعه اسلامی ایران بود، دو پسامد منفی و مهم داشت: «تحجر» و «التقاط». سرحلقه های این تفکرات که به مرور تبدیل به جریان فکری نیز شدند، می کوشیدند تفکرات خود را با روکشی اسلامی، انقلابی و با تکیه بر آیات قرآن عرضه و معرفی کنند، شیوه ای که در تاریخ اسلام سابقه ای بس دراز دارد. توهم درستی اندیشه و روش در این گروههای التقاطی تا بدانجا بود که گاه حتی نشان و آرم سازمانشان با آیات قرآن و نمادهای خاص دینی و مبارزاتی متمایز میشد.
جریانهای التقاطی با انتخاب خاص و گزینشی از متون دینی و سخنان بزرگان برای نظر و عملکردشان محملها و توجیهات سیاسی و دینی دست و پا میکنند و با ادعاهای اغواگرانه درصدد جذب افکار و قلوب مردمان برمی آیند. در حالی که حقایق اسلام و اصول تردیدناپذیر انقلاب اسلامی را به طور کامل نپذیرفته اند و مواجهه منفعتی و برخورد گزینشی و مطابق با پیشفرضهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با معارف آسمانی و احکام الهی دارند. #جهالت و #منفعت_اندیشی تأثیرگذارترین عناصر شخصیتی سردمداران این جریان است.
تعبیر خداوند متعال در قرآن کریم در خصوص التقاطی اندیشان بسیار روشن و در عین حال سنگین و تکان دهنده است:
إنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً «نساء: 150-151»
قطعاً آنان كه به خداوند و پيامبرانش كفر مىورزند و مىخواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى افكنند و مىگويند: به بعضى ايمان مىآوريم و به بعضى كافر مىشويم، و مىخواهند در اين ميانه راهى در پيش گيرند،
به حقيقت كافر همينهايند و ما براى كافران عذابی خواركننده آماده ساختهايم.
روشن است که ایمان به بعض حقایق دین و کفر به برخی دیگر لازم نیست حتما به زبان آورده شود؛ چرا که اساسا ایمان و کفر اموری قلبی اند نه زبانی. از این رو، کسانی که در اندیشه و باور خود، میان حقایق دینی و معارف الهی تمایز مینهند، برخی را پذیرفته و برخی دیگر را به صراحت یا به هر لاپوشانی کنار مینهند، مشمول این آیه شریف هستند.
به جهت خطر بسیار بزرگ این دو جریان بود که معمار بزرگ انقلاب، خمینی کبیر تحجر و التقاط را موجب بازداشتن جامعه اسلامی از تعالی میدانستند و بر ضرورت بازشناسی اسلام اصیل و ناب محمدی در مقابل اسلام غیراصیل و آمریکایی پرداختند.
فیلسوف بزرگ معاصر استاد مرتضی مطهری را باید #شهید_مبارزه_با_التقاط به شمار آورد. از مهمترين خدمات استاد مطهرى در طول حيات پربركتش ارائه ايدئولوژى اصيل اسلامى از طريق درس و سخنرانى و تأليف كتاب است. اين امر خصوصا در سالهاى 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاى چپ و پديد آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود میرسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهرى اولين شخصيتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدين خلق ايران» پى میبرد و ديگران را از همكارى با اين سازمان بازمیدارد و حتى تغيير ايدئولوژى آنها را پيش بينى میکند.
در اين سالها استاد شهيد به توصيه حضرت امام مبنى بر تدريس در حوزه علميّه قم هفته اى دو روز به قم عزيمت نموده، درسهاى مهمّى در آن حوزه القا می نمايد. همزمان در تهران نيز درسهايى در منزل و غيره تدريس می كند. در سال 1355 به دنبال يك درگيرى با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرّر بازنشسته می شود.
استاد شهيد معتقد بودند نهضت اسلامى می بايست از نظر ايدئولوژيك خالص باشد و دچار التقاط نگردد، لذا اقدام به نگارش كتاب مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی نمودند و در آن بسيارى از لغزشگاههاى فكرى روشنفكران مسلمان را نشان دادند. استاد در مواجهه با اين جريانات، مبارزه اى گسترده را آغاز كرده بود و در اين راه نه فقط با انديشه و قلم قدرتمندش پيكار كرد كه دست آخر جان پاك خود را نيز صادقانه بر سر اين رسالت الهی فدا کرد.
آن رسالت الهی همچنان پابرجاست و اندیشمندانی اصیل را می طلبد که مطهری وار به صفای باطن و قوت اندیشه و استحکام قلم بر دوشش کشند و هستی خویش را سپر دفاع از معارف اصیل الهی و اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله قرار دهند.
جایگاهش جنت الهی،
راهش پر رهرو باد
#معلم_انقلاب
#شهید_مبارزه_با_التقاط
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi