💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌷
💐🎗بسم الله الرحمن الرحیم🎗💐
💎 تفاوت #پاننتئیسم با #وحدت_وجود (1)
در نحستین نگاه، ارتباط خدا با جهان باید به یکی از سه صورت ذیل باشد:
(1) خداوند متمایز و جدای از جهان است.
(2) خداوند با جهان یکی است، ولی به نحوی که تنها جهان واقعاً موجود است و خدا موجود نیست.
(3) خداوند با جهان یکی است، ولی به نحوی که تنها خداوند واقعاً موجود است و جهان وجود ندارد.
از سوی دیگر، باید معنای دقیق #پاننتئیسم (#همه_درخداانگاری) و تفاوت آن با #پانتئیسم (#همه_خداانگاری) روشن شود.
مقصود از همه خداانگاری این است که خدا هر چیز است و هر چیز خداست. در حالی که همه درخداانگاری به تعریف واژه نامه آکسفورد کلیسای مسیحیت عبارت است از: «اعتقاد به این که خدا همه عالم را دربردارد و بر همه عالم سیطره دارد؛ به طوری که هر بخش از آن در او موجود است، اما (برخلاف همه خداانگاری)، هستی او بیش از عالم است و به وسیله عالم تحلیل نمی رود.
کلمه «pan» در زبان یونانی به معنای «همه»، «theos» به معنای خدا و «en» به معنای در (in) است. از این رو، «Pantheism» بدین معناست که «همه خداست» و «Panentheism» به این معناست که «همه در خداست». بر این اساس، می توان این دو نظریه را به روشنی از یکدیگر جدا نمود. اما pan میتواند به معنای «هر چیز» نیز باشد در مواردی که یک فرد، «pantheism» را به این معنا میفهمد که «هر چیزی خداست» نه اینکه «کل خداست». جمله اخیر تنها معنای فلسفی جدی برای «pantheism» است که بدین معناست که خداوند همه است یا کلی است که هر شئ محدودی در آن مشارکت دارد و واجب الوجود است، اما آن اشیاء با آن یکی نیستند. چنین فلسفه ای را میتوان به درستی «panentheism» نامید.
در فلسفه غرب، افراد متعددی چون اسپینوزا و هگل متهم به همه خداانگاری یا همه درخداانگاری شده اند که داوری در هر مورد نیازمند بررسی مستقل است. اما مسئله مهم آن است بنا بر خداباوری ادیان سنتی مثل اسلام و مسیحیت، جهان مخلوقات بیرون از خدا قرار دارد و خداوند با مخلوقات یکی نیست.
#وحدت_وجود #پاننتئیسم #همه_درخداانگاری #پانتئیسم #همه_خداانگاری
🌹
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹
✍ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷
🆔 @MAbdullahi
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌷
💐🎗بسم الله الرحمن الرحیم🎗💐
💎 تفاوت #پاننتئیسم با #وحدت_وجود 2⃣
وحدت و کثرت وجود از منظر #مکاتب_فلسفه_اسلامی (1)
وحدت و کثرت وجود تا پیش از #ملاصدرا بهمثابه یک مسئله فلسفی مطرح نبوده است. از فضای فکری #مکتب_مشاء و #اشراق و نیز از لابهلای کلمات فیلسوفان مشائی و اشراقی و مسائلی که مطرح کردهاند، میتوان پی برد که این حکیمان کثرت واقعیات عینی را مسلم میدانستند.
در فلسفه مشاء کثرت واقعیات عینی را #بدیهی میدانستند، و فضای فکری فلسفه سینوی و مسائل مطرح در آن بهروشنی نشانگر آن است که کثرت واقعیات خارجی در این مکتب به رسمیت شناخته شده است.
فیلسوفان مشائی از اقسام وجود سخن گفتهاند. ابن سینا و پیروانش تقسیم موجود به مقولات دهگانه را مانند تقسیم جنس بهوسیله فصول به انواع دانسته، مقولات را بهمنزله انواع موجودات شمردهاند. از سوی دیگر، وجود را در تقسیمات متعددی به مفاهیم متقابل فلسفی مانند بالفعل یا بالقوه، واحد یا کثیر، قدیم یا حادث، علت یا معلول، واجب یا ممکن تقسیم کردهاند. افزون بر این، مسائلی در این مکتب وجود دارند که تنها با پیشفرض انگاشتن تکثر موجودات خارجی مجال طرح یافتهاند. یکی از روشنترین این مباحث بررسی نحوه پیدایش مخلوقات متکثر از خالق یگانه است که در الهیات بالمعنی الاخص ذیل مسئله «کیفیت صدور کثیر از واحد» مطرح شده است. بدین ترتیب، با وجود عدم طرح مسئله وحدت و کثرت واقعیات خارجی در فلسفه مشائی، هیچ حکیم مشائی در تعدد واقعیات عینی کمترین تردیدی ندارد. از این رو، گاه به فراوانی موجودات خارجی نیز تصریح کردهاند مانند: «الموجوداتُ کثیرۀٌ.»
حکیمان اشراقی نیز هیچ تردیدی در کثرت واقعیات عینی ندارند. فضای فلسفه اشراق نیز بهروشنی کثرتانگارانه بوده، مسائل آن ریشه در کثرت موجودات خارجی دارند که بیتردید روشنترین آنها همان مسئله «کیفیت صدور کثیر از واحد» است. از منظر حکمت اشراق نیز تعدد واقعیات خارجی مسلم است. از این رو، در حکمت اشراق، از وحدت و کثرت وجود سؤال نمیشود. بلکه این فیلسوفان از چگونگی وقوع کثرت در عالم واقع سؤال میپرسند. اگر موجودات گوناگونی در عالم واقع تحقق دارند، جای این پرسش است که از منظر فیلسوفان این مکتب کدامین امر یا امور عامل اختلاف واقعیات متعدد خارجی میباشند.
شیخ اشراق طرفدار کثرت است، اما از آنجا که به اعتقاد وی، وجود امری #اعتباری و تنها یک مفهوم ذهنی انتزاعی است، واقعیات متکثر را از سنخ ماهیت میداند.
اما در نظام فلسفی ملاصدرا، پس از پی افکندن #اصالت_وجود بهمثابه سنگ بنای حکمت متعالیه دومین مسئله فلسفی که قابل طرح است، وحدت و کثرت وجود است. ملاصدرا در این میان دو دیدگاه را در طول یک دیگر عرضه داشته است. نخست، سخن از #وحدت_تشکیکی وجود بهمیان میآورد که در آن وجودات خارجی همگی دارای سنخ و حقیقتی واحدند، اما اشخاص و افراد متعددی برای این وجود واحد تحقق دارد. بدین ترتیب، با این وحدت تشکیکی، وحدت و کثرت همآغوش یکدیگر پابرچا میمانند و #وحدت_در_عین_کثرت و #کثرت_در_عین_وحدت مطرح میشود. اما دیدگاه نهایی ملاصدرا، گذر از #وحدت_سنخی به #وحدت_شخصی است. در این نگرش، حقیقت اصیل وجود تنها یک مصداق واقعی دارد و وجود واحد است.
#وحدت_وجود #کثرت_وجود #مکاتب_فلسفه_اسلامی #ابن_سینا #شیخ_اشراق
🌹
🌿
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃🌹
✍ کانال مهدی عبدالهی 🇮🇷
🆔 @MAbdullahi