دکتر #شریعتی و #دین_شناسی_التقاطی
افزون بر چهار دهه از ختم دفتر زندگی دکتر علی شریعتی گذشته، اما کتاب اندیشه های وی همچنان در خانه ذهن برخی از جوانان عصر انقلاب و مهمتر از ایشان نسل سومیهای انقلاب گشوده است. هنوز اندیشه شریعتی، در رگهای جامعه فکری ایران جریان دارد و دیدگاههای او به خصوص اضلاع هندسه معرفت دینی اش در خاطر جوانان جویای معرفت، نقش آفرینی میکنند.
به اعتقاد برخی بزرگان، #شریعتی_جستجوگری_در_مسیر_شدن بود، اما آن شریعتی سر در تیره خاک کشیده است و آنچه نسل امروز ما از شریعتی میخواند، #شریعتی_متن است. این اثر بر آن است با چشم پوشی بر سایر ابعاد شخصیتی شریعتی و فارغ از حب و بغضهای رایج درباره او، پاره ای از محورهای بنیادین اندیشه او، به خصوص دیدگاههای دین شناختی او را به توصیف و واکاوی بنشینید تا در کنار تذکر نکات مفید اندیشه او، لغزشهایی را که در آثار وی، به چشم میخورد، مورد توجه قرار دهد تا با بصیرت افزایی برای مخاطب جوان این آثار، وی را از به دور ماندن از آسیبهای دین شناختی اندیشه دکتر شریعتی یاری رساند.
اصلی ترین دغدغه خاطر شریعتی، حضور دین در صحنه زندگی است؛ او دلمشغول «بازگشت به خویشتن» و درصدد کشاندن دین از کنج ذهنیت به عینیت زندگی است. او با نظاره ازخودبیگانگی عوام و خواص در برابر تمدن غربی، و مصرف زدگی توده و آسیمیلاسیون خواص، فریاد «بازگشت به خویشتن» سر میدهد، بازگشت به اسلام راستین و «تشیع علوی». به زعم دکتر، برای تحقق این آرمان، باید روشنفکران اسلامی و ایرانی همچون لوتر و کالون به پا خاسته، رنسانسی اسلامی بر پا نمایند که «اسلام ایدئولوژیک» را به جای «اسلام فرهنگی»، و «تشیع علوی» را به جای «تشیع صفوی» بنشاند. باید اسلام را نه تنها از دست طبقه روحانیت که همدست طبقه حاکم و توجیه گر ظلم قدرتمداران است، بلکه از دست عالمان علوم مختلف اسلامی که سردمداران اسلام فرهنگی هستند، نجات داد. تنها روشنفکران که «پیامبران عصر خاتمیت» میباشند، میتوانند ابوذرگونه «امامت» توده را بر دوش کشیده، از آنها «امت»ی بسازند که به خویشتن خویش بازگردد.
این نوشتار، پس از معرفی اجمالی شخصیت فکری و جریان¬های مؤثر بر اندیشه دکتر شریعتی، به واکاوی یازده موضوع بنیادین در آثار وی میپردازد:
روش شناسی معرفت دینی، انسانشناسی، اسلامشناسی، دین ایدئولوژیک، شیعه شناسی، روشنفکری، غربشناسی، امامت، بازگشت به خویشتن، روحانیت و زن.
#شریعتی
#دین_شناسی
#التقاط
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
#کلام_فیلسوف_شهید
زيانآورترين #تحريف_تاريخ
در تورات، تحريفى واقع شده است كه من خيال نمىكنم در جهان تحريفى به اندازه اين تحريف به بشريّت زيان وارد كرده باشد. مىدانيم كه هم در قرآن و هم در تورات، داستان آدم و بهشت به اين صورت مطرح است كه آدم و همسرش در بهشت حق دارند از نعمتها و ثمرات آن استفاده كنند و يك درخت هست كه نبايد به آن درخت نزديك شوند و از ميوه آن بخورند؛ آدم از ميوه آن درخت خورد و به همين دليل از بهشت رانده شد. اين مقدار در قرآن و تورات هست.
مسئله اين است كه آن درخت چگونه درختى است؟ از خود قرآن و قرائن قرآنى و از مسلّمات روايات اسلامى برمىآيد كه آن ميوه ممنوع، به جنبه حيوانيّت انسان مربوط مىشود نه به جنبه انسانيّت انسان، يعنى يك امرى بوده از مقوله شهوات، از مقوله حرص، از مقوله حسد و به اصطلاح از مقوله ضد انسانى. به درخت طمع نزديك مشو، يعنى اهل طمع نباش؛ به درخت حرص نزديك مشو، يعنى حريص نباش؛ به درخت حسد نزديك مشو، يعنى حسادت نورز؛ ولى آدم از آدميّت خودش تنزل كرد و به آنها نزديك شد؛ به حرص، به طمع، به حسد، به تكبّر، به اين چيزهايى كه تسفّل و سقوط انسانيت است نزديك شد؛ به او گفتند بايد بروى بيرون، بعد از آنكه «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» همه حقايق به او آموخته شده است؛ [گفتند اينجا] جاى تو نيست، برو بيرون!
در تورات، دست جنايتكاران تحريف، آمده است قضيه را به اين شكل جلوه داده است كه آن درختى كه خدا به آدم دستور داد كه نزديك آن نشو، مربوط است به جنبه انسانيّت آدم نه جنبه حيوانيّت آدم، به جنبه اعتلاى آدم نه جنبه تسفّل آدم؛ دو كمال براى آدم وجود داشت و خدا مىخواست آن دو كمال را از او دريغ كند؛ يكى كمال معرفت و ديگرى كمال جاودانه بودن؛ خدا نمىخواست اين دو را به آدم بدهد؛ آدم از «درخت» يعنى درخت شناسايى (درخت شناخت) چشيد و چشمش باز شد [و با خود گفت] تا به حال كور بوديم، تازه چشممان باز شد، تازه مىفهميم خوب يعنى چه، بد يعنى چه؛ خدا به فرشتگان گفت: ديديد! ما نمىخواستيم او از شجره معرفت و شناخت بهرهمند شود، امّا خورد و چشمش باز شد، حالا كه چشمهايش باز شد خطر اينكه از درخت جاودانگى هم بخورد و جاودانه نيز بماند هست، پس بهتر است او را از بهشت بيرون كنيم.
اين فكر و اين تحريف براى دين و مذهب به طور عموم بسيار گران تمام شد (مذهب يعنى دين خدا، يعنى دستور خدا)؛ گفتند: پس معلوم مىشود ميان دين و معرفت تضادّ است: يا آدم بايد دين داشته باشد امر خدا را بپذيرد، و يا بايد از درخت معرفت بخورد چشمهايش باز شود؛ يا بايد دين و مذهب داشت، امر خدا را پذيرفت و كور بود و نشناخت، و يا بايد شناخت، عصيان كرد، زير امر خدا زد، دين را كنار گذاشت و رفت اين معصيت را مرتكب شد تا چشمها باز شود.
كمكم مثلهايى در اروپا رايج شد كه مىگفت: «انسان اگر سقراطى باشد مفلوك و گرسنه، بهتر از اين است كه خوكى باشد برده»، «من يك روز زندگى كنم چشمهايم باز باشد بهتر است از اينكه يك عمر چشمهايم بسته باشد و كور باشم كه بعد مىخواهم در بهشت زندگى كنم»، «من جهنّم با چشم باز را ترجيح مىدهم بر بهشت با چشم بسته». اين است كه شما مىبينيد در دنياى اروپا يك مسئله فوقالعاده مهم، مسئله تضاد علم و دين است. خيال نكنيد كه اين مسئله، مسئلهاى بوده كه چهار تا دانشمند از خود درآوردهاند، ريشه آن در عقايد مذهبى مسيحيّت و يهوديّت- كه هر دو تورات را به عنوان عهد عتيق كتاب آسمانى مىدانند- وجود دارد كه يا بايد دين داشت و به بهشت نعمتها رفت، خورد، خوابيد، شلنگ انداخت، از اين سر تاخت به آن سر و از آن سر به اين سر، اما چشمهايت بسته باشد، و يا اگر چشمهايت باز شد بايد بروى در فلاكت زندگى كنى و مفلوك بار بيايى.
🗣 استاد مطهری
📚 مسأله شناخت، ص26-28
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
به مناسبت درگذشت #دکتر_احمد_مهدوی_دامغانی
🔷یکی از توفیقات من در طریق نوکری #اهل_بیت علیهم السلام (در ایران باشم یا نه؛ فرقی نمی کند) این است که توانستم ثابت قدم باشم. به توصیه معصوم، این #دعا را باید بسیار بخوانیم: «یا الله یا رحمان یا رحیم، یا مقلب القلوب؛ ثبت قلبی علی دینک.» (کمال الدین، ج۲، ص۳۵۲)
ان شاء الله که قلوب شما و ما و همه دوستان در نوکری اهل بیت ثابت بماند! نوکری من برای اهل بیت علیهم السلام به این معنا بوده است که در مقام نشر فضایل آنها، بنیادهایی تأسیس شده است که در آنها، یا خودم مؤسس بودم یا سهمی داشتم...
روضه هم می خوانم. مثل معمول روضه خوانهای مشهد یا تهران، روضه می خوانم....افتخارم این است که روضه خوانم؛ نوکر سیدالشهدایم.
اگر استادی باشد، استاد #دانشگاه_تهران هم بودم. اینجا در #دانشگاه_هاروارد هم درس می دهم. در #دانشگاه_پنسیلوانیا هم درس می دهم؛ اما افتخار اصلی من، نوکری اهل بیت و #روضهخوانی است، هیچ باکی ندارم روضهخوان صدایم بزنید؛ افتخارم است....
به کسی احتیاجی نداریم. ثروت و مالی ندارم؛ ولی به کسی هم نیاز ندارم. بر سر سفره حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام هستم. ولی نعمت من علی بن موسی الرضاست.
📚آیینه در برابر خورشید، دیدار و شناخت زندگی استاد #دکتر_احمد_مهدوی_دامغانی، بخشهایی از دیدار بیستم، پنجشنبه، ۳مهر ۱۳۹۳،۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴.
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
بررسی رویکرد اسلام شناسی شریعتی.mp3.mp3
18.09M
🗣 صوت سخنرانی مهدی عبدالهی در برنامه زنده اینستاگرام با عنوان «بررسی رویکرد اسلام شناسی شریعتی»
چهارشنبه 25 خرداد 1401ش
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
♨️ پیام امام خمینی (ره) به مناسبت #شهادت دکتر مصطفی چمران
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
شهادت انسان ساز سردار پرافتخار اسلام و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن بر ملاء اعلی، دکتر مصطفی چمران را به پیشگاه ولی عصر ارواحنا فداه تسلیت و تبریک عرض می کنم.
تسلیت از آنرو که ملت شهید پرور ما سربازی را از دست داد که در جبهه های نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران حماسه می آفرید و سرلوحه مرام او اسلام عزیز و پیروزی حق بر باطل بود.
او جنگجوئی پرهیزکار و معلمی متعهد بود که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت. و تبریک از آنرو که اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملت ها و توده های مستضعف می کند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش می دهد. مگر چنین نیست که زندگی عقیده و جهاد در راه آن است.
چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروه های سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در جهاد، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.
هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمائی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.
و اما، ما می توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند. من این ضایعه را به ملت شریف ایران و لبنان، بلکه به ملت های مسلمان و قوای مسلح و رزمندگان در راه حق و به خاندان و برادر محترم این مجاهد عزیز تسلیت عرض می کنم و از خداوند تعالی رحمت برای او و صبر و اجر برای بازماندگان محترمش خواهانم.
روح الله الموسوی الخمینی
صحیفه نور، ج ۱۵، ص۲۶
مورخ : ۱۳۶۰/۰۴/۰۱
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
4️⃣1️⃣چهاردهمین سلسلهنشست تخصصی با عنوان «بنیادهای فلسفی علوم انسانی» به همت گروه فلسفه علوم انسانی برگزار میشود.
(https://www.irip.ac.ir/fa/news/341)
📆 روز سهشنبه 7 تیر 1401
⏰ ساعت 15
🎙سخنران:
مهدی عبدالهی، استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
(https://simap.irip.ir/cv/abdollahi/)
📌این نشست به صورت حضوری و مجازی برگزار میشود
پیوند مشارکت مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/irip/mt
علاقهمندان به مشارکت حضوری میتوانند به این آدرس مراجعه فرمایند:
قم، بلوار شهید صدوقی، خ حضرت ابوالفضل (ع)، خ دانش، دانش 3، پ71
@hekmatfalsafe
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
Ngd Method.mp3
46.69M
📣 فایل صوتی نشست علمی پژوهشی
"معرفی و نقد کتاب روش شناسی علم کلام"
با حضور
✳️ نویسنده محترم حجةالاسلام استاد دکتر رضا برنجکار
✳️ استاد ناقد: حجةالإسلام دکتر مهدی عبداللهی
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تأکید محسن کدیور بر وحیانیت قرآن و اعتبار آن
و عدم پذیرش مدعیات تجدیدنظرطلبان دینی همچون عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری
متن سخنان در پست بعدی قابل مطالعه است.
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
تأکید محسن کدیور بر وحیانیت قرآن و اعتبار آن
و عدم پذیرش مدعیات تجدیدنظرطلبان دینی همچون عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری
«بالاخره اگر وحی به مثابه امر فرابشری از عالم غیب، قرآن به مثابه کلام الله مجید، تبعیت محمد (ص) از وحی و نه برعکس، وثاقت تاریخی قرآن، رحمانی بودن اسلام و قرآن و پیامبر (ص)، و ممنوعیت کامل استفاده از زور در مقوله ایمان و دین از بنیادها و ضروریات اسلام نباشد پس بنیادها و اساس اسلام چیست؟ اینکه وحی الهی امر بشری معرفی شود، یا قرآن به کلام محمد (ص) یا رؤیای او یا نوشته ای که حتی تالیفش به محمد بن عبدالله (ص) هم قابل انتساب نیست (چه برسد به خدای محمد) تعبیر گردد، یا محمد (ص) رهبری اقتدارطلب معرفی شود که با زور شمشیر مردم را مسلمان می کرد، اگر اینها تجدیدنظر در بنیادها یا اساس اسلام نباشد پس بنیاد یا اساس اسلام چیست؟! مگر اینکه ادعا شود که اسلام اصلا بنیاد و اساس ندارد.
با همه اینها عنوان تجدیدنظر طلبی را با ادعای حداقلی تجدیدنظر در بنیادها و اساس اسلام مطرح می کنم که استدلال آن بسیار آسان است:
مقدمه اول. باور به قرآن به عنوان کلام الله از بنیادهای اسلام است.
مقدمه دوم. نفی این باور و تغییر آن به کلام بشری تجدیدنظر در بنیادهای اسلام است.
مقدمه سوم. تجدیدنظر در بنیادهای اسلام ارائه دینی متفاوت با اسلام است.
البته جواب مسلمانان تجدیدنظرطلب قاعدتا این است: ما اموری را که در آن تجدیدنظر کرده ایم را از بنیادهای اسلام نمی دانیم. در این صورت نزاع به این برمی گرددکه آیا اساسا اسلام بنیادی دارد یا نه؟ اگر دارد چیست؟ و اگر ندارد که هیچ وعلی الاسلام السلام! مومی است در دست روشنفکران محترم که هرگونه می پسندند به آن شکل می دهند.
دیگر دعاوی مسلمانان تجدیدنظرطلب هم بر همین منوال قابل تبیین است. اینکه اینها تجدید نظر در بنیادهای اسلام است و یقینا از جنس «اصلاح معرفت دینی» یا اجتهاد ساختاری نیست، و چیزی از مقوله تجدید نظر در اصول اسلام یا «تجدید نظر در اسلام» است امر پوشیده ای نیست. تردیدی نیست که این تجدید نظرها به حداقل تجدید نظر در نبوت می انجامد، شواهد تجدید نظر در توحید و معاد نیز مفقود نیست. به تصریح یکی از اساتید محترم این طیف در سال ۱۳۸۵ از ایمان سنتی آنچه برایم باقی مانده است دو امر بیشتر نیست: توحید و عدالت. این سخنی کاملا صادقانه است. البته توحید آن هم از جنس توحید ادیان ابراهیمی یعنی باور به خدای متشخص نیست، بلکه از جنس دعاوی متصوفه از سنخ وحدت وجود است. عدالت هم که امری ماقبل دینی و فرامذهبی است.
نمایندگان اصلی مسلمانان تجدیدنظرطلب در ایران معاصر عبدالکریم سروش، محمد مجتهد شبستری و محمدعلی امیرمعزی هستند. صدیقه وسمقی هم در مراتب بعدی به همین طیف متعلق است.»
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
✅ تکلیف خالق هستی برای زنان
📖 و قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَه (احزاب، 33)
🌺 کلام خدای #متقین:
1️⃣ در خانه هايتان قرار بگيريد؛
2️⃣ مانند روزگار جاهليّتِ قديم، خودنمایی نکنید و زينتهاى خود را آشكار نسازيد؛
3️⃣ نماز را بر پا کنید؛
4️⃣ واجبات مالی خود را انجام دهید؛
5️⃣ از خدا و پیامبرش #اطاعت کنيد.
شرح: اطاعت از خدا و پیامبرش یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
💢 قابل توجه گویندگان «رضاخان_روحت_شاد»
🔹در یکی از زمستانها که رضاشاه به مازندران مسافرت کرده بود، قرار بود که یک روز در بابل توقف نموده، سپس به مسافرت ادامه دهد.
[اما] بسیاری از مردم که املاک آنها به وسیله اداره املاک تصرف شده بود، دیگر ممر معاشی نداشتند ناجاه به تکدی در شره و یلان و سرگردان میگشتند، به طوری که در هر نقطه از شهر تعدادی زیاد گدا با لباس مندرس مشغول تکدی بودند.
شهردار و حاکم شهر از نظر اینکه هنگام ورود رضاشاه به شهر، مواجه با این همه سائل نشود، دستور دادند که تمام آنها را جمع آوری و در حمامهای عمومی نگاهدای نمایند تا رضاشاه از شهر خارج شود. شهرداری به کمک شهربانی تمام متکدیان را جمع اوری و در حمامهای عمومی محبوس نمودند و در حمامها از بیرون قفل نمودند.
قبلا طبق برنامه تنظیمی قرار بود که رضاشاه بیش از یک روز و یک شب در شهر توقف نکند. اتفاقا بارندگی شدید شد و شاه تصمیم گرفت تا بارندگی ادامه دارد در آنجا بماند. شاه سه روز و سه شب در قصر سلطنتی توقف نمود.
🔹 پس از رفتن شاه در هر حمامی را که باز کردند، تعدادی به واسطه نرسیدن غذا و نبودن هوا از گرسنگی مرده یا خفه شده بودند که مجموعها تلفات به ۶۰_۷۰ نفر رسیده بود.
📚 منبع: حسین مکی(نماینده مجلس در زمان پهلوی)، تاریخ 20ساله ایران، ج۶، ص۱۰۱_۱۰۲.
#طاغوت
#پهلوی
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
💢 اعتراف علمای بزرگ اهل سنت به اعتبار حدیث غدیر
السلام علیک یا أمیرالمؤمنین
#غدیر
#امامت
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
«تحریفات واقعه بزرگ غدیرخم در گذر تاریخ» (1)
محمدجعفر طبسی
در طول تاریخ، همواره عده ای سعی کرده اند تا واقعه غدیر را کتمان، یا با فضاسازی و شبههپراکنی تحریف و انکار نمایند و این رویداد مهم و سرنوشتساز را به فراموشی بسپارند و به تدریج از شعاع های پر نفوذ آن بکاهند. پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و در طول هفتصد سال حاکمیت مکتب خلفا، همواره تلاش شده تا نامی از غدیر به میان نیاید و مسلمانان از آنچه در آن روز واقع شده، مطّلع نشوند.
اهتمام معاندان به خاموش کردن نور غدیر از آن جهت است که غدیر تنها یک واقعه تاریخی نیست؛ بلکه سرنوشت مسلمانان در امر هدایت الهی و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله به غدیر گره خورده است. اهمیت غدیر و تأثیر جانشینی امیرمؤمنان علی علیه السلام به اندازه ای است که سبب شده تا عده ای در صدد تحریف واقعه غدیر باشند. (ر.ک: علامه عسکری، ماهنامه کوثر، شماره ۲، سال ۱۳۷۶).
در این میان، هر ساله در ایام عید سعید غدیر، رسانه های وابسته به جریان تحریف و وهابیت تکفیری، شبهاتی سست و بیپایه، درباره واقعه بزرگ غدیر مطرح می کنند.
در ادامه به برخی از آن شبهات اشاره شده، و حقیقت با پاسخهایی متقن و مستند به منابع اهل سنت، تبیین گردیده است.
امید است که عموم مسلمین اعم از شیعه و سنی با آگاهی از وقایع و حقایق صحیح تاریخی، از گزند تحریفگران حقیقت و جریان انحرافی وهابیت و تابعان گمراه آنها، در امان باشند.
#غدیر
#تحریف
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
«تحریفات واقعه بزرگ غدیرخم در گذر تاریخ» (2)
محمدجعفر طبسی
۱. حضور نداشتن علی علیهالسلام در غدیر خم!!
شاید تنها کسی که نبود آن حضرت در غدیر را مطرح کرده، قاضی عبدالرحمان بن احمد ایجی (م ۷۵۶ ق) است. او که شافعی و یا حنبلی مذهب بوده می گوید: علی علیه السلام در روز غدیر با پیامبر صلی الله علیه و آله نبود زیرا ایشان در آن زمان در یمن به سر می برد. (المواقف فی علم الکلام، ص ۴۰۵)
حقیقت و واقعیت
قاضی عبدالرحمان بن احمد ایجی هیچ دلیلی بر مدعای خود اقامه نکرده است. با اینکه به طور مسلّم، رفتن علی علیه السلام به یمن با فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله انجام شده؛ اما متأسفانه عبدالرحمان بن احمد ایجی فقط رفتن آن حضرت را بیان کرده و به بازگشت ایشان هیچ اشاره ای نکرده است. در عین حال، ذکر سه دلیل در ردّ مدعای او مناسب است.
دلیل اول: ابن سعد (م ۲۳۱ ق) پس از بیان اجمالی رفتن آن حضرت به یمن و مبارزه آن حضرت در آن منطقه می نویسد: علی علیه السلام پس از أخذ غنائم به سمت مکه رهسپار گردید و برای شرکت در مراسم حج سال دهم وارد مکه شد. (الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۶۹) همین مطلب را واقدی (م ۲۷۰ ق) نیز نقل کرده است. (المغازی، ج ۲، ص ۱۰۸۱).
دلیل دوم: روایات بسیار زیادی در منابع اهل سنت با این مضمون آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر دست علی علیه السلام را گرفت و بلند کرد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».
به عنوان نمونه پیشوای اهل حدیث امام احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ق) نقل کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: آیا به مؤمنان نسبت به خودشان سزاوارتر نیستم؟ گفتند: چرا ای رسول خدا. حضرت فرمود: این (علی) مولای کسی است که من مولای او هستم خدایا دوست بدار هرکه او را دوست بدارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن بدارد پس عمر به علی علیه السلام برخورد و گفت: ای فرزند ابوطالب مبارک باد که مولای هر مرد و زن مؤمن گردیدی. (فضائل الصحابة، ص ۲۳۳، حدیث ۱۰۴۴).
همچنین ابن عساکر دمشقی شافعی (م ۵۷۱ ق) با سندی از جریر بن عبدالله بجلی نقل کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله با دست خود به بازوی علی زد و او را به پا داشت به طوری که بازویش کشیده شد و سپس دستانش را گرفت. (تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۱۷۹؛ ر.ک: انساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص ۳۵۶).
دلیل سوم: طبرانی (م ۳۶۰ ق) با سندی از انس بن مالک، نقل کرده که وقتی علی علیه السلام از یمن آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: با چه قربانی کردی؟ گفت: با قربانی شما یا رسول الله. حضرت فرمود اگر قربانی به همراه نداشتم، مُحلّ می شدم. (المعجم الأوسط، ج ۴، ص ۳۳۲)
بی تردید، سه دلیل فوق برای اینکه عموم مسلمانان همچنان به حضور علی علیه السلام در غدیر معتقد باشند کافی است.
علاوه بر اسناد فوق، ابن حجر مکی شافعی مذهب متوفای قرن دهم می گوید: اسناد غدیر بسیار است و جماعتی از جمله ترمذی، نسائی و احمد حدیث غدیر را ذکر کرده اند به طوری که شانزده صحابی آن را بیان کرده اند ... به ایراد کسانی که در صحت حدیث غدیر تردید کرده اند اعتنایی نمی شود؛ همچنین به مدعای کسانی که علی علیه السلام را در روز غدیر در یمن حاضر ندانسته اند توجهی نمی شود؛ زیرا ثابت است که علی علیه السلام از آن دیار برگشته و حج را همراه پیامبر صلی الله علیه و آله به جا آورده است. (الصواعق المحرقة، ص ۶۶؛ و مرقاة المفاتیح، ج ۱، ص ۴۷۶).
#غدیر
#تحریف
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
«تحریفات واقعه بزرگ غدیرخم در گذر تاریخ» (3)
محمدجعفر طبسی
۲. معتبرنبودن حدیث غدیر به خاطر نقل نشدن در صحیح بخاری!
این شبهه به این صورت مطرح شده که اگر حدیث غدیر صحیح است، چرا بخاری (م ۲۵۶ ق) در صحیح خود به آن اشاره ای نکرده است؟
حقیقت و واقعیت
اوّلاً این شبهه مبتنی بر این است که معیار صحت و سقم احادیث، ذکر یا عدم ذکر آنها در صحیح بخاری باشد. به راستی آیا هیچ مبنای علمی و منطقی برای پایبندی به چنین معیاری وجود دارد؟ لازمه اینکه کسی عدم ذکر حدیث در صحیح بخاری را موجب بی اعتباری آن حدیث بشمارد این است که حدیث ثقلین را نیز باید نامعتبر بشمارد؛ درحالیکه هیچ مسلمانی حاضر به پذیرش چنین لازمه ای نیست.
ثانیاً ایراد و اشکال اصلی متوجّه بخاری است که چرا حدیث غدیر را که اعتبارش فوق حدّ تواتر است، در صحیح نیاورده است؟ بی توجّهی بخاری به حدیث غدیر در حالی است که مسلم (م ۲۶۱ ق) به عنوان عالم معاصر با بخاری، حدیث غدیر را در صحیح خود نقل کرده است.
ثالثاً بخاری تعهدی به نقل همه احادیث صحیح نداشته و با توجیه پرهیز از طولانی شدن کتابش، از ذکر بسیاری از احادیث صحیح خودداری کرده است. ابن حجر که از شارحین صحیح بخاری است در مقدمه کتابش می نویسد: «بخاری به نقل همه احادیث صحیح ملتزم نبوده است و گفته که احادیث صحیح را نقل کردم اما احادیث صحیحی که نقل نکردم بیشتر هستند و نسفی (شاگرد بخاری) گفته است که از بخاری شنیدم که گفت: فقط احادیث صحیح را در کتابم ذکر کردم و احادیث صحیح دیگری هم موجودند که برای طولانی نشدن کتاب از نقل آنها خودداری کردم». (فتح الباری، ج ۱، ص ۵)
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
«تحریفات واقعه بزرگ غدیرخم در گذر تاریخ» (4)
محمدجعفر طبسی
۳. صحیحنبودن سند حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»!
این شبهه را ابن حزم ظاهری قرطبی یزیدی (م ۴۵۶ ق) در کتاب «الفصل و الأهواء و النحل» (ج ۳، ص ۶۴) به این صورت بیان کرده: «و أما من کنت مولاه فعلیّ مولاه فلا یصحّ من طریق الثقات أصلاً» و همین مطلب را در کتاب «المفاضلة» (ص ۲۶۴) نیز تکرار کرده است.
حقیقت و واقعیت
در جواب به این شبهه همین بس که حافظ ذهبی (م ۷۴۸ ق) بالاترین اعتبار را برای این حدیث قائل شده و نوشته است: «إنّه حدیثٌ حسنٌ عالٍ جدّاً و متنُه فمتواتر». (سیر أعلام النبلاء، ج ۵، ص ۴۱۵) همچنین ذهبی در جای دیگر می گوید: «الحدیث ثابت بلا تردید» (همان، ج ۸، ص ۳۳۵). ذهبی علاوه بر دو عبارت فوق، یقین قلبی خود را نیز اظهار کرده و می گوید: «من یقین دارم که رسول خدا صلی الله علیه و آله این حدیث را بیان نموده است». (اتیقن آن رسول الله قاله، همان، ج ۵، ص ۴۱۵ و ج ۸، ص ۳۳۵ )
ثانیا ترمذی (م ۲۷۹ ق) نیز در زمره حدیث شناسانی است که این حدیث را صحیح شمرده، می گوید: «حدیث الغدیر حسن صحیح» (صحیح ترمذی، ج ۵، ص ۶۳۳).
ثالثا غزالی (م ۵۰۵) متن این حدیث را مورد اجماع و اتّفاق تمام مسلمانان شمرده و می نویسد: «أجمع الجماهیر علی متن الحدیث فی خطبته یوم غدیر بإتفاق الجمیع و هو یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه» (سرّالعالمین، ص ۴۵۳).
با وجود تصریحات متخصصین در فن حدیث که به برخی از آنها اشاره شد، تردیدی در بی ارزش بودن ادعای ابن حزم باقی نمی ماند. در عین حال مناسب است که تصریح ابوهریره به صحت حدیث غدیر و عمل نکردن او به مضمون آن بیان شود.
ابوهریره از راویان حدیث صحیح غدیر است. ابن ابی شیبه (م ۲۳۵ ق) که استاد و شیخ بخاری است، از ابی یزید اُودی و او از پدرش نقل می کند که ابوهریره وارد مسجد شد. عده ای اطراف او جمع شدند. در این هنگام جوانی به او گفت: تو را به خدا سوگند می دهم که آیا شنیده ای پیامبر فرموده باشد: «هر کس که من مولای او هستم علی مولای اوست؛ خدایا دوست بدار هر شخصی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر شخصی را که علی را دشمن بدارد»؟ ابوهریره پاسخ داد: بله شنیده ام. آن جوان به ابوهریره گفت: پس من از تو بیزارم و شهادت میدهم که تو با دوستان علی دشمنی کردی و با دشمنان علی دوستی کردی. در این هنگام مردم او را سنگباران کردند. (المصنف، ج ۷، ص ۴۹۹، حدیث ۲۲۰۹۲)
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
🟩 فراخوان مقالات همایش ملی «بنیادهای فلسفی علوم انسانی و اجتماعی (1)؛ مبانی انسانشناختی» اعلام شد
◀️ همایش ملی «بنیادهای فلسفی علوم انسانی و اجتماعی (1)؛ مبانی انسانشناختی» در تاریخ 10 بهمن 1401 توسط گروه فلسفه علوم انسانی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با همکاری و حمایت تعدادی از دانشگاهها و مراکز پژوهشی برگزار خواهد شد.
کمیتهٔ علمی همایش از فرهیختگان، پژوهشگران و علاقهمندان فلسفه دعوت میکند که آثار پژوهشی خود را در قالب مقاله به دبیرخانه همایش ارسال نمایند.
همچنین، به اطلاع میرساند که تاریخ ارسال چکیدهٔ مقالات ۱ شهریور ۱۴۰۱ میباشد.
📍محورهای همایش:
چیستی و پیدایش انسان و نسبت آن با علوم انسانی
ویژگیهای انسان و نسبت آن با علوم انسانی
سرنوشت انسان و نسبت آن با علوم انسانی
🔷توضیحات:
1) پژوهشگران محترم ابتدا عنوان و چکیده مقاله خود را پس از عضویت در سایت، از طریق سامانه ارسال کنند و پس از تأیید چکیده توسط کمیتۀ علمی، نسبت به ارسال اصل مقاله اقدام نمایند
2) جهت دریافت اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه نمایید
https://www.irip.ac.ir/fa/news/361
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺 امروز مصادف با ۲۴ ذی الحجه روز مباهله است.
✅ یک آیه قرآن، صراحتاً اختصاص به روز مباهله دارد.
✅ بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت در کلیات و جزئیات واقعه، اتفاق نظر دارند.
✅ امام علی علیه السلام، نفس و جان رسول الله معرفی شده است.
✅ امام حسن و امام حسین علیه السلام، به عنوان فرزندان رسول الله معرفی شدهاند.
✅ از بین تمامی اقوام و اصحاب رسولالله، فقط ۴ شخصیت (امام علی، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم السلام) افتخار حضور پیدا می کنند.
✅ اعتراف علمای مسیحیان نجران، به حقانیت اسلام.
👇مباهله در منابع اهل سنت👇
📚 صحیح مسلم ،جلد ۲ ،صفحه ۴۴۸
📚 مسند احمدبن حنبل، جلد ۱،صفحه ۱۸۵
📚 مستدرک حاکم، جلد ۳ ،صفحه ۱۵۰
📚 جامع الاصول ابن اثیر،جلد ۹ ،صفحه ۴۷۰
📚 تذکره الخواص ابن جوزی،ص ۲۳
📚 الکشّاف زمخشری،ج ۱ص ۳۷۰
📚 الاصابه عسقلانی،ج۲،ص ۵۰۹
📚 الفصول المهمه، ص ۱۲۰
🔵 حضرت آیت الله جوادی آملی:
از غریب ترین ایام زندگی ما ایام مباهله است. خیلی از ما عالمانه حرف میزنیم و عوامانه فكر میكنیم در نتیجه آن اركان ولایت را تقریباً از دست میدهیم در حالی که آن اجزای غیر ركنی را خیلی محترم میشمریم مانند اول ذیحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امیر با فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است اینها جزء واجبات غیر ركنی است.
در نماز یك واجب ركنی داریم یك واجب غیر ركنی، در خصوص امامت و ولایت نیز همین طور است؛ غدیر جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است، با سالروز ازدواج فرق میكند. در حالی که نه رسانهها از او نام میبرند و نه حوزهها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غیر ركنی را خیلی دامن میزنیم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزای نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غیر ركنی است اما ركوع و سجود واجب ركنی است.
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi