سیره امام خمینی در حمایت از طلاب ناهی از منکر
🔹در دورانی که طلاب حوزه علمیه با مظلومیت به دنبال حفاظت از احکام الهی بودند و به ویژه تلاش داشتند شهر قم را از شر مفاسد فرهنگی تحمیلی از سوی رژیم، حفاظت کنند، امام خمینی به حمایت از این طلاب اقدام میکردند.
🔸در این یادداشت به خاطرهای از حجتالاسلام و المسلمین #سیدحمید_روحانی اشاره میشود که سبک برخورد امام را در این بزنگاهها به خوبی نشان میدهد و روشن میکند که معدود #سکولارهای_حوزوی که در مقاطع مختلف، پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روحانیون آمر به معروف را تخریب کرده و از پشت به فقه شیعه و حوزه مقدسه علمیه خنجر میزنند با سیره و اندیشه متعالی امام خمینی چه فاصله فراوانی دارند:
🔹«امام خمینى به دنبال درگذشت آیتاللّه بروجردى، رسالت خود را به منظور روشنگرى و آگاهانیدن مقامات روحانى قم و آشکار کردن اوضاع سیاسى پشت پرده و خطرهایى که متوجه اسلام و کشور بود دنبال مىکرد و با گفتگوهاى شفاهى، ارسال پیامها و از هر راه دیگر، وظایف و مسئولیتهاى سنگین پیشوایان اسلام را بهویژه در آن برهه حساس یادآور مىشد و همانند دیدهبان همیشه بیدار، اوضاع ایران و جریاناتى را که در حوزه علمیه قم به وقوع مىپیوست زیر نظر داشت و در تأیید و تشویق نسل جوان روحانى حوزه قم و دمیدن #روح_انقلابى در آنان کوشش ویژهاى به عمل آورد.
🔸هنوز از درگذشت آیتاللّه بروجردى زمانى نگذشته بود که زمزمه بناى تأسیس سینما و مشروبفروشى در قم بر سر زبانها افتاد و خبر دایر شدن عشرتکده و مرکز فحشا، در گوشه و کنار شهر قم، شنیده شد.
🔹روحانیان جوان #حوزه_علمیه_قم که احساس مىکردند نقشه به فساد کشانیدن آن #شهر_مقدس در دست اجرا قرار دارد، طومار بلند بالایى ـ که نگارنده شخصاً دستاندرکار تنظیم آن بود ـ درست کردند و در آن، اقدام فورى علماى قم را براى حفظ آن شهر مقدس مذهبى از آلودگىها و فساد خواستار شدند و لزوم پیشگیرى فورى و اقدام اساسى را پیش از گذشت وقت و از دست رفتن فرصت به آنان گوشزد کردند.
🔸طومار مزبور که با امضاى صدها نفر از اساتید و محصلان روحانى حوزه قم همراه بود، به یکایک مقامات روحانى قم رسانیده شده، ظاهراً هیچکدام از آنان واکنشى از خود نشان ندادند و اقدامى نکردند! جز امام خمینى که بىدرنگ #رئیس_شهربانى_قم را به حضور طلبید و آن طومار را به او نشان داد و در مورد حفظ حرمت آن شهر مذهبى سفارشات لازم را به عمل آورد.
🔹نکته درخور اهمیت اینکه: به یاد دارم در همان روزها، یک شب در #مدرسه_فیضیه بودم که آقاى شیخ حسن صانعى ـ که افتخار خدمتگزارى در محضر امام خمینى را داشت ـ مرا صدا زد و اظهار کرد که:
🔸«آقاى خمینى فرمودند افرادى را که به تنظیم این طومار اقدام کردهاند یا بخواهید که بیایند پیش من و یا آنکه خودتان از طرف من آنان را تشویق و تأیید کنید و نگذارید این روحیههاى زنده، خمود و سرخورده شود»!
🔹این برخورد به خوبى روشن مىسازد که امام در آن روز داراى چه اندیشه، ایده و برنامهاى براى آینده بود و چه مسئولیتى احساس مىکرد.
🔸نیز در آن روز که شخصى به نام « #سیدمرتضى_برقعى » به دربار رفت و به نام حوزه علمیه قم، نوزاد پسر را به شاه تبریک گفت! و این مراسم با عکس و تفصیلات در جراید ایران منعکس شد، از طرف روحانیان حوزه قم هیچگونه واکنشى نشان داده نشد؛ لیکن نسل جوان روحانى ـ که طبق تعالیم اسلام، هرگونه ارتباط و تأیید ظلمه و حکام جائر و طاغوت را حرام مىدانستند ـ با همکارى برخى از دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران، اعلامیهاى زیر عنوان «جامعه روحانیت قم نماینده ندارد» انتشار دادند و عمل مخالف و مباین با اسلامِ آقاى برقعى را محکوم کردند. این اقدام نیز مورد تمجید و تشویق امام قرار گرفت. »
📚 نهضت امام خمینی، ج1، صص121-120.
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
هشدار دقیق و قابل تأمل رهبری به مسؤلان
مقام معظم رهبری:
🔸 «این جزو تعالیم اسلام است كه با زبان و تبیین باید مردم را با فضایل اخلاقی آشنا كرد و از منكرات دور نگهداشت. این به جای خود درست؛ اما با #شیوع_منكرات و با تظاهرِ به آن باید مقابله كرد. اسلام مرتكبِ منكر را نصیحت و هدایت میكند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود كاری كرد. #قدرت_نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد. اجازه ندهید كه هوس های یك عدّهی معدود و یك گروه كوچك و اندك در داخل جامعه، موجب اغوای ذهن و فكر دختر و پسر جوان و مرد و زن مؤمنی شود كه هیچ انگیزهی فسادی ندارند. شما باید جلوِ آنگونه افراد را بگیرید. همه مسؤولان بخشهای مختلف كشور در این زمینه مسؤولند. اجازه ندهید عدّهای با تكیه به نام آزادی - كه واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادی گریست كه چه سوء استفادههایی از این نام میشود - منكرات و فحشا و بیبندوباری را در جامعه رایج كنند.
🔸 عكسالعملِ آن این است كه عدّهای به نظام بدبین شوند؛ مثل اوّل مشروطه. یكی از عواملی كه موجب شكست مشروطیت در ایران شد، این بود كه متدیّنین بعد از مدتی احساس كردند كأنّه كار به سمت بیدینی پیش میرود. جنجال زیاد مطبوعاتی كه آن وقت همه انگیزهی خودشان را این قرار داده بودند كه به مقدّسات دینی حمله كنند - البته كسانی كه در مشروطیت با اساس دین و مظاهر دینی و اعتقادات دینی و روحانیت و با اینطور چیزها در مجامع به صورت قلمی و شعاری مقابله و اهانت میكردند، عدّهی زیادی نبودند، اما جنجالشان زیاد بود - موجب شد كه متدیّنین و علما كه در صفوف اول مبارزهی مشروطیت بودند، بتدریج دلسرد شدند و كنار نشستند. وقتی چنین شد، نهضت شكست میخورد؛ و مشروطیت شكست خورد. بعد از پانزده، شانزده سال از عمر مشروطیت، دیكتاتوریِ رضاخانی به وجود آمد.
🔸 این بسیار عبرتانگیز است. رضاخانِ قلدر و چكمهپوش كجا، شعار مشروطیت كجا؛ چقدر اینها با هم فاصله دارند! چرا اینطور شد؟ چون اطمینان و اعتماد مردم مؤمن سلب شد؛ كنار نشستند و از صحنه بیرون رفتند.
✅ مسؤولان نباید بگذارند چنین حالتی در مؤمنین به وجود آید.»
۱۳۸۰/۰۵/۱۱
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
✅دیدگاه رهبر انقلاب درباره وظیفه مردم در مواجهه با منکرات
نهی از منکر برای مردم، فقط زبانی است. البته برای حکومت، اینطور نیست. اگر منکر بزرگی باشد، برخورد حکومت احیاناً ممکن است برخورد قانونی و خشن هم باشد؛ لیکن نهی از منکر و امر به معروفی که در شرع مقدّس اسلام هست، زبان است؛ «انّما هی اللسان».تعجّب نکنید. من به شما عرض میکنم که تأثیر امر و نهی زبانی اگر انجام گیرد از تأثیر مشت پولادین حکومتها بیشتر است. من چند سال است که گفتهام امر به معروف و نهی از منکر. البته عدّهای این کار را میکنند؛ اما همه نمیکنند. همه تجربه نمیکنند، میگویند آقا چرا اثر نمیکند؛ تجربه کنید. منکری را که دیدید، با زبان تذکّر دهید. اصلًا لازم هم نیست زبان گزنده باشد و یا شما برای رفع آن منکر، سخنرانی بکنید. #یک_کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفر دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفر دهم بگوید، نفر پنجاهم بگوید؛ کی میتواند منکر را ادامه دهد؟
البته به شما بگویم عزیزان من! منکر را باید بشناسید. چیزهایی ممکن است به نظر بعضی منکر بیاید؛ در حالی که منکر نباشد. باید معروف و منکر را بشناسید. واقعاً باید بدانید این منکر است. بعضی گفتهاند که باید احتمال تأثیر وجود داشته باشد. من میگویم #احتمال_تأثیر_همه_جا_قطعی_است ؛ مگر در نزد حکومتهای قلدر، قدرتمندان و سلاطین. آنهایند که البته حرف حساب به گوششان فرونمیرود و اثر نمیکند؛ اما برای مردم چرا. برای مردم، حرف اثر دارد. بنابراین، پاسخ من این شد که بهترین روش برای شما که از من سؤال کردید، «زبان» است.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران (۱۳۷۷/۰۲/۲۲)
آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهی میکند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهی»؛ با رفق و مدارا امر و نهی کند. امر و نهی، یعنی دستور دادن- بکننکن- غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با #رفق، #مدارا و #محبّت- نه با خشونت- انجام دهد. به نظرم اینطوری باید عمل شود.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی (۱۳۸۲/۰۲/۲۲)
❌ قانونشکنی جرم است. تخلّف از قانون و خروج از مدار قانونی برای مقابله با هر چیزی که به نظر انسان منکر میآید- بدون اجازهی حکومت- خودش یک جرم است؛ مگر نهی از منکر زبانی، که بارها گفتیم نهی از منکر زبانی جایز و واجب و وظیفهی همه است و در هیچ شرایطی هم ساقط نمیشود؛ اما آنجایی که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند.
❌ هیچ چیزی مجوّز این نیست که بگویند چون نیروی انتظامی و قوّه قضائیّه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزی که لازم باشد مردم برای حادثهای خودشان وارد عمل شوند، رهبری صریحاً به آنها خواهد گفت.
بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰ (1380/05/11)
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
مراتب روزه
بنا بر احاديث، روزه از نظر نقشى كه در تكامل انسان دارد، به سه مرتبه تقسيم مى شود و از همين روست كه علماى اخلاق و سير و سلوك روزه را به روزه عوام، روزه خواص و روزه خواصّ خواص تقسيم كردهاند.
🔹روزه عام
مرتبه اول روزه عبارت است از اینکه انسان با انگیزه الهی و با نیت روزه، مبطلات فقهی روزه (خوردن، آشامیدن و ...) را که در رسالههای عملیه ذکر شده، ترک کند.
اين مرتبه آسانترين و پايينترين مرتبه روزه است. اين سخن پيامبر صلى الله عليه و آله به همين مرتبه روزه اشاره دارد:
«إنَّ أيسَرَ مَا افتَرَضَ اللّهُ تَعالى عَلَى الصّائِمِ في صِيامِه تَركُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ»
آسانترين چيزى كه خداى متعال بر روزهدار در روزهدارىاش واجب کرده، نخوردن و نياشاميدن است.
🔹روزه خاص
مرتبه بالاتر عبارت است از اینکه انسان، علاوه بر ترک مبطلات فقهی روزه، از دیگر گناهان (دروغ، غیبت، ظلم، اسراف، ربا، رشوه، خیانت، ترک نماز، دزدی و ... ) نیز پرهیز کند و آنها را ترک نماید. در اين مرتبه، روزهدار تنها به پرهيز از مفطِرات روزه بسنده نمىكند، بلكه از همه حرامهاى الهى پرهيز مىنمايد. از اين رو ، اجتناب از مفطِرات، شرط درستىِ روزه است و اجتناب از حرامها، شرط قبولى آن.
در واقع روزه عوام که مشتمل بر کاستن از بهرهمندی از خوردن و آشامیدن است، با کاستن از غلبه وجه حیوانی نفس زمینه مناسبی برای پرهیز از سایر گناهان فراهم میآورد. چهبسا آیه شریف «يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ» (بقره، 138) که نتیجه روزهداری را دستیابی به تقوا معرفی کرده، نظر به همین حقیقت دارد.
سودمندی روزهداری برای تقوا حقیقتی تردیدناپذیر است، چون هر انسانى از درون خود اين معنا را درك میكند كه اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود، و به مقام بلند كمال و روحانيت ارتقاء يابد، نخستين چيزى كه باید بدان ملتزم شود اين است كه از افسارگسيختگى خود جلوگيرى كرده، بدون هيچ قيد و شرطى سرگرم لذتهاى جسمى و شهوات بدنى نباشد، و خود را بزرگتر از آن بداند كه زندگى مادى را هدف بپندارد. و اين تقوا تنها از راه روزه و خوددارى از شهوات بهدست میآيد، و نزديكترين راه و مؤثرترين رژيم معنوى كه همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهرهمند شوند، عبارت است از خوددارى از شهوتى كه همه مردم در همه اعصار مبتلاى بدانند، و آن عبارت است از شهوت شكم از خوردن و آشاميدن، و شهوت جنسى كه اگر مدتى از اين سه چيز پرهيز كنند، به تدريج نيروى خويشتندارى از گناهان در آنان قوت گرفته، به تدريج بر اراده خود مسلط میشوند. در این صورت، در برابر هر گناهى عنان اختيار از كف نمیدهند، و نيز در تقرب به خداى سبحان دچار سستى نمیگردند، چون كسى كه خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشيدن و عمل جنسى كه امرى مباح است اجابت میكند، ناگزیر در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانیها شنواتر، و مطيعتر خواهد بود. (المیزان، ج2، ص8)
#روزه
#مراتب_روزه
#تقوا
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
درختان که جوانه میزنند و پرندهها که رقص شادمانه میکنند و طبیعت که لبحند میزند، مژده زندگی میدهند
تا شقایق هست زندگی باید کرد
زیباییها را باید دید
نورها را باید جاری کرد
لبخندها را باید تقسیم کرد
و به افقهای بیخورشید فرستاد
دست در دست نسیم
همنوا با سوسن و سنبل
و همراه با ذره ذره خلقت
برای بهار دعا کنیم
برای آمدنش
برای دیدنش
برای خدمت کردنش
برای تنفس در حریمش
السلام علیک یا ربیع الأنام و نضرة الأیام
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
▫️امام خامنه ای : اساس علوم انسانی را باید در قرآن کریم پیدا کرد.
🔹«من دربارهی علوم انسانی گلایهای از مجموعههای دانشگاهی کردم بارها، این اواخر هم همین جور ما علوم انسانیمان بر مبادی و مبانی متعارض با مبانی قرآنی و اسلامی بنا شده است.
🔹علوم انسانی غرب مبتنی بر جهانبینی دیگری است؛ مبتنی بر فهم دیگری از عالم آفرینش است و غالباً مبتنی بر نگاه مادی است.
🔹خوب، این نگاه، نگاه غلطی است؛ این مبنا، مبنای غلطی است. این علوم انسانی را ما به صورت ترجمهای، بدون اینکه هیچگونه #فکر_تحقیقىِ_اسلامی را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، میاوریم تو دانشگاههای خودمان و در بخشهای مختلف اینها را تعلیم میدهیم؛ در حالی که ریشه و پایه و اساس علوم انسانی را در قرآن باید پیدا کرد.
🔹یکی از بخشهای مهم پژوهش قرآنی این است. باید در زمینههای گوناگون به نکات و دقائق قرآن توجه کرد و مبانی علوم انسانی را در #قرآن_کریم جستجو کرد و پیدا کرد. این یک کار بسیار اساسی و مهمی است. اگر این شد، آنوقت متفکرین و پژوهندگان و صاحبنظران در علوم مختلف انسانی میتوانند بر این پایه و بر این اساس بناهای رفیعی را بنا کنند. البته آنوقت میتوانند از پیشرفتهای دیگران، غربیها و کسانی که در علوم انسانی پیشرفت داشتند، استفاده هم بکنند، لکن مبنا باید مبنای قرآنی باشد.»
📘بیانات در دیدار جمعی از بانوان قرآنپژوه کشور ۱۳۸۸/۰۷/۲۸
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
🔴 حضرت خدیجه سلام الله علیها الگوی منتظران
🏴 یکی از زیباترین جلوههای زندگی حضرت خدیجه سلام الله علیها انتظار ظهور حجت خداوند در زمانه خودش یعنی پیامبر گرامی اسلام بود.
🏴 او همواره انتظار ظهور پیامبر زمانه خود را میکشید و همواره از برخی افراد از جمله ورقة بن نوفل و برخی عالمان دیگر جویای نشانههای نبوت میشد.
📚بحارالانوار، ج۱۶، ص۵۲
🏴 سرانجام انتظارش به سر رسید و همین انتظار راستین باعث شد که از اولین افرادی باشد که به ظهور پیامبر جدید و رسالتش ایمان بیاورد.
رحلت همسر نمونه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله أمّ الائمة حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
🔹روزه خاص الخاص (اخص)
مرتبه سوم، عبارت است از اینکه انسان سالک و عارف، افزون بر موارد مذکور در مرتبه عام و خاص، از غیر خدا پرهیز کند. یعنی فقط و فقط خدا ببیند و بس.
اين مرتبه روزه ، با باز داشتن دل و نگهدارى آن از هر چيزى (چه حلال و چه حرام) كه اشغال كننده دل است، به جز خدا به دست مىآيد . ابوحامد غزّالى (م ۵۰۵ ق) در توصيف اين مرتبه روزه مىگويد:
امّا روزه خواصّ خواص، روزه دل از همّتهاى پست و انديشههاى دنيوى و باز داشتن كلّى آن از غير خداوند است. شكستن اين مرتبه از روزه، با انديشه درباره غير خدا و قيامت، و فكر درباره دنيا تحقّق مىيابد، مگر دنيايى كه به خاطر دين خواسته شود كه چنين دنيايى، توشه آخرت است و دنيا نيست ـ تا آن جا كه اهل دل گفته اند: «هر كس در روزش به تدبير آنچه با آن افطار مىكند، اهتمام ورزد، گناه بر او نوشته مىشود؛ چرا كه اين امر، از كماطمينانى به فضل خدا و يقين اندك به روزىِ وعده داده شده خويش است».
اين مرتبه، رتبه پيامبران، صدّيقان و مقرّبان است. تفصيل سخن درباره آن روا نیست، بلکه در تحقّق عملى آن، تأمّلْ به جاست؛ چرا كه آن ، رويكرد به خداوند و روىگردانى از غير خدا با همه همّت است و آراسته شدن به اين سخن خدا كه «قُلِ اللَّهُ ثُمَ ذَرْهُمْ فِى خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ (انعام، 91) بگو «خدا» ! سپس آنها را وا گذار تا در باطل خويش به بازيچه مشغول باشند» (فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج2، ص131)
عارف، به هر چه می نگرد خدا را در آن جلوهگر می بیند. همه کثرات و همه مخلوقات را آیات و مظاهر حق تعالی می یابد. «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ»
ملکوت است که در منظر من جلوه گر است
تو بر آن باش که بحر و بر و شمس و قمر است
از بعضى عارفان سوال كردند: جهان را چگونه ديديد؟ پاسخ داد: ما از وقتى خود را شناختهايم، جهان نديدهايم، هرچه ديدهايم خدا بوده است.
در خصوص بابافرج تبريزى گفته شده است:
تا فرج چشم خويش بگشاده است
چشم او بر جهان نيفتاده است.
اميرمؤمنان عليه السلام در اشاره به اين سه مرتبه مىفرمايد:
صَومُ القَلبِ خَيرٌ مِن صِيامِ اللِّسانِ وَ صِيامُ اللِّسانِ خَيرٌ مِن صِيامِ البَطنِ. (غرر الحكم، ح ۵۸۹۰)
روزهداری دل بهتر از روزه زبان است و روزه زبان، بهتر از روزه شكم.
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi
🔸تدریس و تحصیل #فلسفه به امر حضرت #ولیعصر أرواحنا فداه
🔹 مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمّد علی اراکی فرمود:
🔸 آخوند ملاّ علی باذِنهای (از شاگردان آیة الله آقا شیخ محمّد باقر اصطهباناتی شیرازی) از استاد نقل میکرد که ایشان فرمودند:
مدّتی در تهران ساکن بودم و به تدریس میپرداختم، فقط یک ساعت وقت داشتم که آن را هم برای تنّفس و استراحت گذاشته بودم. روزی طلبهای آمد و اظهار کرد: به من کتاب شفا درس بدهید.
🔹 من گفتم: در درس عمومی شرکتکنید. گفت: خیر! حتماً درس خصوصی میخواهم.
🔸 هرچه من اصرار کردم او حاضر نشد، سرانجام قبول کردم، ولی گفتم: من کتاب ندارم. گفت: مانعی ندارد، من یک کتاب دارم که یک شب پیش شما باشد و یک شب پیش من.
🔹 درس را شروع کردیم و مدّتی بدین منوال گذشت. یک روز که نوبت من بود و کتاب پیشم مانده بود، هرچه گشتم کتاب را نیافتم و پیش آن آقا شرمنده شدم. او وقتی دید که کتاب نیست، رفت و برگشت و گفت: من میدانم کتاب کجاست؟ یک راست به سراغ بقچهای رفت، آن را باز کرد و کتاب را از میان آن بیرون آورد و به من داد.
🔹 من در حیرت فرو رفتم و گفتم: موضوع چیست؟!
🔸 گفت: پیرمردی از اوتاد که خدمت امام عصر - ارواحنا فداه - مشرّف میشود در خرابهای از خرابههای شهر تهران سکونت دارد و من از او موضوع را پرسیدم، وی گفت: ساعتی که تو پیش آن استاد درس میخوانی، ساعتی است که آقا آن را برای معاشرت با زن خود گذارده بوده، لذا آن زن از دست تو، که وقت او را گرفتهای، ناراحت شده و کتاب را در فلان بقچه مخفی کرده است.
🔹 گفتم: تو چگونه با این شخص آشنا شدی؟!
🔸 گفت: من مدّتی روحانی محلی بودم و از این طریق به ارشاد مردم میپرداختم، ولی پس از مدّتی احساس کردم که سوادم در مسائل اعتقادی کامل نیست و نمیتوانم مردم را درست و صحیح هدایت کنم، لذا در مصرف سهم امام شبهه و شک کردم. روزی به مردم گفتم: اموال من از خانه و اثاث، همه مربوط به شماست، بیایید و آنها را ببرید.
🔹 بعداز آن به تهران آمدم و مدّتی در کاروانسرایی سکونت کردم و نمیدانستم چه کنم، اتّفاقاً دهانم هم زخم شده بود و آن را بسته بودم. تا اینکه یک روز شخصی ناشناس مرا به اسم صدا زد و گفت: فلان دوا را مصرف کن، دهانت خوب میشود. من آن دوا را تهیه کرده و مصرف کردم، دهانم خوب شد. بعد به این فکر افتادم که این مرد چه کسی بود که از درد و اسم من اطّلاع داشت و داروی او مؤثّر واقع شد؟!
🔸 وقت دیگری او را ملاقات کردم و از او پرسیدم: شما کی هستید؟
🔹 گفت: من با پیرمردی از اوتاد که با امام عصر - ارواحنا فداه - تماس دارد، مربوط هستم.
🔸 گفتم: از او بپرس یا مرا پیش او ببر که وظیفه من چیست؟
🔹 گفت: به من گفته شده که فلانی یعنی تو جزو مجاهدین راه خدا هستی.
🔸و همچنین گفته شده که نزد محمّد باقر اصطهباناتی برود و الهیات شفا را نزد او بخواند، و در درس عمومی هم نرود، زیرا بعضی از افرادی که در آن درس شرکت میکنند فاسق هستند، با آنان هم ننشیند و چنانچه ضرورتی داشت که به درس عمومی برود، بیرون اتاق بنشیند و گوش کند.
🔹 مرحوم حاج شیخ محمّد باقر اصطهباناتی فرموده بودند: من به او گفتم: از آن پیرمرد بپرس که آیا من هم میتوانم خدمت آن حضرت برسم یا میتوانم از آن حضرت سؤالاتی داشته باشم.
🔸 جواب آورد: تشرّف نمیشود، ولی سؤالات را بدهید به من تا خدمت ایشان معروض بدارم. من هم سه سؤال کردم... جواب آمد...
🔹 آیة الله آقای مصلحی فرزند آیة الله العظمی اراکی فرمودند: این داستان را مرحوم آقای سید محمّد علی سبط از مرحوم آیة اللَّه العظمی حاج شیخ محمّد حسین اصفهانی کمپانی (شاگرد آیة الله اصطهباناتی)، و آیة اللّه العظمی حاج آقا موسی شبیری زنجانی از مرحوم پدرشان با اندک اختلاف نقل کردهاند.
📚 آیة الله سیدمحسن خرازی، روزنههایی از عالم غیب.
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللهی
🆔 @MAbdullahi