eitaa logo
مهدی عبداللهی
645 دنبال‌کننده
495 عکس
234 ویدیو
32 فایل
🌐 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اندیشه‌ورزی در قلمرو علوم عقلی اسلامی و علوم انسانی مهدی عبداللهی دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مدیر گروه فلسفه علوم انسانی دانش آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم دکتری فلسفه اسلامی ارتباط با مدیر کانال: @mabd57
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 فلسفه اسلامی و معارف وحیانی در کلام امام خمینی هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف مبداء و معاد با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و عرفا شامخ این ملت است، درست تصدیق می‌کند که این معارف از نور معارف قرآن شریف و احادیث نبی ختمی و اهل بیت او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده‌اند. آن وقت می فهمد که حکمت و عرفان اسلامی از یونان و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل شیخ الرئیس؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، صدرالمتالهین قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق داماد قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او فیض کاشانی قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و احادیث معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به یونان نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. 📚 امام خمینی، آداب الصلوة، ص۳۰۴ ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
نشست علمی «بررسی جریانهای علمی فلسفه در حوزه علمیه قم» خبرگزاری رسا سه شنبه 29 فروردین 1402 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
DaRec_20230221110754.mp3
22.6M
🗣 تبیین چیستی، ضرورت و نظام مباحث «طرح ولایت» مخاطب: طلاب حوزه علمیه تهران استاد مهدی عبدالهی ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
استاد مطهری شهید مبارزه با التقاط انقلاب اسلامی که در بن و بنیادش تحولی فکری فرهنگی در جامعه اسلامی ایران بود، دو پسامد منفی و مهم داشت: «تحجر» و «التقاط». سرحلقه های این تفکرات که به مرور تبدیل به جریان فکری نیز شدند، می کوشیدند تفکرات خود را با روکشی اسلامی، انقلابی و با تکیه بر آیات قرآن عرضه و معرفی کنند، شیوه ای که در تاریخ اسلام سابقه ای بس دراز دارد. توهم درستی اندیشه و روش در این گروههای التقاطی تا بدانجا بود که گاه حتی نشان و آرم سازمانشان با آیات قرآن و نمادهای خاص دینی و مبارزاتی متمایز میشد. جریانهای التقاطی با انتخاب خاص و گزینشی از متون دینی و سخنان بزرگان برای نظر و عملکردشان محملها و توجیهات سیاسی و دینی دست و پا میکنند و با ادعاهای اغواگرانه درصدد جذب افکار و قلوب مردمان برمی آیند. در حالی که حقایق اسلام و اصول تردیدناپذیر انقلاب اسلامی را به طور کامل نپذیرفته اند و مواجهه منفعتی و برخورد گزینشی و مطابق با پیشفرضهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با معارف آسمانی و احکام الهی دارند. و تأثیرگذارترین عناصر شخصیتی سردمداران این جریان است. تعبیر خداوند متعال در قرآن کریم در خصوص التقاطی اندیشان بسیار روشن و در عین حال سنگین و تکان دهنده است: إنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً «نساء: 150-151» قطعاً آنان كه به خداوند و پيامبرانش كفر مى‌ورزند و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى افكنند و مى‌گويند: به بعضى ايمان مى‌آوريم و به بعضى كافر مى‌شويم، و مى‌خواهند در اين ميانه راهى در پيش گيرند، به حقيقت كافر همين‌هايند و ما براى كافران عذابی خواركننده آماده ساخته‌ايم. روشن است که ایمان به بعض حقایق دین و کفر به برخی دیگر لازم نیست حتما به زبان آورده شود؛ چرا که اساسا ایمان و کفر اموری قلبی اند نه زبانی. از این رو، کسانی که در اندیشه و باور خود، میان حقایق دینی و معارف الهی تمایز مینهند، برخی را پذیرفته و برخی دیگر را به صراحت یا به هر لاپوشانی کنار مینهند، مشمول این آیه شریف هستند. به جهت خطر بسیار بزرگ این دو جریان بود که معمار بزرگ انقلاب، خمینی کبیر تحجر و التقاط را موجب بازداشتن جامعه اسلامی از تعالی میدانستند و بر ضرورت بازشناسی اسلام اصیل و ناب محمدی در مقابل اسلام غیراصیل و آمریکایی پرداختند. فیلسوف بزرگ معاصر استاد مرتضی مطهری را باید به شمار آورد. از مهم‏ترين خدمات استاد مطهرى در طول حيات پربركتش ارائه ايدئولوژى اصيل اسلامى از طريق درس و سخنرانى و تأليف كتاب است. اين امر خصوصا در سالهاى 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاى چپ و پديد آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود می‏رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهرى اولين شخصيتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدين خلق ايران» پى می‏برد و ديگران را از همكارى با اين سازمان بازمی‏دارد و حتى تغيير ايدئولوژى آنها را پيش ‏بينى میکند. در اين سالها استاد شهيد به توصيه حضرت امام مبنى بر تدريس در حوزه علميّه قم هفته اى دو روز به قم عزيمت نموده، درسهاى مهمّى در آن حوزه القا می ‏نمايد. همزمان در تهران نيز درسهايى در منزل و غيره تدريس می ‏كند. در سال 1355 به دنبال يك درگيرى با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرّر بازنشسته می شود. استاد شهيد معتقد بودند نهضت اسلامى می ‏بايست از نظر ايدئولوژيك خالص باشد و دچار التقاط نگردد، لذا اقدام به نگارش كتاب مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی نمودند و در آن بسيارى از لغزشگاههاى فكرى روشنفكران مسلمان را نشان دادند. استاد در مواجهه با اين جريانات، مبارزه ‏اى گسترده را آغاز كرده بود و در اين راه نه فقط با انديشه و قلم قدرتمندش پيكار كرد كه دست آخر جان پاك خود را نيز صادقانه بر سر اين رسالت الهی فدا کرد. آن رسالت الهی همچنان پابرجاست و اندیشمندانی اصیل را می طلبد که مطهری وار به صفای باطن و قوت اندیشه و استحکام قلم بر دوشش کشند و هستی خویش را سپر دفاع از معارف اصیل الهی و اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله قرار دهند. جایگاهش جنت الهی، راهش پر رهرو باد ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
معلم اخلاق و مهذب نفوس حضرت آیت الله سعادت پرور (ره): 📖 تواضع ظاهرى و باطنى در پيشگاه و سبب مى‌‏شود، ذهن شاگرد از آنچه خود مى‏‌داند خالى شود و علمى را كه براى دين و دنيايش مفيدتر و سزاوارتر است فراگيرد و دانش سودمند همين است وگرنه صرف علم آموزى، بدون تواضع و فروتنى، تنها فن و صنعت و ايجاد نقش و صورتى در ذهن است كه جز بر خودبينى، غرور و نادانى شاگرد نمى‏‌افزايد و در نهايت جز به دنيا دوستى و محبت مظاهر دنيا، به سرنوشت ديگرى نمى‏‌انجامد. 📖 نتيجه تعلم خالى از تواضع اين است كه چنين شاگردى به عرض اندام در برابر استاد، دوستان و هم درسانش تمايل پيدا نموده و مردم را به خود دعوت مى‏‌كند تا آنجا كه غرورى خيالى، او را فراگرفته و طالب رياستى دروغين مى‌‏شود و براى رسيدن به جاه و مقام و برترى بر همسنگانش تلاش مى‏‌كند. 📚 سرّ الإسراء، ج1، ص423 ۱۲ شوال سالروز رحلت عارف فرزانه آیت‌ الله سعادت‌پرور ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✍️ نامه تاریخی به در گلایه از آثار 🔻🔻🔻🔻 👈 به‌ خدا قسم‌ اگر روزی‌ مصلحت‌ اقتضا کند که‌ اندیشه‌های‌ این‌ شخص‌ [دکتر شریعتی] حلاّجی‌ شود و ریشه‌هایش‌ به‌ دست‌ آید و با اندیشه‌های‌ اصیل‌ اسلامی‌ مقایسه‌ شود، صدها مطالب‌ به‌ دست‌ می‌آید که‌ بر ضدّ اصول‌ اسلام‌ است‌، و بعلاوه‌ بی‌پایگی‌ آنها روشن‌ می‌شود. ▫️متن تفصیلی نامه را در اینجا بخوانید ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیزاده خطاب به آقای نصیری! شما سرباز فراری هستید که سنگر را خالی کرده‌اید و به دنبال دکمه موهومِ عدالت در بیت رهبری می‌گردید! فارغ از حقانیت این جمله علیزاده خطاب به شخص آقای نصیری، تأکید بنده بر کلیت سخن اوست. 🔹 متأسفانه بسیاری از منتقدان متدین و بی غرض که به حق بر ناکامیهای نظام جمهوری اسلامی خرده می گیرند، با وجود به حق بودن اصل انتقادشان، در تحلیل ابعاد و جوانب مسئله و ارائه راهکار عملیاتی برای جبران کمبودها دچار سطحی نگری هستند. بسیاری از افراد جوانب فراوان و عوامل پییچیده و لایه های تودرتوی مسائل را به یک امر بسیط پیش پاافتاده فرومی کاهند و در پی آن، راه حلهای «دکمه ای» برای مشکلات ارائه میکنند و در نهایت از اینکه مسؤلان امر زحمت فشردن این دکمه ها را به خود نمیدهند، اظهار تعجب میکنند! ✅ واقعیت امر آن است که مسائل انسانی در هر دو سطح نظری و عملی مسائلی پیچیده و تودرتو هستند که از عوامل فراوان تأثیر می پذیرند و موانع متعدد انسانی و غیرانسانی پیش پای به سامان کردن آنها وجود دارد. 💥ناگفته پیداست که این حقیقت به معنای نفی مشکلات یا کوتاهی برخی در حل آنها، یا رضا دادن به وضعیت موجود نیست، بلکه رهاورد این حقیقت آن است که با تقویت نگرش و انگیزش، توان همه جانبه خود را به کار بندیم. به دیده بصیرت در مسائل نظر اندازیم تا تصویری واقع از اوضاع و امور انسانی داشته باشیم و در پی آن اراده ای پولادین برای سامان بخشی به امور آشفته جامعه اسلامی به صحنه آوریم. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✳️ گروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با همکاری موسسه حکمت و فلسفه ایران و دبیرخانه حمایت از کرسی‌ها برگزار می‌کند ✅ موضوع: ماهیت علوم انسانی از منظر علامه مصباح یزدی ره 👤 ارائه‌کننده: حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر # عبدالله فتحی 👤 ناقدان: حجج اسلام و المسلمین دکتر علی مصباح و دکتر مهدی عبداللهی 👤 مدیر کرسی: حجت الاسلام و المسلمین دکتر عبدالله محمدی 🗓 پنج‌شنبه 21 اردیبهشت 1402 ⏰ 10 🏢 مکان: بلوار جمهوری اسلامی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، طبقه پنجم، سالن اندیشه 🌐 حضور مجازی👇 🌐ihsam.iki.ac.ir 🌐portal.iki.ac.ir ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
نشست «بررسی جریانات علمی فلسفه در حوزه علمیه قم» با حضور حجت الاسلام مهدی عبدالهی عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران سه شنبه ۲۹ فروردین در خبرگزاری رسا برگزار شد. مشاهده بخش اول از متن نشست: https://rasanews.ir/0034zT ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
بررسی جریانات علمی فلسفه در حوزه علمیه قم 1️⃣ معروف است که تاریخ آغاز فلسفه را از یونان باستان می‌دانند. بسیاری از غربیان اصرار دارند مردمان یونان باستان تافته‌ای جدابافته بودند و برخلاف سایر مردم، ذهنی فلسفی داشتند بنابراین آغاز فلسفه را به ۵ قرن پیش از میلاد مسیح در یونان نسبت می‌دهند. می‌توان پذیرفت تاریخ فلسفه مکتوب به آن دوره برمی‌گردد و افرادی مثل سقراط، افلاطون و ارسطو دست به گسترش اندیشه فلسفی زدند، اما اصل فلسفه ورزی را باید همزاد انسان به مثابه موجود اندیشه‌مند و متفکر دانست. برخی از محققان غربی نیز معتقدند فلسفه ورزی پیش از یونان نیز وجود داشته و یونانی‌ها این اندیشه‌های را از شرقی‌ها و از فرهنگ ایران و هند گرفته اند. باید توجه کنیم فلسفه مشترک لفظی است افرادی در دوران سقراط به نام سوفیست فعال بودند به معنای «دارای دانش» که در مقابل، سقراط خود را «فیلوسوفوس» یعنی دوستدار دانش نامید و پس از چندی مشخص شد که حرف‌های سقراط درست بوده و سوفیست‌ها برخطا بودند. از همین رو سوفیست از معنای مثبت خود خارج شد و فیلوسوفوس و فیلاسوفیا نیز ارتقای معنایی پیدا کردند. فلسفه به معنای دانش حقیقی فراگیر شد. در قرون بعد و دوران قرون وسطی، فلسفه به معنای علوم حقیقی بود و حتی برخی علوم اعتباری مانند صرف، نحو و زبان ذیل فلسفه تدریس می‌شد. بدین ترتیب، معنای دوم اصطلاح فلسفه در قرون وسطی افزون بر همه علوم حقیقی برخی از علوم اعتباری را نیز شامل شد. فلسفه پس از قرون وسطی نیز در دوران مدرن، تحول معنایی پیدا می‌کند. پس توجه به این نکته ضروری است که فلسفه مشترک لفظی است و معانی مختلفی دارد که برای قضاوت درستی در خصوص آن باید به این معانی متعدد توجه داشته باشیم. فلسفه در معنای لغوی آن در فرهنگ یونانی به معنای دوستداری دانش بود، اما با تحول معنایی پیشگفته به معنای دانش حقیقی به کار رفت و در قرون وسطی برخی دانش‌های اعتباری نیز به آن اضافه شد. در قرون اخیر نیز به فلسفه‌های مضاف مانند فلسفه فیلم هم رسید. اندیشه‌های فلسفی یونان کاملا فعالانه ترجمه شد پس از اینکه جغرافیای سرزمین‌های اسلامی گسترش پیدا کرد و ملت‌های مختلف ذیل پرچم اسلام قرار گرفتند، ارتباطات مسلمانان با یکدیگر، نیاز حکومت اسلامی به دانش‌های مختلف و همچنین علائق شخصی خلفا موجب شد علوم مختلفی از زبان‌های مختلف مانند سریانی و یونانی به عربی ترجمه شود و این جا نقطه ورود اندیشه‌های فلسفی یونان باستان به فرهنگ اسلامی است. بر این اساس، در دامان فرهنگ اسلامی وقتی فلسفه به زبان عربی ترجمه شد به معنای همان علوم حقیقی رواج داشت که به دو شاخه فلسفه نظری و فلسفه عملی تقسیم می‌شد که فلسفه نظری سه شاخه طبیعیات، ریاضیات و الهیات و همچنین فلسفه عملی نیز اخلاق، تدبیر منزل و سیات مدن را شامل می‌شد. همین امر توسط مخالفان فلسفه به عنوان اشکال مطرح شده و بیان می‌دارند اندیشمندان فلسفه به جای اینکه شاگردی امام صادق و امام باقر (ع) را داشته باشند، سخنان ۲۵۰۰ سال پیش ارسطو و افلاطون را تکرار می‌کنند. ادامه دارد... ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
بررسی جریانات علمی فلسفه در حوزه علمیه قم 2️⃣ فیلسوفان مسلمان فلسفه را با ابتکار خود گسترش دادند در یک سیر تاریخی در زمان خلفای عباسی با تأسیس بیت الحکمه که در واقع یک دارالترجمه بود، اندیشه‌های فلسفی به همراه علوم سایر ملل تازه مسلمان وارد فرهنگ اسلامی شد؛ مسلمانان در نهضت ترجمه در مواجهه با اندیشه‌های فلسفی کاملا آگاهانه و فعالانه مواجهه می‌کنند به این معنا که هر اندیشه و متنی را ترجمه نکردند، زیرا در یونان متون اساطیری مانند ایلیاد و اودیسه نیز وجود داشت، زیرا فرهنگ غالب بر یونان، فرهنگ اساطیر بود، اما مسلمانان در نهضت ترجمه هیچگاه سراغ این سنخ اندیشه‌ها و آثار آن نرفتند، بلکه متونی ترجمه می‌شود که قرابتی با اندیشه‌های اسلامی داشته است. از سوی دیگر، فیلسوفان اسلامی به هیچ عنوان شارح و مقلد صرف اندیشه‌های یونانی نبودند، بلکه در وهله نخست، با اجتهاد خود آن دسته از دیدگاه‌ها را که با اندیشه‌های اسلامی ناسازگار بوده، نقد و حذف کردند و در وهله دوم، فلسفه اسلامی را با ابتکار خود گسترش دادند. بر این اساس، اندیشه‌های فلسفه اسلامی از همان آغازش به دست فارابی، به هیچ عنوان با آموزه‌های یونانی قابل مقایسه نیست. در مقایسه‌ای که شهید مطهری بین فلسفه اسلامی و فلسفه یونانی انجام می‌دهد، مسائل فلسفه اسلامی را چهار دسته میکند که تنها یک دسته از این مسائل در یونان باستان به همان شکل وجود داشته است. دکتر فیروزجایی نیز در کتاب «نوآوری‌های فلسفه اسلامی» مقایسه‌ای بین ابن سینا و ارسطو انجام داده که فاصله‌ای بسیار عمیق را نشان می‌دهد. انتقاد امام خمینی از کسانی که فلسفه را مساوی اندیشه‌های ارسطو می‌دانند پس از ابن سینا فلسفه اسلامی گسترش بسیاری داشت و هیچ قرابتی بین فلسفه امروز با اندیشه‌های ارسطو وجود ندارد. امام خمینی در کتاب «آداب الصلوة» صفحه ۳۰۴ اشاره می‌کند کسانی که این مقایسه را انجام می‌دهند نه فلسفه یونان را می‌شناسند نه فلسفه اسلامی را. در اندیشه‌های ارسطو حدودا فقط ۵ صفحه به متافیزیک پرداخته شده، اما ابن سینا در کتاب الهیات شفا حدود یک ششم کتاب و ملاصدرا دو جلد کامل از کتاب اسفار را به «الهیات بالمعنی الاخص» اختصاص می‌دهند. دو جلد کتاب کجا و ۵ صفحه کجا؟ فلسفه یونانی صرفا بذری برای فلسفه اسلامی بوده است که آن بذر با تلاش‌های فیلسوفان اسلامی به درختی تناور تبدیل شده و هر چه بیشتر رشد کرده با معارف اسلامی سازگاری بیشتری پیدا کرده است. انتقاد ابن رشد به ابن سینا چنانکه گفتیم فلاسفه اسلامی از همان ادوار نخستین به هیچ عنوان در سطح اندیشه‌های فلسفی یونان باستان باقی نماندند و با قوت فکری خود مسائل جدیدی را مطرح کرده و به حل مسائل آن پرداختند؛ فارابی که بنیانگذار فلسفه اسلامی شناخته می‌شود و همچنین ابن سینا به بیان اندیشه‌های خود می‌پردازند. ابن رشد در بین فلاسفه غربی تا همین ۳۰-۴۰ سال اخیر به عنوان پایان بخش فلسفه اسلامی شناخته می‌شد و در میان غربیان به عنوان «The Commentator» یعنی شارح و مفسر آثار ارسطو شناخته می‌شود بر ابن سینا خرده می‌گیرد که چرا در مقابل ارسطو از خود سخن تازه‌ای می‌آورد؛ ابن رشد اصرار دارد که ابن سینا باید همان حرف‌های ارسطو را شرح دهد. همین بیان نشان می‌دهد که فیلسوفان ما به هیچ وجه متوقف در اندیشه‌های یونانی نماندند بلکه به مراحل و مراتب جدیدی، سطح بحث را بالا بردند. در فرهنگ اسلامی در کنار جریانی که اصل اندیشه فلسفی را قبول کردند، مخالفانی نیز وجود داشت و در طول زمان مواجهه‌های متفاوتی با اندیشه‌های فلسفی داشتند. اشاعره که اکثریت مذهب کلامی اهل سنت را تشکیل می‌دهند به مخالفت جدی با اندیشه‌های فلسفی پرداختند؛ عبدالکریم شهرستانی صاحب «الملل و النحل» کتابی با عنوان «مصارعۀ الفلاسفۀ» یعنی کشتی گرفتن با فیلسوفان نوشته است؛ فخر رازی هم در کتابی مستقل اشارات ابن سینا را شرح کرده به قصد اینکه بر اندیشه‌های فلسفی ابن سینا اشکال کند؛ در نهایت ابوحامد غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه تیر خلاص را به فلسفه می‌زند. وی در این کتاب ۲۰ دیدگاه را به فلاسفه نسبت می‌دهد و در ۱۷ مورد از آن‌ها رأی به فسق فیلسوفان و در سه مورد دیگر رأی به تکفیر ایشان می‌دهد و فیلسوفان را از دایره دین اسلام خارج می‌کند. پس از خواجه نصیرالدین طوسی استقلال کلام در مقابل فلسفه از بین رفت در نقطه مقابل متکلمان معتزلی اندیشه‌های فلسفی را قبول کردند تا جایی که برخی نَظام - یکی از متکلمان معتزلی - را به عنوان اولین فیلسوف مسلمان می‌شناسند. ادامه دارد... آدرس بخش (1): https://eitaa.com/Mabdullahi/923 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
آخرین وصیت امام صادق (ع) به شیعیان! حضرت آیت الله مصباح یزدی(ره): در آخرین وصیتى كه امام صادق(ع) فرمودند، در موقع جان دادن‌شان همه خویش و قومها و همه بنى ‏هاشم را كه تا حدی که در آن روز ممكن بود دعوت كردند و فرمودند این را به مردم برسانید كه اِنَّ شَفاعَتَنا لَنْ تَنالَ مُسْتَخِفّاً بالصَّلاةِ! اینكه امید همه شما به شفاعت ما است، بدانید، اگر كسى نماز را سبك بشمارد، نمى ‏فرماید نخواند یا مثلاً غلط بخواند؛ می فرمایند اگر کسی نماز را سبك بشمارد، شفاعت ما به او نخواهد رسید! مواظب باشیم كه شیطان ما را فریب ندهد كه بگوید خب ما ولایت اهل بیت داریم، دیگر كارمان درست است، هر چه گناه بكنیم با یك قطره اشكى كه مى‏ ریزیم یا نمى‏ دانم چه مى‏ كنیم دیگر همه چیز تمام است؛ معنایش این است كه اصلاً هدف از تشریع و ارسال رسل و انزال كتب، اینها همه باطل مى‏ شود. این همه تأكیدات راجع به واجبات، راجع به جهاد فى سبیل الله، راجع به امر به معروف و نهى از منكر، سایر واجبات، خب یك كلمه مى‏ گفتند آقا! تمام عمرتان یك قطره اشك بریزید و تمام مى‏ شود، هیچ چیز دیگر لازم نیست. مگر مى‏ شود همچین چیزى؟! كدام عقلى است كه چنین چیزى را احتمالش را بدهد؟! بله، اگر كسى گناه عالمین را انجام داد، آخر عمرش به بركت نام سیدالشهدا توجه به خدا پیدا كرد، در مصیبت سیدالشهدا گریه كرد و این گریه، باعث این است كه از گذشته ‏هایش پشیمان بشود، همین قطره اشك مى‏ تواند همه آنها را بشوید؛ اما نه اینكه حالا... روز عاشورا مگر اصحاب عمرسعد گریه نكردند؟ خود عمر سعد گریه كرد! معاویه براى على گریه کرد، بارها. اگر این گریه و قطره اشك كارساز بود كه خب همه اینها بهشتى مى‏ شدند! درس اخلاق 1386.08.14 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
آیا دلمان برای زیارت حضرت معصومه تنگ می شود؟! 🔹بياييم فکر کنيم که اگر مدفن حضرت معصومه سلام‌الله علیها اين‌جا نبود و مثل خيلی های ديگر در همان مدينه دفن شده بود آیا اين حوزه علميه اين‌جا پيدا مي‌شد؟ علي‌الظاهر نمی شد و اصلاً [این حوزه علمیه] به برکت مرقد حضرت معصومه پيدا شده است. ⁉️اگر اين حوزه علميه اين‌جا پيدا نمی شد امثال امام تربيت می شدند؟! اگر امثال امام تربيت نمی شدند آيا اين انقلاب تحقق پيدا مي‌کرد؟! و حالا بعد از سی و چند سال، اگر اين انقلاب تحقق پيدا نکرده بود، اين انقلاب‌هايی که دارد در سراسر عالم شکل می گيرد آیا این‌ها تحقق پيدا می کرد؟! ❇️اين را نه‌تنها مسلمان‌ها بلکه آمريکايی ها! دارند اعتراف می کنند که این‌ها، از روش انقلاب ايران الگو گرفته‌اند. همه این‌ها به برکت مرقد ايشان است که اين‌جا دفن شده اند، [تازه] خود ايشان را که نديديم! خدا چه قدر برکت در اين وجود آفريده است! آن وقت حالا اضافه کنيد بيمارانی که شفا پيدا کردند، کسانی که حوائج عجيب و غريبی داشتند و به برکت توسل به ايشان حوائجشان برآورده شده، هر روز و هر شب، ده‌ها و صدها [نمونه از اینها] به برکت توسل به ايشان پيدا می شود. اين تازه يک دختر امامزاده از اين بيت عظيم الهی است؛ همین را هم درست نمی فهميم، چه رسد به مقام خود ائمه معصومين و خود مقام پيغمبر اکرم صلي‌الله‌عليه‌و‌آله! 🔹در يک کلمه؛ خدا برای ما چنين راهی را باز کرده، راهی که توأم با شيرينی، محبت، لذت، نشاط، شور و عشق است و اين همه برکت دارد که آدم از نهايت پستی که در حد حيوانات است به اعلی عليين مي‌رسد. تکليف شاقی هم از ما نخواستند؛ [فقط گفتند] مواظب باشيد گناه نکنيد و ياد خدا باشيد. راه‌های خيلی ساده ای پيشنهاد کردند که اگر آدم عمل کند خيلی آسان‌تر از تکليف‌ها و تمرين‌هايی است که جهان‌پهلوان‌ها می کنند؛ خيلی آسان‌تر و راحت‌تر است اما آن همه برکت دارد. ‼️متاسفانه شياطين آن چنان فضا را آلوده کرده اند و شبهات را القا کرده اند و ما را به اين سرگرمی ها مشغول کرده اند که فراموش می کنيم برای چه آفريده شده ايم؟ کجا می توانيم برسيم؟ راهش چيست؟ پيغمبر و اهل‌بيت ما را به کجا می خواهند ببرند؟ ⁉️ چرا از آنها دور شديم؟ چرا از آنها فاصله گرفتيم؟ چرا شيرينی عبادت را درک نمي‌کنيم؟ چرا لذت مناجات با خدا را نمی فهميم؟ چرا دلمان برای حضرت معصومه تنگ نمي‌شود؟ حالا آدم رفيقش را يک روز، دو روز نبيند دلش برای او تنگ مي‌شود؛ آيا ما نسبت به حضرت معصومه اين طور هستيم که اگر دو، سه روز به حرمشان مشرف نشويم دلمان تنگ شود؟! اگر نمی شود چرا؟ چه عيبی داريم؟ آیا اين‌ها به اندازه يک رفيق دنيايی نمی ارزند؟! ⚠️⚠️همه اينها مال اين آفات و وساوس شيطانی است که به دل آدميزاد ريخته می شود و فضای ذهن و روح آدم را آلوده مي‌کند و [در نتیجه] ظلمت‌ها قلب آدم را فرا می گيرد؛ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ، آن وقت آدم از اين [نعمت ها] محروم می شود. بيانات حضرت آيت‌الله مصباح يزدی در مدرسه علميه رشد در تاريخ 24 /07/ 1390 ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
بررسی جریانات علمی فلسفه در حوزه علمیه قم 3️⃣ پس از خواجه نصیرالدین طوسی استقلال کلام در مقابل فلسفه از بین رفت در نقطه مقابل متکلمان معتزلی اندیشه‌های فلسفی را قبول کردند تا جایی که برخی نَظام - یکی از متکلمان معتزلی - را به عنوان اولین فیلسوف مسلمان می‌شناسند. متکلمان شیعی نیز با اندیشه‌های فلسفی تقابل کامل پیدا نکردند بلکه مسائل قابل جمع با معارف قرآنی و اندیشه‌های اسلامی را پذیرفتند و مسائلی که قابل جمع نبود را کنار گذاشتند. فیلسوف و متکلم شهیر جهان تشیع بلکه جهان اسلام وارد صحنه شد و نقد‌های اشعری‌ها بر فیلسوفان را پاسخ داد؛ خواجه نصیر الدین طوسی در پاسخ به کتاب شهرستانی «مَصارِعُ المُصارِع» و همچنین نقدی بر کتاب المحصل فخر رازی نوشت و اشارات ابن سینا را نیز شرح داد تا نشان دهد اشکالات فخر رازی بر فلسفه ابن سینا صحیح نیست. خواجه نصیر طوسی اقدام بسیار مهم و تأثیرگذار دیگری در زمینه فلسفه داشت. اندیشمندان معتزلی و شیعی در کنار دفاع از فلسفه متوجه این موضوع شدند که می‌توان از فلسفه در مقاصد کلامی بهره برد؛ دانش کلام دانشی کاملا بومی و تولیدی در فرهنگ اسلامی است که غرض اصلی آن تبیین، اثبات و دفاع از آموزه‌های اعتقادی اسلام است. پس از ظهور اندیشه‌های فلسفی در فرهنگ اسلامی، مفاهیم فلسفی به تدریج وارد کلام شد مانند مسأله وجوب و امکان که از ابداعات فیلسوفان مسلمان بود و به هیچ وجه در یونان باستان چنین چیزی وجود نداشت. یکی از نخستین آثاری که ار مباحث فلسفی در کلام استفاده کرد، «الیاقوت فی علم الکلام» جناب نوبختی است که به احتمال بسیار زیاد متأثر از فارابی بوده است. کتاب شریف تجرید الاعتقاد مهم‌ترین متن کلامی شیعه، بلکه اسلام است که ۲۶۸ شرح و تعلیقه برای آن نوشته شده است. اگر خواننده‌ای بدون اطلاع از عنوان کتاب آن را مطالعه کند، هیچ تردید نمی‌کند که با اثری فلسفی مواجه است؛ چرا که ۲ مقصد از ۶ مقصد کتاب به مباحث فلسفی پرداخته است و در ۴ مقصد بعدی به توحید، نبوت، امامت و معاد می‌پردازد. خواجه در این اثر، ابتدا به تفصیل یک نظام هستی شناسی فلسفی را پی ریزی می‌کند و سپس بر پایه آن سراغ خداشناسی می‌رود. این رویکرد پس از خواجه، حتی توسط متکلمان اشعری به ویژه «عضدالدین ایجی» در «المواقف» و «تفتازانی» در «المقاصد» نیز پیگیری می‌شود و آن‌ها نیز رویکرد فلسفی در کلام را تلقی به قبول می‌کنند. فیلسوفان صدرایی در مقابل هجمه‌های فلسفی غرب علیه معارف اسلامی، دفاع کردند. اینچنین دانش کلام استقلال خود را در مقابل فلسفه از دست می‌دهد. بدین ترتیب، در سده‌های اخیر متکلم غیرفیلسوف در اندیشه شیعی وجود ندارد و مرز مشخصی بین فلسفه و کلام برقرار نیست. این مددرسانی فلسفه به اغراض کلامی در ۵۰ سال اخیر بسیار روشن دیده می‌شود؛ اگر نگاهی به جامعه اسلامی ایران پیش و بعد از انقلاب بیاندازیم، متوجه خواهیم شد وقتی اندیشه‌های کمونیستی و الحادی فلسفه غرب به معارف اسلامی حمله ور شد، فیلسوفان صدرایی از ساحت اندیشه‌ها و آموزه‌های دینی دفاع کردند؛ در یک جمله علامه طباطبایی و شاگردان ایشان پیشتازان عرصه تبیین و دفاع از اعتقادات دینی اند. اگر دیگران هم حضور دارند به هیچ وجه قابل مقایسه با فیلسوفان صدرایی نیست. در دوران معاصر آیت الله مصباح و آیت الله جوادی و شاگردان آن‌ها هستند که در مقابل الهیات وارداتی مسیحی مقاومت می‌کنند؛ ابزار این متکلمان که به خوبی از وظیفه دفاع بر آمدند فلسفه اسلامی به خصوص فلسفه صدرایی است. اندیشمندان مسلمان ارسطو و افلاطون را دربست نپذیرفتند چنان که گفتیم، یکی از اشکالات دیرپا در خصوص فلسفه اسلامی نسبت فلسفه با متون دینی و وحیانی است که گاه با تعابیر تند نیز مطرح می‌شود، این است که می‌پرسند: «با وجود معارف وحیانی چه نیازی به فلسفه هست؟ وقتی ما دستمان به امام صادق و امام باقر (ع) می‌رسد، چرا دست به دامان ارسطو و افلاطون شویم؛ زیرا اگر موافق معارف دینی باشد بهتر از آن را امام صادق گفته است و اگر خلاف معارف اسلامی سخن میگویند چرا باید سراغ آن‌ها برویم؟» در پاسخ گفتیم که اندیشمندان مسلمان اندیشه‌های ارسطو و افلاطون را دربست نپذیرفتند بلکه اصل اندیشیدن در خصوص وجود را پذیرفتند، اما در طرح و تبیین مسائل و دیدگاه‌های فلسفی به هیچ وجه در سطح ارسطو و افلاطون متوقف نشدند. فلسفه اسلامی با این تعریف به هیچ وجه تطابقی با ارسطو و افلاطون ندارد؛ افرادی که چنین ادعایی دارند، نسبت به دو طرف این مدعا اطلاع کافی ندارند؛ اگر ارسطو امروز زنده شود بی تردید باید فلسفه خوانی را از بدایة الحکمۀ آغاز کند. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لیبرال‌های اقتصادی در سودای حکمرانی لیبرال، نسخه حرام اجتماعی و سیاسی تجویز میکنند!!! ⏪ایشان دکتر موسی غنی نژاد هستند نسخه پیچ اقتصادی دولتهای مختلف جمهوری اسلامی از اصولگرا تا اصلاح طلب. نظام کارشناسی اقتصادی دولتها با ایده های این شخص و هم کیشانش پایه گذاری شده است. نتیجه اندیشه های اقتصادی ایشان و هم مسلکانشان امروز سر سفره ملت مشهود است. ▪️اکنون پس از خراب کردن اقتصاد کشور، به بهانه مصالح عمومی و آرام کردن مردمانی که بی تردید بخشی از ناراحتی و عصبانیتشان ناشی از اوضاع نابسامان اقتصادی است، پا از اقتصاد فراتر نهاده و برای عقب نشینی نظام از احکام قطعی اسلام مانند حجاب نسخه حرام سیاسی تجویز می‌کنند و به مسؤولان درس ولایت فقیه میدهند!!! 💥 آقای اقتصاددان لیبرال، دست پخت اقتصادی شما برای این مملکت به حد کافی دردسرآفرین بوده است، درس ولایت فقیه و فقه اجتماعی را به اهلش واگذار کنید. ▪️مسؤلان محترم نیز مواظب باشند در دام این تحریف آشکار مکتب امام گرفتار نشوند و با این نسخه های شیطانی فرمان عقب نشینی از سنگر حجاب را صادر نکنند. ▪️امام فرمودند حفظ نظام از اوجب واجبات است. منظورشان آن نظامی بود که اقامه حق کند و در سایه آن احکام الهی اجرا شود، نه نظامی که صرفا اسم اسلام را یدک بکشد، وگرنه نظام طاغوتی معاویه را نیز باید حفظ کرد! ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ صدرالمتألهین ولیّ حکمت صدرالمتالهین ولیّ حکمت است، نه حکیم. او امام حکمت است، نه حکیم. در این چهار قرن بزرگان زیادی آمدند و شدند امت این امام. 💠اول خرداد سالروز بزرگداشت ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
🔶 دست خط شریف علامه میرحامد حسین در رنجهای تحقیق علمای شیعه و پرکاری مخالفان بسم الله الرحمن الرحیم آنچه ما را به مشقت‌های فزون از قیاس حاصل شده، شما را به سهولت تمام حاصل است. اگر نبذی از مشقت‌های ما را در تحصیل یک یک کتب جزئی دریابید، خون از چشم بارید و قدر این نعمت بدانید. دنیا گذران و نقش بر آب است و محض خیال و سراب. آنچه مقسوم است خود به خود می‌رسد، تضییع عمر عزیز در ازاء آن نباید کرد و نام خاندان خود از دست نباید داد و مردانه وار پا در مضمار کارزار اشرار باید نهاد. اهل خلاف جا به جا مجمع‌ها ساخته‌اند و در فکر ردّ و نقض اهل حق خود را انداخته، غافل از کار خود نیستند و از این طرف کسی به نظر نمی‌آید. و أنا الذلیل حامد حسین عفا الله عنه درود بر میرحامدحسین صاحب کتاب سترگ عبقات الأنوار فى إمامة الأئمة الأطهار عليهم السلام که حضرت امام آن را بزرگترین حجت مذهب نامیده است، و وای بر من از این همه سستی و کم کاری! ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
«فلسفه اسلامی» به زبان انگلیسی با ویراستاری حجج اسلام دکتر محمدعلی شمالی و دکتر مهدی عبداللهی به چاپ رسید. یکی از مشکلات آموزش فلسفه اسلامی همواره متون درسی متناسب با سطح دریافت و ذهنیت مخاطب بوده است، متونی که بتوانند به زبانی گویا و بیانی روشن، محتوای عمیق فلسفه اسلامی را به مخاطبان منتقل کنند. این مشکل هنگامی دوچندان میشود که با مخاطبی مواجه باشیم که ذهنیتی به کلی متفاوت و فاقد پیشینه و آشنایی با سنت عقلانی اسلامی داشته باشد. از این رو، تلاش برای ساده گویی مطالب، اجتناب از بهره گیری از مقدمات ناگفته و پرهیز از اجمال و اطناب در بیان ضرورت دوچندان می یابند. کتاب آموزش فلسفه در پنج بخش کلی "کلیات، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی، هستی‌شناسی و خداشناسی" به معرفی دیدگاههای فیلسوفان اسلامی پرداخته است. ساختار، شیوه نگارش و نحوه بیان مسائل به گونه‌ای تنظیم شده است که قابلیت تدریس در مراکز آموزشی و دانشگاهی در کشورهای مختلف را داشته باشد. به لطف سبک نگارش و رویکرد این کتاب نسبت به سایر سنت‌های فلسفی قدیم و جدید و همچنین مواد آموزشی متنوع، مباحث این کتاب می‌توانند بدون داشتن مطالعات پیشینی درباره فلسفه اسلامی مورد استفاده علاقه‌مندان به ویژه دانشجویان غربی قرار گیرند. در هر یک از بخشهای پنجگانه کتاب نیز مواد آموزشی متنوع و متعددی جهت فهم عمیقتر و بیشتر مطالب افزوده شده است. این اثر حاصل همکاری علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و مؤسسه بین‌المللی رسالت است که با ترجمه یاسر پوراسماعیل در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
37.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🆔 @ahmadfarhani_ir اندیشه‌های درخشان در دام خام‌اندیشی (1) آنچه در این فیلم مشاهده کردیم، مشتمل بر مدعیاتی سترگ، فاقد معنای محصل و برآمده از فهم نادرست سخنان بزرگان است. این مجال اندک، گنجایش بحث تفصیلی ندارد، از این رو، تنها به فهرست برخی از مدعیات مطرح شده بسنده می‌کنیم: 1. طبق نظر اول، «کمال با تکوین صورت می‌گیرد» یعنی چه؟ کدام عارف محقق گفته خود سالک هیچ کاره است؟ 2. طبق نظر دوم، «رابطه علم و فعل، رابطه تولیدی و طولی است، ضرورت بالذات و بالغیر است»، یعنی چه؟ کدام اروپایی‌ها این دیدگاه را دارند؟ 3. طبق نظر سوم، «رابطه علم و فعل، رابطه عرضی است، رابطه بالقیاس الی الغیر است»؟ «شناخت اعم از منطق است.»؟ «شناخت باعث می‌شود، ما به هستی برسیم، اما رابطه اینها بالقیاس الی الغیر است.»؟ «رابطه هستی و انسان، طولی و تولیدی نیست، بلکه بالقیاس الی الغیر است.»؟ «هنجار و باید و نباید و اخلاق می‌شود فقه» رابطه فقه و فلسفه، بالقیاس الی الغیر است.» مقصود از تک‌تک این جملات چیست؟ کدام اروپاییها طرفدار این دیدگاه هستند؟ 4. طبق نظر دوم، «ضرورت ازلی می‌شود وحدت وجود» «ضرورت ازلی به ما ضرورت ذاتی می‌دهد» «ضرورت ذاتی به ما اصالت واقعیت می‌دهد» «ضرورت ذاتی می‌شود اصالت وجود»، «اصالت وجود می‌شود بسیط الحقیقۀ کل الأشیاء، می‌شود ولایت و خلافت انسان کامل، أحد، واحد.» «ماهیت همان علم رسمی است که سر به سر قیل است و قال». مقصود از تک‌تک این جملات چیست؟... 5. به نظر گوینده، «شناخت، هستی و انسان یکی اند.»؟؟؟ بسیای از سخنان بالا از منظر اهل فن معنای محصّلی ندارند. ادامه دارد.. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi
اندیشه‌های درخشان در دام خام‌اندیشی (1) https://eitaa.com/Mabdullahi/933 اندیشه‌های درخشان در دام خام‌اندیشی (2) 🔻 ، و اندیشه‌هایی نوین و اهدافی متعالی‌اند که هیچ انقلابی آگاهی در مطلوبیت و حتی ضرورت آنها تردید روا نمی‌دارد. از همین روست که اندیشمندان و نظریه‌پردازان و صاحب‌منصبان دلسوز و آگاه در مسیر رفع موانع و تأمین مقدمات این آرمانها می‌کوشند. اما یکی از آسیبها و موانع پیش پای این آرمانهای بلند آن است که صرف تعلق خاطر و محبت قلبی برای سهیم شدن در تحقق آنها کافی نیست، اتفاقا تحقق این گونه اهداف بلند، نیازمند فراهم آوردن مقدمات فراوان و دشوار و گام برداشتن در مسیری طولانی و باریک است. طرح ناقص و مغشوش این ایده‌های متعالی امامین انقلاب، ضربات جبران‌ناپذیری به این اندیشه‌ها وارد می‌کند، چه رسد به این که با چاشنی اعتماد به نفس افراطی، مدعی نقد اندیشه‌های بزرگان و سلب کلی دستاورهای آنها باشیم. 🔻یک مسأله مهم را نیز باید اشاره کنم. برخلاف فهم گوینده، نظریه «ضرورت بالقیاس الی الغیر» نه تنها مستلزم بریدگی و شکاف میان عمل و نظر نیست، بلکه مهمترین دستاورد آن همین امر است. گوینده با فهم یا طرح ناقص این نظریه چنینن می نمایاند که این نظریه رابطه ای میان نظر و عمل نمیبیند، حال آن که مقصود از این ضرورت، «ضرورت فعل اختیاری در قیاس با هدف نهایی» است. بنا بر دیدگاه استاد علامه مصباح یزدی، هر فعلی که انسان را به سعادت حقیقی او میرساند، ضرورت دارد، یعنی اگر انسان بخواهد به سعادت برسد، باید آن را انجام دهد. بدین ترتیب، استاد مصباح نیز همچون استادش علامه طباطبایی به دنبال ترسیم رابطه نظر و عمل یا ایدئولوژی و جهان بینی است و نشان میدهد که عبور از مسائل نظری فلسفه به مسائل عملی و انضمامی، در گرو حل «مسئله باید و هست» میباشد. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi