eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
148 عکس
50 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر سلام! می شنوی؟ زینب آمده! با یک بغل شکایت و ذهنی پر از سوال اول بگو که پیش خدا کی ببینمت؟ بعد از سه روز؟ چند دهه؟ یا که چند سال؟ آنجا که خوب می‏گذرد، با خدایتان جمعید دور حوض و کسی هم غریبه نیست اینجا هم اشک ما و دل تنگ خانه و جمع شبانه‏ی پدر و چاه دیدنی است ! در این سکوت غم زده حتی نمی شود با خاطرات دور و برت درد دل کنی اما شما هم از در و همسایه راحتی هم می شود که با پدرت درد دل کنی از ماجرای کوچه نگویی برای او! تنها بگو که حال همه خوبِ خوب بود یادش بخیر،حال همه خوب بود، حیف! دنیا چه زود می گذرد، حیف شد، چه زود... می‏بینمت هنوز میان حیاطمان مشغول کار پخت و پز و آرد کردنی مادر اگر که روسری‏ام را درآورم مثل قدیم موی مرا شانه می زنی بابا برام گفته پس از فوت مادرت می‌گفته‌ای همیشه «پدر! مادرم کجاست؟» حالا شده است نوبت من تا بپرسم از دیوار و میخ و کوچه و در «مادرم کجاست؟» آخر چرا بدون صدا باید اشک ریخت؟ مادر! گلویمان به خدا درد می کند گرچه به حد درد شما نیست... راستی پهلوت خوب تر شده یا درد می کند؟! مادر! چرا شبانه تو را دفن کرده ایم؟ اصلا چرا کسی به سراغت نیامده؟ مردم که گفته اند میاییم، دیر شد! پس هیچ کس چرا سر ِ ساعت نیامده؟! مادر! سوال‌ها که همه بی جواب ماند این بود رسم درددل؟ این بود مرهمت؟ پس می روم دوباره سر پله ی نخست مادر بگو که پیش خدا کی ببینمت؟   🖊شاعر: سادات هاشمی https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عوض خانه ی ماها به بیابان رفتی شدی از قوم، دل آزار... نوشتیم بیا درد دین نیست دگر... درد گرانی داریم دل سپردیم به اغیار نوشتیم بیا 🌺💖🌺ا💖ا🌺💖🌺 https://eitaa.com/madahankhomein
غربتامیرالمومنینعلیعلیهالسلام اَلا ای چاه غم بسیار دارم دلی خون از فراق یار دارم ندارم شکوه از نامرد مردم ولیکن از نوک مسمار دارم الا ای چاه چاه بی قرینه ببین آتش به جانم در مدینه دلم را سوخت زخم دست و بازو ولی آتش به جان زد زخم سینه الا ای چاه بی یار و حبیبم پر از دردم سفر کرده طبیبم پس از زهرا همه آوایم این است غریبم وا غریبم وا غریبم الا ای چاه یاسم را بریدند گل و گلخانه را آتش کشیدند نه تنها سینهء زهرا که آنروز تمام تار و پودم را دریدند الا ای چاه جان دیگر ندارم صفای سایهء کوثر ندارم خمیدم در غم زهرا ، دعا کن سر از این خاک ماتم بر ندارم الا ای چاه جانم پر شرر شد به جانم هر چه شد از میخ در شد خودم دیدم که بعد از زخم سینه چگونه جسم یارم مختصر شد الا ای چاه بنگر شور و شینم غم زهرا و درد زینبینم همه دارند خلعت بهر رفتن چرا شد بوریا سهم حسینم https://eitaa.com/madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم یک گوشه حسین یادِ تو سینه زن است یک گوشه حسن نشسته در سوختن است کلثوم و حسین و حسن و زینب و من در روضه‌ی ما فقط همین پنج تن است امشب همه‌ی خانه بهم ریخته است امشب شب نوحه‌های این بی کفن است از این همه گریه بر سرم می‌ریزد این خانه که در حالِ فرو ریختن است دیوار و در و شعله و خون سهم تو بود لبخندِ تمام شهر هم سهم من است ای کاش بجای دست  چشمم می‌بَست آنکس که نگفت دستِ خیبر شکن است آنکس که نگفت پیشِ مردش نزنم آنکس میان کوچه‌ها بد دهن است ای کاش کسی رد نشود از این راه این کوچه‌ی باریک پُر از راهزن است ای وای از آن چکمه که روی در رفت ای وای از آن دست که  دستِ بزن است من را حسنین پیش تو آوردند امشب شبِ سوم غریبی من است "این صورت قبرها فقط مال تو نیست قبر من و زینب  و حسین و حسن است" پیراهن یادگاری‌ات آوردیم امشب شب روضه‌های این پیرهن است (حسن لطفی ۴۰۰/۱۰/۱۷) https://eitaa.com/madahankhomein
السلام بار الها چه كنم گوهرم از دستم رفت همدم و مونس و غم پرورم از دستم رفت ماه من در شب تاريك نهان شد در خاك آخر آن مرغ شكسته پرم از دستم رفت ناگزيرم دگر از شهر مدينه بروم چه كنم گر نروم همسرم از دستم رفت فاتح خيبرم و خانه نشينم كردند كشته شد فاطمه و ياورم از دستم رفت درگهم مقتل محبوب جوانمرگ من است هيجده ساله حمايتگرم از دستم رفت غسل ميدادم و ديدم بدنش مجروح است وا مصيبت گل نيلوفرم از دستم رفت فاطمه يك تنه بر من عوض لشگر بود موج زد فوج بلا ، لشگرم از دستم رفت صِهر پيغمبرم و خسته ز جور امّت ساقي كوثرم و كوثرم از دستم رفت دگر از ناله اش اهل وطن آسوده شدند راحتي بخش دل مضطرم از دستم رفت آبِ رفته كه شنيدست به جو برگردد عاقبت نور دو چشم ترم از دستم رفت كاش ميبود خديجه سر قبرش ميگفت واي بر حال علي دخترم از دستم رفت نفسي ميكشم و همنفسي ميجويم درد دل با كه كنم دلبرم از دستم رفت ترسم از آن كه بُوَد زندگيم طولاني سيرم از جان كه ز جان بهترم از دستم رفت گردد از ناله ي زينب جگرم خون شبها گويد اي واي خدا مادرم از دستم رفت https://eitaa.com/madahankhomein
در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده ام به هوایِ دعای تو همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر خودم گریه می کنم از بسکه خالی ست در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو از دستِ گریه هایِ تو راحت شد این محل شِکوه نمی کنند به من از صدای تو دیگر به تیغ فتنه ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو وحید قاسمی https://eitaa.com/madahankhomein
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر عاشق وطنی فقط بازنشر حتما حتما این کلیپ زیبا را ببینید👇🏻 کتک خوردن ورزشکار ایرانی توسط طرفداران داعش در کشور تاجیکستان بخاطر پرچم امام حسین علیه السلام و پوشیدن لباسی که عکس مقام معظم رهبری روی آن بود شیر مادر و نان پدرت حلالت ورزشکار برای سلامتی و عاقبت بخیریش صلوات اللهم صلی علی محمد وال محمدو عجل فرجهم https://eitaa.com/madahankhomein
چنان که مرغ دل من شود کبوتر دوست تمام عمر نشیند کنار معبر دوست بخواند از غم هجران روی انور دوست: "صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست" بدون یار، سراپا زیان و خسرانم نشسته ام سر سجاده ندبه می خوانم فراق، حق من بی وفاست می دانم "به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست" بگو برای نگار از ارادت بسیار سلام ما برسان سوی خیمه ی دلدار بگیر پیرهنی بهر دیده ی خون بار "و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار* برای دیده بیاور غباری از در دوست" من و صدا زدنِ یار، بی وضو هیهات رسیده باده بر این خشکی گلو هیهات از اضطرار زنم بر غریبه رو هیهات "من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست" سرای سینه ام از غصه بیت الاحزان است همیشه دوری یوسف نصیب کنعان است که گفته است فراق نگار آسان است؟! "دل صنوبری ام همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست" نمی دهند به مجنون وصال لیلا را نمی دهند به او رخصت تماشا را به سرورش نرسانند عبد رسوا را "اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست" *بار: اذن، اجازه، رخصت ✍محمد جواد شیرازی 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 http://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنچه مادر می کشد،دردش به دختر می رسد گر بیفتد مادری ، دختر خجالت می کشد دست این از دست آن و...دست آن از دست این.... آه....دارد همسر از همسر خجالت می کشد هر کجا حرف "در" و "دیوار" و...از این چیزهاست چشم خشک از چشمهای تر خجالت می کشد ✍علی اکبر لطیفیان http://eitaa.com/Madahankhomein