eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
200 عکس
70 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به حضرت ام المصائب نائبة الزهرا زینب کبری سلام الله علیها کوه از کمر خم می شود در پای زینب پیدا نگردد واژه ای همتای زینب مثل چکاچک های ناب ذولفقار است هر خط به خط از خطبه ی غرای زینب یک شهر ساکت می شود وقتی بخواهد طوفان کند فریاد یا زهرای زینب تهدید تاج و تخت حتی در اسیری هست از کلام معجزه آسای زینب پرچم به دوش کربلای بی حسین است نامی نبود از کربلا منهای زینب عطر حماسه می وزد هر جا که باشد صدها قصیده می شود غوغای زینب مریم تر از مریم به عفت رنگ و بو داد دارد به زهرا می رسد تقوای زینب از بس قنوت عرش پیما داشت هر شب شد ملتمس بر وتر او مولای زینب غمهای عالم غم نخواهد بود هرگز در پیش یک غم از همه غمهای زینب جا داشت یک دریا ببارد آسمان اشک وقت مرور صبر پر معنای زینب دین در کُمای بدعت بوزینه ها بود امروز زنده مانده با احیای زینب خفاش ها دشمن ترین هستند با او نورٌ علی نور است، بس، سیمای زینب با دست بسته معجرش را حفظ کرده غیرت از او آموخته سقای زینب سر می سپارم زیر تیغ غیرت عشق فتوا نمی خواهم به جز فتوای زینب https://eitaa.com/Madahankhomein
زمزمه۱؛ عزیزِ جونم.mp3
2.77M
🔹مادر شهید🔹 به برگشتن گلهام نداشتم امید تا که افتادن روخاک دل من لرزید تو عمر پُرغمم تا امروز یه مادر شهید نبودم دیگه آتیش زدن با این داغ به تار و پودم کیه بفهمه غربت دنیارو کیه بفهمه غصۀ زهرارو؛ حالا می‌فهمم حالا دیگه خبر دارم از دردش از قلب پر آتیش و آه سردش؛ حالا می‌فهمم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برا یه مادر سخته جلوی چشماش رو خاک بیفتن بی‌جون دوتا از گلهاش انگاری اشکای چشمامو با دستاش می‌گیره باز مادر انگار داره تسلام می‌ده بابامون حیدر یه لحظه هم نشو برام دلواپس کنار تو می‌مونم ای هم‌نفس؛ تویی امیدم تویی تموم هستی من مولا نداره بی‌تو زنده بودن معنا؛ تویی امیدم شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5996826698102869242.mp3
1.36M
قال سیدالشهدا علیه السلام: فانّی لا اَعْلَمُ اصحاباً اَوْفی و لا خیراً من اصحابی .. «من باوفاتر و بهتر از اصحابم، اصحابی را نمی‌شناسم» جهت تجلیل از اصحاب باوفای سیدالشهدا جا دارد هرشب در کنار سربند برای یکی از اصحاب یک بند خوانده شود. https://eitaa.com/Madahankhomein
قال سیدالشهدا علیه السلام: فانّی لا اَعْلَمُ اصحاباً اَوْفی و لا خیراً من اصحابی .. «من باوفاتر و بهتر از اصحابم، اصحابی را نمی‌شناسم» جهت تجلیل از اصحاب باوفای سیدالشهدا جا دارد هرشب در کنار سربند برای یکی از اصحاب یک بند خوانده شود سلام ما بر شهدای کربلا به جان نثاران منای کربلا دنیا ندیده مثه اصحاب حسین ای به فدای شهدای کربلا میگیم با اصحابِ الحسین (کُلُّ الخیر فی بابِ الحسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ........ سلام بر عقیل و اجلال عقیل به مسلم آن کوکب اقبال عقیل همه شدن فدایی آل علی سلام آل الله بر آل عقیل مسلم و طفلانش همه نذر حسینِ فاطمه السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حسین و همسر زهیر که هر دو تا زدند دست رد به غیر با یک نگاه پسر ابوتراب شدن حسینی شدن عاقبت به خیر با نیمه نگاه حسین شدن سربه راه حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر بریر قاری حسین آمده بهر پاسداری حسین گفت اگر که تکه تکه ام کنند دست نمی کشم ز یاری حسین اذن میدان گرفت و رفت در کفش جان گرفت و رفت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... سلام ما بر وهب و امّ وهب مادر و فرزند و عروس با ادب یکی فدایی حسین بن علی دو تا فدایی عقیله العرب مادر از دلبندش گذشت از سر فرزندش گذشت السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر حرّ و غلام و پسرش بهشت و دوزخ بوده در نظرش کرده ادب به نام مادر حسین رحمت حق به شیر پاک مادرش شد آزاده در عالمین تا که شد اسیر حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام و رحمت خدا به حنظلة نامه بر حسین و پیک قافله به یاری حسین با تیغ زبان نمود با دشمن حق مقابله حنجرش فریاد حسین روی لبش ناد حسین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر دو یار میدان حسین سلام بر دو شیر غران حسین یعنی حبیب و مسلم بن عوسجه پیرِ همه پیرغلامان حسین شد حرف مسلم با حبیب (علیکَ بِهذَاالغریب) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام ما همه به عابسِ شبیب که اسوه غیرت و مردانگی است برهنه شد گفت به شاه کربلا عاقبت عشق تو دیوانگی است شعار هر سینه زنی (حُبُّ الحسین اَجَنّنی) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ..... غلام سیاه امام حسین سلام بر جُون و مرام و ادبش عبد حسین بن علی شد لقبش اصل و نسب نداشت ظاهرا ولی غلامیِ حسین شد اصل و نسبش با دعای شاه شهید شد رنگ صورتش سفید السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ...... سلام بر جُناده و اراده اش به روح پاک و عشق صاف و ساده اش به کربلا شدند خانوادگی فدایی حسین و خانواده اش در ناحیه صاحب زمان داده سلام او را ز جان السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام بر سعید و بی قراری‌ اش به دل سپردگی و جان نثاری اش شد سپر حسین موقع نماز نماز فخر می کند به یاری اش حرف آخرش با حسین (اَوَفَیتُ مولا حسین) السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین ....... سلام ما به بر قمر ام بنین سلام بر سه اختر ام بنین با رزمشون علی دوباره زنده شد ای جانم به لشکر ام بنین فاطمه می گفت آفرین به اولاد ام البنین السلام علی الحسین وعلی اصحاب الحسین https://eitaa.com/Madahankhomein
دوید و رفت تا میدون بمیرم تنش شد غرق خاک و خون بمیرم چقد مثل عمو عباسه...دستش شده از پوست آویزون بمیرم به عمه گفت و رفت از خیمه بیرون بدون تیغ و خوود اومد به میدون بریدن دست فرزند حسن رو که از جنگ جمل پُر بود دلاشون امامش رو نذاش تنها تو پیکار دوید و رفت میدون آخر کار جلو شمشیرها دستو سپر کرد انا ابن الفاطمه میگفت انگار شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پنجم محرّم مدح و مرثیه حضرت عبداللّه ابن حسن علیه السلام در حرم حسن می‌کند لطفِ خدا را بیشتر هر که بر سر داشت شورِ مجتبی را بیشتر یاحسن دارم به دل مهرِ حسینِ ابن علی بی‌نهایت دوستَش دارم شما را بیشتر می‌زنم بر سینه سنگِ عشقِ شاهِ کربلا گر چه می‌گیرم عزایِ کوچه‌ها را بیشتر آمد عبداللّه بیرون با غضب از خیمه‌گاه می‌فشارم من گلویِ اَشقیا را بیشتر وارثِ شیرِ جمل کرده عموجان را بغل می‌کند اِحساس این‌گونه صفا را بیشتر یک مدینه غصّه خورد و رویِ سینه جان سِپرد دیده‌ام در روضه‌اش خیر‌ُالنِّسا را بیشتر مثلِ مادر شد کبود و بازویش اُفتاده بود بر لب آوَردم دَمِ مهدی بیا را بیشتر https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُخمّس پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه السلام عاشقِ پنج تنِ آلِ عبا هستم شکر من مسلمانِ علی‌جانِ شما هستم شکر قاریِ کوثرِ قرآنِ خدا هستم شکر از اَزل سینه‌زنِ کرب‌و‌بلا هستم شکر بر سرِ سفره‌یِ این مرد گدا هستم شکر ریشه‌یِ عشقِ من و شاهِ کرم از اَزل است در میانِ غزلم صحبتِ فتحِ جمل است شهد و شیرینیِ این شور که ضرب‌المثل است از عسل ناب‌تر و بوده به کامَم از اَلَست .... مزه‌یِ روضه‌یِ او اَهلِ بُکا هستم شکر از همان روزِ اَزل من حسنی‌ام حسنی همه‌ِجا گفته‌ام آقا تو فقط عشقِ منی می‌تپد قلبم اگر در وسطِ سینه‌زنی گل کُند ذکرِ حسینِ تو اگر بر دَهنی زیرِ دِیْن وُ عَلمِ لطفِ شما هستم شکر روضه‌خوانِ غمِ این گل‌پسرت هستم آه اوّلِ روضه تَهِ گودی وُ در قربانگاه دست‌ُوپا می‌زند و دست کشید عبداللّه می‌دَود سویِ عمو ذکرِ حرم واٰ اُمّاه جان‌نثارِ علی وُ نذرِ ولا هستم شکر بازویِ من سِپرِ تارِ مویی از سرِ تو روضه‌یِ من شده چون روضه‌یِ آب‌آورِ تو می‌کُشد آه مرا خشکیِ این حنجرِ تو می‌روم تا که نبینم در حرم خواهرِ تو شده سرگشته‌ِ من آن لحظه کجا هستم؟! شکر سرِ من بر رویِ نِی دور ُو بَرَت آواره‌َست صحبت از غارتِ آویزه وُ گوشِ پاره‌َست می‌رسد شعله‌یِ کین کارِ حریمَت زار است بدترین روضه‌یِ ما طعنه سرِ بازار است بی‌قرار تو وُ ناموسِ خدا هستم شکر حُرمتِ عمّه‌یِ ما می‌شِکند در بازار می‌زند چانه سرِ قیمتِ هر سر بازار از‌ کنیزی سخن آمد به میان هر بازار وای از انگشتری و معجرِ دختر.... بازار.... من نَه بینِ اُسرا از شهدا هستم شکر صحبت از مجلسِ شام است نَگویم بهتر خیزران بر رویِ کام است نگویم بهتر پا رویِ رأسِ امام است نگویم بهتر از کنیزی که به‌نام است نگویم بهتر من اگر منتظر و اهلِ دعا هستم شکر https://eitaa.com/Madahankhomein
علیه‌السلام دُرّ یتیمم و به صدف گوهرم ببین در بحر عشق، گوهر جان‌پرورم ببین هفتاد و دومین صدف ساحل توأم ای روح آب، رشحه‌ای از کوثرم ببین من سینه‌سرخ عشق عمویم، پرم بده دست مرا رها کن و بال و پرم ببین چشمم به قتلگاه و عمو مانده زیر تیغ تصویر غربتی‌ست به چشم ترم، ببین با بانگ استغاثهٔ او تیغ می‌شوم برنده‌تر ز تیغ عدو خنجرم ببین پروانه‌ام به پیله واماندنم مخواه در هرم عشق، شعلهٔ خاکسترم ببین دستم کبوتری‌ست که شوق پریدن است چون نبض عمه ملتهب و مضطرم ببین بر من عمو به چشم خریدار بنگر و دست مرا بگیر و از این برترم ببین کوچک‌ترم ز قاسم و دارم دلی بزرگ همچون علی‌اصغر خود اکبرم ببین من کودک برادر تو بودم و کنون در هیأت دلاور و جنگاورم ببین «هل من معین» شنیدم و تکلیف روشن است در التهاب پاسخت اهل حرم ببین هرچند دست یاری من‌ کوچک است و خرد آن حس عاشقانه و جان‌پرورم ببین احرام بسته‌ام که کنم دور تو طواف خیل حرامیان همه دور و برم ببین کوچکتر است قد من از تیغ دشمنان اما سپر برابر‌شان پیکرم ببین ته ماندهٔ شراب شهادت که مانده ‌ا‌ست می‌نوشم و تو مستی از این ساغرم ببین در دست عمه دست کشیدم ز جان خویش حالا به روی سینه گل پرپرم ببین دیشب سرم به شانهٔ آرامش تو بود اکنون به روی سینهٔ خود بی‌سرم ببین سیدمهدی_حسینی https://eitaa.com/Madahankhomein
گفت رنجور دلش از اثر فاصله‌هاست آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدله‌هاست از چه در خیمه بماند اگر او می‌داند چشم در راه غزالان حرم آبله‌هاست؟ آفتاب است که از زین به زمین افتاده‌ست! شیهۀ اسب یقیناً خبر از زلزله‌هاست نه که هنگام نماز است، عمو در سجده‌ست نکند وقت به پا داشتن نافله‌هاست؟ این طرف محفل پر اشک‌ترین زمزمه‌هاست آن طرف مجلس پر شورترین هلهله‌هاست به یتیمی ز نوک تیر، محبّت کردن جلوۀ بارزی از خُلق خوش حرمله‌هاست! خواستند آینۀ باغ شقایق باشد سینه‌ای که پر آواز پر چلچله‌هاست جواد_محمدزمانی https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚ارباب من ✨نشود صبح اگر عرض 💚 ارادت نکنم ✨نام زيبای تو را صبح 💚تلاوت نکنم 💚اَلسلامُ علی الحُسین 💚وعلی علی بن الحُسین 💚وَعلی اُولاد الـحسین 💚وعَلی اصحاب الحسین
علیه‌السلام روح والای عبادت به ظهور آمده بود یا که عبدالله در جبههٔ نور آمده بود؟ کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود باغبان در ورق چهرهٔ گرمازده‌اش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود بی‌کلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بس که از تاب تجلّی به سرور آمده بود قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تماشای کلیم اللَّه و طور آمده بود به طواف حرم عشق ز آغوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود عجب از این همه مستی چو برادر را دید که چه‌ها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود گرچه لب‌تشنه به دامان امامت جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود... سیدرضا_مؤید https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5810158172354120338.mp3
1.61M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه السلام قرارِ بی‌قراریایِ قلبِ من منو نَکُش عمو وُ دست‌وُپا نزن دارم میام کمک می‌جوشه تو رگام خونِ امام حسن خودم میشم پسر برایِ تو حسین خودم میشم سِپر بلایِ تو حسین به جونِ من بازوم می‌اُفته و شبیهِ ماه میشم میاد همین‌جا تویِ قتلگاه پیشَم بابام حسن عمو حسین عمو حسین فدات بشم /۴/ سیلی نخورده تیره شد نگاهَم آه داره بابام امام حسن تو قتلگاه می‌خونه روضه‌هایِ کوچه‌ای که کرد روزگارِ ما رو سیاه کم سنُّ و سالی بلایِ جونِ حسن با گریه بُرد مادروُ تا خونه حسن کِشون کِشون بغضِ گلوش چادرِ پاره‌پاره بود هنوز چشاش دنبالِ یک گوشواره بود رو خاک و خون وای مادرم وای مادرم وای مادرم۴ https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5810158172354120337.mp3
1.72M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور (نوحه‌ی زمینه) مدح امام حسن علیه السلام بِحمداللّهِ وَالمِنَّه عشقم حسنه بچّه‌َم سینه‌زنه دَم از تو می‌زنه تا میگم یاحسن قلبِش تند می‌زنه ما کُشته مُرده‌یِ مَرامتیم یا امام‌ حسن یا امام‌ حسن ما خانوادگی غلامِتیم یا امام‌ حسن یا امام‌ حسن بخوای نَخوای دیگه به نامِتیم یا امام‌ حسن یا امام‌ حسن کاشف الکربَمِه امام حسن ضربه‌یِ قلبَمِه امام حسن سیّدی وَ مولای امام حسن /۴/ بِحَمدِاللّهِ وَالمِنَّه درمونِ منی آقا جونِ منی تو سامونِ منی تو رگ و ریشه ُو پوست و خونِ منی مگه میشه از تو دَم نزنم یا امام حسن یا امام حسن اگه سینه‌زنِ این بی‌کفنم یا امام‌ حسن یا امام‌ حسن به خدا مدیونِ لطفِ حسنم یا امام‌ حسن یا امام‌ حسن سایه‌ای بر سرم امام حسن قلبَمُو کُن حرم امام حسن سیّدی... https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5810158172354120336.mp3
1.96M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه پنجم محّرم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه السلام لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه از روضه‌یِ عبداللّه قتلگاهم شده یا اَللّه رو سینه‌یِ ثار‌ُاللّه ببین بازوم مثلِ علمداره عمو دیگه چشام تاره خداروشکر نیستم وقتی که به‌غارت میره گهواره سر من و عمو رویِ نیزه حرم می‌سوزه /۲/ حرم علی و چشمِ هرزه دلم می سوزه/۲/ وَاللّه لاٰ اُفاٰرِقُ عَمِّی حتّی بینِ گودال حتّی رویِ نیزه وای از جسمِ پامال وای از چشمِ هرزه واویلا واویلا ۴ لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه از روضه‌یِ عبداللّه یکی می‌شه جسمِ من و عمو زیرِ سُمِ اَسبا آه عمو بابام اومده دنبالم من بی‌قرارِ گودالم خونِ مجتبی تویِ رگهامِه کشته‌یِ معجر و خلخالم سرِ من و عمو دور از بدن حَرمو می‌زنن/۲/ پایِ بوته‌یِ خار که جون میدن دلمو می‌کَنن/۲/ وَاللّه لاٰ اُفٰارِقُ عَمِّی حتّی تویِ کوفه حتّی مجلسِ شام روضه‌یِ مکشوفه عمّه بزمِ حرام واویلا... https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5810158172354120334.mp3
1.11M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد پنجم محرّم حضرت عبداللّه ابن حسن علیه‌السلام سبکِ از روزِ اوّل..... سلامٌ علیٰ اِمامُ الکریم پیامِ وِلا نیکی بر یتیم الهی پایِ تو تا پایِ جان باشم وَ با اَعمالِ خود زینتِتان باشم حسنی کُن مرا که نان‌رسان باشم برایتان باشم پسرِ سردارِ جمل شیرِ دربار رَجزَش مثلِ عموجانِ علمدار در صفِ پیکار حیدرِ کرّار یکصد وُ ده بار حیدرِ کرّار مگر از درِ خانه‌ی تو بهتر داریم که دَمی زِ تو وُ عَلمت دست برداریم با مدد از یار حیدرِ کرّار یکصد وُ ده بار حیدرِ کرّار https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5917740656373008405.mp3
936K
🎼 ☑️بند اول یا عبدالله(ع) یا ابنُ الکریم بی همتا ای میوه ی قلب مجتبی (ع) سلاله ی حضرت زهرا(س) .... ای نجل زیبای امام حسن (ع) تو قمر در قمر در قمری دلخوشیِ عمو حسینی و آئینه به آئینه حیدری صل اللهُ علیک ابنُ الکریم ☑️بند دوم ای عمو جان مگه مرده باشه عبدالله ببینه که با غمی جانکاه رفتی تو گودی قتلگاه ..... همیشه میگفتم به تو پدر همیشه میگفتی به من پسر حالا وقتشه که بشم فدات دستم و میکنم برات سپر صل اللهُ علیک ابنُ الکریم ☑️بندسوم ای عبدالله (ع) از جور یه لشکر کافر پیش چشم من زدی پرپر خنجر خورد به زیر اون خنجر .... با تیغ شمر و تیرحرمله روی خاکای داغ کربلا جون دادی رو دست عمو حسین پر پر زدی توو گودال بلا صل اللهُ علیک ابنُ الکریم https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5965475687404930477.mp3
562.4K
🔘🔘۸۷۵🔘🔘 ☑️بنداول چه به هم ریختنت عموجون زیر پا موند تنت عمو جون شده دعوا میونه این قوم سر پیرو هنت عمو جون .... تنه تو زخمیه نیزه هاس روی پهلوت جای چکمه هاس زینت دوش مصطفایی جای تو کی زیر دست و پاس .... برای حنجرت به پای حنجرت. می دم سرم عمو عمو عمو عمو به خاطر گلوت برای تار موت می دم سرم عمو عمو عمو عمو .... سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم زخمی از تیر و نیزه هایی بمیرم زیر دست و پایی یکی روی تنت راه می ره پر از رده چکمه هایی .... عقده از سینه خود وا کرد نیزه شو تو تن تو جا کرد پیشه چشمای عمه زینب تن تو پشت رو با پا کرد ببین چشه ترم. منت بزار سرم عمه بزار برم برم برم برم می بینی مضطرم ای همه باورم عمه بزار برم برم برم برم سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5803368898505999596.mp3
1.8M
🌷🌷🌷 ✅بنداول رسیده شب یتیمه مجتبی(ع) مرغ دل داره یه بوم و دو هوا گاهی میره تو بقاع مدینه گاهی هم میره حریم نینوا 🌷 عبدالله بن الحسنه داروی دردای منه از لطفش و از کرمش همه جا حرف وسخنه 🌷 عبدالله یتیمه مجتبی (ع) عبدالله شهیدکربلا _____________ ✅بنددوم مثل بابا حسنش ماریه توی میدون نبرد محشریه اسمش عبدالله وعبدالحسین (ع) نعره هاو رجزاش حیدریه 🌷 یک نفری یه لشکره رزم آوره دلاوره حسین میگه برای من مثل علی اکبره 🌷 عبدالله یتیمه مجتبی (ع) عبدالله شهیدکربلا ______________ ✅بندسوم چشمش افتاده به لشکرو سپاه داره به عمه میگه باسوز و آه دستامو رها کنید تا من برم که عمو مو می کشن توقتلگاه جونم بره به جا عموم برم بشم فدا عموم دستم قلم بشه براش سرم بره برا عموم 🌷 عبدالله یتیمه مجتبی ع عبدالله شهیدکربلا مجیدمرادزاده https://eitaa.com/Madahankhomein
4_912022625834762503.mp3
5.24M
🌷🌷🌷 ✅بنداول رها کن دو دستم رو عمه بزار تا برم سمت میدون ببین دوره کردن عمومو بانیزه و باشمشیراشون رهام کن که طاقت ندارم ببینم موهاشو کشیدن چه سخته ببینم نامردا گلوی عمو مو بریدن رهام کن ای عمه ببین بی قرارم امونم بریده قراری ندارم لبیک عمو حسین (ع) 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بند دوم اگرچه میون شلوغی برید دستمو دشمن تو سرم رو میدم من برات ای سرمن فدای سرتو ازین دشمنای حرومی تقاص شما رو میگیرم محاله که ازتو جداشم تا اون لحظه ای که بمیرم به شوق شهادت ببین مست مستم فداییه عمه فدای توهستم لبیک عمو حسین ع مجیدمرادزاده https://eitaa.com/Madahankhomein
عبدالله بن الحسن علیه السلام افتاده باز کار به دستِ کریم ها مارانوشته اند گدا از قدیم ها شانه زده به زلف کمندی نسیم ها باید کشید نازِ نگاهِ یتیم ها دستِ دعا به خاکِ قدم های او بزن عبدِ خداست کودکِ ده سالة حسن ده ساله بود قامتش اما وقار داشت بالایِ چشم خویش دوتا ذوالفقار داشت مثلِ ابالحسن سخنش اقتدار داشت بر یاریِ عمو جگری بی قرار داشت شهر مدینه با پدرش عهد بسته بود از کودگی کنارِ بزرگان نشسته بود با چشمِ خویش رفتنِ عشاق دیده بود شش ماهه هم به فیضِ شهادت رسیده بود او را عمو به بندِ محبت کشیده بود دستش به دستِ عمة قامت رشیده بود بوسید دست عمه به او التماس کرد جان کند تا زخیمه خودش را خلاص کرد پایِ برهنه جانب گودال می دوید در بین ازدحام عجب موقعی رسید فریادهای مادرت ِ سادات را شنید فوری حسین پیکر او در بغل کشید می خواست تا که ضربه نبیند ولی نشد نیزه به پهلویش ننشیند ولی نشد لعنت به حرمله گلویِ تشنه باز شد این خون به رویِ چشم حسین چاره ساز شد اصلا تمام کشتن این طفل راز شد اما مقابل پدرش سرفراز شد می خواست دست وپا بزند نیزه ها نذاشت بابایِ خود صدا بزند نیزه ها نذاشت در قتلگاه هر دو بدن زیرو رو شده نیزه به رویِ نیزه به پیکر فرو شده با پنجه های گرگ تنش جستجو شده عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده مقتل نوشته با عجله مو کشیده اند مثل کبوتری سر او را بریده اند در قتلگاه روی تن او قدم زدند با نعل تازه هر دوبدن را بهم زدند یک عده جا نبود اگر ضربه کم زدند بر نیزه جسم بی سر او چون عَلَم زدند زینب گرفته دست به سر می کند نگا ه درهم شده حسین و حسن بین قتلگاه https://eitaa.com/Madahankhomein
حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام این نفس ها فدای هر نفسش من بمیرم برای هر نفسش با نفس هاش خون زند بیرون از تنش روی صفحه ی هامون به کدامین گناه کشته شود؟ اینقدر بی پناه کشته شود؟ یک نفر یک سپاه عدالت نیست عمه بگذر ز من که مهلت نیست او که امید لحظه هایم بود هم عمو هم پدر برایم بود نفسش در تلاطم افتاده زیر شمشیر مردم افتاده زخم هایش ستاره باران است نه یکی نه دو تا هزاران است بدنش نیزه زار گردیده زیر پا چند دست چرخیده پنجه ای می رسد به گیسویش خنجری می رود به پهلویش سهمش از هر کرانه شمشیر است از زمین نیزه از هوا تیر است من یتیمم ولی جگر دارم غیرت از حضرت پدر دارم می شوم چون پسر، عمویم را پیش کش میکنم گلویم را آمدم من ولی نگو دیر است چقدر قتله گاه دلگیر است سنگ ها وحشیانه می بارند با عمویم چه دشمنی دارند؟ صبر کن مهربان که در راهم تو نباشی نفس نمی خواهم ای که دست تو بوده مأمن من دست بی تو وبال گردن من قتله گاهت شبیه کوچه و من سپرت می شوم به جای حسن قامتم مثل قاسمت گر نیست از علی اصغرت که کمتر نیست https://eitaa.com/Madahankhomein
حضرت عبدلله ابن الحسن علیه السلام پرچم سبز افتخار حسن نور در نور یادگار حسن روح بی باک ذولفقار حسن مردِ رزمِ جملْ شکار حسن چون پدر از سقیفه بی زار است یازده ساله مرد پیکار است عزت مجتبی ست عبدلله روح قالو بلاست عبدلله سپر نیزه هاست عبدلله غرق خون خداست عبدلله از لبش یا حسین می بارد دست از این عشق بر نمی دارد ناگهان دید کربلا لرزید عمو افتاد خیمه ها لرزید دست عمه که بی هوا لرزید تن فرزند مجتبی لرزید عمو از صدر زین غریب افتاد گیر یک عده نا نجیب افتاد خسته از زخم ها عمویش شد نیزه ای تشنه ی گلویش شد هر چه شمشیر روبه رویش شد وای من پنجه پنجه مویش شد داد زد لا اُفارِقُ عَمي تا ابد لا اُفارِقُ عَمي گفت بر نسل خویش می نازم جملی از دوباره می سازم نیزه ها، من هنوز سربازم دست ها را سپر می اندازم تا عمو لحظه ای بیاساید یا ز گودال پا شود شاید سنگ ها بگذرید از سر او نیزه ها پاشوید از بر او جای سالم بود به پیکر او؟ رفته از حال،عمه خواهر او بدنش را به خاک ها نکشید رمقی نیست در تنش بروید من یتیمم پسر نمی خواهی؟ من که هستم سپر نمی خواهی؟ دست من را مگر نمی خواهی؟ عکسی از پشت در نمی خواهی؟ پدرم بغض های خود را برد حسرت کوچه را فقط می خورد استخوان های دست وا اُمّا لحظه اي كه شكست وا اُمّا تنش از هم گسست وا اُمّا حرمله حاضرست وا اُمّا هدف تیر سهمگین گردید با عمو نقش بر زمین گردید https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220802-WA0014.m4a
196.4K
(حضرت عبد الله ابن الحسن ع) سوزانده غربتت مرا،گریم برای تو جانم فدای تو این گریه های من شده،شمع عزای تو جانم فدای تو عبد اللهم از کودکی،دل بر شما بستم من عاشقت هستم تا لحظه ی آخر کنم،مدح و ثنای تو جانم فدای تو عمه رهایم کن شود،پیکر عبد الله فدای ثار الله سوزم ز تنهایی تو،در کربلای تو جانم فدای تو بس که غریبی می کنم،از بهر غمخواری عمو تو را یاری عالم فدای غربت و،صبر و رضای تو جانم فدای تو مولای عالم یا عمو،کم شد شکیب تو غم شد نصیب تو کرب و بلا پر گشته از،نور و ضیای تو جانم فدای تو بر من همیشه یا عمو،آرامش جانی تو روح قرآنی دستم به دست عمه و،کردم هوای تو جانم فدای تو عموی مظلومم شده،وقت وصال من بنگر تو حال من خون شد دل من از تن،در خون شنای تو جانم فدای تو تو در مناجاتی عمو،در چنگ آن قاتل بر من شده مشکل سوزانده قلب عالمی،شور و نوای تو جانم فدای تو شمر آمده در قتلگه،با نیزه و خنجر تا از تو برد سر گریند همه اهل حرم،در خیمه های تو جانم فدای تو https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220802-WA0008.m4a
155.6K
(حضرت عبد الله ابن الحسن ع) رها کن دگر عمه جان دست من عمویم بود عمه جان هست من عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ شدم عمه جان دلغمین عمو بدیدم شکسته جبین عمو عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ عموی غریبم فتاده زمین عدو در کنارش ستاده ز کین عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ ز بس که بود دشمن دین پلید کنار عمو خنجرش را کشید عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ کجا می توانم رهایش کنم روم جان خود را فدایش کنم عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ من عبد الله هستم یتیم حسن چنان عمه گردیده غرق محن عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ الا دشمن دین رهایش نما بیا جان من را فدایش نما عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ کنار عمویم به اویم پناه شد آغوش او بهر من قتلگاه عمو غم نصیب است در عالم غریب است عموجان حسین۲ https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم تمامِ ماهِ محرم  کران کران حسن است حسن حسین شده پس"حسین جان"حسن است حسن حسین شده تا حسین جلوه کُنَد اگر حسین شنیدی بدان که آن حسن است اگر ظهور کُنَد خیره خیره می‌بینیم به هر نَفَس حسن است و به هر زبان حسن است حسن شُکوهِ حسین و حسن شُکوهِ علی حسن شبیهِ رسول است پس اذان حسن است بر آستانِ علی آمدیم و فهمیدیم... هم آستان حسن است و هم آسمان حسن است به شانه‌ی حَسَنش تکیه داد  زهرا گفت : که تکیه گاهِ تمامیِ خاندان حسن است حسین گفت "اَخی خیرُ مِنّی و یعنی امامِ کربُبلا نیز بی گمان حسن است بیا به میمنه و میسره زمانِ نَبَرد ببین به کرببلا شورِ هر جوان حسن است که ضربِ تیغِ علی‌اکبر‌ست یا حسن و که تیرِ حضرت عباس را کمان حسن است حسن غریب شد اما خدا گواهِ من است تمامِ مقصد این روضه‌ها همان حسن است ✍حسن لطفی https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم شد و قلبم در اضطراب شده ز حجم مرثیه در سینه انقلاب شده هوای مرثیه امشب خراب و طوفانی ست بخوان که روضه از آن روضه های بارانی ست حسین گفتم و این بهترین عمل شده است دوباره روضه ی احلی من العسل شده است کشیده ام نفسِ اعتقادیه روضه زدم به نام حسن دل به وادیه روضه دوباره روضه ی مردی کریم میخوانم شب ششم ز بلایی عظیم میخوانم کسی که در دل میدان زره نپوشیده چو شیر شرزه ی در تاب و تب خروشیده دل حسین از این حُسن عارضش لرزید دل سپاه ز هل مِن مبارزش لرزید ز اهل کوفه به جنگش چه آبروها برد به غیرتی_که ندارند_ کوفیان برخورد همینکه شعله ی ان تنکرونی اش پیچید اجل به دور سر نحس کوفیان چرخید نشست تیغ نگاهش به پیکر ازرق پرید زود به یک ضربه اش سر ازرق حکایت ضرباتش به مرتضی رفته غرور سرخ نگاهش به مجتبی رفته ولی چه حیف زمان حماسه کوتاه است بخوان به روضه که باران سنگ در راه است ز سنگ ها خطِ سرخی روی جبین افتاد به نیزه ای بدنش بی هوا زمین افتاد چه زخم ها که نشسته به دست و بازویش رسیده پنجه ی یک بی حیا به گیسویش چقدر خم شده این جسم زخمیِ درهم نمای چهره اش از تیغ ها شده مبهم چه زخم های مهیبی زده بر این پیکر شکسته تر شده حتی ز قامت اکبر چقدر جای سُمِ مرکب است روی تنش چقدر کم شده از حجم کوچک بدنش غبار کوچه نشسته است روی گیسویش کشیده نیزه عمو از شکاف پهلویش https://eitaa.com/Madahankhomein
حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام می رود مثل حسن، حیدر دیگر باشد انتقام نفس خسته ی مادر باشد همه ی جنگ سرِ دشمنیِ با علی است بی نقاب آمده تا که خودِ حیدر باشد ذوالفقاری ست دوباره به سر مرهب ها قاسم ابن پسر فاتح خیبر باشد سیزده ساله ولی خوب به او می آید که به فرزند علی مالک اشتر باشد آرزو داشته تا چند صباحی دیگر ضرب تیغش به ابوالفضل برابر باشد نوجوانیِ ابالفضل به صفین شده کشته هایش ولی امروز فراتر باش ازرق شام نفهمید که در محضر او لحظاتی ست که می چرخد و بی سر باشد آنچنان میمنه و میسره را ریخت بهم همه گفتند که شاید علی اکبر باشد کسی از ضربه ی تیغش به سلامت نگذشت اجل کوفه و شام است و مقدر باشد https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍🌸یكباره دلم گفت ✨كه بنویس كلامی 🌸دروصف بلند مرتبه ✨و شاه مقامی 🌸دستی به ‌روی سینه نهادم ✨ونوشتم....✍ 🌸از من به ‌ ✨حسین بن علی(ع) 🌸عرض سلامی 🌷اَلسلامُ علی الحُسین 🌿وعلی علی بن الحُسین 🌷وَعلی اُولاد الـحسین 🌿وعَلی اصحاب الحسین https://eitaa.com/Madahankhomein
به صد هزار بلا مبتلا علی اصغر شهید کینه و جور و جفا علی اصغر رضیع تشنه لب بینوا علی اصغر نشان غربت خون خدا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر گرفت روی دو دستش رضیع عطشان را همان خلاصه ترین آیه های قرآن را نشاند روی رخش قطره های باران را فدای تشنگی ات ماسوی علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر به قطره قطره اشکش علی رجز می خواند سلاح گریه او خصم را عقب میراند دوجرعه آب اگر میرسید او میماند میان اینهمه جنگی چرا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر سه شعبه آمد و نهج البلاغه پرپر شد دوباره دیده قرآن کربلا تر شد گلوی کوچک طفلش سه آیه کوثر شد بگو سه شعبه کجا و کجا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر کنون نشسته و خون جای آب میبیند سه شعبه را به سوالش جواب میبیند نگفت حرمله شاید رباب میبیند و یَسکُنُ دَمُهُ فی السما علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر بخواب تشنه لب نینوا خداحافظ بخواب طفل ذبیح منا خداحافظ بخواب ای نوه مرتضی خداحافظ حریم پاک تو باب الشفا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل هفتم محرّم مدح حضرت علی اصغر علیه السلام هر نخِ قنداقِ این نوزاد یک حبل‌ُالمتین است این علیِ ابنِ حسینِ ابنِ امیرالمؤمنین است کودکِ این خانواده مردِ میدانِ نبرد است هِقْ‌هِقِ این شیرخواره حَقْ‌حَقِ فتح‌المبین است تشنگی تنها بهانه می‌شود این نازدانه عزمِ میدان دارد و عینیتِ عین‌ُالیقین است ظاهراً او کودکی بی‌دستُ‌و‌پا وُ تشنه امّا.... روزِ محشر مثلِ جدَّش مرتضی حِصْنِ‌حَصیٖن است رویِ دستِ شاه میدان رفت و طوفانی به‌پا کرد او علمدارِ حرم مثلِ یلِ اُم‌ُّالبنین است عالمان روزیِ خود را پایِ این روضه گرفتند چون عمو جانَش حسن روزی‌رسانِ مؤمنین است یاعلی‌اصغر مدد ذکر تمنّایِ وصال است روضه‌خوانِ شیرخواره دلبرِ پرده‌نشین است https://eitaa.com/Madahankhomein