eitaa logo
1.8هزار دنبال‌کننده
72 عکس
29 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به صد هزار بلا مبتلا علی اصغر شهید کینه و جور و جفا علی اصغر رضیع تشنه لب بینوا علی اصغر نشان غربت خون خدا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر گرفت روی دو دستش رضیع عطشان را همان خلاصه ترین آیه های قرآن را نشاند روی رخش قطره های باران را فدای تشنگی ات ماسوی علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر به قطره قطره اشکش علی رجز می خواند سلاح گریه او خصم را عقب میراند دوجرعه آب اگر میرسید او میماند میان اینهمه جنگی چرا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر سه شعبه آمد و نهج البلاغه پرپر شد دوباره دیده قرآن کربلا تر شد گلوی کوچک طفلش سه آیه کوثر شد بگو سه شعبه کجا و کجا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر کنون نشسته و خون جای آب میبیند سه شعبه را به سوالش جواب میبیند نگفت حرمله شاید رباب میبیند و یَسکُنُ دَمُهُ فی السما علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر بخواب تشنه لب نینوا خداحافظ بخواب طفل ذبیح منا خداحافظ بخواب ای نوه مرتضی خداحافظ حریم پاک تو باب الشفا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت علی اصغر علیه السلام این هفتمین شب است که هیأت قیامت است امشب مسیر روضه به سمت خجالت است داغ عطش گرفته رمق از گلویمان امشب به آب گو رود از روبه رویمان امشب تمام روضه شده آب آب آب خون گریه میکنیم برای غم رباب "کار جنون ما به تماشا کشیده است" ای اهل روضه ها شب هفتم رسیده است امشب برای تعذیه کودک بیاورید تصویر تیر و حنجر کوچک بیاورید تا بیشتر به قلب شما غم بیاورم ناچارم اسم حرمله را هم بیاورم امشب دخیل بسته ی یک گاهواره ایم خون گریه های حنجره ای پاره پاره ایم لطمه زنان مقتل یک شاهزاده ایم انگار روبه روی حرم ایستاده ایم وقتی که دید نیست دگر راه چاره ای گل کرد روی دست پدر ماه پاره ای فرمود این پسر نفسم نور دیده است کار گلوی او به تلظی کشیده است چشمان تنگ کوفه از این داغ تر نشد مُنُّو عَلَیَّ گفت حسین و خبر نشد مولا اشاره کرد به خشکیده روی او برقی زد از سپیدی زیر گلوی او دشمن مجال یک کلمه بیشتر نداد جز با سه شعبه تیر جواب پدر نداد خشکیده بود چونکه گلو زودتر شکست قلب پدر شبیه گلوی پسر شکست هر شعبه ای به یک طرف حنجرش نشست انگار تیر بر جگر مادرش نشست با چشم اشکبار و دل خون و نا امید آهسته تیر از گلوی نازکش کشید https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت علی اصغر علیه السلام شده آب آب حرم بی جواب کمی روی دستان مادر بخواب ببین مادرت از خجالت شد آب چه کردی تو با حال و روز رباب لبانت ترک خورده شرمنده ام از این چشم آزرده شرمنده ام لبت چون دل مادرت سوخته از آن بیشتر حنجرت سوخته ز هرم عطش پیکرت سوخته گل اشک چشم ترت سوخته تو با جان این خسته بازی مکن تلظی مکن دل نوازی مکن علیِ مرا خواهش شیر نیست به چشمان تو ترسِ شمشیر نیست اگر چه گریزی ز تقدیر نیست گلوی تو اندازه ی تیر نیست پدر را ز قول من ای جان بگو بپوشان سپیدیِ زیر گلو برو مرد مادر خدا یاورت الهی بلایی نیاید سرت خراشی نگیرد به بال و پرت برو بعد تو وای بر مادرت تو را می سپارم به دست پدر تویی هستی من و هست پدر ببین بی قرار توام بی قرار بمان تا بهارم بیاید،بهار ندارد تنت طاقت کارزار گلوی تو را با سه شعبه چه کار به زیر گلو مثل یک نیزه خورد رد بوسه های مرا تیر برد https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت علی اصغر علیه السلام صورتت ماه بود بی تردید غرق خون هم لب تو می خندید سرعت تیر بسکه بالا بود کار بابا فقط تماشا بود تا که تیر سه پر لبت را دوخت دلش از خشکی گلویت سوخت تیزی تیر یک طرف اما داغی این سه شعبه واویلا می چکد جای شیر از لبهات خون قلب تو و من و بابات خنده ها می دهد جوابم را سر بریدند آفتابم را تا ابد در غمت عزادارم بعد تو من ز سایه بی زارم تیر تا با گلوت در افتاد جان بابات در خطر افتاد شرم دارد صدای بابایت نگرانم برای بابایت تیر داده به ظاهرت تغییر گلویت را شکست چون شمشیر پدرت را ببین که حیران است بی حرکت میان میدان است می شود از حسین مگر پرسید تیر را از گلو چگونه کشید مرد مادر برو خداحافظ گل پرپر برو خداحافظ حرمله کودک مرا کشت و بعدها می زند مرا مشت و خنده های پلید و مستش که... بدتر از تیر ضرب دستش که... می کشد انتظار چشم مرا وای بر بی کسی ما اسرا بگذرم_ در حرم چه می کارند؟ نیزه ها گم شده مگر دارند؟ خاک ها را که زیر و رو کردند حرمله ها پی چه می گردند؟ می روی از حرم خداحافظ پسر بی سرم خداحافظ تا بسوزند قلب مادر تو نیزه بازی کنند با سر تو https://eitaa.com/Madahankhomein