eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
200 عکس
70 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مرثیه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم شد و قلبم در اضطراب شده ز حجم مرثیه در سینه انقلاب شده هوای مرثیه امشب خراب و طوفانی ست بخوان که روضه از آن روضه های بارانی ست حسین گفتم و این بهترین عمل شده است دوباره روضه ی احلی من العسل شده است کشیده ام نفسِ اعتقادیه روضه زدم به نام حسن دل به وادیه روضه دوباره روضه ی مردی کریم میخوانم شب ششم ز بلایی عظیم میخوانم کسی که در دل میدان زره نپوشیده چو شیر شرزه ی در تاب و تب خروشیده دل حسین از این حُسن عارضش لرزید دل سپاه ز هل مِن مبارزش لرزید ز اهل کوفه به جنگش چه آبروها برد به غیرتی_که ندارند_ کوفیان برخورد همینکه شعله ی ان تنکرونی اش پیچید اجل به دور سر نحس کوفیان چرخید نشست تیغ نگاهش به پیکر ازرق پرید زود به یک ضربه اش سر ازرق حکایت ضرباتش به مرتضی رفته غرور سرخ نگاهش به مجتبی رفته ولی چه حیف زمان حماسه کوتاه است بخوان به روضه که باران سنگ در راه است ز سنگ ها خطِ سرخی روی جبین افتاد به نیزه ای بدنش بی هوا زمین افتاد چه زخم ها که نشسته به دست و بازویش رسیده پنجه ی یک بی حیا به گیسویش چقدر خم شده این جسم زخمیِ درهم نمای چهره اش از تیغ ها شده مبهم چه زخم های مهیبی زده بر این پیکر شکسته تر شده حتی ز قامت اکبر چقدر جای سُمِ مرکب است روی تنش چقدر کم شده از حجم کوچک بدنش غبار کوچه نشسته است روی گیسویش کشیده نیزه عمو از شکاف پهلویش https://eitaa.com/Madahankhomein
حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام می رود مثل حسن، حیدر دیگر باشد انتقام نفس خسته ی مادر باشد همه ی جنگ سرِ دشمنیِ با علی است بی نقاب آمده تا که خودِ حیدر باشد ذوالفقاری ست دوباره به سر مرهب ها قاسم ابن پسر فاتح خیبر باشد سیزده ساله ولی خوب به او می آید که به فرزند علی مالک اشتر باشد آرزو داشته تا چند صباحی دیگر ضرب تیغش به ابوالفضل برابر باشد نوجوانیِ ابالفضل به صفین شده کشته هایش ولی امروز فراتر باش ازرق شام نفهمید که در محضر او لحظاتی ست که می چرخد و بی سر باشد آنچنان میمنه و میسره را ریخت بهم همه گفتند که شاید علی اکبر باشد کسی از ضربه ی تیغش به سلامت نگذشت اجل کوفه و شام است و مقدر باشد https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍🌸یكباره دلم گفت ✨كه بنویس كلامی 🌸دروصف بلند مرتبه ✨و شاه مقامی 🌸دستی به ‌روی سینه نهادم ✨ونوشتم....✍ 🌸از من به ‌ ✨حسین بن علی(ع) 🌸عرض سلامی 🌷اَلسلامُ علی الحُسین 🌿وعلی علی بن الحُسین 🌷وَعلی اُولاد الـحسین 🌿وعَلی اصحاب الحسین https://eitaa.com/Madahankhomein
به صد هزار بلا مبتلا علی اصغر شهید کینه و جور و جفا علی اصغر رضیع تشنه لب بینوا علی اصغر نشان غربت خون خدا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر گرفت روی دو دستش رضیع عطشان را همان خلاصه ترین آیه های قرآن را نشاند روی رخش قطره های باران را فدای تشنگی ات ماسوی علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر به قطره قطره اشکش علی رجز می خواند سلاح گریه او خصم را عقب میراند دوجرعه آب اگر میرسید او میماند میان اینهمه جنگی چرا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر سه شعبه آمد و نهج البلاغه پرپر شد دوباره دیده قرآن کربلا تر شد گلوی کوچک طفلش سه آیه کوثر شد بگو سه شعبه کجا و کجا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر کنون نشسته و خون جای آب میبیند سه شعبه را به سوالش جواب میبیند نگفت حرمله شاید رباب میبیند و یَسکُنُ دَمُهُ فی السما علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر بخواب تشنه لب نینوا خداحافظ بخواب طفل ذبیح منا خداحافظ بخواب ای نوه مرتضی خداحافظ حریم پاک تو باب الشفا علی اصغر ذبیح 'اکبر' کرب و بلا علی اصغر https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل هفتم محرّم مدح حضرت علی اصغر علیه السلام هر نخِ قنداقِ این نوزاد یک حبل‌ُالمتین است این علیِ ابنِ حسینِ ابنِ امیرالمؤمنین است کودکِ این خانواده مردِ میدانِ نبرد است هِقْ‌هِقِ این شیرخواره حَقْ‌حَقِ فتح‌المبین است تشنگی تنها بهانه می‌شود این نازدانه عزمِ میدان دارد و عینیتِ عین‌ُالیقین است ظاهراً او کودکی بی‌دستُ‌و‌پا وُ تشنه امّا.... روزِ محشر مثلِ جدَّش مرتضی حِصْنِ‌حَصیٖن است رویِ دستِ شاه میدان رفت و طوفانی به‌پا کرد او علمدارِ حرم مثلِ یلِ اُم‌ُّالبنین است عالمان روزیِ خود را پایِ این روضه گرفتند چون عمو جانَش حسن روزی‌رسانِ مؤمنین است یاعلی‌اصغر مدد ذکر تمنّایِ وصال است روضه‌خوانِ شیرخواره دلبرِ پرده‌نشین است https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم چهارپاره هفتم محرّم حضرت علی‌اصغر علیه‌السلام درد دارم که پایِ این پرچم روضه‌یِ شیرخواره می‌گیرم هر کجا چاره‌ای ندارم زود پَرِ این گاهواره می‌گیرم با همین دستهایِ کوچکِ خود گِرِه‌یِ کورِ کارِمان وا کرد آخرین بار در حرمْ سلطان با همین روضه حکمَم امضا کرد بغلی بوده ظاهراً امّا بغلم می‌کند چه مردانه بیرقِ افتخار می‌گیرد مثلِ ساقیِ خیمه بر شانه به تَرَکهای بر لبَش سوگند گریه در روضه‌اش دوایِ من است ذکرِ او نسخه‌یِ خداوند است علی‌اصغر مدد شفایِ من است رویِ دستِ حسین شد روضه تیر بر او زدند یا نیزه!!! هلهله می‌کنند حرمله‌ها یا خدایا شده زمین‌لرزه خونِ او را به آسمان پاشید اَشکهایِ خدا شده جاری وای از قلبِ بی‌قرارِ رباب بَه‌ بر این قدر آبروداری چه عروسی عجب حیایی داشت داغِ خود ریخت داخلِ جگرش سینه زد با نوایِ وای حسین از نِی اُفتاد تا سرِ پسرش آفتابِ عجیبِ صحرا را با تمامِ وجود می‌گیرد اَلسَّلامُ علیکَ یا عطشان از غمِ تو چه زود می‌میرد وسطِ روضه‌یِ علی‌اصغر یادِ آن جسمِ بی‌کفن کردم آه این روضه گریه‌کُن دارد هوسِ روضه‌یِ حسن کردم پیشِ چشمِ حسن زمین اُفتاد تکّه‌ای گوشواره گم شده بود اِرثِ زهراست رویِ فاطمه‌ها رویِ ناموسِ حیدر است کبود روزِ محشر که می‌شود مادر کودکش رویِ دست می‌گیرد ندبه‌خوان‌هایِ داغِ طفلِ رضیع به همین گریه دست می‌گیرد https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مصیبت هفتم محرّم حضرت علی اصغر علیه السلام تیر آمد و حنجرِ علی‌اصغر رفت آبی نرسید و آبرو دیگر رفت با آهِ حسین حرمله هلهله کرد شرمنده و لرزان به حرم آخر رفت حلقوم که نیست لخته‌‌ِخونِ مظلوم تا عرشِ خدا به دیدن داور رفت با روضه‌یِ شش‌ماهِه دلِ آلِ علی لرزید و به سویِ میخِ داغِ در رفت شش‌ماهه‌یِ فاطمه چه آمد به سرت وقتی لگدی به طرفِ کوثر رفت با روضه‌یِ فاطمیه و کرب‌و‌بلا باید به سراغِ ندبه‌یِ دلبر رفت https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت علی اصغر علیه السلام این هفتمین شب است که هیأت قیامت است امشب مسیر روضه به سمت خجالت است داغ عطش گرفته رمق از گلویمان امشب به آب گو رود از روبه رویمان امشب تمام روضه شده آب آب آب خون گریه میکنیم برای غم رباب "کار جنون ما به تماشا کشیده است" ای اهل روضه ها شب هفتم رسیده است امشب برای تعذیه کودک بیاورید تصویر تیر و حنجر کوچک بیاورید تا بیشتر به قلب شما غم بیاورم ناچارم اسم حرمله را هم بیاورم امشب دخیل بسته ی یک گاهواره ایم خون گریه های حنجره ای پاره پاره ایم لطمه زنان مقتل یک شاهزاده ایم انگار روبه روی حرم ایستاده ایم وقتی که دید نیست دگر راه چاره ای گل کرد روی دست پدر ماه پاره ای فرمود این پسر نفسم نور دیده است کار گلوی او به تلظی کشیده است چشمان تنگ کوفه از این داغ تر نشد مُنُّو عَلَیَّ گفت حسین و خبر نشد مولا اشاره کرد به خشکیده روی او برقی زد از سپیدی زیر گلوی او دشمن مجال یک کلمه بیشتر نداد جز با سه شعبه تیر جواب پدر نداد خشکیده بود چونکه گلو زودتر شکست قلب پدر شبیه گلوی پسر شکست هر شعبه ای به یک طرف حنجرش نشست انگار تیر بر جگر مادرش نشست با چشم اشکبار و دل خون و نا امید آهسته تیر از گلوی نازکش کشید https://eitaa.com/Madahankhomein
دوبیتی به روی برگ گل شبنم نشسته به سوگ تشنه ای زمزم نشسته به روی حنجر ششماهه با تیر سه تا بوسه کنار هم نشسته پر قنداقه را در خون کشیدند ز دستان سحر، مهتاب چیدند دل آهن به حال آن گلو سوخت که با تیر سه شعبه ، سر بریدند از فرط عطش نفس بگیرد ،سخت است رحمی دل دشمن نپذیرد سخت است این را همه ی حرمله ها می دانند بر دست پدر ، پسر بمیرد سخت است عطش را روی لب تفسیر داری نخوابیدی ، ولی تعبیر داری نمی دانم چه کرده تیر با تو؟ که بر حنجر ، خط شمشیر داری شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت علی اصغر علیه السلام شده آب آب حرم بی جواب کمی روی دستان مادر بخواب ببین مادرت از خجالت شد آب چه کردی تو با حال و روز رباب لبانت ترک خورده شرمنده ام از این چشم آزرده شرمنده ام لبت چون دل مادرت سوخته از آن بیشتر حنجرت سوخته ز هرم عطش پیکرت سوخته گل اشک چشم ترت سوخته تو با جان این خسته بازی مکن تلظی مکن دل نوازی مکن علیِ مرا خواهش شیر نیست به چشمان تو ترسِ شمشیر نیست اگر چه گریزی ز تقدیر نیست گلوی تو اندازه ی تیر نیست پدر را ز قول من ای جان بگو بپوشان سپیدیِ زیر گلو برو مرد مادر خدا یاورت الهی بلایی نیاید سرت خراشی نگیرد به بال و پرت برو بعد تو وای بر مادرت تو را می سپارم به دست پدر تویی هستی من و هست پدر ببین بی قرار توام بی قرار بمان تا بهارم بیاید،بهار ندارد تنت طاقت کارزار گلوی تو را با سه شعبه چه کار به زیر گلو مثل یک نیزه خورد رد بوسه های مرا تیر برد https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت علی اصغر ع بی هوا تیر سه پر بوسه به حلقومت زد دست من هست اگر نه سر تو می افتد گردنت بند به مویی شده بر دستانم بدنم بی حرکت مانده و سرگردانم موجی از خون گلویت به رخم پاشیده اثر شدت این تیر سرت چرخیده چهره ات زود در این فاجعه تغییر نمود شمر با خنده ای از حرمله تقدیر نمود مانده ام تیر چگونه به گلویت جا شد ناگهان پشت سرت مثل شکافی وا شد مادرت کاش سر قبر تو زایر نشود کوچه کوچه به هوای تو مسافر نشود https://eitaa.com/Madahankhomein
مرثیه حضرت علی اصغر علیه السلام صورتت ماه بود بی تردید غرق خون هم لب تو می خندید سرعت تیر بسکه بالا بود کار بابا فقط تماشا بود تا که تیر سه پر لبت را دوخت دلش از خشکی گلویت سوخت تیزی تیر یک طرف اما داغی این سه شعبه واویلا می چکد جای شیر از لبهات خون قلب تو و من و بابات خنده ها می دهد جوابم را سر بریدند آفتابم را تا ابد در غمت عزادارم بعد تو من ز سایه بی زارم تیر تا با گلوت در افتاد جان بابات در خطر افتاد شرم دارد صدای بابایت نگرانم برای بابایت تیر داده به ظاهرت تغییر گلویت را شکست چون شمشیر پدرت را ببین که حیران است بی حرکت میان میدان است می شود از حسین مگر پرسید تیر را از گلو چگونه کشید مرد مادر برو خداحافظ گل پرپر برو خداحافظ حرمله کودک مرا کشت و بعدها می زند مرا مشت و خنده های پلید و مستش که... بدتر از تیر ضرب دستش که... می کشد انتظار چشم مرا وای بر بی کسی ما اسرا بگذرم_ در حرم چه می کارند؟ نیزه ها گم شده مگر دارند؟ خاک ها را که زیر و رو کردند حرمله ها پی چه می گردند؟ می روی از حرم خداحافظ پسر بی سرم خداحافظ تا بسوزند قلب مادر تو نیزه بازی کنند با سر تو https://eitaa.com/Madahankhomein
سر آورده بود گلش را دم آخر آورده بود برای نبرد پدر سوره کوثر آورده بود یکی طعنه زد حسین اینچنین لشکر آورده بود؟ سه شعبه رسید برای علی نوبر آورده بود و برق گلو چه بد موقعی سر برآورده بود بگو نانجیب علی تازه دندان در آورده بود خجالت کشید علی بُرده بود، اصغر آورده بود چرا حرمله؟ چرا باز هم بی هوا حرمله؟ چرا هیچ وقت نرفته ست تیرت خطا حرمله؟ خجالت بکش زدی طفل شش ماهه را حرمله و با خنده گفت شماها کجا و کجا حرمله گلو را ببین علی را زده چند تا حرمله صدا زد رباب که شیر آمده منتها... حرمله شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
همه ی اهل حرم در اضطراب همگی توو حسرت یه جرعه آب ای خدا اصغر دیگه تاب نداره یعنی کربلا دیگه اب نداره طاقت اهل حرم طاق شده لبای خشک علی داغ شده ای خدا چی میشه بارون بباره یا عمو از شریعه آب بیاره داره ارباب ما گریه ش میگیره دعا میکنه که اصغر نمیره علی اصغر داره بازی میکنه؟ ولی نه انگار تلظی میکنه😭 چرا اینقدر نفساش تنگ شده صدا گریه هاش بد آهنگ شده😭 بابا جون اصغرو داره می‌بره پس چرا نگاش به سمت لشکره بابا برگرد اینا شرم نمیکنن حتی به یه بچه رحم نمیکنن میگه لشگر کودکم تشنه لبه محاله دوباره جونی بگیره بگیرید از من و سیرابش کنید ندارید با لب تشنه بمیره حرمله الهی آتیش بگیره وقتی که سپیدی گلو رو دید یه سه شعبه به تیر وکمون گذاشت حنجر کودک شیرخوار و درید آسمون چقدره بی حیا شده جای بارون داره ماتم میباره کاری کرده با دل بابای من روی برگشت به خیمه نداره یه قدم می‌ره به سمت لشکرو یه قدم میاد به سمت خیمه ها از رباب خیلی خجالت میکشه نمی‌دونه چی بگه به بچه‌ها پشت خیمه ها اومد بی سر صدا چاره ی دیگه ای جز همین نداشت دو رکعت نماز براش خوندبا غم و نعش دلبندش و رو خاکا گذاشت یه صدایی رو شنید حسین من بزار تا برای بار آخرم ببوسم کودکم و بهش بگم علی جان من و حلال کن پسرم نتونستم تو رو شیرت بدم نتونستم که تو رو ساکِت کنم لالا لالا لالا لالا گل رباب (س) مادرم بخواب باید خاکِت کنم https://eitaa.com/Madahankhomein
کوثر علی‌اصغر امشب به مستان می‌دهد ساغر علی‌اصغر غوغا به پا کرده آیینه‌ی کوچک‌تر حیدر علی‌اصغر ارباب می‌خندد بر سینه‌اش تا می‌گذارد سر علی‌اصغر با سن‌و‌سال کم در جنگ برپا می‌کند محشر علی‌اصغر "هل من معین" آمد طاقت ندارد در حرم دیگر علی‌اصغر تیر سه‌پر خورده پس شد علی‌اصغر، علی‌اصغر، علی‌اصغر هم اکبر آورده هم روی دستانش علیِ اصغر آورده از باغ خود انگار زیر عبا سیب گلاب نوبر آورده در کربلا ارباب یک‌ساقی و هفتاد و اندی ساغر آورده بر روی دستانش انگار حیدر را به روی منبر آورده تیر سه‌شعبه، آه! اشک مرا این جمله هردفعه در آورده پیش عمو بر نی شش‌ماهه حالا بین سرها سر درآورده هربار جان می‌داد تا روی نیزه اصغر خود را نشان می‌داد تا دق کند مادر هی حرمله گهواره‌ی او را تکان می‌داد مثل علی‌اکبر جنگاوری می‌شد اگر دنیا امان می‌‌داد مثل عمو میشد تیر سه‌شعبه چندسالی گر زمان می‌داد آن وقت مادر هم داماد خود را هی نشان این و آن می‌داد باید رباب امروز شش‌ماه درس عاشقی را امتحان می‌داد دنیای شش‌ماهه شد تیره تا خشکیده شد لب‌های شش‌ماهه رو زد برای آب " مُنّوا عَلَیَّ " بر لب بابای شش‌ماهه اُف بر تو ای دنیا خالی‌ست در آغوش مادر جای شش‌ماهه حالا رباب است و لالایی و گهواره و رویای شش‌ماهه تنها امید ماست کوچک‌ترین باب‌المراد، آقای شش‌ماهه هرکس حسینی شد پای براتش می‌خورد امضای شش‌ماهه ✍شعر از گروه دفتر شعر و ادب آیینی شهرستان بروجرد https://eitaa.com/Madahankhomein
عارفان را اینچنین در باور است طفل این گهواره شیخ اکبر است این علی ابن حسین ابن علیست؟ یا خدایا عیسی پیغمبر است در کرامت با عمو هم شانه است در امامت با پدر هم‌جوهر است صبح محشر فاش خواهد شد به ما این پسر میزان روز محشر است نسل زهرا خیر زهرا می‌دهد شعبه کوثر خودش هم کوثر است امتحانش کن به هنگام خطر از دوصد مرد خطر غوغا تر است حرمله تیر و کمان آورد اگر این پسر راهی میدان با سر است در کمان انگار تیر آماده است یا رب این تیر است یا که خنجر است تیر لازم نیست این لب تشنه را از عطش این شاخه‌ی گل پرپر است شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمزمه؛ کی فکرشو می‌کرد.mp3
1.75M
علیه‌السلام 🔹کی فکرشو می‌کرد🔹 کی فکرشو می‌کرد، که تو بری از پیش مادر تو آروم گرفتی، ولی آروم نمی‌شه مادر دلم آتیشه، چطوری می‌شه ببرم خنده‌هاتو از یاد شنیدم مادر، لحظۀ آخر سر تو روی شونه‌ت افتاد ای وای، خوب شد که مادرت ندید ای وای، موندم که بابا چی کشید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غوغایی به پا شد، تموم خیمه‌ها به‌هم ریخت ناله‌ای شنیدم، نمی‌دونی چطور دلم ریخت الهی مادر، بشکنه دستی که سه‌شعبه به حنجرت زد نه فقط تیرو به گلوی تو به دل خون مادرت زد ای وای، از وقت تشییع تنت ای وای، کجا به خاک سپردنت شاعر و نغمه‌پرداز: https://eitaa.com/Madahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.... بنداول :اشاره به قضیه مکاشفه ای که امام زمان علیه السلام به عالمی فرمودند هر کس در روضه ی حضرت علی اصغر علیه السلام بلند گریه کند حاجت روا می شود آقا گفتی که واسه اصغر بلند گریه کن توی هیئت که با ناله های بلندت به اذنم روا میشه حاجت توی بزم باب الحوائج توی سینمونه یه حاجت الهی به اشکای اصغر تموم شه دیگه عصر غیبت ببین از فراقت شده شیعه مضطر بیا به گلوی بریده ی اصغر بیا یابن زهرا.... 🌸🌸🌸🌸🌸 زبان حال حضرت رباب علیهاالسلام با رود فرات: خجالت بکش ای فرات از لب خشک شیش ماهه ی من پر از آبی و تشنه اصغر شدی عاید لعل دشمن نشد قسمت یاس تشنَم یه جرعه از این رود پرآب علی اصغرم رو سه شعبه با خون‌گلوش کرده سیراب یه لاله رو چیدند که تازه شکفته شده حسرتم که یه مادر نگفته بیا یابن زهرا..... 🌸🌸🌸🌸🌸 خطاب به سه شعبه: ازت شاکی ام ای سه شعبه شکستی چطور حنجرش رو جلوی باباش مثل شمشیر جدا کردی از تن سرش رو اگه رفت حسین پشت خیمه نمیخواست تو داغش بشینم شاید که میخواست من علی رو با حسرت رو نیزه نبینم سر اصغرم رو روی نی می بندند همه حرمله ها به اشکام‌میخندند بیا یابن زهرا...... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Madahankhomein
نوحه؛ بمان با حسین.mp3
1.01M
علیه‌السلام 🔹فدایی پدر🔹 گل کوچک و سپیدِ حسین تو هم می‌شوی، شهیدِ حسین «بگو که یک‌شبه مردی شدی برای خودت و ایستاده‌ای امروز روی پای خودت» دیدم خواندی رجز، بر دستان پدر گفتی بر دست او، باید باشم سپر «ای یاسِ تشنه‌لب» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر تشنه‌لب، اگر نیمه‌جان نگاه تو بود، سوی آسمان شنیده‌اند ملائک همه صدای تو را «پدر قنوت گرفته تو را برای خدا» با بالی غرق خون، پروازت دیدنی‌ست لشکر شد زیر و رو، اعجازت دیدنی‌ست «ای یاسِ تشنه‌لب» شاعر و نغمه‌پرداز: https://eitaa.com/Madahankhomein
زمینه؛ لالایی پسرم.mp3
1.73M
علیه‌السلام 🔹لالایی پسرم🔹 مثه ابر بهاری بی‌تو، شده حالم گرفتار خزون شد مادر، همه‌سالم تو رفتی رفته با تو از دست، همه هستیم چه فکرایی که داشتم واسه‌ت، تو خیالم پسرم بعد هر نماز، همه‌ش این بود دعای من که ببینم جوونی‌تو، بشی نور چشای من شب‌ها که می‌خونم، باز لالایی برات تو گوشم می‌پیچه، باز آهنگ صدات واسه‌م مونده فقط، از تو خاطره‌هات «لالایی پسرم، لالایی پسرم» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خبر از حال و روز صاحب علم اومد می‌دونی چی به روز اهلِ حرم اومد شدی تو دلخوشی خیمه، ولی مادر از اون چیزی که می‌ترسیدم، سرم اومد آخه کی باورش می‌شد، تو رو از من جدا کنن با سه‌شعبه فکری واسه، خشکی اون لبا کنن خوب شد که نبودم، اون لحظه روبروت با این تیر اگه که، افتاد از پا عموت هر چی فکر می‌کنم... سخته داغ گلوت «لالایی پسرم، لالایی پسرم» شاعر و نغمه‌پرداز: https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220801-WA0002.mp3
7.6M
زمینه حضرت علی اصغر یاقَوم اِن لَم تَرحمونی فَارحموا هذا الرضیع.(۲) گذشته کار از پریشونی فَارحموا هذا الرضیع فقط. یه قطره آب. بدین. قدری .که تَر شِه. حنجرش. خیلی برام سخته بگم. شیر. نداره مادرش. ای وای ...حسین...(۵) وَ بَین ما یُخاطب القوم تیرو از کمان پرید. فَذُبِحَ الطفل الرضیع مِن الوَرید اِلی الوَرید اُف بر تو ای دنیا چقدر.. باید. بلرزه بدنم. برا یه قطره آب باید. به حرمله رو بزنم. ای وای حسین...(۵) تیرسه شعبه گریه کرد و گفت خدایا چه کنم؟ میشه یه طوفانی بیاد ، به شیرِخواره نزنم من و. بسوزون ای خدا. (تیر داره دعا می‌کنه) آخه گلوش سوخته میشه (من آخه تیر سه پرم سر به بازو دوخته میشه) ای وای... حسین...(۵) خواهر کسی نفهمه. تنها تو بیا .پشت حرم. کمک کن این تیر و .در آرم از گلوی پسرم. ایشالله که هیچ پدری اینجوری مبتلا نشه نمیدونم چکار کنم سر از بدن جدانشه ای وای. حسین(۸) بمیرم برات یا ابا عبدالله😭😭 محمد علی قاسمی https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220803-WA0025.m4a
203.3K
نوحه (حضرت علی اصغر ع) ای نازنین طفل رباب،ای کودک اطهر جانم علی اصغر هستی گل فاطمه و،از نسل پیغمبر جانم علی اصغر ای کودک دردانه ام،آورده ام میدان تا که دهی جولان گرفته ام قنداقه ات،چون جان خود در بر جانم علی اصغر ای آخرین سرباز من،ای همه هست من بر روی دست من با تیر کین حرمله،چون گل شدی پرپر جانم علی اصغر ای کودک شیرین زبان،عطش شده چاره شد حنجرت پاره با تیر کین زد بر گلو،آن دشمن کافر جانم علی اصغر ای کودک بی شیر من،جان دادی ای هستم بابا روی دستم شد قتلگاهت شانه ام،شد کربلا محشر جانم علی اصغر ای کودک جانباز من،از داغ تو سوزم شعله برافروزم منتظر از بهر تواند،اهل حرم یکسر جانم علی اصغر از داغ تو بابا ببین،ذکرم شده یا رب جانم بود بر لب آمده بیرون از حرم،عمه ی غمپرور جانم علی اصغر قنداقه ی پر خون تو،بر روی دست دارم بر تو عزادارم در وقت تشییعت علی،گریان شده مادر جانم علی اصغر https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220803-WA0056.opus
161.3K
🏴واحد شب ششم محرم الحرام حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام🏴 به میدان میرود با صد شور و محن مه برج ولا قاسم بن الحسن به تن دارد زره به سر دارد نوا به کف شمشیر رزم به صحرای بلا به لب دارد رجز انا بن المجتبی به دل دارد غمه غریب کربلا بود تاج سر یل جنگ جمل طعم مرگش بود احلی من العسل زده طعنه به ماه جمال انورش بگیرد انتقامه زهرا مادرش (عمو جان یا حسین) بده رخصت عمو کنم جان را فدا منم آلاله ای ز باغ مجتبی بده رخصت عمو به جان مادرت که قربانی شوم شبیه اکبرت نمانده طاقتی به قلب خسته ام نگر در محضر بابا بنشسته ام عمو آشفته بین حال زار مرا نامه ای دارم از پدر،بهر شما نوشته السلام بر تو شاه غریب مرا نگذاری از کربلا بی نصیب (عمو جان یا حسین)🏴 میان هلهله پرش میسوزد و ز بس خورده زمین سرش میسوزد و به زیر سم اسب میزند دست و پا شده از هم جدا تسبیح کربلا شده نقش زمین نگار مجتبی زند بر سر حسین کنار خیمه ها دوید آخر گرفت به دامن آن سرش گلاب از دیده ریخت به روی پیکرش عمویش را که دید به لبخند آمد و... حلالیت گرفت نفس بند آمد و... (عمو جان یا حسین) 🙏التماس دعای خیر ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/Madahankhomein
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
... ای که درد و غم شیعه را میدانی خسته ایم ما از این بی سر و سامانی از چه شد اینقدر غیبتت طولانی چشم ما بر راه است عمر ما کوتاه است العجل یا مهدی یا أبانا مهدی 🌸🌸🌸🌸🌸 روز و شب از غم کربلا گریانی روضه خوان جد بی کس و عطشانی یاد آن پیکر بی سر و عریانی قلب تو محزون است چشم تو پر خون است العجل یا مهدی یا أبانا مهدی 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت علی اصغر علیه السلام: من فدای لب خشک تو ای اصغر از تلظّی تو مادرت شد مضطر کاروانم ندارد دگر آب آور ای گل بی جانم اصغر عطشانم لاله ی من اصغر در برم شد پرپر 🌸🌸🌸🌸🌸 سهم کامت نشد قطره ای از دریا پاسخ خواهشم شد سه شعبه حالا بر روی دست من می زنی دست وپا رفته از دل چاره حنجرت شد پاره لاله ی من اصغر در برم شد پرپر 🌸🌸🌸🌸🌸 در حرم می کشد انتظارت، مادر او ببیند چه طور ،زخم ِ روی حنجر فاصله مانده بین سرت با پیکر او ببیند تو را بر روی نیزه ها لاله ی من اصغر در برم شد پرپر ✍ علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) محمد خرمفر https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220803-WA0063.mp3
6.24M
شب ششم قاسم آمد به میدان در دستش تیغ اجل چون طوفان مجتبی در رزم جنگ جمل در قاموس شھادت نامش ضرب المَثَل شد مرگش در راه ایمان أحلی مِنَ العَسَل شد با رعد تیغش غوغا به پا شد او مجتبای کرب و بلا شد میخوانم ھر شب با چشم گریان سلام ٌ علی شھیدِ العطشان سالار زینب ۴ ................................ قاسم ھای فراوان دارد راه عاشورا مرد میدانِ دردند در سپاه عاشورا فھمیده ھای راهِ عشقند و مست باده غرق شوق و جنونند چون عمرو بن جناده دارد بر لبھا ذکری عالمگیر امیری حسین وَ نعم الأمیر سالار زینب ۴ https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220803-WA0062.mp3
7.36M
-سنگین شب ششم ھَل مِن مبارز یَا أیُّھَا النّاس آمد به میدان شاگرد عباس پرپر نمیشود أمَّن یُجیب خوانده و مضطر نمیشود تازه جوان شده اما که گفته او علی اکبر نمیشود عباس میشود یعنی حریف او دو سه لشکر نمیشود دوتا علمدار امام دوتا دلیر صف شکن عباس علمدار حسین قاسم علمدار حسن .................................. زھرا فضائل حیدر شمائل می تابد از دور چون ماه کامل جانم به ھیبتش لرزیده یک سپاه به خود از ابھّتش شیر نرِ حسن مادر نزاده است چنین قدر و قیمتش او قاسم است یا سقّا به رزم آمده با این رشادتش صدای حیدر در گلو کلام حیدر در سخن به لشکر دشمن زده قاسم علمدار حسن بی جوشن امّا رزمش چه زیباست وقتی رکابش دستان مولاست آھنگ قافله إن تنکرونی اش که بپا کرده زلزله قرآن مجتباست ھرضربھاش شبیهِ به آیات نازله أزرق که جای خود حتی حریف او نشود تیر حرمله وَ إن یکاد فاطمه ست مدال روی پیرھن عجب شکوه و ھیبتی قاسم علمدار حسن شاعر : حمید رمی https://eitaa.com/Madahankhomein
AUD-20220803-WA0344.mp3
6.02M
نوحه حضرت قاسم علیه السلام دار و ندارم محمد الحجیرات عموی خوبم بی تابم بده اجازه بشم فدایی با شهادت آمادم شجاعم از نسل حیدرم دار و ندارم فقط تویی عمو جونم دار و ندارم بدون تو نمی مونم دار و ندارم میبینی وضو گرفتم از خونم زره ندارم میجنگم با زور و بازوی مجتبایی بهم میریزم لشکر را شبیه بابا در یاری نداری تویی غریب و بی یاور یاری نداری می خوام مثل علی اکبر یاری نداری من هستم میشم برای تو پرپر حسین حسین حسین عموی خوبم بی تابم بده اجازه بشم فدایی با شهادت آمادم شجاعم از نسل حیدرم دار و ندارم فقط تویی عمو جونم دار و ندارم بدون تو نمی مونم دار و ندارم میبینی وضو گرفتم از خونم زره ندارم میجنگم با زور و بازوی مجتبایی بهم میریزم لشکر را شبیه بابا در یاری نداری تویی غریب و بی یاور یاری نداری می خوام مثل علی اکبر یاری نداری من هستم میشم برای تو پرپر حسین حسین حسین دار و ندارم محمد الحجیرات https://eitaa.com/Madahankhomein
شب هشتم محرم شعر روضه حضرت علی اکبر ع این پاره پاره پیکر تو می کشد مرا بال سفید پرپر تو می کشد مرا قربان روی خونی پیغمبری تو این داغ چون پیمبر تو می کشد مرا ای آیه آیه سوره ی طه اذان بگو بابا سکوت آخر تو می کشد مرا  این زخم روی پهلوی در هم شکسته ات فرق شکسته ی سر تو می کشد مرا عمّه ز خیمه آمده برخیز ای علی این صحنه در برابر تو می کشد مرا حالا جواب زحمت لیلا چه می شود فکر جواب مادر تو می کشد مرا اینک چه گویم از تو به اهل حرم علی حتماً سوال خواهر تو می کشد مرا قطعه به قطعه روی عبا چیده ام تو را این قطعه های دیگر تو می کشد مرا وحید محمدی https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم یک جلوه است جلوه‌ی اعظم فقط علیست یک معنی است معنی خاتم فقط علیست آیات کبریاییِ   لَیْسَ کَمِثْلِهِ آئینه خدای معظم فقط علیست شمس الحقِ علیست رسول خدا فقط صبح و شبِ پیمبرِ اکرم فقط علیست تا آخرین نَفَس به خودش تکیه داده است کوه است  قله است  مصمم فقط علیست اصلا بهانه‌ی نَفَس فاطمه است او اصلا بهانه‌ی همه عالم فقط علیست جبریل هم موذن ایوان طلای اوست بین نجف سلامِ خدا هم فقط علیست گفتند او خداست و گفتند او جداست باید که لال بود که مبهم فقط علیست آری بهشتِ شیعه تماشای مرتضاست آری برای کفر جهنم  فقط علیست اسلام را دلیل حیات است  یا حسین اسلام را سلوک مسلم فقط علیست هجده علی حسین به میدان روانه کرد یعنی که در میانِ بساطم فقط علیست حُسنِ شروع علی‌است و حُسنِ ختام هم اول علی و آخرِ آن هم فقط علیست در کربلا نخست علی اذن جنگ خواست یعنی برای رزم مقدم فقط علیست در پنجه تا که تیغِ دو دوم را گرفت گفت : قائم مقامِ ضربِ دمادم فقط علیست در ابتدا تمامِ عَلم‌هایشان شکست تا بنگرند صاحب پرچم فقط علیست طوری سپاه بهم ریخت ... هرکه دید فریاد زد که مرگِ مجسم فقط علیست حق داشت که حسین به دنبال او دوید تنها پیامِ ماه محرم فقط علیست ما با علی علی شب خود صبح می‌کنیم دنیا به کام ماست که عالم فقط علیست (حسن لطفی۴۰۱/۰۵/۱۴) https://eitaa.com/Madahankhomein