eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
227 عکس
78 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
PTT-20210701-WA0498.opus
141.3K
•-----🖤═✾ا🌺ا✾═🖤-----• ای امام مهربان،ای مرا روح و روان هستی یا موسی الرضا،شیعه را تاب و توان۲ تو امید دل ما داروی درد همه ای تو گل مهر و محبت پسر فاطمه ای علی موسی الرضا یا مولی یا مولی۲ دستگیر خاکیان،زایرت افلاکیان سایل کویت رضا،مقتدای شیعیان۲ زایر کوی رضا زایر و مهمان خداست حرم پاک رضا چون حرم کرب و بلاست علی موسی الرضا یا مولی یا مولی۲ بر گدای روسیاه،یا رضا بنما نگاه بی تو یا مولای من،حاصل عمرم تباه۲ با وجود بدی هام دل به تو بستم مولی هرچه هستم ولی پابست تو هستم مولی علی موسی الرضا یا مولی یا مولی۲ یا امام هشتمین،رهبر دنیا و دین کشت از جور و جفا،دشمنت با زهر کین۲ با وجودی که تویی یار و مددکار همه دشمنت کشت تو را نوگل باغ فاطمه علی موسی الرضا یا مولی یا مولی۲ پاره ی قلب نبی،آمده از ره تقی جان دهی در حجره ات،چون حسین ابن علی۲ همه اسرار امامت به جوادت دادی سر خود را به روی دامن او بنهادی یاعلی موسی الرضا یا مولی یا مولی۲ •-----🖤═✾ا🌺ا✾═🖤-----• https://eitaa.com/Madahankhomein
مداحی آنلاین - از شدت شوق عاشقت صد بار جان داد - صابر خراسانی.mp3
1.5M
(ع) 🌴از شدت شوق عاشقت صد بار جان داد 🌴وقتی برایم پرچمت دستی تکان داد 🎤 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
14000714-narimani-vahed.mp3
1.63M
مداح: سیدرضا نریمانی 👌😭 •-----🖤═✾ا🌺ا✾═🖤-----• پس از سلام نوشتم که خانه ات آباد ندادِ درس به جز عاشقی به من استاد به جلوه ایی کند ناز تا خود محشر کبوتری که به نام تو می شود آزاد به چشم هیچ کسی جز خودت نمی آیم فدای لطف پدر که مرا به دستِ تو داد نمی شود که به اینجا رسید و سجده نکرد به سجده رفتم و گفتم که هرچه بادا باد چقدر پنجره فولاد دلبری بَلَد است چقدر دل گره خورده به پنجره فولاد نگفته لطف کند او، نگفته آگاه است اگر چه حاجت خود را کسی برد از یاد دَمِ ورودی بٰابُ الجَواد مادر گفت از این در آمده هر کس از او گرفت اولاد هزار و یک سخن از لطف او به لب دارم غبارِ صحن شفا داده کور مادر زاد نوشته ام که مرا بعد مرگ بگذارند کمی کنار ورودی صحن گوهر شاد امام رضا السلطان.. •-----🖤═✾ا🌺ا✾═🖤-----• https://eitaa.com/Madahankhomein
مداحی آنلاین - روی قلبم حک شده - بنی فاطمه.mp3
5.89M
(ع) 🌴روی قلبم هک شده 🌴یا علی بن موسی الرضا 🎤 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 https://eitaa.com/Madahankhomein
89.9K
حضرت رضا علیه السلام دو بند اخر به لهجه ی مشهدی ۱ سلام آقا جون سلام بازم منم مگه می تونم ازت دل بکنم تا که شیشه ی غرورم نشکنه به کسی غیر تو رو نمی زنم تو پادشاهمی_کوه تکیه گاهمی آهوی بی کسم_تنها سرپناهمی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۲ گرچه توی نوکری آخِر می شم روسیاهم تو حرم طاهر می شم وقتی که گره گره میشه کارم میام از باب الجواد زائر می شم دست خودم نبود_بسکه تو دل آرایی توی صف ضریح_جا زدم یه وقتایی یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۳ دست ما تنگه و دل تو قفسه صحن آزادی تو باز هوسه دنیا باشه مال آقازاده ها گوشه ی صحنت برای ما بسه کارم زیارته_کار تو هدایته قرار ما و تو_سه جا تو قیامته یا علی موسی الرضا سلطان عشق ۴ از همو بِچگیا ديوِنتُم مِثه كِفترات مويُم حيرونِتم با اجازه به خودُم وعده دِدُم كه شب اول قبر مهمونِتُم سايه ي سَرُمي مِهرِبون ياورُمي تو مهرِبون تر از بابا و مادرُمي ٥ وَختايي كه گِره مُفته به كارام مِدِنُم دل ناگرون مِشي بِرام حال زندگیِ خيليا بده حال مو كه خوبه به لطف آقام هر چی از کرَمِت بُگم بازم کمه با تو دلُم آقا قرصِه و محكمِه https://eitaa.com/Madahankhomein
اي كه چون من هزارها داري آسماني پُر از دعا داري دست هايم دخيلتان هستند بس كه دستِ گره گشا داري از گدا هم كريم مي سازي بس كه اعجاز كيميا داري من هواي تو را به سر دارم تو هواي دلِ مرا داري هر چه بيمار هم بيايد باز تو برايِ همه دوا داري دل شكسته كسي به من مي گفت: خوش به حالت امام رضا داري در ِ اين خانه را زدم عشق است كفتر جلدِ مشهدم عشق است آمدي مستجابمان كردي يك پياله شرابمان كردي چقدر خوب شد براي سفر يا رضا انتخابمان كردي شب به دنبالمان فرستادي از خجالت كه آبمان كردي سنگ كم قيمت و كمي بودم واقعاً دُرّ نابمان كردي اين همه خوب دورتان بود و باز ما را حسابمان كردي ذره بوديم و هيچ بوديم و آمدي آفتابمان كردي نور شمس شموس نور شماست يا رضا ارض طوس طور شماست زلف آشفته ي پريشان را حالِ اين بلبل غزل خوان را تو ببين و برام خالي كن حجره ي رو به روي ايوان را پايتخت رفيع سلطنتَت بنده كرده دو صد سليمان را تا نقاب از رُخت كنار زدي شيعه كردي تمام ايران را ناقه ات تا رسيد نيشابور سجده كردند جام سلطان را مرد سلماني ِ شما دارد همه ي رتبه هاي سلمان را نجف و كربلاي ما كردند جنت مشهد خراسان را به حرم پر زدم خدا را شكر زائر مشهدم خدا را شكر ما نديديم بام از اين بهتر هيچ جا احترام از اين بهتر آهوي دام ِ آهويت هستم نيست صياد و دام از اين بهتر از تهِ دل سلام همسايه اي سلام اَلْسلام از اين بهتر با جُزامي ، غلام ، همسفره من نديدم مرام از اين بهتر برتر از حاكمي، سليماني ست تو بگو كه كدام از اين بهتر نوكر خانه ي تو باشم من كه نباشد مقام از اين بهتر غير نوكر شدن چه مي خواهم؟ جز كبوتر شدن چه مي خواهم؟ باز دارم به سر هواي ضريح دل من تنگ شد براي ضريح دوست دارم رها شوم از خود در ميان سر و صداي ضريح چقدر دل شكستگي خوب است در حريم پر از دعاي ضريح دست هايِ پر از تمنايي مي خورد رويِ حلقه هاي ضريح مي شود خوبتر خدا را ديد در همان يا رضا رضاي ضريح واجب است به هر عاشق سجده ي شكر عشق پاي ضريح حرم ثامن الحجج رفتم ميليون مرتبه به حج رفتم اشك با من سرود غم با تو نوحه ي گريه دار و دَم با تو گفتن شعر ِ روضه ها با من جلوه دادن به محتشم با تو ناله از دل زدن فقط با من كربلا كردن دلم با تو گذري كن شبي به روضه ي ما چشم با اين گدا، قدم با تو دست با من ، به سر زدن با من زدنِ خيمه و علم با تو روضه خواندن براي تو با من گريه هاي مُحَرمم با تو روضه خواندي تو اي امام غريب جَدِّ ما تشنه بود يَابنَ شبيب جَدِّ ما را سوارها كشتند بين گودال بارها كشتند جَدِّ ما يك نفر ولي او را لشگري از هزارها كشتند اعتبار تمام عالم را جمع بي اعتبارها كشتند نعل ها گرد و خاك مي كردند جَدِّ ما را غبارها كشتند خواهرش را پس از بريدن سر خنده ي نيزه دارها كشتند واي از داغ عصر ِ روز ِ دهم واي از ضربه ي دوازدهم https://eitaa.com/Madahankhomein
شعر شهادت امام رضا (ع) آمد از راه و کشید آرام عبا رویِ سرش یعنی امروز ست روزِ ناله‌هایِ آخرش هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت میکشد خود را به سویِ خانه مثلِ مادرش رویِ خاکِ کوچه دنبالش اگر دقت کنی بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش او زمین می‌خورد و میخندید بر حالش عدو این هم ارثی بود که برده ز جدِّ اطهرش صحنۀ جان دادن او روضۀ مستوره شد حجره در بسته میداند چه آمد بر سرش بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن خادمش دید و ولی هرگز نمیشد باورش یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش کربلا بابا رسید امّا پسر افتاده بود قلبِ شاعر آب شد در این سه بیت آخرش هر چه قدر آغوش خود واکرد اکبر جا نشد تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش تا قیامت هم نمیفهمند اهل معرفت از چه آمد دست بر سر بین لشگر خواهرش آنکه حتّی تارِ مویش را ندیده جبرئیل دست بُرده بر سرِ نعش علی بر معجرش https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم زهر کاری شده و شعله به پیکر اُفتاد لاله ای خشک شد و سوخت و پرپر اُفتاد چقدر سخت شده تا که به حُجره برسد تا درِ خانه یِ خود رفت و مکرر اُفتاد بسکه از فرط عطش لب به لبِ خود می زد شعله بر بال و پرِ هرچه کبوتر اُفتاد ناله می کرد خدایا جگرم می سوزد نوحه می خواند ولی از نفس آخر اُفتاد گریه می کرد به حالش در و دیوار که باز یادِ لبهایِ تَرک خورده ی اصغر اُفتاد یادِ آن خنجر خُشکیده که بر نیزه نشست به رُخِ سوخته اش دیده ی مادر اُفتاد یادِ طفلان یتیمی که به شام آوردند یادِ آن شعله که از بام به معجر اُفتاد خیزران،کعبِ نِی و خنده تبانی کردند تا که خاکستر و آتش سرِ دختر اُفتاد نیزه داران و اسیران همه دیدند زِ بام سنگباران شد و پشت سَرِ هم سَر اُفتاد (حسن لطفی) https://eitaa.com/Madahankhomein
دیدی اگر عبا به سرم بود چاره کن فکری برای این جگر پاره پاره کن دیدی اگر به کوچه زمین خوردنِ مرا یاد از زمین فتادنِ مَه در شراره کن همراه من بیا و در حجره را ببند آنگه میان گریه بحالم نظاره کن رنگِ پریدۀ من اگر مشکلِ تو بود یادی ز یاس نیلی و آن گوشواره کن دیدی اگر جمال جگر گوشۀ مرا پس احترامِ کاملِ آن ماه پاره کن دیدی اگر پدر به سر زانوی پسر گریه به غربت بدنی پاره پاره کن دیگر مرا نبینی و او حجت خداست با جان و دل اطاعتش از هر اشاره کن نعش مرا بگیر و به هرجا که او رَوَد یاد از مشایعت به شبی بی ستاره کن https://eitaa.com/Madahankhomein
زینب یگانه بانوی قم ! کوکب امام رضا فدای گریه ات ای زینب امام رضا چگونه عرض کنم تسلیت به محضر تو شهید شد وسط حجره ای برادر تو آهای فاطمه قم ! سرت سلامت باد برادرت وسط کوچه ها زمین افتاد میان حجره نشسته تو را صدا بزند هزار شکر ندیدی که دست و پا بزند نشد که سایه به آن سایه سرت بدهی نبودی آب به دست برادرت بدهی نبودی آه که پایین پاش گریه کنی میان حجره بیایی براش گریه کنی چقدر عرض ادب خیل مرد و زن کردند قسم به تو که عزیز تو را کفن کردند امان ز خواهر سلطان کربلا ؛ زینب رسید پیش سلیمان کربلا ؛ زینب رسید و دید که انگشتر برادر نیست به غیر شمر کسی بر سر برادر نیست نشد که سایه بر آن سایه سرش بدهد نشد که آب به دست برادرش بدهد برادری که شده عالمی پریشانش کنار دیده خواهر شکست دندانش چقدر عرض جسارت بر آن بدن کردند عزیز فاطمه را نعلها کفن کردند https://eitaa.com/Madahankhomein
از قصر بيرون زد، عبا روى سرش بود در احتضار انگار جسم مضطرش بود دور و برش گريه كنى اصلاً نيامد اى كاش پيش اين برادر، خواهرش بود ازبس زمين افتاد و ازبس غَلت مى خورد وقت گذر خاكىِ خاكى پيكرش بود دستش به پهلو بود و مشكل راه مى رفت خيلى در اين ساعات، يادِ مادرش بود با اينكه دربِ حجره اش را بست اَباصَلْت امّا جوادش آمد و دور و برش بود شكرخدا سر روى دامان پسر داشت وقت سفر گريانِ جدّ اطهرش بود وقتى حسين از روى اسب افتاد بر خاك وقتى كه با زانو كنار اكبرش بود در بين مقتل يك على افتاد، اّما حالا صد و ده تا على دور و برش بود زينب براى بردن آقا به خيمه آنچه به دردش خورد حرفِ معجرش بود https://eitaa.com/Madahankhomein
تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد قاسم نعمتی https://eitaa.com/Madahankhomein
یا امام رضاادرکنی بدون واسطه حاجت روا نخواهم شد عزیز کرده برای خدا نخواهم شد به جزتو با احدی آشنا نخواهم شد دخیل مرحمت هر کجا نخواهم شد گدای لقمه مشتی گدا نخواهم شد فراز گنبد تو آشیانه را عشق است برای عرض ارادت بهانه را عشق است صدای محشر نقاره خانه را عشق است ز دستهای شما آب و دانه را عشق است اگر کریم تویی جز گدا نخواهم شد عطش شدم نم دریا به این گدا دادند چه چیزها که در اینجا به این گدا دادند نگفته زود مداوا به این گدا دادند بن غذای شمارا به این گدا دادند گرسنه هم بشوم بی غذا نخواهم شد کبوترم هوس پشت بام را دارم پرم شکسته ولی التیام را دارم دراین حرم همه جور احترام را دارم چرا مقام بخواهم؟مقام را دارم خوشم به خاک تو بودن طلا نخواهم شد درست شد همه سور و سات من باتو چه زعفران و چه ظرف نبات من باتو حکایتی شده این ارتباط من باتو بده برات حرم را برات من باتو وگرنه راهی کرب وبلا نخواهم شد ای آستان شما آستان کرببلا به لطفتان شده ام میهمان کرببلا مرا بکش طرف طوس جان کرببلا به اقتدای تو ای روضه خوان کرببلا بغیر گریه کن روضه ها نخواهم شد سیدپوریاهاشمی https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم عبا به روی سر خود کشید و هِی اُفتاد همینکه زهر جگر را درید و  هِی اُفتاد سرِ مبارک و چشمان تار و سنگِ مسیر میانِ راه زمین را ندید و هِی اُفتاد چه کرده با جگرش زهر  مادرش می‌دید چگونه تا درِ حجره رسید و هِی اُفتاد گرفته بود اباصلت  از بغلهایش نشست و پاشُد و آهی کشید و هِی اُفتاد برای زهر نه در کوچه یادِ مادر بود صدای ناله‌ی زهرا شنید و هِی اُفتاد گذاشت دست به در ، میخِ شعله‌ور را دید گذاشت دست به پهلو خمید و هِی اُفتاد رضا نبود حسن بود و پاره‌های جگر  به خاک ، خون زِ لبانش چکید هِی اُفتاد به یادِ روضه‌ی یابن الشبیب و یادِ سر و لباس کهنه و آنکه برید و ... هِی اُفتاد زِ خیمه تا به بلندی ، زِ تل سویِ گودال چقدر عمه‌ی ما هِی دوید و هِی اُفتاد نکرد رحم حرامی به طفلِ بی بابا که پابرهنه دوید و بُرید و هِی اُفتاد به من دهید که سر را برایتان ببَرم شما که هِی نوکِ نیزه  زدید و هِی اُفتاد حسن لطفی ۱۴۰۱/۰۷/۰۴ https://eitaa.com/Madahankhomein
مدح شهادت امام رضا(ع) برخاک هجره پیش پسر دست وپا زدی آه وفغان وناله ز زهره جفا زدی زهرجفاکه شیره جانت کشیده بود اینگونه ناله ازجگر مبتلازدی درگوشه ای جوادواباصلت بوده اند پیش پسر زآتش غم دست وپا زدی آتش گرفته ای زغم مادرت رضا آه ونوا به یاده دروکوچه ها زدی آبی بنوش ازعطش زهره پرجفا ناله بیاده تشنه ی کرب وبلا زدی دیگر توان نمانده به جان وتنت رضا ناله به یاده آن سره گشته جدا زدی اینجا عبابکش به سره اطهرت رضا ناله برآن عبای شه کربلا زدی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم از راه دور گشته دل من مسافرت آقاببین که نوکرت آمدبه محضرت شادم تمام عمر نمک گیرتان شدم دادی تو دانه ام که شدم من کبوترت دارم برای دیدن تو کوهی از امید خواهم طواف بر سره ایوان پر زرت دارالشفای هرچه مریض است مشهدت کس راتونامیدنمیرانی از درت خواهم که سنگ صحن وسرایت شوم رضا ایکاش لحظه ای بشوم خاک زاعرت خواهم دخیل پنجره فولادتان شوم شایدنظرکنی که بمانم برابرت مولا تبرکی بده از این بارگهت شدکعبه ام همیشه ضریح مطهرت باشرم گفته این لب(مجنون )حاجت خویش خواهدبرات کربوبلا.جان مادرت آرمین غلامی (مجنون) https://eitaa.com/Madahankhomein
ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد در خواب مرا سوي خراسان گذر افتاد چشمم به ضريح شه والا گهر افتاد اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد : با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد اين قبر غريبُ الغُرَبا ، خسرو طوس است اين قبر مُعین الضعفا ، شمس شموس است خاک در او مَلجإ ارواح و نفوس است بايد ز ره صدق بر اين خاک در افتاد با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد حوران بهشتی زده اندر حرمش صف خیل مَلَک از نور طبقها همه بر کف شاهان به ادب در حرمش گشته مُشَرّف اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد با آل علي هر که در افتاد، ور افتاد https://eitaa.com/Madahankhomein
... تقاضا شاه پناهم بده خسته ز راه آمدم در حرم لطف تو من به پناه آمدم بنده ی این درگهم رهگذر این رهم خسته دلم ، رحمتی زار و تباه آمدم شب همه شب سر دهم ناله بدین در دهم شام سیاهم ولی پیش تو ماه آمدم یوسفِ کنعان من ای همه سلطان من پیش تو خونین جگر از دلِ چاه آمدم خون جگرِ از راه دور آمده ام در حضور دیده بسویم فکن بهرِ نگاه آمدم دستِ تهی ، دستِ من رفته ز کف هستِ من سائلم اینجا ولی در برِ شاه آمدم خسته دلم یا علی نامه به دستم ولی باز مکن نامه را نامه سیاه آمدم کشتیِ بشکسته ام جوشش پیوسته ام در دلِ موج بلا غرقِ گناه آمدم طایرم و در قفس آمده بر لب نفس بهر تو بشکسته پر بهر رفاه آمدم ای حرمت دلربا قبله ی جانم رضا با نظر لطف تو سوی اِلٰه آمدم "یاسرم" و خسته جان سوی تو ای مهربان حسرت آهو بَرم گر به پناه آمدم محمود تاری "یاسر" https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پشتیبانی از ولایت و رهبری اهـلِ سیاست کارِ ایران سَرسَری نیست چندانِ این وادی چنان هر کشوری نیست اینجا خدا فرمانده و والی ولی است گوشم به حرفِ هیچ کس جز رهبری نیست اینجا نفاق و تفـرقه یعنی خـیانت اینجا منافق صاحبِ بال و پَری نیست یک بار چوبِ تفرقه خوردیم کافیست بهرِ سکوتِ ما مَجال دیگـری نیست با فاطمه هستیم و پایِ فاطمیـّه جز این شعاری در مسیرِ حیدری نیست راهی به جز خطِّ ولایت نیست هرگز اینجا برای هر صراطی مشتری نیست سیّدعلی فرمان دهد ایران بسیج است مانندِ این لشکر به دنیا لشکری نیست این پرچمِ عشق است و جایش دوشِ معشوق خاکِ حسیـنی لایقِ هر دلـبری نیست https://eitaa.com/Madahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل از کربلای اباعبدالله علیه السلام تا کربلای انقلاب ( ولایی ) از طایفه‌یِ شیرِخدا شاهِ ولائیم ما گریه‌کن و سینه‌زنِ کرب‌وبلائیم از آب و گِلِ فاطمه و حیدرِ کرّار از نسلِ اباالفضل و تبارِ شهدائیم بر دوش گرفتیم اگر بیرقِ ارباب ما منتظرِ تقاصِ یاسِ کوچه‌هائیم ما پرچمِ عشقِ علوی دوش گرفتیم خیره به سحرگاهِ ظهورِ سامرائیم رویِ لبِ ما واژه‌یِ لبّیک حسین است با سیّدعلی زائرِ دیدار شمائیم https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر آینه دلى ست که حیران کربلاست در هر کجا سرى ست، پریشان کربلاست داغى اگر که هست به این سینه داغ توست ماتم اگر که هست ز هجران کربلاست اشک است این که دور حرم را گرفته است آرى فرات دیده ى گریان کربلاست چشمى که روشن است به اشک غم حسین شمعى به بزم شام غریبان کربلاست نوح ائمه گفت که نوحو على الحسین کشتى شکست خورده ى طوفان کربلاست جا دارد از کفن بگریزیم روز مرگ از غربتى که در تن عریان کربلاست افتاده صد ترک به بلور دل رسول از هر ترک که بر لب عطشان کربلاست روزِ حسین خون دل از دیده می رود این گریه ى امامِ خراسان کربلاست شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
آن روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم دل خون تر از شقايق دشتِ بلا شديم ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟! ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است شكر خدا كه خرج بساط شما شديم غربت سراي ماست عزاخانه ي شما با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم ما را خدا به عشق تو مي بخشد عاقبت ما عاقبت به خيرِ تو در روضه ها شديم گم می شویم تا که تو پیدایمان کنی نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی شاید دلت به حال دل ما بسوزد و فکری برای روز مبادایمان کنی ما یک برات کرب و بلا لای پوشه ایم ساکت نشسته ایم تو امضایمان کنی چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود در بین نوکرانت اگر جایمان کنی ما را هدف ز نوکری ترفیع رتبه نیست مجنون نمیشویم که لیلایمان کنی چندیست مرده ام ز انفاس قدسیت اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد باید عنایتی به غزلهایمان کنی بی جذبه ی عصا که به جایی نمیرسم یک جذبه کن که حضرت موسایمان کن 🔸شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
زینت شانه های پیغمبر السلام علیک یا عطشان چه بلایی سر لبت آمد!؟ تا من و تو به وصل هم برسیم جان به لبهای زینبت آمد زینت شانه های پیغمبر السلام علیک یا مظلوم چقدر چهره ات شکسته شده! السلام و علیک یا مغموم با تو قهرم! پدر کجا بودی؟ بی من و خواهرت کجا رفتی!؟ دلخورم از تو؛ عصر عاشورا بی خداحافظی چرا رفتی؟ سر عباس تا سر نی رفت خیمه ها گر گرفت، بلوا شد تا که دیدند بی علمداریم سر یک گوشواره دعوا شد من غرورم جریحه دار شده شاکی از دست ساربان هستم کعبه نی ها مدام می گویند دست و پا گیر کاروان هستم سر بازار دیدنی بودیم! دید زلفت که ما پریشانیم عمه ام داد می زد ای مردم به پیمبر قسم مسلمانیم معجرم را سر کسی دیدم چادرم را سر یکی دیگر با عبایت نماز می خواند مشرکی پشت مشرکی دیگر دختر حرمله چه مغرور است! بر سر بام دف تکان می داد او خبر داشت که یتیم شدم پدرش را به من نشان می داد کاش قرآن پدر نمی خواندی! خیزران از لب تو، دلخور شد اولین ضربه را که زد؛ دیدم چوب خط صبوریم پر شد عمه با من نبود، می مردم پای طشت طلا نجاتم داد نه فقط شام، کربلا، کوفه خواهرا بارها نجاتم داد بال های شکسته ای دارم پر زدن با تو کاش راهی داشت شام ویران به جای ویرانه گاش گودال قتلگاهی داشت علقمه، مشک، ساقی و اصغر شده سر مشق گریه هام پدر بردن من به نفع زینب توست درد سر را ببر زشام پدر  وحید قاسمی https://eitaa.com/Madahankhomein