صدا ۰۰۲-۷.m4a
زمان:
حجم:
1.41M
#سرود میلاد حضرت زهرا سلام اللّه علیها #سبک ماه اومد از راه......
🍃🌸🌼🍃🌸🌼🍃🌼
نوکرم اَمّا
میگیرم سرَمو بالا
آخه شده بِحمدِاللّه فاطمه مادرم
میبَره بالا
تویِ دنیا و تو عقبی
پرچمِ نوکرُو وَاللّه فاطمه مادرم
اَثراتِ..... مادریشو
میکنم حس تویِ روز و روزگارم
با دعایِ.... خِیرِ مادر
صورتمو باز رویِ ضریح میذارم
شبِ نوره شبِ میلاد زهرا
عیدیمو میگیرم از دستایِ مولا
میرم از مدینه کربلا ایشااللّه
مادرِ کربوبلا روزت مبارک/۳/
یاعلی شورِ.....
شب و روزِ نوکراته
از اَثراتِ دعاته همین نفَس زدن
سراسر نوره
تنها مسیرِ نجاته
راه بندگی صراطِ... تو و اَباَالحسن
کُفوِ مولا یارِ حیدر
تا پایِ جون میمونی کنارِ حیدر
سرنوشتِ.... منِ نوکر
روشنه با علی و دعایِ مادر
شب شبِ تولّدِ مادرمونه
کی دلش میخواد یه شب حرم بمونه
شرطِش اینه از امام حسن بخونه
مادرِ شاه کرم روزت مبارک/۳/
#میلاد #سرود #مکه #مدینه #کربلا
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #یا_ام_ابیها
#امام_سجاد_علیه_السلام
#چارپاره #شهادت #مدینه
آسمان را به خاک میآری
با همان جذبههای عرفانی
ولی از یاد میبری خود را
دمبهدم در شکوه ربانی
با خودت یک سحر ببر ما را
تا تجلی روشن ذاتت
دل ما را تو آسمانی کن
با پر و بالی از مناجاتت
تربت کربلاست تسبیحت
همدم ندبههات سجاده
بیقرار است گریههایت را
که بیفتد به پات سجاده
غربتت را کسی نمیفهمد
چشمهایت چقدر پُر ابر است
آیه آیه صحیفهات ماتم
جبرئیل نگاه تو صبر است
شده این خاک گریهپوش آقا
مثل چشمت صحیفهٔ باران
صبح تا شب، شکسته میگویی
السلام علیک یا عطشان
غم به قلبت دخیل میبندد
چشمهای تو با خوشی قهر است
تشنگی بر لبان تو جاری
آب دیگر برای تو زهر است
کربلا در نگاه تو جاری
روضه میخواند چشم تو سیسال
دل تو هرولهکنان، یک عمر
علقمه، خیمهگاه، تل، گودال
پردهٔ خیمهها که بالا رفت
کربلا در برابرت میسوخت
ناگهان روی نیزهها دیدی
سر خورشید پرپرت میسوخت
در دل قتلگاه میدیدی
لحظه لحظه غروب زینب را
چه به روز دل تو آوردند؟
«وَ أنَا بنُ مَن قُتِلَ صَبراً»...
جز تو و عمهٔ پریشانت
کوفه و شام را که میفهمد
طعنههای کبودِ سلسله و
سنگ و دشنام را که میفهمد
دست بسته به سوی شهر بلا
خاندان رسول را بردند
به روی ناقههای بیمحمل
دختران بتول را بردند
یادگار کبود سلسلهها
به روی مصحف تنت مانده
مرهمی از شرار خاکستر
به روی زخم گردنت مانده
سنگهای بدون پروایی
محو لبهای پاک قاری بود
از لب آیه آیهٔ قرآن
روی نی خون تازه جاری بود
با شکوه نجیب قافلهات
کینههای بنیامیه چه کرد
در خرابه نشستهای از پا
با دلت ماتم رقیه چه کرد
بیکسیهای عمهات زینب
غصههای رباب پیرت کرد
داغِ زخم زبان و هلهلهها
بزم شوم شراب پیرت کرد...
کربلا را به کوفه آوردی
با شکوه پیمبرانهٔ خود
لرزه انداختی به جان ستم
با بیانات حیدرانهٔ خود
چه حقیر است در برابر تو
قد علم کردن سیاهیها
تو ولی از تبار خورشیدی
شام را در میآوری از پا
با دعاهای روشنت آخر
شهر پُر از کمیل خواهد شد
کاخ ظلمت به باد خواهد رفت
اشکهای تو سیل خواهد شد
از همه سو برای خونخواهی
در خروشند باز بیرقها
راوی زخمهای پنهانِ
دل مجروح تو فرزدقها
#یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/Madahankhomein