eitaa logo
1.8هزار دنبال‌کننده
72 عکس
29 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم گرچه در سِرِّ هوالهو همه‌ی ها زهراست گرچه در جانِ حرا چله‌ی اِحیا زهراست گرچه در عینِ علی معنی اَعلی زهراست  گرچه در معنیِ لولاک معما زهراست بنویسید فقط حضرتِ زهرا زهراست آنکه در ذائقه‌ی عشق تصرف کرده‌است آنکه پیش از قدم خویش تشرف کرده‌است آنکه در قامت یک نور توقف کرده‌است شب معراج خودش سیب تعارف کرده‌است تا بدانند چرا اُمِ‌ابیها زهراست از خدا جلوه‌ی او گرمِ دل‌آرایی بود موقع آمدنش عشق تماشایی بود عرش تا فرش فقط غرقِ شکوفایی بود آنکه در گوش خدیجه خودِ لالایی بود قبل میلادِ خدیجه به تماشا زهراست دید حق نور فقط نور جهان می‌خواهد قلبِ بی جانِ زمین یک ضربان می‌خواهد دید حق ظلمت مکه فوران می‌خواهد جمع احمد و علی ، فاطمه‌جان می‌خواهد گفت ای جهل و خرافات مهیا زهراست دختری آمده تا زن به کمالش برسد تاکه زمزم به تماشای زُلالش برسد تا پیمبر به جوابش به جلالش برسد صلواتی که خدا داده به آلَش برسد تا ببینند همه کار فقط با زهراست  آمده تا بنشیند به شبستان علی آمده تا برود باز به قربان علی تا که نُه‌سال شود بی سرو سامان علی تا بسازد فقط او با نمک و نان علی تا بمیرند حسودانِ علی تا زهراست شیر وقتی که به سر ، تیغِ دوسر می‌چرخاند مثل گرداب سر و دست و سپر می‌چرخاند گِرد خود دست خدا کوه و کمر می‌چرخاند درِ خیبر به رویِ دست اگر می‌چرخاند همه دیدند رجزهای علی یازهراست آب را مهریه‌اش ساخت که باران بشود دو سه خرما به کسی داد که سلمان بشود چادرش داد که یک قوم مسلمان بشود او رضا داد به ما ، کشورم ایران بشود مادر اینهمه آلاله‌ی زیبا زهراست مادری کرد و به ما لطف ، فراوان کرده با حسینش همه را مستِ حسن جان کرده کربلا را جگرِ مردم ایران کرده خاکِ ما را حرمِ شاه‌خراسان کرده به شهیدان حرم زمزمه‌ی ما زهراست گفته بودیم به این خصم خزانش برسد صبر کردیم فقط تا هیجانش برسد رخش بر رستم و آرش به کمانش برسد انتقامی که بزرگ است زمانش برسد لب اگر تر بکند نعره‌ی ما یازهراست (حسن لطفی ۹۹/۱۱/۱۴) https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم اَللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌فاطِمَة‌وَاَبیها‌و‌بَعْلِها‌وَبَنیهاو... داریم به دل گرمیِ طوفانِ نجف را داریم به لب مِدحَتِ سلطانِ نجف را داریم به سَر سجده به ایوان نجف را خوردیم فقط شُکرِ خدا نان نجف را ما نانِ علی خورده نمک گیرِ غدیریم سوگند به زهرا همه درگیرِ غدیریم باید به درِ خانه‌ی زهرا بنشینیم تا لطفِ خدا را به تماشا بنشینیم تا در خُنکِ سایه‌ی طوبی بنشینیم تا ظِلِّ قیامت همه بالا بنشینیم بوسیدنِ دستانِ شما واجب عینی است تعظیمِ تو بر شیرِ خدا واجب عینی است دستی که زده بوسه پیمبر فقط این است آن دخترکی که شده مادر فقط این است کُفوی که شده معنیِ حیدر فقط این است یاسی که شده قبله‌ی قمصر فقط این است   خانم حرمی از تو در این سینه خدا ساخت از نورِ شما یازده آئینه خدا  ساخت بالاتر از آن خط که نوشتند تو هستی مدحی که نخواندند و نگفتند تو هستی با نقطه‌یِ با ، نقطه‌یِ پیوند تو هستی آئینه قَدی خداوند تو هستی چیزی بِجُز از نورِ خداوند نداری سوگند که ای آیِنه مانند نداری بانو چه شگفت است هُبوتی که تو داری قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری یا جمع جلال و جبروتی که تو داری صد رشته قنات است قنوتی که داری با تیغ به تو تکیه کُنَد شیرِ خداوند ای خطبه‌یِ تو غیرتِ شمشیر خداوند از روزِ ازل هر تپشت یادِ علی بود نَبْضَت ، ضربانت ، نَفَسَت نادِ علی بود این هشت فلک فاطمه آبادِ علی بود خانم همه‌ی حرفِ تو فریادِ علی بود از ریشه‌ی آن چادر اگر ریشه‌ی شیعه است از خطبه‌ی بُرَّنده‌ات اندیشه‌ی شیعه است در سینه اگر آتشی از شورِ تو داریم در دست اگر رأیتِ منصورِ تو داریم ما چشم فقط جانبِ منشورِ تو داریم دردیم چه غم ، نورِ علی نورِ تو داریم از بارِشَت ای ابر ، پُر از لاله شد این باغ  از لطفِ نگاهِ تو چهل ساله شد این باغ هرجا که بلنداست به زیرِ قدم ماست بر هرچه سه تیغ است شکوهِ عَلَم ماست هر بیش که دارند در این پهنه کم ماست "موجیم که آسودگیِ ما عدم ماست" ما درس جز از محَضرِ اسلام نگیریم "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم" هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما هر لاله توان داد به برخاستنِ ما با ماست همیشه نَفَسِ بُت شکن ما در سایه‌ی زهراست تمامِ وطنِ ما صائب چه خوش آورد زِ شرحِ جگرِ ما "آسایش منزل نَبُوَد در سفرِ ما" یکروز از این ظلمِ گران هیچ نمانَد از دشمنِ اسلام نشان هیچ نمانَد از آلِ فلان آلِ فلان هیچ نمانَد از حسرتِ این پیر و جوان هیچ نمانَد یکروز از این دل پَرِ پرواز بسازیم در خاکِ بقیع چار حرم باز بسازیم گفتید که : سرگرمِ پریشانیِ خویشم سرخوش زِ سبویِ غمِ پنهانی خویشم شرمنده‌ی جانان زِ گران جانی خویشم دلبسته‌ی یارانِ خراسانی خویشم یارانِ خراسانی‌ات امروز بگوشند لب تر بکنی پایِ شما مرگ بنوشند ✍حسن لطفی https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم امشب نشسته‌ام بنویسم ترانه‌ها از باغ از بهار من از مادرانه‌ها از دستِ پُر اُمیدم و تسبیح دانه‌ها از این دلی که پَر زده از آشیانه‌ها شُکرِ خدا که شاکرِ این سروری شدیم مانند یازده پسرش مادری شدیم آئینه‌ای گرفته خدا در برابرش خورشیدی از تمامیِ انوارِ انورش امشب خدا نشسته خدا با پیمبرش امشب پدر رسیده به دیدار مادرش تعظیمِ تو به او نه که بر هست واجب است از این به بعد بوسه بر این دست واجب است تا مَحو کرده نامِ شما قیل و قال را پیدا نموده با تو کرامت کمال را گُم کرده عقل پیشِ شکوهَت خیال را پنهان جمال کردی پیدا جلال را هرچند کارِ توست که پیغمبری کنی تو آمدی که پای علی حیدری کنی این باغ‌ها معطرِ زهراست یا علی این موج موجِ کوثرِ زهراست یا علی آری تمامِ باورِ زهراست یا علی نامِ تو نامِ دیگرِ زهراست یا علی آغازِ آفرینش از آغازِ فاطمه است یعنی علی حقیقتِ اعجاز فاطمه است خورشید زیرِ پایِ تو خِشتِ محقریست کارِ نگاهِ چشمِ شما ذره پَروَریست خاکِ حسینیه شُدَنَم لطفِ مادریست خانم تمامِ حرف من این بیتِ آذریست "بُنیانگذارِ مکتبِ غیرتدی فاطمه عباسَ درسِ معرفت اُورگَدی فاطمه" عمریست تا به لطفِ تو زنجیر می‌شویم با بویِ نانِ تازه نمک گیر می‌شویم باز از تنورِ روشن تو سیر می‌شویم شُکرَش ! کنارِ خانه‌ی تو پیر می‌شویم در روضه باز چاییِ دَم کرده‌ی تو بود این لطف ، لطفِ دستِ وَرم کرده‌ی تو بود خانم میانِ صحنِ رضا نامِ تو بس است پایِ ضریح وقتِ شفا نام تو بس است پایین پا بجای دعا نامِ تو بس است دردیم اگر برای دوا نامِ تو بس است نامِ تو بر لبم دمِ بابُ‌الجواد بود فیضِ تو بود از سرِ من هم زیاد بود آواره ایم پایِ شما خوش‌بحال ما مشمولِ هر دعایِ شما خوش‌بحال ما پروانه‌یِ عزایِ شما خوش‌بحال ما مجنونِ کربلایِ شما خوش‌بحال ما آهی بکش که سینه‌ی ما کربلایی است تا یادِ توست حال دلم مجتبایی است می خواست حامی مادر شود نشد مرهَم برای زخم کبوتر شود نشد تا مانعِ هجومِ ستمگر شود نشد شاید بجایِ رویِ تو پرپر شود نشد ای وایِ من که برگِ گُلی ضربِ شست خورد ضربی زِ روی و ضربه‌ای از پشتِ دست خورد ✍حسن لطفی) https://eitaa.com/Madahankhomein