eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
196 عکس
67 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 او آمـد و در کویـــر ، باران گل کرد در خاک وطن ، نهال ایمــان گل کرد او آمـــــــد و ریشــۀ زمستان خشکید گلعطــــر خجستــۀ بهــــاران گل کرد او آمد و با گرسنگان خلوت کـــــــرد در شهر ، امید و عشق را قسمت کرد از منبــــر خاک ، مهربان ، بالا رفت با لهجه ی پا برهنه ها صحبت کــــرد او آمــــــد و مـــا برادری را دیدیـــــم درعالــــم خاک ، ســروری را دیدیــم او آمــــــد وسیب عشق را قسمت کرد در سایــــه ی دیـن ، برابری را دیدیـم او آمـــد و زندگـــــی پر از شادی شد ویرانـــــــــۀ دل ، دوبــــاره آبادی شد او آمد و فتنـــــــۀ خـــــــزان پرپر شد ای دل شدگــــــــــان ! بهار آزادی شد آن مرد ، ز داغ و درد مردم می گفت از خانۀ لخت و سرد مردم مـــی گفت او آمـــــده بــــــود تا ورق برگـــــردد بـــی واهمه از نبــــرد مـردم می گفت او آمـــــــد و مهر و مـــــاه را فهمیدیم پـــــــایان شب سیـــــــاه را فهمیدیـــــم او آمــــــد و زیــــر سایـــه ی دستانش مـــــا معنـــــــی سرپناه را فهمیدیــــــم او آمـــــد و حــــال آسمـــــان بهتـر شد خــــورشید شکفت ، تیرگــــی پرپر شد از بنــــــــد گسست ، حضـــرت آزادی دوران حــــــــکومت ستــــم ، آخـر شد اوآمـــــــد و کوچـــه و خیابـان شد سبز امیـــد شکفت و عشق و ایمــان شد سبز او آمـــــد و از وطـــن فراری شد دیــو در فصل فرشتـــه ، بوی انسان شد سبز او آمــــــد و چشم آسمـــــان را وا کرد در فصــل قفس ، پرنـــــده را افشا کرد آمـــوخت به ما پرندگـــــــی را با شوق صیــــــاد قـفس اراده را رســــــوا کرد مــــــردی ز تبار بـــــوذر و سلمان بود بـــــــر روی لبش تبســـم ایمـــــــان بود در جامـــــۀ خاک ، روح افلاکی داشت آمیـــــــــزه ای از فرشتـــه و انسان بود بــــر روی لبش ، تبسمـــــــــی زیبا بود درهـــــــای دلش به روی مــردم وا بود از نام و نشان او اگـــــر مــــی پرسی ؟ او ، روح خدا ، امـــــــام خوبـی ها بود بـــــــر روی لبش ، ســـــلام آزادی بود در سینــــــه ی او ، پیـــــــام آزادی بود او آمـــــــــد و واژۀ قفـــــس را خط زد او روح خـــــدا ، امــــــــــام آزادی بود من آمـــــــــــــده ام امیــــــــد را بنویسم صبحــــــــی که ز ره رسیــد را بنویسم من آمــــــــــــده ام بــــــه خط عزت نامِ ایــــــــن ملت رو سپیــــــــــد را بنویسم برخیـــــــز که نـــــور نــاب را بنویسیم آیینـــــــــه تـــــــرین کتاب را بنویسیم بــــــــرخیـز بــــــــه خط روشن آزادی منظومــــــــه ی انقـــــــلاب را بنویسیم مـــــــا امت « لا الـــــــــه الا الله » ایم با قافلــــــــــه ی مُوحــــــــدان همراهیم هم قبلــــــــه و هـم قبیلــــــــه ی ابراهیم هم سلسلـــــــه ی امـــــــــام روح اللهیم ای دل شدگـــان ! مُــــــرید وحدت باشید در چشــــم وطـــن ، امیـــد وحدت باشید وقتــــــی ز نفاق ، باب وحدت بسته ست چـــون روح خــدا ، کلیــــد وحدت باشید 🌿 https://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ بنده ام ، بندۀ ولای تو ام        عاشق صحن با صفای تو ام تو جوادی و من گدای تو ام  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 قامتم خم شده ز بار بلا حاجتم باشد از تو یا مولا نجف و کاظمین و کرببلا 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ای که از زهر خود شده جگرت به تو و جدّ و مادر و پدرت من بیچاره را مران ز درت  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 سائلم سائلم جوابم بده تشنۀ جام وصلم آبم بده چشم گریان دل کبابم بده 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 به علیّ و به مادرت زهرا «سلام الله علیها»  به امامانُ به حرمت شهدا دست خالی نمی روم ابدا  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ای تو را یار بی وفا کشته با لبت تشنه از جفا کشته با چنان پاکی و صفا کشته  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 بسته با دست فتنه راه تو شد همه جا پر ز سوز آه تو شد حجرۀ بسته قتلگاه تو شد 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 مانده بر بام جسم بی کفنت مرغ ها ناله زن به گرد تنت سایه کردند بر روی بدنت   🔷🔶🔷🔶🔷🔶 لرزه بر جان اهل دین افتاد شعله بر قلب مسلمین افتاد تنت از بام بر زمین افتاد   🔷🔶🔷🔶🔷🔶 خون شد از غم دل خدا جویم  درد بسیار و نیست  دارویم می فشانم سرشک و می گویم  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 سینه ای پر شرار دارم من  دل و جانی فکار دارم من ز جهان با تو کار دارم من  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 درد ما را دواکن ای مولا حاجتم رواکن ای مولا یک نظرسوی ماکن ای مولا قسمتم کربلاکن ای مولا 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 کربلایم به یک نگاه ببر سوی سرداربی سپاه ببر بی سرم کن به قتلگاه ببر 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 اینک این جان خسته میگوید طائرپرشکسته میگوید سائل دلشکسته میگوید هرکه دل برتوبسته میگوید 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ای همه خلق بنده ی راهت من ندانم به جزیدالله هت بازهم امدم به درگاهت 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ای که دردانه ی رضایی تو مظهرذات کبریایی تو نهمین حجت خدایی تو 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 روزگارم زغم تباه شده ورفته قلبم ازمعصیت سیاه شده ورفته راه من منتهی به چاه شده ورفته 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ای خوش ان عاشقی که ازدل وجان دم زندازولای توبه جهان گویداوبادودیده ی گریان 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ماخدایی شدیم خداراشکر هل عطایی شدی خداراشکر کربلایی شدیم خداراشکر 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 روزگارم ز غم تباه شده  قلبم از معصیت سیاه شده راه منتهی به چاه شده 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 خسته و دلشکسته و زارم گره افتاده است در کارم جز به کویت کی پناه آرم  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 ای که روح عبادتی ما را  عذر خواه قیامتی ما را جان زهرا «سلام الله علیها» عنایتی ما را 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 تشنه ام ، تشنه بر من آب بده گنهم را ببر ثواب بده به گدای درت جواب بده  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 عزت عالمین می خواهم سفر کاظمین می خواهم طوف قبر حسین «علیه اسلام» می خواهم           🔷🔶🔷🔶🔷🔶 من که چون شمع بر فروخته ام از غم غربت تو سوخته ام چشم بر رحمت تو دوخته ام  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 همسرت کرد نامراد تو را ساخت مسموم از عناد تو را ای که خوانده ، پدر جواد تو را  🔷🔶🔷🔶🔷🔶 🔷🔶🔷🔶🔷🔶 https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم آمدی و غصه ها از خانۂ دل جمع شد وقتِ آسانی رسید و هرچه مشکل جمع شد از کنارت هر که رد شد حاجتش شد مستجاب صد بلا از پیش رو و از مقابل جمع شد سفره های وصله دار و خالی از یک لقمه نان با دو دست مهربانت رفت و کامل جمع شد شاعران دیوانۂ عطر گریبانت شدند آنچنان که دیگر از دور تو عاقل جمع شد حضرت إبن الرضا(ع)! با هر حدیثِ نافذت پهن شد حق و بساط کفر و باطل جمع شد علم تو خورشید بود و کاملا ظلمت شکن خوش درخشیدی اگر که شمع محفل جمع شد مرجع تقلیدهامان پیش تو زانو زدند صد رساله گفتی و حلّ المسائل جمع شد هر کجا با هر زبانِ حال، سمتِ مرقدت- عرض شد تا که سلامی؛ بُعد منزل جمع شد ضامن آهو پدر شد! تا که پیچید این خبر... سردرِ باب الجوادش خیل سائل جمع شد بی سر و پا آمدیم و بعدِ یک إذن دخول برگۂ حاجاتمان با دستِ دعبل جمع شد صف کشیدیم و شفاعت را تمنّا میکنیم گفت می آیم سه جا و خاطرِ دل جمع شد! https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌ الله الرحمن الرحیم مدحولادت اگر دست و بالت کمی خالی است اگر حال و روز تو بی حالی است اگر آسمان در قفس میکشی اگر قسمتت بی پَر و بالی است اگر کار و بار تو پیچیده و... اگر چند وقتی بد اقبالی است اگر تار و پودت گره خورده است اگر غصه‌ها نقشِ این قالی است اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد اگر مثل پاییز یک شالی است علاجش فقط یک نفس یا علیست خدا هست با آنکه او با علیست خدا در شکوهِ جلال علیست خدا در ظهورِ جمال علیست خدا در نزولش علی می‌شود خدا در مقامش کمالِ علیست حرام خدا و حلال خدا حرام علی و حلال علیست پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت که ما هرچه دیدیم مال علیست علی چارده مرتبه آمده علی عین میلادِ آل علیست علی گفته و غرق عین اش شدیم همه راهیِ کاظمینش شدیم مرا فارغ از قیل و قالم کنید مرا راحت از خشکسالم کنید محال است لب را به مِی تر کنم مرا تشنه‌ی این محالم کنید مرا بشکنید و بسازید باز تَرَکهای روی سفالم کنید فقط روی چشمان خود میکشم از این خانه هرچه"حوالم"کنید مرا می‌کشاند دو گنبد طلا شب رفتنم شد حلالم کنید ببینید رویای جبریل را مبارکترین کودک ایل را شلوغ است اگر آستانِ جواد پُر از برکت است آسمان جواد گدایی به شاهی مقابل نشست چه ها می‌کند تکه نان جواد پیمبر پدر با خدیجه شد و... رضا نیز با خیزران جواد علی‌اکبرش را ببین بعد از این رضا می شود میهمان جواد شبیه نماز حسین و علی است نماز رضا با اذان جواد فقط شانه‌ات را به دیوار نِه فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد تو را می‌دهد تا قیامتِ مراد گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد خدا خواست تا بی کرانش دهند و در یک افق سه جوانش دهند علی جان آقای کرببلاست حسین آمده تا سه جانش دهند فقط دوست دارد ببیند علی فقط دوست دارد همانش دهند علی در سه صورت تماشایی است علی را سه جلوه نشانش دهند علی اصغرش هم علی‌اکبر است اگر فرصت امتحانش دهند به صف فطرس و جبرئیل و رباب که نوبت به نوبت تکانش دهند زمین خوردها را که جان می‌دهند به باب الحوائج نشان می‌دهند اگر بارِ ما از کَرَم می‌کشد برای پدر بارِ غم می‌کشد رسیده بگوید اگر قد کِشَد شبیهِ عمویش عَلَم می‌کشد غریبی ببین تشنگی‌اش ببین که کارِ پدر بر قسم می‌کشد گمانم به دنبال گهواره است کسی که به آتش حرم می‌کشد فقط مادرش آه دنبال او در آن راهِ پُر پیچ و خَم می‌کشد بِبَر نامِ او را خدا بعد آن به حجم گناهت قلم می‌کشد رباب است یک فاصله تا حسین چه‌ها کرده این حرمله با حسین https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم هرکس که تاج مهر تو بر سر ندارد از سجده ی گمراهی اش سر بر ندارد سرمایه ی عشق شما راه نجات است بیچاره هر کس عشق تان در سر ندارد لازم نکرده که مرا فردا بخوانند جنت اگر از نامتان سردر ندارد گشتم ولی دنیای شیعه از تو آقا مولود پر خیر و مبارک تر ندارد کوری چشم دشمنان إبنُ الرضایی کی گفته سلطانم علی اکبر ندارد؟ دردانه ی سلطان طوسی یا محمد والیِ ما غیر از شما دلبر ندارد عطری که از ذکر لبت در شهر پیچید عود و گلاب و نافه و عنبر ندارد در کودکی در قله های علم بودی علم تو را عیسای پیغمبر ندارد هم ارزش خاک عبایت را یقینا در ارض و در افلاک سرتاسر ندارد فهمیده ام از نامه ی سلطان، که عالم کُنْیه نکوتر از اباجعفر ندارد در کاظمینت هر کسی آمد دلش ماند راهی بجز این راه تا آخر ندارد "وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً ..." عیدی همین بس عالم بجز چشم شما محور ندارد می دوزد آخر چشم خود را بر دو دستت مرغی که در وقت پریدن پر ندارد محشر بفهمد جایگاهِ عصمتت را هرکس تو را در این جهان باور ندارد https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم چشمه عشق که جوشید خدا لب تر کرد با نی خلق جهان را نفس کوثر کرد هرچه جوشید علی بود علی بود و خدا نمک سفره این طایفه را حیدر کرد جاری از دامن این چشمه فقط چشمه شده چشمه هایی که زمین را زفلک برتر کرد وخدا هرچه که جوشید از آن خیر کثیر صورت و سیرت او را علی دیگر کرد عالمی تشنه این طایفه چشمه شدند کاش میشد زغبار رهشان لب تر کرد بازهم هردوجهان نیز گرفتار شده دومین چشمه از آن چشمه پسر دار شده پسری که رخ او جلوه مولا دارد پسری که نمک حضرت زهرا دارد چوب گهواره چنان دست گرفته است ببین به کفش باز عصا حضرت موسی دارد به تماشای قدش زنده شود گورستان این که در مهد قدی محشر کبری دارد به غبار قدم پیر غلامش سوگند نفس نوکر او بوی مسیحا دارد آنچنان آینه حیدر کرار شده کعبه بردارد اگر باز ترک جادارد نام توشد علی ویاد پدر بود حسین نام تو نام پدر بود پسربود حسین خنده روی لبت زندگی مادر شد لای لایی شبت هر نفس خواهر شد هرکه پرسیدکه دختر شده یا اینکه پسر همه گفتند که شیری چو یل خیبر شد سیب سرخی و پدر هرچه تو را وصف نمود نیمه ای حیدر یک نیمه تو کوثر شد همه از هیبت عباسی تو میگویند باز فرزند علی صاحب یک لشگر شد زینت دوش ابالفضل رقیه است اگر تن تو زینت آغوش علی اکبر شد توفقط گریه نکن هرچه که شد باز بخند در غم را به دل مادر غمدیده ببند چه قدر رخت برای تو خریدم پسرم چه قدر نقشه برای تو کشیدم پسرم رخت میلاد تورا تا به شب دامادی... چه قدر پارچه پای تو برید م پسرم لای لایی ششم خواب تورا می گیرد اینقدر خفتن با ناز ندیدم پسرم کاش می شد که کمی زود زبان باز کنی چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم نذر کردم که علمدار پدر باشی تو علم و مشک برای تو خریدم پسرم آن همه نقشه کشید و همگی رفت به باد تا گذار پدرت بر گذر غم افتاد هرچه کردند نشد قطره آبی برسد قطره آبی به لب خشک وکبابی برسد هرچه کردند نشد گریه تو بند شود کاش می شد که به چشمان تو خوابی برسد پدرت برد که تا منت دشمن بکشد خواست تا یک نفر از شر به ثوابی برسد آنچنان دست پرش کرد عدو, هیچکسی اینچنین حدس نمی زد که جوابی برسد خون او را به فلک داد مبادا مردم به سرلشگر نامرد عذابی برسد چشمه عشق که جوشید خدا لب ترکرد بانی مجلس ما را علی اصغر کرد https://eitaa.com/Madahankhomein
🔸️میلاد ششماهه‌ی کربلا 🔸️حضرت علی‌اصغر(ع) سحر ساقی مرا ساغر عطاکرد مرا راهی دشت کربلا کرد همه ذکر لبم قالوا بلی کرد مرا با شیرخواره آشنا کرد شراب وصل را در ساغرم ریخت دو جرعه از شراب کوثرم ریخت شدم سرمست تا می در سبو ریخت بدست خویش می را در گلو ریخت ز صهبای ولا سّر مگو ریخت به امر حق شراب از روبرو ریخت نظر کردم جمال یار دیدم گلی خوشبوی در گلزار دیدم گلی که عطر و بوی یاس دارد گلی که یک بغل احساس دارد گلی که عطر خیرالناس دارد عمویی همچنان عباس دارد زدامان رباب اصغر رسیده گلی از گلشن زهرا رسیده به انگشت ولایت خاتم آمد امیر عاشقان عالم آمد ز لطف بیکرانش زمزم آمد دم عیسی‌بن مریم را دم آمد بود حبل‌المتین بند قماتش زمین کربلا گردیده ماتش من و عشق تو ای دردانه‌ی عشق من و جام می و پیمانه‌ی عشق فتادم تا سوی میخانه‌ی عشق به یک جرعه شدم دیوانه‌ی عشق به راه عشق بی‌پا و سرم من گدای شیرخواره اصغرم من https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5764785433464540502.mp3
882.3K
دلم مست باب المراده اسير و دربند جواده گداى آقايى شدم كه يه عمره حاجتهامو داده ۲ دينم روايتاشه / سينم پر از هواشه  روزى سفره هامون / توو دست باباشه من مست اين نوكرى ام من شيعه ى جعفرى ام  من مثه كل زائراش حيدریم حیدریم حيدریم حیدریم حیدریم محبتهاش از بس زياده  كه بازار حاتم كساده  هميشه با كل رفيقام  قرارمون باب الجواده اين ماه عالمينه / دلدار مشرقينه  من اوج آرزوهام / صحن كاظمينه  از دشمن تو بَریم  مست مى كوثریم  من مثل كل زائراش حيدریم حیدریم حيدریم حیدریم حیدریم بخت عاشق امشب بلنده آخه ارباب داره میخنده جبرئیل بالش رو دخیل قماط شیرخواره می بنده وقتی میخواد بخوابه / انگار که ماه می‌تابه عیدیمون آخر سال / با بی بی ربابه من عالم و مشتریم تا که علی اصغریم من مثل اربابم حسین حيدریم حیدریم حيدریم حیدریم حیدریم سبک: امیرحسن سالاروند https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5996706731076354130.mp3
1.38M
مولودی ولادت حضرت علی اصغر (ع) این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر ریخته خدا روز ازل تو گِل وجودم از گل وجود تو از نفست زنده می شم بود و نبودم بوده از بود و نبود تو این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر بسه یک موی توام اگه تو نبودی منم نبودم دست خودم نیست آقاجون دوست دارم با همه وجودم این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر قبل ولادت می زده دلی میون سینه پر تب و تابم بعد ولادت یادمه علی علی شده لالایی خوابم این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر من دم به دم، دم میزنم که مست بی قرارم غیر از علی اصغر کس و کار دگر ندارم هر دو جهان نور عینی قبلگه عالمینی فدات همه هستی عالم نوگل ارباب حسینی من دم به دم، دم میزنم که مست بی قرارم غیر از علی اصغر کس و کار دگر ندارم عشق تو در دل می مونه کرده دلم رو دیوونه هر طپش از قلبم هر دم یا علی اصغر میخونه من عاشقم، من عاشقم عاشق روی دلبر لالایی خوابم بود مدد علی اصغر نذر قدومت میمیرم به برق چشمات اسیرم اومدم عید برات کرب و بلا رو بگیرم 💐🌿🌻🍀🌿🌺🍃🌹 https://eitaa.com/Madahankhomein
جلوه گر نور خدا آمده است منشأ جود و سخا آمده است شادمان گشته دل اهل ولا چون جواد ابن رضا آمده است امشب به جهان مظهر دادار آمد زیبا گل با صفا به بازار آمد از بیت رضا منشأ ایثار جواد از نسل علی حیدر کرار آمد آیینه ذات سرمدی می‌آید نهم گل باغ احمدی می آید فرزند رضا جواد از سوی خدا با عطر گل محمدی می آید فضا امشب پر از نور ولاشد مدینه شور و غوغایی به پا شد همه شادند زین لطف خدایی که میلاد جواد ابن الرضا شد. https://eitaa.com/Madahankhomein