eitaa logo
1.9هزار دنبال‌کننده
196 عکس
67 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم هرکس که تاج مهر تو بر سر ندارد از سجده ی گمراهی اش سر بر ندارد سرمایه ی عشق شما راه نجات است بیچاره هر کس عشق تان در سر ندارد لازم نکرده که مرا فردا بخوانند جنت اگر از نامتان سردر ندارد گشتم ولی دنیای شیعه از تو آقا مولود پر خیر و مبارک تر ندارد کوری چشم دشمنان إبنُ الرضایی کی گفته سلطانم علی اکبر ندارد؟ دردانه ی سلطان طوسی یا محمد والیِ ما غیر از شما دلبر ندارد عطری که از ذکر لبت در شهر پیچید عود و گلاب و نافه و عنبر ندارد در کودکی در قله های علم بودی علم تو را عیسای پیغمبر ندارد هم ارزش خاک عبایت را یقینا در ارض و در افلاک سرتاسر ندارد فهمیده ام از نامه ی سلطان، که عالم کُنْیه نکوتر از اباجعفر ندارد در کاظمینت هر کسی آمد دلش ماند راهی بجز این راه تا آخر ندارد "وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَهً ..." عیدی همین بس عالم بجز چشم شما محور ندارد می دوزد آخر چشم خود را بر دو دستت مرغی که در وقت پریدن پر ندارد محشر بفهمد جایگاهِ عصمتت را هرکس تو را در این جهان باور ندارد https://eitaa.com/Madahankhomein
بسم‌الله الرحمن الرحیم چشمه عشق که جوشید خدا لب تر کرد با نی خلق جهان را نفس کوثر کرد هرچه جوشید علی بود علی بود و خدا نمک سفره این طایفه را حیدر کرد جاری از دامن این چشمه فقط چشمه شده چشمه هایی که زمین را زفلک برتر کرد وخدا هرچه که جوشید از آن خیر کثیر صورت و سیرت او را علی دیگر کرد عالمی تشنه این طایفه چشمه شدند کاش میشد زغبار رهشان لب تر کرد بازهم هردوجهان نیز گرفتار شده دومین چشمه از آن چشمه پسر دار شده پسری که رخ او جلوه مولا دارد پسری که نمک حضرت زهرا دارد چوب گهواره چنان دست گرفته است ببین به کفش باز عصا حضرت موسی دارد به تماشای قدش زنده شود گورستان این که در مهد قدی محشر کبری دارد به غبار قدم پیر غلامش سوگند نفس نوکر او بوی مسیحا دارد آنچنان آینه حیدر کرار شده کعبه بردارد اگر باز ترک جادارد نام توشد علی ویاد پدر بود حسین نام تو نام پدر بود پسربود حسین خنده روی لبت زندگی مادر شد لای لایی شبت هر نفس خواهر شد هرکه پرسیدکه دختر شده یا اینکه پسر همه گفتند که شیری چو یل خیبر شد سیب سرخی و پدر هرچه تو را وصف نمود نیمه ای حیدر یک نیمه تو کوثر شد همه از هیبت عباسی تو میگویند باز فرزند علی صاحب یک لشگر شد زینت دوش ابالفضل رقیه است اگر تن تو زینت آغوش علی اکبر شد توفقط گریه نکن هرچه که شد باز بخند در غم را به دل مادر غمدیده ببند چه قدر رخت برای تو خریدم پسرم چه قدر نقشه برای تو کشیدم پسرم رخت میلاد تورا تا به شب دامادی... چه قدر پارچه پای تو برید م پسرم لای لایی ششم خواب تورا می گیرد اینقدر خفتن با ناز ندیدم پسرم کاش می شد که کمی زود زبان باز کنی چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم نذر کردم که علمدار پدر باشی تو علم و مشک برای تو خریدم پسرم آن همه نقشه کشید و همگی رفت به باد تا گذار پدرت بر گذر غم افتاد هرچه کردند نشد قطره آبی برسد قطره آبی به لب خشک وکبابی برسد هرچه کردند نشد گریه تو بند شود کاش می شد که به چشمان تو خوابی برسد پدرت برد که تا منت دشمن بکشد خواست تا یک نفر از شر به ثوابی برسد آنچنان دست پرش کرد عدو, هیچکسی اینچنین حدس نمی زد که جوابی برسد خون او را به فلک داد مبادا مردم به سرلشگر نامرد عذابی برسد چشمه عشق که جوشید خدا لب ترکرد بانی مجلس ما را علی اصغر کرد https://eitaa.com/Madahankhomein
🔸️میلاد ششماهه‌ی کربلا 🔸️حضرت علی‌اصغر(ع) سحر ساقی مرا ساغر عطاکرد مرا راهی دشت کربلا کرد همه ذکر لبم قالوا بلی کرد مرا با شیرخواره آشنا کرد شراب وصل را در ساغرم ریخت دو جرعه از شراب کوثرم ریخت شدم سرمست تا می در سبو ریخت بدست خویش می را در گلو ریخت ز صهبای ولا سّر مگو ریخت به امر حق شراب از روبرو ریخت نظر کردم جمال یار دیدم گلی خوشبوی در گلزار دیدم گلی که عطر و بوی یاس دارد گلی که یک بغل احساس دارد گلی که عطر خیرالناس دارد عمویی همچنان عباس دارد زدامان رباب اصغر رسیده گلی از گلشن زهرا رسیده به انگشت ولایت خاتم آمد امیر عاشقان عالم آمد ز لطف بیکرانش زمزم آمد دم عیسی‌بن مریم را دم آمد بود حبل‌المتین بند قماتش زمین کربلا گردیده ماتش من و عشق تو ای دردانه‌ی عشق من و جام می و پیمانه‌ی عشق فتادم تا سوی میخانه‌ی عشق به یک جرعه شدم دیوانه‌ی عشق به راه عشق بی‌پا و سرم من گدای شیرخواره اصغرم من https://eitaa.com/Madahankhomein
4_5764785433464540502.mp3
882.3K
دلم مست باب المراده اسير و دربند جواده گداى آقايى شدم كه يه عمره حاجتهامو داده ۲ دينم روايتاشه / سينم پر از هواشه  روزى سفره هامون / توو دست باباشه من مست اين نوكرى ام من شيعه ى جعفرى ام  من مثه كل زائراش حيدریم حیدریم حيدریم حیدریم حیدریم محبتهاش از بس زياده  كه بازار حاتم كساده  هميشه با كل رفيقام  قرارمون باب الجواده اين ماه عالمينه / دلدار مشرقينه  من اوج آرزوهام / صحن كاظمينه  از دشمن تو بَریم  مست مى كوثریم  من مثل كل زائراش حيدریم حیدریم حيدریم حیدریم حیدریم بخت عاشق امشب بلنده آخه ارباب داره میخنده جبرئیل بالش رو دخیل قماط شیرخواره می بنده وقتی میخواد بخوابه / انگار که ماه می‌تابه عیدیمون آخر سال / با بی بی ربابه من عالم و مشتریم تا که علی اصغریم من مثل اربابم حسین حيدریم حیدریم حيدریم حیدریم حیدریم سبک: امیرحسن سالاروند https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5996706731076354130.mp3
1.38M
مولودی ولادت حضرت علی اصغر (ع) این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر ریخته خدا روز ازل تو گِل وجودم از گل وجود تو از نفست زنده می شم بود و نبودم بوده از بود و نبود تو این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر بسه یک موی توام اگه تو نبودی منم نبودم دست خودم نیست آقاجون دوست دارم با همه وجودم این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر قبل ولادت می زده دلی میون سینه پر تب و تابم بعد ولادت یادمه علی علی شده لالایی خوابم این من و این شور و شرر من و پر قنداقه علی اصغر من دم به دم، دم میزنم که مست بی قرارم غیر از علی اصغر کس و کار دگر ندارم هر دو جهان نور عینی قبلگه عالمینی فدات همه هستی عالم نوگل ارباب حسینی من دم به دم، دم میزنم که مست بی قرارم غیر از علی اصغر کس و کار دگر ندارم عشق تو در دل می مونه کرده دلم رو دیوونه هر طپش از قلبم هر دم یا علی اصغر میخونه من عاشقم، من عاشقم عاشق روی دلبر لالایی خوابم بود مدد علی اصغر نذر قدومت میمیرم به برق چشمات اسیرم اومدم عید برات کرب و بلا رو بگیرم 💐🌿🌻🍀🌿🌺🍃🌹 https://eitaa.com/Madahankhomein
جلوه گر نور خدا آمده است منشأ جود و سخا آمده است شادمان گشته دل اهل ولا چون جواد ابن رضا آمده است امشب به جهان مظهر دادار آمد زیبا گل با صفا به بازار آمد از بیت رضا منشأ ایثار جواد از نسل علی حیدر کرار آمد آیینه ذات سرمدی می‌آید نهم گل باغ احمدی می آید فرزند رضا جواد از سوی خدا با عطر گل محمدی می آید فضا امشب پر از نور ولاشد مدینه شور و غوغایی به پا شد همه شادند زین لطف خدایی که میلاد جواد ابن الرضا شد. https://eitaa.com/Madahankhomein
Milad_emam_javad_Babolharam_Banifateme.mp3
3.71M
|⇦•دوباره سَرَم در هوایِ.. و توسل ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام و حضرت علی اصغر سلام الله علیه_سید مجید بنی فاطمه
و توسل به حضرت و حضرت علی اصغر سلام الله علیه 🎤سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── دوباره سَرَم در هوایِ شماست تمامِ دلم سر سرایِ شماست به سویِ خدا رفتم و دیده‌ام فقط ردِ پا ردِ پایِ شماست خدا هم فقط از شما گفته است گمانم خدا هم خدایِ شماست گدایی برازنده‌یِ ایلِ ماست برازنده بودن برای شماست ندارد تفاوت کجا می‌رسی که هر انتها ابتدای شماست خیالم از این و از آن راحت است گره‌هام دست دعای شماست مرا پای حیدر هلاکم کنید به عشق رضا سینه چاکم کنید دلی دارم و خانه زادِ رضاست فقط یاد دارد که یاد رضاست نجف ، کربلا رفتم و گفته‌اند که راهش دهید از بلادِ رضاست گره می‌خورد زندگی ام ولی همین نا مُرادی مُرادِ رضاست به خود آیم و باز بینم سرم رویِ خاکِ بابُ الجوادِ رضاست جوادش درِ بسته را باز کرد گره‌های من را رضا باز کرد خبر را مسیح از مسیحا شنید خبر را زِ جبریل موسیٰ شنید اگر گوشِ دل را دهی می‌توان که از کعبه هم ذکر مولا شنید زمین خشکسالی تَرک خورده بود ولی ناگهان بویِ دریا شنید دلِ انبیا بر دری می‌تپید که از آن صدایِ شما را شنید خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد شبی که رضا ذکرِ بابا شنید زِ تو کوچه‌ها تا معطر شدند حسودانِ این شهر ابتر شدند به کوریِ چشمان ناباوران همه محوِ رویِ پیمبر شدند عسل‌های کندویِ لبهای توست گر این روزها شهد و شِکر شدند برای تماشای لبخند توست علی اکبری‌ها کبوتر شدند کریمی کرامت جوادی و جود چه خوش کُنیه‌هایت مکرر شدند شبی که اذان گفت بابا همه پُر از یادِ میلادِ اصغر شدند خدا دید چشم پُر احساس تو از آن ابتدا غرقِ مادر شدند کسی را نگاهت معطل نکرد دو دست مرا هیچ معطل نکرد تو دریایی و در تماشا رُباب تو در خوابی و غرقِ لالا رُباب تو تا آمدی آبرو دادی اش که خندید با تو به زهرا رُباب شبیه حسینی و ماتِ تو اند همه دورِ گهواره حتی رُباب تو ذات بزرگی و جایت بلند تو را داده بر دوشِ سقا رُباب تبسم کن و خیمه را شاد کن بیا زنده کن عمه را با رُباب به دستان بابا هواست نبود که چشمش به راه است آنجا رُباب نگو مادرت را صدا می‌زدی به دست پدر دست و پا می‌زدی شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باب الحوائج... رسیدی بین آغوش رقیه در شعف باشی رسیدی تا برای بوسه ی عمه هدف باشی علی اکبر رسید و چون عقیق دست بابا شد ولی تو آمدی در دست او دُرِّ نجف باشی گرفتی خو تو با بوی عبای حضرت ساقی تو باید مثل مروارید در قلب صدف باشی علی حق است و حق هم باعلی من خوب می دانم که تو معیار حق هستی اگر در هر طرف باشی تویی که از پر جبریل پیراهن به تن داری بنازم هیبتی مثل عمو جانت حسن داری نوشته بر سر هر طاق و هر منبر، علی اصغر تو هستی ساقی و خم و می و ساغر، علی اصغر رقیه گوشه ای او را به روی پاش می گیرد و می خواند که ای همبازی خواهر، علی اصغر تویی که با نوازشهای پیغمبر صفا کردی شدی در بند آغوش علی اکبر، علی اصغر ربابه بوسه های پشت هم می زد به لبهایت تو هستی آشنا با بوسه ی مادر، علی اصغر ز رویت موج می زد هیبت مردانه ی حیدر چه غوغا می کنی ای بچه شیر خانه ی حیدر برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد زمین از قطره های اشک مشتاقانه دریا شد چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری قیامت زودتر از موعدش انگار بر پا شد چنان باب الحوائج می شوی کز مهر و احسانت غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد تویی که پیش پاهایت پر پروانه می ریزد کسی بی بردن نامت ز جایش بر نمی خیزد زمین دور سرم چرخید و شعرم را رها کردم برای مادرت نذر عجیبی ادعا کردم که شاید عاقبت روزی کنار این حسینیه مکانی را به عنوان "ربابیه" بنا کردم دلم می خواست روزی خادم صحن شما باشم نمی دانم چرا اینگونه نذرم را ادا کردم تویی باب الحوائج، استجابت می کنی ما را فقط با چشم بارانی دعا کردم دعا کردم شب عید است و ما هم نوکر آل عبا هستیم کرامت کن که ما چشم انتظار کربلا هستیم... شاعر: https://eitaa.com/Madahankhomein
مُسمّط مثلّث علیه السلام وَ تَصَدَّق علیَ‌الفقیر... جواد دستِ این سائِلت بگیر جواد من غلامَم شما امیر جواد ای دلم را مُراد أدرکنی یا امامِ جواد أدرکنی یکی یکدانه‌یِ ولیِ طوس قمرِ شمسِ مُنجلیِ طوس سوره‌یِ کوثر علیِ طوس خِیرِ تو مثل مادر است کثیر أنتَ نِعمَ‌الولی وَ نِعمَ الأمیر آسمان خاکِ پایتان بوسید دلِمان بی‌هوایتان پوسید دیدِمان آن زمان که فانوسید.... به خدا تا خودِ خداست جواد هر نخِ بیرقت شفاست جواد این غلامیِ تو عزیزم کرد کِدِرم ذکرتان تمیزم کرد فاصله از حرم مریضم کرد دیده‌هایم که در حرم وا شد بی‌دوا دردها مداوا شد آعتقادم به جاست وَاللّهِه اسمِ مولا دواست تَااللّهِه راه غیر از وِلاست بیراهه تو که باشی مسیر گم نشود نظری کُن غدیر گم نشود در جمالِ تو جلوه‌هایِ غدیر ای جلالت جلیل را تصویر هر کسی پایِ پرچمت شد پیر جامِ کوثر بگیرد از حیدر همنشین شماست در محشر نغمه‌یِ محشرم علی مولا همه‌یِ باورم علی مولا سایه‌سارِ سرم علی مولا تا ظهور نگار حیدری‌ام منِ چشم‌انتظار حیدری‌ام https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈دروغ رسانهای🤔 این ویدیو رو خوب ببینید تا متوجه بشید. تشخیص ویدیو های ساختگی از حقیقی در فضای مجازی چقدر سخته، و نباید به هر ویدیویی استناد کرد.😐 📸کلیپ های که در شبکه های معاند برای گمراهی ذهن مخاطب شیعه در اینستا بارگذاری میشود.🤔
نشسته‌ام بنویسم گدا نمی‌خواهی؟ میان خانه‌ی خود بینوا نمی‌خواهی؟ نشسته‌ام بنویسم کریم یعنی تو کریم‌ زاده تو حاجت روا نمی خواهی شنیده‌ام که عطایت زبانزد همه است نیازمند برای عطا نمی‌خواهی به خاک تیره اگر بنگری طلا گردد تو علم و معجزه و کیمیا نمی‌خواهی قسم به روی شما خوب می‌شوم آقا فقط بیا و نگو که مرا نمی‌خواهی منم اسیر نگاه پر از عطوفت تو من از نگاه تو خواندم شما نمی‌خواهی… … که من جدا شوم از تو؛ وَ خوب دانستم که می‌کنی ز محبّان خود هواخواهی هرآنکه بسته به چشمت دخیل سیّدنا نشسته روی پر جبرئیل سیّدنا من آمدم که بگویم به تو سپاسم را و جمع می‌کنم این بار من حواسم را که تا دگر نبرم یأبنَ فاطمه هرگز به غیر کوی شما دست التماسم را برای آنکه بیایم به محضرت آقا روا بُود که مرتّب کنم لباسم را برای جلب نظر از شما بسوی خودم من استفاده کنم عطر ناب یاسم را میان آیِنه‌کاری چنان شدم تکثیر هزار مرتبه دیدم من انعکاسم را به غیر نان شما که نخورده ام هرگز ببین زبان و دهان نمک‌شناسم را میان دغدغه ها عطر عاشقی آید فرو نشاند در این دل غم و هراسم را دلم کنار شما خانه در فلک دارد جواد فاطمه نامت عجب نمک دارد برای ذات خداوند امتدادی تو دوباره نور خدا را به سینه دادی تو زمینِ مُرده‌ی مردم دوباره احیا شد از آن زمان که بر این خاک پا نهادی تو تجلّی نبی و حیدر و حسین هستی که با تهاجم هر فتنه در جهادی تو تو از مریضی هر شیعه غصّه می‌خوردی ز شادمانی دلهای شیعه شادی تو تمام جود خدا را اگر کنم تفسیر رسم دوباره به نامت ز بس جوادی تو نثار روی تو خواندم وَ أن یَکادم را به عالمی ندهم ذکر یا جوادم را به پیش نام شما پا شدم خدا را شکر دوباره مست تولّا شدم خدا را شکر من از ولایت ‌تو آبرو گرفتم پس کنار نام تو آقا شدم خدا را شکر از آن قدیم که مهر تو در دلم افتاد مقیم عالم بالا شدم خدا را شکر تو در نهایت اکرام و من تُهیدستم مقابل تو تمنّا شدم خدا را شکر هزار مرتبه مُردم ز دیدن رویت هزار مرتبه احیا شدم خدا را شکر تو در کرانه‌ی یا ربّنای من هستی من از دعای تو دریا شدم خدا را شکر من از علاقه و عشقت به مادرت زهرا مُحبّ حضرت زهرا شدم خدا را شکر هزار غبطه به پای نگات می‌ریزم تمام عمر خودم را به پات می‌ریزم من از نگاه مدامت دوام می‌گیرم ولایت از سخنان امام می‌گیرم به خاک میکده من سر فرود آوردم فقط ز دست کریم تو جام می‌گیرم من آنقَدَر به شما می دهم سلام آقا که آخر از تو عَلَیکَ السّلام می‌گیرم اگرچه بال و پرم زخمی از زمانه شده من از دوای شما التیام میگیرم کبوترم که شدم جلد گنبد زرّین فقط پر از سر این برج و بام می‌گیرم به سنگ‌فرش حریم تو می‌کشم دستم تبرُّکاً در بیت الحرام می‌گیرم تو رتبه ای بده تا خاک پایتان باشم چه خوب پیش شما من مقام می‌گیرم غلام هیچکسی جز شما نخواهم شد گدای کس به جز إبن الرّضا نخواهم شد تو آمدی که شوی قبله‌گاه مردم ما تو آمدی شده دلشاد امام هشتم ما تو آمدی که رود غم ز سینه ها دیگر و تا همیشه بماند به لب تبسّم ما تو آمدی که به مردم نشان دهی حق را فقط صفا بنویسی بر این تلاطم ما من و دلم به تو سوگند عاشقت هستیم محبّت تو بُود باعث تفاهم ما تو آمدی که شوی با گدات همسفره که نان جو بخوری جای نان گندم ما کنار حضرت معصومه یادتان کردم چه وقت بهر زیارت تو می‌روی قمِ ما؟ دلم دوباره به یادت به شور و شین آمد به سر هوای پریدن به کاظمین آمد امیر هر دو سرا یا جواد ادرکنی نظر نما به گدا یا جواد ادرکنی به حقّ مادرتان فاطمه قسم آقا بخر مرا ز وفا یا جواد ادرکنی خدای جودی و جود خدای منّانی به سائلت کن عطا‌ یا جواد ادرکنی طواف کوی تو برتر بُود ز بیت‌الله قسم به سعی و صفا‌‌ یا جواد ادرکنی رود به سوی بهشت خدا هر آنکس که تو را نموده صدا یا جواد ادرکنی فقط ز راه ولای تو یا ولیَّ الله روم بسوی خدا یا جواد ادرکنی نشسته‌ام که بگیرم برات رفتن خود به شهر کرب و بلا یا جواد ادرکنی تویی تو زاده‌ی شمسُ الشّموس یا مولا علیّ اکبر سلطان طوس یا مولا نشسته مرد غریبی کنار گهواره کنار گریه‌ی بی اختیار گهواره رضا نشسته بخواند نوای لالایی برای کودک زیبا عُذار گهواره چقدر شب به سحر درد و دل کند با این گلی که شد همه باغ و بهار گهواره چقدر طعنه شنیده ز دیر آمدنت چقدر سخت گذشت انتظار گهواره دوباره صحبت گهواره و نوای لالایی دوباره مرثیه‌ی شیرخوار گهواره میان هُرم عطش مادری صدا می‌زد بخواب کودک دل بیقرار گهواره امان ز اشک رباب و غم علی اصغر چه بد شد عاقبت آن روزگار گهواره نشد که لب بزند کودکش به آب ای وای نشد که قد بکشد کودک رباب ای وای 🖊شاعر: محمد جواد پرچمی http://eitaa.com/Madahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا