eitaa logo
پدر & مادر
15هزار دنبال‌کننده
30.1هزار عکس
27.2هزار ویدیو
203 فایل
📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر_کانال👇👇💓 @Hossein_Hajivand #تبلیغات👇 http://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده ام با دیگری،درمان دردم مادر است مایه ی دلگرمیَم،وقتی که سردم مادر است آنکه در هر سجده اش حتما دعایم می کند؛ با تمام آن خطاهایی که کردم مادر است او که میبخشاید و من را نمی راند زِ خود؛ آن زمانی که خدا هم کرده طردم مادر است دائما دلشوره ی فردای من را دارد و... میشود دلواپسم هرجا و هردم،مادر است او که بی این واژه ها هم خوب میفهمد فقط... حال و احوال مرا از روی زردم،مادر است این غزل هم مانده عاجز، نه نشد وصفش کنم... او تمام هستیم،درمان دردم مادر است.. آهنگ زیبای "مــادر" تقدیم به بانوان عزیز ‎‌‌‌‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ویدیو را ببینیم تمام ثانیه های زندگی را دریابیم شادی را به هم هدیه کنیم🎁 با احساسی زیباتر به پیشواز یلدا بریم بیاییم باهم به فکرهم باشیم از ثانيه های زندگی به سادگی نگذریم 🌹پیشاپیش یـــلـــدا مبارک🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌ پروفایل 💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓 ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣ کپی حرام
🍁دو قدم مانده که پاییز به یغما برود 🍂این همه رنگِ قشنگ از کفِ دنیا برود 🍁هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد 🍂دل تنها به چه شوقی پیِ یلدا برود؟ 🍁گله هارابگذار! 🍂ناله ها را بس كن! 🍁تا بجنبيم تمام است تمام!! 🍂مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت 🍁يا همين سال جديد!! 🍂بازكم مانده به عيد!! 🍁اين شتاب عمر است... 🍂من وتو باورمان نيست كه نيست! 🍁زندگي گاه به كام است و بس است 🍂زندگي گاه به نام است و كم است 🍁زندگي گاه به دام است و غم است 🍂چه به كام و 🍁چه به نام و 🍂چه به دام 🍁زندگي معركه همت ماست، 🍂زندگي گاه به راز است و ملامت بدهد 🍁زندگي گاه به ساز است و سلامت بدهد 🍂زندگي گاه به ناز است و جهانت بدهد 🍁چه به راز 🍂و چه به ساز 🍁و چه به ناز 🍂زندگي لحظه بيداری ماست زندگی میگذرد پروفایل 💖💖💖💖💖💖❣ ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ 💓 ʝѳiɳ❣☞ @madarpedar ↜❣ کپی حرام
عکس نوشته
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من تشنهء صدای تو بودم که می سرود در گوشم آن کلام خوش دلنواز را چون کودکان که رفته ز خود گوش می کنند افسانه های کهنهء لبریز راز را آنگه در آسمان نگاهت گشوده شد بال بلور قوس و قزح های رنگ رنگ در سینه قلب روشن محراب می تپید من شعله ور در آتش آن لحظهء درنگ گفتم خموش «آری» و همچون نسیم صبح لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم در سینه هیچ نیست به جز آرزوی تو. 🍃