فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پدرانه ❤
تقدیم به همه ی پدران سرزمینم 😍✌
#پـــدرررر #مــــااااادررر
════♡✦ ❣❃ ❣✦♡════
Jõıň ⇄☞ ❥•••.@madarpedarr
#پدرانه❤️
#پـــدررر❢ #مـــاااادر ❥❣❥ ʝσɨŋ 👇🏻
┏━━━━•✾•●•✾•━━━━┓
Jõıň ⇄☞ @Madarpedar ❥•••
┗━━━━•✵•●•✵•━━━━┛
#پدرانه❤️
#متن_های❢ #خاص ❥❣❥ ʝσɨŋ 👇🏻
┏━━━━•✾•●•✾•━━━━┓
Jõıň ⇄☞ @MatnhayeKhas ❥•
┗━━━━•✵•●•✵•━━━━┛
#پدرانه❤️
#پـــدررر❢ #مـــاااادر ❥❣❥ ʝσɨŋ 👇🏻
┏━━━━•✾•●•✾•━━━━┓
Jõıň ⇄☞ @Madarpedar ❥•••
┗━━━━•✵•●•✵•━━━━┛
#پدرانه❤️
꧁❤️
#پـــدررر❢ #مـــاااادر ❥❣❥ ʝσɨŋ 👇🏻
┏━━━━•✾•●•✾•━━━━┓
Jõıň ⇄☞ @Madarpedar❥•••
┗━━━━•✵•●•✵•━━━━┛
روزگار پدرم را گرفت
او هم میدانست
تنها راه زمین خوردن من
فقدان پدرم است.
#پدرانه
#پدرانه
جوانی می گوید:
با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت.
از هم جداشدیم.
شب به تخت خوابم رفتم
به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود...
مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم...
روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.
در آن نوشتم:
شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است.
آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟
به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست...
پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی ‼️
ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام دادهام.
وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم.
اشک از چشمانم سرازیر شد...
یک روز پدرتان از این دنیا می رود ... قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید...
اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید
و بر او رحمت و درود بفرستید.❤️❤️
🍃🌸🍃 #پدرانه 🍃🌸🍃
تنها مردی که هیچوقت دست از
دوست داشتنت بر نمیداره پدرته
┄┄┅┄┅✶❤✶┄┅┄┄┅
.
🍃🌸🍃 #پدرانه 🍃🌸🍃
تنها مردی که هیچوقت دست از
دوست داشتنت بر نمیداره پدرته
┄┄┅┄┅✶❤✶┄┅┄┄┅
.
#پدرانه❤️
پدرم...
اگرچه پیشانیت چروک افتاده
ودست هایت پینه بسته
اما اینها تمام ان چیزیست
که چراغ قلبم را روشن نگه میدارد....
امید زندگی یعنی....
پدر❤️
.
#پدرانه
جوانی می گوید:
با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت.
از هم جداشدیم.
شب به تخت خوابم رفتم
به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود...
مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم...
روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.
در آن نوشتم:
شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است.
آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟
به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست...
پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی ‼️
ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام دادهام.
وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم.
اشک از چشمانم سرازیر شد...
یک روز پدرتان از این دنیا می رود ... قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید...
اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید
و بر او رحمت و درود بفرستید.❤️❤️
#پدرانه❤️
پدرم...
اگرچه پیشانیت چروک افتاده
ودست هایت پینه بسته
اما اینها تمام ان چیزیست
که چراغ قلبم را روشن نگه میدارد....
امید زندگی یعنی....
پدر❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو فقط پر و بالم ده 💝
کنارت میمونم بابا🥲
#پدرانه