eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
433 ویدیو
240 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ارث به‌ما تنها اهانت می‌شد ای‌کاش و جسارت نه! شهادت بود ارث خاندان ما...، اسارت نه! «قَتَلْتُم عِترَتی او اِنْتَهَکْتُم حُرمَتی» یعنی که‌آیا روضه‌ای‌هم هست بیش ازاین‌عبارت؟ نه! نوامیس رسول‌الله در آن خیمه‌ها بودند به‌آتش می‌سپردم خیمه را...، اما به‌غارت نه! اگرچه آیه‌ی تطهیر بر روی زمین افتاد ولی ای‌کاش با دستان مشتی بی‌طهارت نه! به دیدار کریم‌بن‌کریمی رفت در گودال... نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت، نه! دریغا! کشتن شش‌ماهه با تیر سه‌پر درجنگ دل‌ِسنگ و نشان‌ِننگ می‌خواهد، مهارت نه! به سمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما بشیر از ما خبر می‌برد، اما با بشارت نه...! حسین‌بن‌علی شمع همیشه روشن دل‌هاست به‌سعی دشمنان خاموش می‌شد این‌حرارت؟ نه! به لب آوای؛ "اَینَ‌المُنتقِم؟" دارد جهان بی‌تو که دارد اشتیاق دیدنت را...، انتظارت نه! https://eitaa.com/Maddahankhomein
497.1K
نغمه پایانی (همخوانی)محرم۱۴۴۵ به سلام بعد نوشیدن آب دلمو هوایی کن (۲بار) به سلام بعد نوشیدن آب منو کربلایی کن (۲بار) منی که سر روی تربتت میذارم کاش توی روضه ی تو جون بسپارم منی که هیئت تو برام بهشته منی که هیچ کسیو جز تو ندارم جز تو ندارم (۶ بار) ای....حسین! در زیر پرچم تو خوشم در بزم ماتم تو خوشم من با محرم تو خوشم (۲بار) به سلام بعد نوشیدن آب آقاجون منو بخر(۲بار) به سلام بعد نوشیدن آب منو کربلا ببر (۲بار) چادر مادر تو پاره ی تن شد مجلس روضه ی تو برام وطن شد همه جا داد می زنم با دل و جونم مادر آقام حسین مادر من شد مادر من شد(۶بار) ای..حسین! شیرین کلام بندگی ای شور و حال زندگی ام ای عشق خانوادگیم (۲بار) -------------------------------- به سلام بعد نوشیدن آب ضریحت رو بگیرم(۲بار) به سلام بعد نوشیدن آب با ولایت بمیرم (۲بار) "الشمر جالس.." روضه ی دلدار منو سرباز تو لشکرت نگهدار کاشکی فدای تو بشم حسین جان؛ برسی بالاسرم مثل علمدار مثل علمدار (۳بار) شبیه سردار(۳بار) ای....حسین! وقتی به نیزه شد سر تو خاک عزا و خواهر تو می زد به سینه مادر تو (۲بار) شاعر: میثم رنجبر https://eitaa.com/Maddahankhomein
azaye-agha-dame-nohe-istade.mp3
1.29M
نوحه عزای آقا زین العابدین است شهادتِ سیّدِ ساجدین است امام عالمین، یادگار حسین عمری به غصه مبتلا بود گریه کنِ کرب و بلا بود واویلتا آه و واویلا... به یاد روضه های دشت بلا زینب و قتلگاه و طشتِ طلا دلبر بی سرش ، اکبرش اصغرش به یاد قدهای خمیده علقمه و دستِ بُریده واویلتا آه و واویلا... ✍ امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا زین العابدین چشم‌های دیگران خواب و تو بیداری هنوز آفتاب روزی و ماه شب تاری هنوز گرم استغفار هستی از گناهانی که نیست آخر ای ابر پریشان از چه می‌باری هنوز؟ ای غروبِ سرخ عاشورا طلوع گریه‌ات کم غمت را درک کردیم و تو بسیاری هنوز ماجرای خیمه آتش زد تو را خورشید من! شعله شعله آه می‌سوزی، عزاداری هنوز صبح و شب دشنام و شام از خاطرت بیرون نرفت خنده ها در یاد تو، گریان بازاری هنوز نیمه‌شب‌ها فکر طفلان یتیمی، ماه من! مانده بر دوش تو از جدت علی باری هنوز https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا سیّدالسّاجدین.... خورشید سرگردان میان کوچه های شام خورشید زخمی با فرود سنگ ها از بام یک چشم او با پرچم بر نیزه‌ها افشان آن چشم دیگر با زنان و کودکان هم‌گام مردم نمی‌بینید!خورشید است او خورشید خورشید را اینگونه آیا میکنید اکرام مردم نمی‌بینید قرآن مبین است او اینگونه زیر بارش خاکستر و دشنام بر کودکان زخمی آیا حکم شلاق است طبق کدامین آیه ها طبق کدام احکام الحق که کفر کافران را هم در آورده است این حد خدا نشناسیِ در پوست اسلام نفرین به هرکس دشمن صبح‌است و آل صبح نفرین به آل شام در هر لحظه هر هنگام از ما سلامی از ازل تا به ابد بر تو ای آنکه داری از شهید کربلا پیغام https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسته ام بارِ سفر را پس خداحافظ حسین می برند این خون جگر را پس خداحافظ حسین در دو زانویم نمانده قوّتی، دلواپسم می کِشم دردِ کمر را پس خداحافظ حسین کو علمداری که زانو را رکابم می نمود؟ داده ام از کف، قمر را پس خداحافظ حسین بعدِ تو یک نیمه جانی در گلویم مانده است می برند این محتضر را پس خداحافظ حسین زینب و‌ نامحرمان؟ اصلاٌ چطوری ممکن است یک نظر کن همسفر را پس خداحافظ حسین چون پرستو می روم زخمی ز کعبِ نیزه ها داده ای نا بال و پر را پس خداحافظ حسین اوّلین بار است از مرکب تماشا می کنم بر رویِ سر نیزه، سر را پس خداحافظ حسین می روم تا شهرِ کوفه با زبانی‌ چون علی زنده گردانم پدر را پس خداحافظ حسین معجری کوتا که سازم سایبانی بر تنت می چشی هُرمِ شرر را پس خداحافظ حسین  محسن راحت حق https://eitaa.com/Maddahankhomein
چارم مه دین نور خداوند مبینی بر شیعه ی زهرا و علی حبل متینی بر آل پیمبر،تو نور دو عینی از تبار حیدر،فرزند حسینی مظلوم علی جان۴ دردانه ی مولایی و خورشید مدینه گشتی ز ستم های عدو کشته ی کینه از کینه ی دشمن،زهر بر تو اثر کرد باقر کفن تو،با اشک بصر کرد مظلوم علی جان۴ شد شهر مدینه ز غمت کرب و بلایی برپا شده بهر غم تو بزم عزایی باقر گل زهرا،گشته بی شکیبت اشک و ناله دارد،بر قبر غریبت مظلوم علی جان۴ جانم به فدای تو و آن قدر رفیعت شد گوشه ای از جنت حق خاک بقیعت باشد گل زهرا،مرقدت بهشتم نام تو علی جان،بر دلم نوشتم مظلوم علی جان۴ همراه پدر دیده ای تو کرب و بلا را دیدی تو به غربت حرم خون خدا را چارم گل زهرا،ای گوهر مکنون دیدی پدرت را،با پیکر در خون مظلوم علی جان۴ دیدی که شده غرق به خون پیکر اکبر با تیر ستم پاره شده حنجر اصغر دیدی که فدا شد،جان علی اکبر دیدی شده پرپر،یک لاله ی احمر مظلوم علی جان۴ دیدی عمو عباس تو در علقمه افتاد بین عمو و اهل حرم فاصله افتاد دیدی که جدا گشت،دست عمو عباس شد فدای عترت،هست عمو عباس مظلوم علی جان۴ جانم به فدای تو و آن صبر عجیبت دیدی به زمین پیکر بابای غریبت دیدی ز حسینت،حرمت بدریدند از قفا ز کینه،رأسش ببریدند مظلوم علی جان۴ دیدی عدو آتش زده بر دامن خیمه دیدی سر بابای غریبت روی نیزه دیدی که به زخم،عمه ات نمک زد طفلان حرم را،از کینه کتک زد مظلوم علی جان۴ دیدی تو ستم های عدو کوفه و در شام با سنگ زدند بر سرتان از لب هر بام برده به اسیری،در شام خرابت با اهل حرم برد،در بزم شرابت مظلوم علی جان۴ رضایعقوبیان
🔹شعاع سرخ خورشید🔹 تمام آسمان، غم زمین ترک ترک، خشک تمام بوته‌هایش تکیده، تک به تک، خشک در این زمینه تفته مگر که زندگی نیست؟ از اشتیاق و غوغا فضا چقدر خالی‌ست! - نه، گوش کن! صدایی ز روبه‌رو می‌آید ببین در آن طرف کیست که های و هو می‌آید؟ صفی ز بچه و زن که خسته می‌رود راه و بر لبان آن‌ها صدای العطش، آه تمام، پابرهنه تمام دست‌بسته نشان تازیانه به دوششان نشسته به روی نیزه چیزی‌ست در آن جلوتر انگار نگاه کن ببین، هست شبیه یک سر انگار.. سری که مثل خورشید عجیب نور دارد سری که در نگاهش خدا حضور دارد و آه... اندکی بعد فقط غبار صحراست به خود می‌آیم آرام دوباره جاده تنهاست دوباره جاده تنهاست و کاروان گذشته شعاع سرخ خورشید از آسمان گذشته غروب غصه‌داری‌ست دلم گرفته، تنگ است دوباره لحظه‌هایم پر از سکوت و سنگ است 📝 @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸شتری که دلش به حال اسراءِ آل الله سوخت و به شترهای دیگر می‌گفت: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار بر محمل‌ها کنید... در نقلی آمده است: 🥀 علیا مخدره زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: سر امام سجاد علیه‌السلام بر روی زانوی من بود که دیدم شتران برهنه و بی‌جهاز را برای ما آوردند؛ 🥀 امام زین العابدین علیه‌السلام به من فرمود: عمه‌جان! این شترها را می‌بینید که می‌آورند؟ و آن شتر خاکستری‌رنگ را که از جلوی شتران می‌رود و اشک می‌ریزد، مشاهده می‌کنید؟ 🥀 من گفتم: بله؛ ای نور دیده‌ام. امام فرمود: عمه‌جان! میدانید این شتر چرا گریه می‌کند و به شتران دیگه چه می‌گوید؟من گفتم:ای پسر برادرم!‌ حجت خدا توئی! زبان حیوانات را تو می‌دانی! 🥀 إمام فرمود: ای‌عمه‌جان! این شتر دلش به حال ما سوخته است؛ می‌رود‌ و به شتران دیگر می‌گوید: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار کنید‌‌ و آهسته راه بروید؛ مبادا بچه‌ها را به زمین بزنید و زن‌ها را زجر بدهید. 📚ریاض القدس، ج۲ ص۲۱۰ (نسخه خطی) ✍مران یک دم ساربان اُشتر، ناقه زینب مانده اندر گل بده ظالم مهلتی آخر، زان که دارم من عقده‌ها بر دل مران ناقه تا که بنشینم بر سر نعش شاه مظلومان مران ناقه زان که دارم من از جفای چرخ، ناله و افغان مران ناقه تا که گویم من درد دل با این پیکر عریان بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مایل بده مهلت تا بمانم من در کنار این پیکر بی سر از آن ترسم ساربان امشب آید بُرَّد دستش از پیکر ندارد چون طاقت دیدن مادرم زهرا باب من حیدر در این صحرا ای شتربانا! ماندنم آسان رفتنم مشکل شتربانا بی کفن باشد این تن مجروح اندر این صحرا مرا نبوَد معجری دیگر تا کفن سازم جسم این شه را ندارد چون سایه‌ای بر سر غیر خاشاک و جز طف گرما خدای من کن تو آگاهم کشتی جانم کی رسد ساحل https://eitaa.com/Maddahankhomein