eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
378 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر چه پیر اگر چه خمیده ام بابا دوباره بر سر خاکت رسیده ام بابا رسیده ام که بگویم چه آمده به سرم رسیده ام که بگویم چه دیده ام بابا ببین که پیرتر از روز قبل آمده ام نفس نفس ز فراغت چکیده ام بابا بخوان ز چشم کبودم که چند روزی هست که روی دختر خود را ندیده ام بابا از آن زمان که به دنبال مرتضی در خون میان مردم شهرت دویده ام بابا ببین که زخم جسارت نشسته بر رویم ببین که طعم حرارت چشیده ام بابا دلم هوای تو و یاد محسنم کرده مرا ببر به کنارت بریده ام بابا https://eitaa.com/Maddahankhomein
السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ چقدر بی هوا تو را زده اند عده ای بی حیا تو را زده اند زینبت دیده بر زمین خوردی جلوی مجتبی تو را زده اند چادرت خاکی و تنت زخمی ست بر روی خاک ها تو را زده اند یک زن پا به ماه بودی تو.. نانجیبان چرا تو را زده اند؟ این یکی با غلاف آن با پا.. هرکدام از جفا تو را زده اند بازو و پهلویت شکسته شده یاس من تا کجا تو را زده اند!؟ آخرش هم به چاه می گویم.. بی گناه و خطا، تو را زده اند https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_6006051128213505781.mp3
5.94M
زنی و توسل به حضرت بنت الحسین سلام الله علیهما نفس آقا سید مهدی حسینی ✨✨🏴✨ا✨🏴✨✨ «آه .. یابن الزهرا حسین ..» پا به پایِ پدر سفر کردم ، آه حسین در میان خرابه سر کردم ، آه حسین پدرم بین ریسمان بودُ ، آه حسین با رقیه پدر پدر کردم ، آه حسین در میان خرابه سرکردم‌ ، آه حسین پا به پای پدر سفر کردم ، آه حسین عمه ام تا به روی خاک افتاد ، آه حسین دیده ام را ز اشک تر کردم ، آه حسین از همان روز تلخ تا امروز ، آه حسین گریه هر روز تا سحر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..» تا سه ساله میان راه افتاد ، آه حسین پدرم را خودم خبر کردم ، آه حسین سُم مرکب بویِ گلاب گرفت ، آه حسین از تنی که به آن نظر کردم ، آه حسین آنقدر داغ دارم از آن دم ، آه حسین که از این زهر خون جگر کردم ، آه حسین «آه .. یابن الزهرا حسین ..» https://eitaa.com/Maddahankhomein
مداحی_آنلاین_با_گریه_سکینه_گفت_ای_بابا_مهدی_رسولی.mp3
9.42M
▪️🥀 حضرت سکینه سلام الله علیها ▪️ گریه سکینه گفت ای بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را رسولی https://eitaa.com/Maddahankhomein
1. پنج ربیع.mp3
987.9K
( سلام الله علیها ) پَنجِ ربیع الاول و سوزی به سینه تسلیت بادا رحلتِ بی بی سکینه واویلتا واویلتا آه و واویلا... شده با کوهی از غم و رنج و ماتم ها اَدیبه آل حسینِ مهمان بابا واویلتا واویلتا آه و واویلا... آن مظهر حِلم و صبر و ذکر و مناجات رَوَد به پیش خواهرش رقیه سادات واویلتا واویلتا آه و واویلا... جان داده با یاد غمِ عُظمای دلبر به یاد مظلومی که شد لب تشنه بی سر واویلتا واویلتا آه و واویلا... بابایش را در قتلگاه دیده جان بر لب گفتا که این پیکرِ کیست ؟ عمه جان زینب واویلتا واویلتا آه و واویلا... https://eitaa.com/Maddahankhomein
صدا ۰۰۲_sd--۱۸.m4a
971.7K
زمینه شهادت حضرت سکینه سلام الله علیها یا سکینه گلی ز گلشن ولایی تو سفیر دشت کربلایی تو عمری به شور و در نوایی تو بوده در دلت داغ کربلا بر لبت ناله ی وا غربتا رفتی از این جهان گل حسین راحت گردیدی از رنج و بلا صلی الله علیک سکینه جان۴ یا سکینه تو دیده ای رنج و بلا و غم تو دیده ای به کربلا ماتم قامت تو زین همه غم شد خم دیدی مولاتی در دشت جنون ظلم و کین دشمن شده فزون در روز عاشورا به کربلا دیدی مصیبت ها با دل خون صلی الله علیک یا سکینه جان۴ یا سکینه تو دیده ای غرق به خون اکبر نقش زمین گشته گل پرپر غرقه به خون حلق علی اصغر تو دیده ای سقا فدا شده دستانش از پیکر جدا شده دیده ای با عمود آهنین فرق او از کینه دو تا شده صلی الله علیک سکینه جان۴ یا سکینه تو دیده ای کرب و بلا غوغاست غرقه به خون تمام آن صحراست فتاده بر زمین گل زهراست تو دیدی حرمتش دریده اند سوی او با خنجر دویده اند پیش چشمان عمه زینبت سرش را از قفا بریده اند صلی الله علیک سکینه جان۴ https://eitaa.com/Maddahankhomein
2. اشک غم.mp3
1.69M
( سلام الله علیها ) اشک غم جاری از چشمان عالمین سوزد دلها در عزای بنتُ الحسین ( یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ) تکرار جان داده آن حامی اسلام و مذهب سکینه آن شاگرد مکتب زینب ( یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ) تکرار زهرا و حیدر سیه پوش عزایش عمه اش زینب زند ناله برایش ( یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ) تکرار او که بُوَد بر پدر نور دو دیده چه مصیبت ها که در کربلا دیده ( یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ) تکرار دیده بر رو یِ نیزه قاری قرآن اهل بیتِ عصمت را زار و پریشان ( یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ) تکرار از ستمِ بی کرانه وا مصیبت از سیلی و تازیانه وامصیبت ( یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ) تکرار یک عده نا محرم و آل پیمبر دیگر نمی گویم از روضه ی معجر ( یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... ) تکرار https://eitaa.com/Maddahankhomein
موجِ غمِ کربلا نقش جلیله دخترِ ارباب سر جدا بعد از شهادت پدرش، بعد نینوا کمتر نبود از هنرِ عمه های خود با شعر، خطبه، نوحه، تباکی، بکا، دعا یعنی پس از شهادت شاه شهیدمان مرهون نوحه های سکینه ست کربلا آن بانویی که عابده اهلبیت بود با سوز خویش داده چنین درسِ دین بما تیغ زبان گشود، به فریادِ فاطمی گفت از هزار داغ، یکی را برای ما وقت غروب بود و أذانی نمی رسید إلاّ صدای هلهله لشگر دَغا دیدم به چشم خویش در اطراف خیمه گاه در لابلای شیون و غوغای ماجرا یک دسته نیزه، رأسِ بریده کنند حمل یک فوج نیزه، معجرِ زن های با حیا دست خودم نبود که فریاد می زدم معجر مگیر از سرِ ما، پَستِ بی حیا دیدم ز پای خواهر من زیوری ربود یک نابکار، با طمع و حرص، بی هوا در بینِ دود و آتشِ خیمه، بدست خصم دیدم چکید خون، ز همه گوشواره ها دیدم فرارِ خواهر دیگر در آن میان با دامنِ به شعله نِشسته، سوی کجا؟ می گفت با تمام نواهای زخمی اش اینجاست موجِ خونِ خدا، موج کربلا این موجِ کربلا همه را غرق می کند مستغرق خدا چو سکینه، نه در بلا محمود ژولیده https://eitaa.com/Maddahankhomein
دل آرامِ حسین با کلامُ اللهِ ناطق هم کلام! ای سکینه! بر کراماتت سلام! مشعل روشن ز مصباح الهدی در عبادت غرق و مجذوب خدا برترین زن های عصر خویشتن یادگار ماندگار پنج تن در زنان هاشمی صاحب وقار خاندان فاطمی را افتخار آفتابی خود که عمری در حجاب بوده ای در سایه سار آفتاب ای فصاحت بی نوایت، بینوا صد نوا از نای تو در نینوا در اسارت نقش ایفا کرده ای پا به پای عمّه غوغا کرده ای در حرم، در خیمه گه، در قتلگاه در مسیر کوفه و شام سیاه می درخشد نام تو، گفتار تو اشک تو، ایمان تو، ایثار تو خورده بر جان و دلت مُهر عطش شام غربت دیدی و ظُهر عطش از عطش گر چه ز پا افتاده ای سهم آب خود به طفلان داده ای در مصائب پایداری کرده ای عمّه را با صبر یاری کرده ای در وداع آخرینت با حسین کز حرم برخاست بانگ یا حسین اوّلین کس را که مولا یاد کرد نام شیرین تو را فریاد کرد ای سکینه حامی ایتام باش! ای دل آرامِ حسین آرام باش! قطره های اشک بر سیما مزن شعله های درد بر دل ها مزن پیش تر آ نزد بابا پیش تر گریه ها در پیش داری بیشتر رفت در میدان و دیگر برنگشت برنگشت و از تن و از سر گذشت رفت و پنهان از نظر شد منظرش تا که دیدی بر فراز نی سرش طاقت از کف داده و دل باختی خویش را بر خاک و خون انداختی در وداع سینه سوز خویشتن دست بردی زیر آن خونین بدن تا گرفتی آن تن صد چاک را سوخت آهت خیمه  افلاک را زان زیارت در فضا هنگامه شد پاره های دل زیارت نامه شد ماه محمل باز انجم را بخوان «شیعَتی مَهما شَرِبتُم» را بخوان سید رضا موید https://eitaa.com/Maddahankhomein
فرازی از یک 🔹زمزمۀ آب آب🔹 ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود بر چهره‌اش ز عصمت و عفت نقاب بود پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه آیینۀ تمام‌نمای رباب بود نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند کآرام بخش جان و دل مام و باب بود... این دختر حسین به میدان کربلا با دختر بزرگ علی هم‌رکاب بود در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود... لب‌های خشک و تشنۀ او را به هر سوال یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود... در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود... در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را آهسته بوسه می‌زد و او گرم خواب بود در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید خورشید پاره پاره به روی تراب بود آن ناز پروریدۀ دامان افتخار کی جای او خرابهٔ شام خراب بود در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود. https://eitaa.com/Maddahankhomein
بعد روز دهم به هر مجلس راوی و روضه خوان شدی بانو من چه گویم؟ که در کلام حسین "بهترینِ زنان" شدی بانو عمه ی تو عقیله ی هاشم و به اهل قریش عقیله تویی "کرم الوافری" و " عقل التّام" صاحب "سیرة الجمیلة" تویی پدرت که حسین، جای خودش تو و اصغر چه مادری دارید! غصه ی هر دوتان رباب شده حسِّ خواهر برادری دارید از همان لحظه ی تولد، تو خوش نشستی به سینه ی بابا محض روی پدر تبسم کن راحت جان! سکینه ی بابا! پاشو از پیش پای این مرکب پدرت را نکش، کنار بایست غم ناموس قاتل مرد است اشک دختر عذاب هر پدریست عصر روز دهم به بعد خودت جای اصغر بمان کنار رباب مادرت را ببر ازین صحرا بعد اصغر تویی قرار رباب https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح وفات حضرت سکینه(س) ای دختر فهیمه سلطان کربلا با نای خون نشسته به ایوان کربلا در راه شام همقدم نیزه‌دارها خواندی تو روضه از لب عطشان کربلا ای شاهد روایت گودال قتلگاه برجسم پاره پاره نمودی تو تا نگاه زد تازیانه بر بدنت خولی وسنان با کام تشنه ناله زدی در میان آه در خیمه با رباب تو تا ناله میزدی آتش به روی باغ و رخ لاله میزدی ششماهه را میان حرم تشنه دیده‌ای از اشکِ چشم، برلب گل ژاله میزدی ای داغدار کرببلا،  بیقرینه‌ای تو سوگوار حضرت یاس مدینه‌ای درپای درس زینب کبری نشسته‌ای ای یادگار کرببلا تو سکینه‌ای ای شمع شبفروزِ شب تار کربلا شرمنده‌ی تو  گشته علمدار کربلا مشکی تهی ز آب شد و ساقی حرم در خون نشسته دیده خونبار کربلا ای فاطمی نسب گل رنجیده‌ی حسین ای روضه‌خوان حنجر ببریده‌ی حسین وقت وداع به دامن بابا نشسته‌ای دیدی تو اشک جاریِ از دیده‌ی حسین https://eitaa.com/Maddahankhomein