▫️ زمینه محزون فاطمیه ▫️ شماره ۰۰۲ خونه ی امّید حیدر این شبا ویرونِ ویرونِ مرد خیبر با قد خم روضه ی پهلوتو میخونه من نمیدونم چرا اما حسن خیلی پریشونه ماه حیدر میسوزی و میسازی با دردا ماه حیدر شرمنده روی توام زهرا ماه حیدر این خونه تاریکو روشن کن ماه حیدر رحمی به چشمای تر من کن زهرا زهرا ای تکیه گاه محکم حیدر ___________ مثل خاکستر به بادم میده اشکایی که میریزی ای بهار من چرا زرد و پریشون مثل پاییزی بین بستر تا سحر میبینمت از گریه لبریزی زهرا بی تو هم صحبت اشکای من چاهه زهرا بی تو اینجا برا من آخر راهه زهرا بی تو درد دلم آروم نمیگیره زهرا بی تو این دل شکسته از همه سیره زهرا زهرا ای تکیه گاه محکم حیدر ___________ بین بستر هستی و درد و غم دنیا سرم ریخته صورت نیلی تو خیلی منو زهرا بهم ریخته قطره های خون تو روی زمین دور و برم ریخته جان حیدر زهرا یکاری کن بمونی تو جان حیدر ای مو سفید من جوونی تو جان حیدر میخای تابوتت منو کشته جان حیدر روی کبودت حسنو کشته زهرا زهرا ای تکیه گاه محکم حیدر ___________ ✒️رضا نظری https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9

▫️ زمزمه روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) چشم حسودی زندگیمونو نظر کرده روزای خوبه ما بعیده دیگه برگرده خونه خرابم کرده اشکایی که میریزی مجروحه مظلومه سینه سپر کرده ای لاله ی من ، چرا روی تو زرده چرا دست تو سرده ، چرا رنگ خزونی خونین پر من ، با اون اشکای محزون شده حالت پریشون ، میترسم که نمونی ای ماه من ، از زندگی با من که تو خیری ندیدی ای ماه من ، با دست مجروحت به داد من رسیدی _________ شرمندگی از روی تو شد حاصل حیدر گوشواره خونی تو شد قاتل حیدر کی باورش میشه مغیره بین این کوچه با تازیونه میزدت مقابل حیدر دورت شلوغ شد ، نشد کاری کنم من تو رو یاری کنم من ، روی خاکا نیفتی لعنت به قنفذ ، شکست بال و پر تو چی آورده سر تو ، داری از پا میفتی زهرای من ، با هر نفس خونابه از زخمت روونه زهرای من ، روی در و دیوار سوخته رد خونه _________ وقتی وصیت میکنی حالم بده زهرا جون من بیچاره رو لب اومده زهرا حتی تصور کردنش واسه ی من سخته یکی جلو چشم حسن تو رو زده زهرا رنگت پریده ، چشمات سویی نداره الهی که دوباره ، نگاهت رو ببینم مردم میگن که ، علی کارش تمومه همین یه آرزومه ، که من با تو بمیرم زهرای من ، با این سکوتت جونمو داری میگیری زهرای من ، کاش که میشد اصلا شالمو نگیری _________ ✒️ رضا نظری https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9

#واحد_فاطمیه #فاطمه_ای_گل ☑️بند اول فاطمه ای گل یاس نیلوفری بانوی خانه ام که شدی بستری میزنی با غمت آتیش به جونم فاطمه یاور قامت کمونم غم تو میکشه حیدر رو آخر بعد تو فاطمه تاریکه خونه م چه جوری راضی شدی بری تنها، بدون من زهرا بغضم بگیره چه جوری راضی شدی که بعد تو تو خونه ی غمها علیت بمیره چه جوری میشه زینب دل خون و آروم کنم من که با غم عجینم روزی صد بار جون میدم تا پشت در اشک حسین و زینب و میبینم فاطمه جانم ای فاطمه جانم ای فاطمه جان ☑️بند دوم رفتی از دست من ای قرار علی(ع) کاسه ی خون شده چشم تارعلی(ع) فاطمه درد من یکی دوتا نیست بی تو تو خونه مون رنگ صفا نیست تو مدینه همه دشمن ولی حیف با علی یک نفر هم آشنا نیست من همونم که با نوک انگشتم کنده شده درب قلعه ی خیبر ببین حالا با داغه تو چه لرزه افتاده به پاهام ای گل پرپر تو قرار بود همدم علی باشی تا اخر عمرم بمونی پیشم ای رفیق نیمه راهه من برگرد که داغ قلب من شد چند برابر فاطمه جانم ای فاطمه جانم ای فاطمه جان 💠💠💠ا💠💠💠 #شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9

زمینه/ زمزمه #فاطمیه هجوم به بیت وحی بند اول ضرب ضربا ضربوا / نه یکی نه دوتا یه گروه آتیش زدن دلها رو/زدن مادر مارو در میسوخت تو شعله ها بال کبوتر میسوخت خط به خطِ سوره‌ی کوثر میسوخت در افتاد لگد زدن یاس پیمبر افتاد مادرو میدیدم که با سر افتاد به فضه گفت بیا بیا/که محسنم شده فدا به فضه گفت که از غمام/چیزی به مولا نگیا آه آه از این مصبیت ۸ بند دوم همگی پره بغض و حسد/اومدن توی خونه و بعد دست بابامو بستن/اونا که خیلی پستن غوغا شد برای بردن بابام دعوا شد نصیب ما رنج و غم دنیا شد محشر شد مادر ما یک تنه یک لشگر شد اما با ضرب سیلی گل پرپر شد چهل نفر لگد زدن/چهل نفر چه بد زدن با تازیونه و غلاف /مادرو بی عدد زدن آه آه از این مصیبت۸ بند سوم مادرم ، پر زخمه تنش/کبوده، همه ی، بدنش یه جوری زدن اوباش/ که تار میبینه چشماش بیماره نفس به سختی میکشه درد داره مصیبتش مصیبته مسماره دل گیره درد شبونه جوونشو میگیره حسن با روضه هاش داره میمیره وصیتش شده به من یه بوسه و یه پیرُهَن روضه میخونه این شبا برا شهید بی کفن آه آه مظلوم حسینم ۸ مرتضی سراوانی https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9

◾یک منبر روضه فاطمیه دست و پا گم کرده‌ تا زهرا ز پا افتاده‌ای دیده‌ام از تازیانه در بلا افتاده‌ای ای تجلای جمال حضرت ختمی مآب لب گشا برگو به من تو در کجا افتاده‌ای یاس خوشبوی گلستان علی پرپر شدی با گل نشکفته‌ات از کین چرا افتاده‌ای صورت حورائیت برگو چرا نیلی شده؟ مجتبی افتاده همراه تو تا افتاده‌ای #مرتضی_محمودپور https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9

هفت آسمان هفت آسمان بر دوش هفت انسان چه کاری ست باران به چتر هفت سر طوفان چه کاری ست شاید که کوثر در دل قرآن بگنجد یک دهر در عمر کم انسان چه کاری ست* نورُن علی نور است اما بردن نور در نیمه تاریک شب پنهان چه کاری ست هفت اختران وصله به یک چادر که بد نیست* با این شرایط گریه ی سلمان چه کاری ست یک شمع را هرگز نشاید خاک کردن خورشید را بردن به خاک آسان چه کاری ست هفتاد اگر باشد مقدس پس خدایا هفتاد روزه نقض آن پیمان چه کاری ست* وقتی به بیت هفتم این شیدا رسیده پس هفت وادی عشق سرگردان چه کاری ست زینت کریمی نیا https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9