eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
✅بنداول نگاهتو ازم نگیر خدا باز اومدم که تو نیگام کنی نیگا به این روی سیام کنی باز اومدم(۳)تو سر برام کنی غرق آه و دردم دل خسته و سردم من از همه کس دل بریدم باقلب خسته م من بنده ی پستم که از همه رستم با هزار امید به درگهت خدا نشسته م خدا ببخشم امشب به حق فاطمه(س) خدا به حق قران به حق این زمزمه خدا به حق اشکای شاه علقمه اغفرلی یاالله بحق الحسین وتسعه المعصومین ذریه الحسین(ع) ✅بنددوم هرچی دارم ازم آقابگیر به من فقط حال دعا بده به من فقط شور و نوا بده به من فقط(۳)یه کربلا بده من صید و تو صیاد دل تودامت افتاد من عاشقه اینم تا ابد صیدت بمونم قربونه مرامت من خیلی میخوامت عشقت جاریه تا به ابد تو رگ و خونم آقا ذکره قشگت تلاطمه قلبمه آقا دارم می میرم فراقت بَسَمه آقا کربلا میخوام دیگه این حقمه اغفرلی یاالله بحق الحسین وتسعه المعصومین ذریه الحسین(ع) ✅بندسوم فاطمی ذکره تو مرده زنده میکنه یافاطمه مادرِ انبیا یافاطمه روحی لکِ الفدا یافاطمه(۳) ای عشقه مرتضی(ع) ای عشقه سماوات ای قبله ی حاجات اسمت رو میگم میونِ روضه ومناجات دختره رسولی زهرای بتولی از طفولیت نوکرتم مادره سادات بی بی یافاطمه بهترین سرود لبم بی بی تویی خریداره اشکای هرشبم ببین سینه زنِ دخترِ شما زینبم اغفرلی یاالله بحق الحسین(ع) وتسعه المعصومین ذریه الحسین(ع) ✅بندچهارم بی بی رقیه (س) یه سئوالی ازت دارم بابا بگو چرا خونی شده سرت؟ بگو به من کجاست انگشترت؟ کاشکی برات (۳)بمیره دخترت روز خوش ندیدم خیلی زجر کشیدم کل بدنم یا کبوده یا پره خونه شمرو ضجر نامرد می زدن ما رو بد یا سیلی و یا بالگد و یا تازیونه بابا موندنم اینجا دیگه دردسره بابا روز وشب من به سختی میگذره بابا بی تو موندن خیلی زجر آوره https://eitaa.com/Maddahankhomein
لــبــریــزه از گـنــاهــم.mp3
1.23M
🌷🌷ا🌷🌷 ✅بنداول لبریز از گناهم بنده ی روسیاهم باز آمدم پشیمان بااشک و سوزو آهم هرچند خود بدانم که مستحقِّ نارم اغفرلنا یاالله جزتوکسی ندارم گشتم اسیرنفسم صدوای ازین اسیری امشب امیداین است دست مرابگیری یارب الهی العفو یارب الهی العفو --------------------------------------------- ✅بنددوم بشنو ز قلب زارم یاسامِعَ الشَّکایا👈1 غرق بلاو دردم یادافِعَ البَلایا👈2 گشته سیه تمام پرونده ام خدایا دیگر زاین گناهان شرمنده ام خدایا بااین دله پریشان گویم به سوز وناله یارب مرا ببخش بر آن کودک سه ساله یارب الهی العفو یا رب الهی العفو _______________________ ✅بندسوم گریزبه روضه ی بی بی رقیه (س) با این دله شکسته گویم به سوگ وگریه عفوم نما بحق یتیمی رقیه )س) بحق آن دمی که باقامتی خمیده بر روی نیزه ها دید هجده سربریده یا آن زمان که می زد دشمن چه وحشیانه براو و عمه زینب سیلی وتازیانه یاساعتی که گریه بر او امان نمیداد بر روی راس بابا توی خرابه جان داد یا رب الهی العفو یا رب الهی العفو ______________________ 💠💠💠2⃣0⃣6⃣💠💠💠 1_سامع الشکایا_شنونده ی شکایتها 2_دافع البلایا_دفع کننده ی بلاها ______________________ https://eitaa.com/Maddahankhomein
گریز: حضرت رقیه علیهاالسلام ای ماه روزه ام، رمضانم بیا پدر دیگر بس است روضه ی صبر و رضا پدر بی تو شده ست عین زمستان؛ بهارمان بی تو چه فرق می کند عید و عزا ،پدر هنگام باز کردن هر روزه ات شدی در پیش سفره بی کس و تنها چرا، پدر شرمنده ایم چون شده ای از جفای ما عمری اسیر غربت بی انتها پدر آقا قسم به موی سفید رقیه جان دیگر برای آمدنت کن دعا پدر آقا قسم به زخم لب و روی نیلی اش دیگر بگیر اذن فرج از خدا، پدر بین خرابه،منتظرت مانده عمه ات بنگر تو را صدا زده همراه ِبا پدر سر را گرفته در بغل و گفته بین آه خوش آمدی به خانه ی ویران ما پدر دیگر چرا به روی سرت جای بوسه نیست مانده به روی آن، اثر ردّ پا ؛ پدر پرسم کدام دشمن بی شرم و بی حیا در پیش عمه کرده سرت را جدا پدر پاسخ نده؛ لبی که نمانده برای تو بعد از جفای مجلس شام بلا پدر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
دستی اگر دارم به دامان تو دارم چشمی اگر دارم به احسان تو دارم از سفره‌ای جز سفرۀ تو نان نخوردم من هرچه دارم از سرِ خوان تو دارم این زندگی با پای تو مردن می‌ارزد جانی اگر دارم به قربان تو دارم دیدی خطا کردم ولی گفتی: ندیدم من شرم از لطف فراوان تو دارم از معجزات گریه بر شاه غریب است جایی اگر در بینِ یاران تو دارم تا کِی بگویم العجل؟ پس کِی می‌آیی؟ عمری‌ست در دل، داغ هجران تو دارم هجران دلم را بُرد تا کنج خرابه این روضه را از چشم گریان تو دارم بابا شبیه تو پر از دردم کجایی برگرد که امید درمان تو دارم قرآن بخوان اینجا که دیگر خیزران نیست که خاطره از صوت قرآن تو دارم دیدم به دست شمر، تار گیسویت را مرثیۀ موی پریشان تو دارم چشمم دوباره خوب می‌بیند؛ عزیزم! امشب که نور از روی تابان تو دارم @Maddahankhomein
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سلام بر حسین و بر سه ساله یاس پرپرش به بالهای زخمی و شکستهٔ کبوترش دوباره روز سوم و رقیه و خرابه ای که می رسد از آن صدای ناله های دخترش ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ @Maddahankhomein
در بی تاب و بی قرارم، العفو بالرقیه عبدی گناهکارم، العفو بالرقیه شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی سنگین شده‌ست بارم، العفو بالرقیه از بی وفایی ما، جانِ سه ساله بگذر جز او کسی ندارم، العفو بالرقیه دستان کوچک او، صدها گره گشاید امید قلب زارم! العفو بالرقیه یک کربلا در این شب، روزی این گدا کن خورده گره به کارم، العفو بالرقیه از تو به غیر خوبی، چیزی دگر ندیدیم آری امیدوارم، العفو بالرقیه ✍ https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹روزگار🔹 فرصت نمی‌شود که من از خود سفر کنم از این من همیشگی خود گذر کنم تصویرهای مبهمی از خویش می‌کشم هر گاه در گذشتۀ عمرم نظر کنم من مانده‌ام که پا بگذارم به روی دل یا پیروی از این دل بی‌پا و سر کنم... جز درد و آه، حاصلم از روزگار نیست از دست روزگار چه خاکی به سر کنم آواره مانده‌ام به بیابان سرنوشت بیغوله‎ای کجاست که شب را سحر کنم این بخت با من است خودم را ز دست او باید کجا برم، به کجا در به در کنم... مُردم در این همیشگی جان و تن «خروش»! باید به راه افتم و فکر دگر کنم 📝 @Maddahankhomein
آیینه دار زینب و زهرا رقیه کوچکترین انسیة الحورا رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر می گفت اول یا رقیه خورشید در منظومه‌ی عشق حسینی صد سال نوری راه دارد تا رقیه جا داشت روی شانه‌ی کعبه اباالفضل جا داشت روی شانه‌ی سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر می خواند تا بالا سرش لالا رقیه پا بر مغیلان می نهد اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادند زجر بدی را دید در دنیا رقیه زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که می خواندم شبی با خویش گفتم پیدا نمی شد کاش در صحرا رقیه وقتی که پیدا شد خمیده راه می رفت شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسه‌ی بابا رقیه دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سر آمد دیدنش اما رقیه... حیرت زده پرسید عمه این سر کیست؟ یاللعجب نشناخت بابا را رقیه! خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانه‌ی زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت، اینبار اما جان داد با بوسیدن لب ها رقیه شاعر: http://eitaa.com/Maddahankhomein
بارون گرفته.m4a
1.24M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه (زمزمه) - مناجات و حضرت رقیه سلام اللّه علیها - سبک شهید گمنام... بارون گرفته خیسه چِشا آه اِی خدا آه ای خدا زبون گرفته باز این گدا یا رَبَّنا یا ربّنا تصدّقی به ما کن اَیُّهاَالعزیز نمک به کامِمون بریز با مناجات و این گریز به یادِ اون که دست و پا زد وُ صدا زد آی خدا ما رو ببخش به روضه‌یِ... سرِ بریده از قفا العفو بِالحسین (۴) قرارِ قلبِ... عاشق تویی مهمون منم رازق تویی تقاصِ داغِ... اون دختری که می‌کنه هِق‌ْهِق تویی سرِ پدر خاکیه مثلِ دامنش می‌کوبه مُشت به دهنش کی بریده سر از تَنش آه می‌کشه می‌گه بابا نبودی و نیزه‌دارا پایِ سرِ تو و عمو سیلی زدن به بچّه‌ها العفو بالحسین (۴) http://eitaa.com/Maddahankhomein
─━⊰•┅═❃ا﷽ا❃═┅•⊱━─ خـــداونـــدا خـــدایا رب ســبــحـان ز خـــواب جهــل مـــرا بیدار گـــردان بــدورم کـــن خـــدا از کار بـاطـل خـداوندا مـــرا هشـــیار گــــردان مکن بی بهــره از خـیرات ایــن مـاه مرا خوش خلق وخوش کردار گردان نبـاشــد از تـــو رازق تــر خـــــدایا کـــریــما رزق مـا پـر بـار گــــردان شاعر: مسلم فرتوت (فاخر) http://eitaa.com/Maddahankhomein
💚یا باب الحوائج 💚 کاشکی خوابم ببره خواب ببینم سقا برگشته با مشکِ پر از آب آب می‌نوشن همه از دست عمو خیمه ها دیگه نداره تب و تاب کاشکی خوابم ببره خواب ببینم روی دست من داری تاب میخوری دستامو حلقه زدم زیرِ تنت جلو چشمایِ رباب آب میخوری کاشکی خوابم ببره خواب ببینم بین لالاییم داری شیر میخوری نبینم داری تلظی می‌کنی روی دستایِ بابا تیر میخوری کاش نبینه روی دستای بابا حرمله سفیدیِ حنجر تو نزنه تیر سه شعبه به گلوت رو زمین نیوفته مادر سر تو کاش نبینم خون زیر گلوتو کاش نبینم که تو خونین بدنی نباشم لحظه تلقینت علی نبینم عزیز من بی کفنی رزق هر صبح مرا باب الحوائج می دهد... حمید عرب خالقی ۲۴/اسفند /۱۴۰۲ @Maddahankhomein