eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
699 ویدیو
368 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹قرار دل پدر🔹 وقتی مرا سکینه لقب داد، مادرم فهمیدم از تمام جهان رنج می‌برم.. باید برای واقعه آماده‌تر شوم باید که از احاطۀ اندوه بگذرم باید که کوه کوه، غم و التهاب را در رستخیز فاجعه طاقت بیاورم آهسته قد کشیده از انبوه داغ‌ها هفتاد و دو مصیبت عظمی، برابرم در من هزار خیمه صبوری به پا کنید من سوگوار داغ بزرگ برادرم من چارده بهار خزان می‌کشم به دوش من لحظه لحظه، شاعر گل‌های بی‌سرم نامم سکینه است، قرار دل پدر زین رو مرا «سکینه» لقب داده مادرم 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸خورشید پشت ابر🔸 ابری کبود و نم نم چشمانِ بی‌قرار... چون آسمان سامره دلتنگ و اشک‌بار... دلگیر بود دیدن خورشید، پشت ابر جانکاه بود دیدن آیینه در غبار کی نور را به بند قفس می‌توان کشید؟ تابیده آفتاب حقیقت چه آشکار! افسوس تاب حُسن حَسن را نداشتند نه یثرب و نه سامره، ای اُف به روزگار خصمی که چشم دیدن خورشید را نداشت با زهر کینه بر جگر او زده شرار می‌زد شراره بر جگرش شعلۀ عطش آب از لبان تشنهٔ او بود شرمسار با ظرف آب، پارۀ قلبش رسید و دید برپاست بانگ اَلعَطَش از گوشه و کنار افتاده بود مشک علمدار در یمین بر خاک بود دست سپهدار در یسار ناگاه آسمان و زمین تار و تیره شد آمد ز خیمه بانگ عَلَیکُنَّ بِالفرار در بین قتلگاه چه می‌دید آن غروب؟ «خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار» از آن غروب چشم عزیزش به خون نشست عمری «لَاَندُبَنَّکَ» بر لب، در اضطرار... نه دیر نیست آمدن صبح انتقام یک روز می‌رسد سحر شام انتظار بر روی شانه بیرق خون‌خواهی حسین در بین دست صاعقۀ عدل ذوالفقار ✍🏻 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹سایۀ سر🔹 من که شور عاشقی در سینه و سر داشتم صد هزار آیینۀ غم، در برابر داشتم هر شب از سامرّه در «سرداب غیبت» تا سحر روی صحبت در مدینه با پیمبر داشتم صبحدم آتش گرفت از آه سوزانم چمن سر چو از سجادۀ سبز دعا برداشتم باغ شد لبریز از خونِ دلِ آلاله‌ها باغبان می‌رفت و من چشمی ز خون تر داشتم لاله‌ها می‌سوختند از داغِ من چون چلچراغ بس‌که من در سینه داغ شعله‌پرور داشتم ای سرافراز دو عالم! ای شکوه سرو‌ها! در بلندای حضورت سایۀ سر داشتم ای تو با من مهربان‌تر از نسیم آشنا اُنس و الفت با تو از گل، نازنین‌تر داشتم ای سراپا عطر یاسین، ای بهارستان وحی! بی تو من حال شقایق‌های پرپر داشتم.. لطف زهرا داد امشب تا سحر تسکین مرا آشنایی با نوازش‌های مادر داشتم 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹حسن یوسف🔹 طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را دم عیسایی‌ات کفر شیاطین را در آورده که سلمان می‌کند لبخند تو هر نامسلمان را قنوتت عطر حُسن یوسف آورده‌ست و آغوشت اسیر مهر تو کرده‌ست زندانبان و زندان را ببارد یا نبارد، امر امر توست مولا جان! سپرده دست تو پروردگارت نبض باران را تویی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکتاب» و گوشهٔ چشمت فقاهت یاد داد امثال «فضل» و «اِبن ریّان» را حریف تو نشد دشمن، خودش هم خوب می‌داند به جام زهر می‌خواهد بگیرد از تو میدان را... کبوترهای صحنت می‌شویم ابن الرضا هر شب پراکندی به عالم دم به دم عطر خراسان را 📝 http://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹وقتی حسن باشی...🔹 باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم جایی که فرزندت در آنجا روضه‌خوان باشد.. وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست سقف مزارت هم، زمانی آسمان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست وضعت میان خانه چون زندانیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست خون دلت از کنج لب‌هایت روان باشد آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد سخت است تشنه باشی و لب‌های لرزانت حتی برای آب خوردن ناتوان باشد هنگام برخورد لبت با کاسهٔ آب است وقت گریز روضه‌های خیزران باشد 📝 http://eitaa.com/Maddahankhomein
اى فروغ مهر تو در كارِ ذرّه پرورى می كنى با گوشه ی چشمى ز عالم دلبرى آفتاب حسن تو خورشيد را شرمنده كرد روى ماهت كرد بر كون و مكان جلوه گرى اى نگاه روشن تو معنى عين‏ اليقين می نشينم پيش تو بر سفره حق باورى خون زهرا و على جارىست در رگهاى تو جلوه خير كثيرى از تبار كوثرى تيغ ابرويت به هم ريزد سپاه فتنه را هيبت تو امتداد ذوالفقار حيدرى مكتب و مشى و مرامت زنده كرد اسلام را در تو می‏ ديدند مردم شيوه ی پيغمبرى سينه ات گنجينه ی اسرار اسم اعظم است سرّ الله - ى تو نورُ الله از پا تا سرى در شعاع نور تو هفت آسمان گم می‏شود كهكشان ها گشته بر ماه جمالت مشترى ماسوى الله خلق شد تنها به يمن اهل بيت گردش چرخ فلك هرگز نباشد سرسرى اشك می‏ ريزد به عشق تو ز چشم آسمان تا زمين گردد به پايت غرق در بار آورى سامره از لطف تو دارد هزاران خاطره عشق مديون تو باشد اى امام عسگرى آبرومندى كه در درگاه لطف گردگار دست دل ها را بگيرى روز سخت داورى دست من دامان تو چشم من و احسان تو مهر تو باشد به من برتر ز مهر مادرى اف بر اين دنيا كه قدر عشق را نشناختند قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهرى https://eitaa.com/Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹بعثت دیگر🔹 الا قرار دل و جانِ بی‌قرار ظهورت! کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟ کدام روز به شب می‌رسد که آمده باشی؟ کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟ خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت سرشک شوق فشانم به ره‌‌گذار ظهورت بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت گره‌گشای دو عالم، دعای من همه این است که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت ز قطره‌قطرۀ آن چشمه‌چشمه نور بجوشد ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب شکوفه‌زار شود خاک ره‌گذار ظهورت خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند بُوَد مسیح مقدّس، طلایه‌دار ظهورت شرایطی‌ست در این انتظار و من که ندارم دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹ستارۀ صبح🔹 تو ای تجلّی عصمت! ظهور خواهی کرد به جام لاله، شراب طهور خواهی کرد تو صبح روشن عشقی که با تبسم خود جهان شب‌زده را غرق نور خواهی کرد به یک نگاه تو دل‌ها به هم شود نزدیک به یک اشاره که از راه دور خواهی کرد دلم شکیب ندارد، ولی یقین دارم که سنگ را به نگاهی، صبور خواهی کرد برای آن‌که پُر از عطر انتظار شوند سحر به خاطرِ گل‌ها، خطور خواهی کرد صفای خیمۀ سبزت کجا، بهشت کجا؟ بهشت را تو سرای سرور خواهی کرد نشسته، منتظر رجعتت، ستارۀ صبح قسم به کعبه! که روزی ظهور خواهی کرد خدا گواست که سیمای کعبه را آن روز به یک دو بوسه پُر از شوق و شور خواهی کرد تو باغ را به طوافِ بهار خواهی بُرد و داغ را ز دل لاله، دور خواهی کرد به دشت کرببلا، دعوت از شقایق‌ها به میهمانی بزمِ حضور خواهی کرد برای آن که بپیچد عبیر یاسین، باز ز کوچه‌های مدینه، عبور خواهی کرد کنار آیۀ عصمت، در آستان بقیع تمام سورۀ غم را، مرور خواهی کرد قسم به پرچم سرخ شفق، خدا داند شمیمِ یادِ تو، از ما بلا بگرداند 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹اعجاز عشق🔹 دلش را برده‌ای، هر وقت صحبت کرده‌ای بانو! محمد را، چنین غرقِ محبت کرده‌ای بانو! تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این‌ است به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کرده‌ای بانو! به محراب دو ابرویش، تماشا کرده‌ای حق را میان معبد چشمش، عبادت کرده‌ای بانو! اگر زر باختی، بردی دل ماه دو عالم را چه سودی، در میان این تجارت کرده‌ای بانو!.. تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا تمام هستی‌ات را، نذرِ اُمّت کرده‌ای بانو!.. نبودی در خُم، اما با علی داماد و مولایت به لطف دست زهرایت، تو بیعت کرده‌ای بانو! چه دُرّی، در دل دلدادگی دیدی، که از دنیا به یک پیراهن کهنه، قناعت کرده‌ای بانو! به آن دست کریمت، دارم امّیدی که در محشر ببینم شاعرت را هم شفاعت کرده‌ای بانو! 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام 🔹دلبند پیغمبر🔹 هیچ مردی در جهان مانند پیغمبر که نیست هیچ بختی بهتر از پیوند پیغمبر که نیست همسر دلبند پیغمبر شدن سهم تو شد مثل تو هر همسری دلبند پیغمبر که نیست از مقامت، احترامت، گفت آری با قسم آیه‌ای محکم‌تر از سوگند پیغمبر که نیست هستی‌ات را دادی و داراترین بانو شدی ثروتی بالاتر از لبخند پیغمبر که نیست مادر زهرا شدی، دریا شدی، هر دامنی جایگاه فاطمه فرزند پیغمبر که نیست مادری کردی برای مرتضی با جان و دل هیچ‌کس غیر از علی مانند پیغمبر که نیست 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹چراغ خانۀ پیغمبر🔹 به درد سوختن از عشق مبتلاست خدیجه چراغ خانۀ پیغمبر خداست خدیجه غمی خریده که آن را به عالمی نفروشد به رمز و راز تجارت چه آشناست خدیجه به شوق دیدن آیات چشم‌های محمد به دست بقچۀ نان راهی حراست خدیجه.. در این‌ زمانه که شب تهمت جنون زده بر ماه تمام‌آینه با ماه هم‌صداست خدیجه هبوط کرده که بر خاکِ سجده‌گاه شود اشک اگر ستاره‌ای از آسمان جداست خدیجه.. به کویش آمده‌اند از بهشت ساره و مریم چه غم میان قبیله در انزواست خدیجه اگر مرور کنی سرگذشت جود و سخا را در ابتداست خدیجه، در انتهاست خدیجه بهار می‌رسد از بارش مداوم نامش که عاشقانه‌ترین شعر ابرهاست خدیجه 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
صلوات‌الله‌علیه‌وآله علیهاالسلام 🔹دلبند پیغمبر🔹 هیچ مردی در جهان مانند پیغمبر که نیست هیچ بختی بهتر از پیوند پیغمبر که نیست همسر دلبند پیغمبر شدن سهم تو شد مثل تو هر همسری دلبند پیغمبر که نیست از مقامت، احترامت، گفت آری با قسم آیه‌ای محکم‌تر از سوگند پیغمبر که نیست هستی‌ات را دادی و داراترین بانو شدی ثروتی بالاتر از لبخند پیغمبر که نیست مادر زهرا شدی، دریا شدی، هر دامنی جایگاه فاطمه فرزند پیغمبر که نیست مادری کردی برای مرتضی با جان و دل هیچ‌کس غیر از علی مانند پیغمبر که نیست 📝 @Maddahankhomein